سپهرغرب، گروه اندیشه: استاد فلسفه و اخلاق معتقد است که با استفاده از تفاسیر قرآن میتوان پاسخ سؤالات عقلی و اخلاقی دنیای مدرن امروز را پیدا کرد، دین سنتی در تقابل با دنیای مدرن و دین سنتگرا در مسالمت با دنیای امروز است.
انشاءالله رحمتی در نشستی از سلسله نشستهای رمضانی انجمن اندیشه و قلم، با موضوع تجلی اخلاق در تفسیر معاصرانه قرآن کریم با اشاره به اخلاق سنتگرا در حوزه مذهب گفت: ما ازنظر اخلاقی وضعیت خوبی نداریم و همه متفکران معتقدند که قوام یک جامعه به پایههای اخلاقی آن است. درباره اخلاق همه انسانها اتفاقنظر دارند و سیطره اخلاق بهقدری قوی است که منتقدان آنهم بهراحتی مخالفت خود را بیان نمیکنند.
وی افزود: جامعه ما امروز به لحاظ اخلاقی در وضعیت مناسبی نیست. اینکه امروزه فراوان گفته میشود که این مشکل شماست و متأسفم، زوال اخلاق در جامعه است؛ و شاید منحطتر آن است که ما نهتنها مشکلی از دیگران حل نمیکنیم بلکه بر مشکلات آنها اضافه میکنیم. آغاز اخلاق زمانی است که مشکل دیگران به مشکل ما تبدیل میشود.
این استاد فلسفه گفت: امروز حقیقت و خطا به هم آمیخته است، اخبار هم بیاندازه پراکنده هستند، جلوه رفتار غیراخلاقی در جامعه بیشتر دیده میشود اما در عمل جامعه اخلاقیتری داریم و کمتر میتوانیم افرادی که به اخلاق پایبند هستند را معرفی کنیم؛ بنابراین مشکل دو بخش است یکی زوال اخلاق در جامعه و دیگری بزرگنمایی تصویر بیاخلاقی جامعه که باید برای هر دو فکری کنیم.
رحمتی یکی از منابع مهم برای اخلاقی کردن جامعه را قرآن دانست و گفت: برای احیای اخلاق، بهترین راه بازگشت به دین از منظر اخلاق و بازخوانی قرآن با این نگاه است تا اخلاق را تقویت کنیم. برای خوانش امروزی از دین، ناگزیر توجه به شکاف اخلاق دینی و اخلاق مدرن یا سکولار هستیم. بسیاری از ما نمیخواهیم سنت معنوی خود را رها کنیم و در این فضای مدرن تسلیم مدهای فکری نشویم.
وی با تشریح رفتار اخلاقی و غیراخلاقی در دین گفت: ما رفتار غیراخلاقی در دین را، ظلم مینامیم؛ سه نوع ظلم داریم ظلم به دیگران، ظلم به خویش و ظلم به خدا؛ بنابراین ما در دین رفتاری را اخلاقی مینامیم که آلوده به هیچیک از این سه ظلم نباشد؛ اما در اخلاق مدرن، ظلم به خدا و خویشتن غیراخلاقی تلقی نمیشود و فقط ظلم در رابطه با دیگران تعریف میشود؛ بنابراین بخش زیادی از اخلاق دینی، در اخلاق مدرن معنا پیدا نمیکند و اخلاق سکولار و مدرن درباره آن ساکت است.
مترجم آثار سیدحسین نصر اضافه کرد: کسانی که هم خود را ملتزم به اخلاق مدرن و عقلانیت میدانند و هم ملتزم به دین هستند، در بخش قابلتوجهی از رفتارها دچار سردرگمی میشوند چراکه عقل در مورد بخش بزرگی از توصیههای دینی ساکت است و این گزارهها جنبه تعبدی پیدا میکنند.
رحمتی گفت: یک راه عبور از این سردرگمی، خوانش امروزی و تفسیر معاصر از دین است، مثل مفهوم گناه. درباره ترک بسیاری از رفتارهای عبادی که فلسفه عقلانی اخلاق آن را تبیین نمیکند. تفاوت این خوانش، تفاوت اسلام سنتی با اسلام سنتگر است، اسلام سنتی نسبت به دنیای مدرن جنبه انفعالی دارد و در مقام کنش با دنیای مدرن نیست و تنها به همزیستی با آن میپردازد اما اسلام سنتگرا، مواجههای فعالانه و نقادانه با دنیای مدرن دارد و ماهیت و کاستیهای دنیای مدرن را میشناسد.
وی افزود: اسلام سنتگرا، میفهمد انسان مدرن، تعبداً (از روی تعبد و بندگی) امری را نمیپذیرد و دلیل مطالبه میکند، پس بهدنبال دلیل گزارههای دینی است. البته عقلانیت اسلام سنتگرا با عقلانیت مدرن متفاوت است اما مانند اسلام سنتی تعبدی و منفعلانه نیست. تفسیر معاصر دین تلاش دارد بین شریعت و طریقت یا ظاهر و باطن دین جمع کند. فلسفه و عرفان جنبه درونی و باطنی دین هستند و فقه جنبه ظاهری و رفتاری؛ در این نگاه جنبه اخلاقی فقه موردتوجه قرار میگیرد و خداوند نه بهعنوان یک قاهر قادر مقتدر مطلق که چارهای جز اطاعتش نیست، بلکه بهعنوان یک چهره اخلاقی، منصف و حتی مهربان و فراتر از عادل که رحمتش بر عدالتش غلبه دارد، شناخته میشود.
این استاد فلسفه و اخلاق با تقسیمبندی نگاه دینی به اخلاق، اظهار کرد: ما شاهد دو نوع مواجهه دین با دنیای مدرن هستیم دین سنتی و دین سنتگرا. دین سنتی در پی نقد دنیای مدرن و تعامل با آن نیست بلکه به همزیستی و انفعال در جامعه مدرن میپردازد اما دین سنتگرا در پی نقد و تعامل با دنیای مدرن است و تلاش دارد اخلاقی را تبیین کند که پاسخگوی پرسشگری انسان مدرن باشد یعنی از اخلاق دینی تعبدی به یک اخلاق عقلانی و مستدل برسد.
رحمتی با اشاره به اخلاقی بودن وجه ظاهری شریعت، گفت: خداوند را صاحب جمیع ویژگیهای کمال میدانیم که هم صفات جمالی دارد و هم صفات جلالی، این سؤال مطرح میشود که خداوند چگونه از ما حساب میگیرد؟ خدای قادر مطلق که احکام را فرستاده است باید در دست او تسلیم باشیم اما گاهی این چهره خدا بهقدری برای ما عبوس است، چارهای بهجز اطاعت نداریم اما این عذاب عادلانه است؟ اینجاست که از دین خدای قادر مطلق، نمیتوان توقع اخلاق داشت.
وی ادامه داد: گاهی ما خدایی را میشناسیم که رحمت او بر غضبش احاطه دارد و ما شیعیان به عدلیه معروفیم و خداوند را عادل میخوانیم. به این معناست که صفت عدالت خداوند برجستگی زیادی دارد که از آن به خیریت خداوند تعبیر میشود که بنا بر آن خداوند از ما هیچ حکمی نخواسته است جز آنکه اخلاقی باشد، در این حالت نوعی عقلانیت عملی است که در فقه اساس قرار میگیرد.
به گزارش ایرنا وی افزود: درعینحال که از عقلانیت مدرن فاصله میگیریم، نوعی عقلانیت معاصرانه نیز میتواند وجود داشته باشد، با توجه به شناختی که از تفاسیر داریم، میتوانیم عقلانیت را از لابهلای سنت بیرون بکشیم، من در مواجهه با متون تفسیری، با شگفتی با این نکته مواجه میشدم که برای سؤالات امروز ما پاسخهای عقلی وجود دارند اما زبانی ساده و همه فهم ندارند و شیوه بیان آنها آمیخته است، بااینحال میشود از این تفاسیر پاسخ سؤالات عقلی و اخلاقی امروز را پیدا کرد. با عقلانیت مدرن نمیشود از اخلاق دینی دفاع کرد مگر آنکه به رابطه انسان با انسان تقلیل پیدا کند.
شناسه خبر 39958