سپهرغرب، گروه کشاورزی: هر یک از کاندیداهای ریاست جمهوری که بتواند برنامههای عملی برای رونق کشاورزی ارائه کند، میتواند رأی حدود 4.5 میلیون کشاورز و خانوادههایشان که درمجموع 15 میلیون نفر هستند را به سمت خود جلب کند.
کاندیداهای ریاست جمهوری 1400 برای موفقیت در این رقابت بزرگ باید بتوانند نظر کشاورزان کشور را که 4.5 میلیون بهرهبردار هستند، جلب کنند، بنابراین باید برنامههای کاربردی و جذابی که باعث افزایش درآمد و رفاه این قشر زحمتکش میشود؛ ارائه کنند.
بهرهبرداران بخش کشاورزی حدود 4.5 میلیون نفر هستند که با احتساب سرانه 3.3 نفر در خانوار، نزدیک به 15 میلیون نفر میشوند که هر کاندیدایی در صورت جلب نظر آنها شانس بیشتری برای ربودن گوی سبقت از بقیه میتواند داشته باشد، برنامههایی که کشاورزان را به توسعه و افزایش درآمد و رفاهشان امیدوارتر کند.
نقاط آسیبپذیری در این بخش وجود دارد که در سالهای گذشته هم کاری انجام نشده و این دملهای چرکین بلای بخش کشاورزی شده و هر کاندیدایی اینها را شناسایی و کاری برای آنها کند رأی کشاورزان را درو خواهد کرد.
حل مشکل بازار با احیای قانون انتزاع
آشفتگی بازار مهمترین معضل کشاورزان است، محصولی را که امسال میکارند، نمیدانند به چه قیمتی به فروش خواهد رسید، آیا سود میکنند یا ضرر و اندازه هرکدام چقدر میشود؟
کشاورز امروز در تاریکی گام برمیدارد و همهچیز را بر اساس شانس و اقبال پیش میبرد. به همین دلیل یک سال شانس و اقبال با او یار است و سود خوبی میکند و سال دیگر شانس با او یار نیست و محصول روی دستش میماند. قیمت یک سال بالاست و خوب سود میکند و سال دیگر پایین و کلی ضرر میکند، به همین دلیل کشاورزان پیشبینی از آینده خود ندارند.
اگر کاندیدایی برنامه مناسبی برای ساماندهی بازار محصولات کشاورزی ارائه کند، رأی کشاورزان را از آن خود خواهد کرد.
چگونه مشکل بازار کشاورزی حل میشود؟
نخست کاندیداها باید تولیدات کشاورزی را در قالب زنجیره تولید ببینند و مدیریت همه این حلقهها به وزارتخانه بخش تولید یعنی وزارت جهاد کشاورزی محول شود، کشاورزی تنها تولید کردن نیست و همه میدانیم که حلقههای قبل از تولید مانند تأمین نهاده و پس از تولید مانند بازار، بازرگانی و صادرات به تولید تأثیر میگذارد. در نظر بگیرید، اگر محصول تولید شود، اما به قیمت مناسب به فروش نرود، به عبارتی محصول برای کشاورز پول نیاورد، آن را برداشت نخواهد کرد، چنانکه امسال این وضعیت برای صیفیکاران جنوب کشور پیش آمد و آنها هکتارها زمین کشاورزی با محصول خود مانند پیاز و هندوانه را رها کردند.
قانون انتزاع (مدیریت بازرگانی کشاورزی در وزارت جهاد) که در دولت دهم تصویب و اجرا شد برکات زیادی در این بخش داشت و بازار را با ثبات کرده بود و درواقع اینگونه مشکلات کشاورزان را کم کرده بود، اما سال گذشته دولت روحانی این قانون را معلق کرد و در این مدت کوتاه کاملاً روشن شده که اقدام اشتباهی بوده و باید این قانون دوباره احیا شود.
دوم؛ اجرای قانون جلوگیری از تفکیک و یکپارچهسازی اراضی کشاورزی که از سال 1375 تاکنون مسکوت مانده، باید اجرایی شود.
میانگین بهرهمندی هر بهرهبردار از زمین کشاورزی 1.2 هکتار است که انجام کشاورزی مکانیزه و بهرهوری بالا بسیار سخت است، ماشینها و ادوات کشاورزی بزرگ در این زمینها کار نمیکنند، تولید پرهزینه میشود؛ کشاورز هم بهدنبال حاشیه سود است و همه اینها عامل گرانی در بازار میشود؛ در این میان دلالان و واسطهها هم از نابسامانی توزیع استفاده کرده و هزینه رسیدن به دست مصرفکننده را بیشازاندازه افزایش میدهند و بر گرانی بازار میافزایند.
یکپارچه شدن اراضی در قطعات بزرگتر از پنج هکتار و اجرای کشاورزی مکانیزه به کاهش هزینهها کمک و قیمت را در بازار متعادلتر خواهد کرد، ضمن اینکه حاشیه سودی هم برای کشاورز میماند.
در گام دوم این بخش باید شرکتهای تعاونی و سهامی با حضور خود کشاورزان ایجاد شود تا در سرنوشت و آینده خودشان تأثیرگذار باشند و برای گرفته حقوق خود قدرت بیشتری داشته باشند، کشاورزی ایران علیرغم تاریخ هفت هزار ساله، به شکل خردهمالک و عمدتاً سنتی بوده و طوری نیست که در برابر خواستههای خود قدرت چانهزنی داشته باشد.
باوجود اینکه 95 درصد تولید کشاورزی توسط بخش مردمی و خصوصی انجام میشود، بااینحال امروزه دولت برای کشاورز تصمیم میگیرد و منافع آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، افزایش نرخ مصوب قیمت نهاده، قیمت حمل کامیونها، خرید تضمینی دولت، برنامههای صادرات و واردات همه از سوی دولت یکطرفه تصمیمگیری میشود و کشاورز خرد حتی قدرت اظهارنظر هم ندارد.
سوم؛ حمایت برای افزایش تولید و کاهش هزینه و افزایش درآمد
نخست؛ بخش کشاورزی را مهم و فراتر از تأمینکننده امنیت غذایی، بلکه مؤثر در مناسبات سیاسی با کشورها بداند که در چنین حالتی از این بخش حمایت خواهد کرد.
در گام بعدی با سرمایهگذاری در بخش تحقیقات و پژوهش و اصلاح ارقام بهرهور تولید کشاورزان را افزایش دهد، امروزه رقابت سختی در جهان بر سر افزایش بهرهوری و پژوهش در این بخش شکل گرفته و تلاش شود تا از این رقابت جهانی جا نماند، هر کشوری به این علوم زودتر دست یابد انحصار آن را در دست میگیرد و به دست آوردن برای بقیه بسیار هزینهبر است. نمونههای آن در بذور سبزی و صیفی و یا نژاد گاو هلشتاین و نژاد مرغ آرین میبینیم.
بر اساس پژوهش کارشناسان سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد، فائو، کشاورزی آینده در دست کشورهای صاحب تحقیق و پژوهش در این حوزه است و امنیت غذایی در 40 سال آینده بدون کار علمی که اکنون باید انجام شود، عملی نخواهد شد.
پس از تولید بازارهای صادراتی را تقویت کند کشورهای همسایه ظرفیتهای مناسبی دارند، اما به دلایلی قدرت رقابت را از دست دادهایم که مهمترین آن هزینهها بالای تولید در کشور است. مقاصد صادراتی را در کشورهای اروپایی هم میتوانیم داشته باشیم، اما پیش از آن باید مسئله پروتکلها، باقیمانده دارویی، بستهبندی و استانداردهای کشور مقصد را رعایت کنیم.
چهارم؛ طرح الگوی کشت اجرایی شود
تولیدات کشاورزی دولت سیزدهم باید روی محصولات اساسی و استراتژیک متمرکز شود که تأثیر بیشتری در تأمین امنیت غذایی دارد و واردات آنها ارز بیشتری از کشور خارج میکند. 90 درصد دانههای روغنی، 75 درصد خوراک دام و طیور وابسته به واردات است و از این ناحیه ضرر زیادی به کشور وارد میشود. بهواسطه واردات خوراک دام سالانه 4.5 میلیارد دلار ارز از کشور خارج میشود که بیشترین ارزبری را در بین کالاهایی که وارد کشور میشود را دارد. واردات یکمیلیون تن برنج و یکمیلیون تن شکر و 150 هزار تن گوشت امنیت غذایی کشور را متزلزل کرده است.
اجرای قانون الگوی کشت که یک دهه است اجرایی نشده، اگر اجرا شود، کشاورزان را به سمت محصولات اساسی سوق خواهد داد و جایگزین محصولات کماهمیتتر مانند خربزه و هندوانه و صیفی خواهد شد.
پنجم؛ آب مهمترین چالش کشاورزی آینده
به گزارش فارس کاندیدای ریاست جمهوری باید برنامه راهبردی برای مشکل آب کشاورزان و مردم ارائه دهند کمبود آب مهمترین عامل محدودکننده تولید در حال حاضر و آینده است، استفاده از ارقام مقاوم، اجرای الگوی کشت بهمنظور جایگزین کردن محصولات کمآببر و استفاده از شیوههای نوین کشت مانند کشت نشایی بهجای بذر و غیره میتواند نسخه شفابخشی برای چالش آب کشور باشد.
شناسه خبر 41076