مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه فنی و حرفهای استان همدان به مناسبت سالروز نهضت مشروطه گفت:
استحاله کلمه؛ رمز غربزدهها برای شکست مشروطه
سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش : سپهرغرب، گروه سیاسی - طاهره ترابیمهوش: مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه فنی و حرفهای استان همدان با بیان اینکه این هدایت بهگونهای بود که در آن مخالفت علنی با مشروطه در دستور کار نبود بلکه مشروطهای دنبال میشد که توسط سیاسیون تربیتیافته در انگلستان به آنها دیکته شده بود،گفت: بنابراین جریانهای سکولار وظیفه داشتند (غیر دینی) مردم را از عدالت، مرجعیت و روحانیت دور کنند.
تأثیر و نفوذ غرب از سال 1800.م، با فشار نظامی روس و سپس انگلیس آغاز شد. روسها، که به سلاحهای جدید مجهز بودند، با عبور از آسیای مرکزی و قفقاز، نیروهای متفرق قبیلهای ایران را بهآسانی شکست دادند و معاهدههای خفتبار گلستان 1192.ش/1813.م و ترکمانچای 1207.ش/1828.م را به فتحعلی تحمیل کردند. بریتانیا نیز که میخواست از روسها عقب نماند و از افغانستان، بهعنوان منطقهای حائل در برابر تزارها و پادشاهان قاجار استفاده کند، نواحی جنوبی ایران را اشغال کرد و قرارداد پاریس را به شاه قبولاند. شاهان قاجار در نتیجه این قراردادها، تبریز و نواحی جنوبی را باز پس گرفتند و جامعه بینالملل آنها را حاکمان قانونی و مشروع ایران شناخت، اما در مقابل، گرجستان، ارمنستان و حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست دادند، از همه ادعاهای خود نسبت به افغانستان چشم پوشیدند، غرامتی به مبلغ سه میلیون پوند به تزار پرداختند و مهمتر از همه اینکه رشتهای از امتیازات تجاری را به روسیه و بریتانیا واگذار کردند.
با اینگونه امتیازات، دو قدرت توانستند هر جا که میخواستند مرکز کنسولی و تجاری دایر کنند و تجار خود را از مشکلاتی مانند پرداختهای زیاد گمرکی، تعرفههای داخلی، محدودیتهای مسافرت داخلی و قضاوت دادگاههای شرعی آسوده کنند.
اوضاع آشفته کشور در اواخر حکومت قاجار و دخالت بیگانگان در کشور سبب شد مردم دست به اعتراض و تحصن بزنند و بهمرور انقلابی به نام مشروطه شکل گرفت اما بعدها جنبش مشروطیت در مدتزمان اندکی پس از پیروزی بر اثر سستی ایرانیان در حفاظت از این موفقیت، اختلاف بین نخبگان علمی و مذهبی، تبدیل شدن برخی خواص به ستون پنجم بیگانگان و عامل بیگانه شدن آنها، دچار شکست شد انقلاب مشروطه در ایران مجموعهای است مرکب از تعاملات عوامل داخلی و خارجی که بنا به دلایل مختلفی هنوز بهصورت اقناعکنندهای شناسایی و الگوپردازی نشده است.
حال در آستانه سالروز نهضت مشروطه یعنی دوم تیرماه برآن شدیم تا در خصوص این رویداد تاریخی، سیاسی و اجتماعی با مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه فنی و حرفهای استان همدان و درعینحال تحلیلگر مسائل سیاسی گفتوگویی را ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
عیسی مخدومی در پاسخ به سؤالی در خصوص چرایی شکلگیری مشروطه گفت: کلمه انقلاب به معنای تغییر و دگرگونی است بنابراین انقلاب مشروطه در دوره حاکمیت قاجار و در زمان حکمرانی مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه اتفاق افتاد.
وی با اشاره به اینکه در آن دوران نظام فرمانروایی ایران یک نظام سلطنت مطلقه بود تشریح کرد: با این انقلاب این نظام به پادشاهی مشروطه بدل شد.
مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه فنی و حرفهای استان همدان با اشاره به زمینه شکلگیری این رویداد سیاسی در کشور تشریح کرد: چند فاکتور دراینبین از اهمیت بالایی برخوردار باشد که مهمترین آنها نارضایتی توده مردم از عقبماندگی کشور بود.
مخدومی با تأکید براینکه دومین عامل در شکلگیری این نهضت عدم دخالت مردم در شکلگیری امور مهم و تصمیمسازیهای کشوری بود اذعان کرد: از آنجایی که مردم در بخشهای مختلف سیاستگذاریهای حاکمیتی نادیده انگاشته میشدند.
وی با بیان اینکه شکلگیری انقلاب مشروطه و تغییر سلطنت مطلقه به پادشاهی مشروطه منجر به ایجاد مجلس قانونگذاری و تنظیم قانون اساسی شد اذعان کرد: تشکیل ساختار و اسلوب اولیه و تثبیت انقلاب چیز حدود یک سال به طول انجامید.
این مسئول با تأکید براینکه یکی از ابتداییترین مباحث پیش از گذشت یک سال از شکلگیری انقلاب مشروطه و زمزمه تشکیل مجلس بر سر نامگذاری آن نیز بحث بود اذعان کرد: برخی حتی نام مجلس شورای اسلامی را نیز مطرح کردند.
مخدومی با تأکید براینکه زمینه فکری این تغییرات در جامعه از سالها پیش شکل گرفته بود عنوان کرد: این مهم از آنجا نشأت گرفته بود ایرانیان با پیشرفت کشورهای اروپایی و غربی آشنا بودند بنابراین ضرورت اصلاحات در اوضاع کشور ضروری به نظر میرسید.
وی با بیان اینکه در آن برهه زمانی از ظرفیت علما در عرصه رهبری این نهضتها استفاده میشد اذعان کرد: ازجمله علمایی که نهضت مشروطیت را رهبری میکردند میتوان به میرزا تقیخان فراهانی، میرزاحسینخان سپهسالار و در نهایت میرزا ملکمخان اشاره کرد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه این علما در واقع رهبران سیاسی این نهضت بهحساب میآمدند تشریح کرد: در آن مقطع زمان با تحرکاتی از سوی این علما رهبری شد جنبشهایی همچون تنباکو شکل گرفت.
مخدومی با بیان اینکه تأثیرگذاری این نهضت در چاپ روزنامه، نشریات،کتابها و حتی توسعه مدارس و علاقهمندی مردم نسبت به آگاهی از آنچه در دیگر کشورها اتفاق میافتد بروز و ظهور یافت تشریح کرد: با پا گرفتن این نهضت و با گذشت حداکثر 20 ماه از شکلگیری رویداد تاریخی عدهای بنا به ظرفیت موجود در آن مقطع زمانی (در آن برهه رسانه قدرت کنونی خود را نداشت و بهتبع آن مردم محروم و روستایی از اتفاقات و تصمیمسازیها و قراردادهای که توسط حاکمیتی بسته میشد بیاطلاع بودند) نسبت به منحرف کردن روند این رویداد اقدام گام برداشتند.
وی با تأکید براینکه دلایل متعددی را میتوان دال بر به انحراف کشیده شدن این رویداد قلمداد کرد، ابراز کرد: نخستین بحث به ایجاد شکاف در جریان مشروطه بود بازمیگردد بهنحویکه خواسته اصلی مردم تأسیس عدالتخانه بود اما عدهای در مقابل رهبریان روحانی این نهضت به اسم روشنفکری در باغ سفارتخانه انگلستان تحصن و با همین روش عدهای را به دور خود جمع کردند.
وی با بیان اینکه نخستین شکاف در جریان مشروطیت از این رخداد کلید خورد گفت: از بین رفتن شأنیت مجلس دومین حربهای بود که جریان مشروطه را تهدید کرد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی افزود: مجلسی که توسط جریان مشروطیت با عنوان شورای ملی شکل گرفته بود از سوی روشنفکران با ایجاد شکاف بین دو جریان مردم عدالتخواه و رهبران این نهضت بیمعنا و بدون کارکرد جلوه دادند.
مخدومی با بیان اینکه سومین انحراف رشد جریانها سکولار بود ابراز کرد: به گفته شهید فضلالله نوری که یکی از قربانیان جریان مشروطه بود این جریانات که توسط سیاسیون برای شورای ملی به کار گرفته میشود اینها از دیگ پلوی سفارت انگلستان بیرون زده است.
وی افزود: درواقع بهزعم این عالم بزرگ در آن دوره رویکردهای سکولاری منجر به آن شده بود که جریان مشروطه و مردم توسط کشورهای اروپایی و انگلستان مدیریت شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه این هدایت بهگونهای بود که در آن مخالفت علنی با مشروطه در دستور کار نبود بلکه مشروطهای دنبال میشد که توسط سیاسیون تربیتیافته در انگلستان به آنها دیکته شده بود، گفت: بنابراین جریانهای سکولار وظیفه داشتند (غیر دینی) مردم را از عدالت، مرجعیت و روحانیت دور کنند.
مخدومی با تأکید براینکه یکی از نتایج فعالیت سکولار در گام نخست به دار آویختن شیخ فضلالله نوری بود اذعان کرد: چهارمین حربه به انزوا کشاندن روحانیت بود که تحصن بهاصطلاح روشنفکران در سفارت انگلستان کلید خورد.
وی با بیان اینکه هنوز یک سال از شهادت شیخ فضلالله نوری نگذشته بود که شیخ عبدالله بهبهانی که از مراجع جنبش مشروطه بود نیز توسط طبقه عوامل غربی و جریان سکولار به شهادت رسید ابراز کرد: یکی دیگر از دلایل به انحراف کشیده شدن جریان مشروطیت به بروز و ظهور دیکتاتوری رضاخان بازمیگردد زیرا رضاخان با کودتا توانست حکمرانی قاجار را پایان دهد.
این استاد دانشگاه افزود: با روی کار آمدن رضاخان نظام پادشاهی سابق با شکلی نوین یعنی داشتن مجلس شورای ملی رقم خورد.
مخدومی با اشاره به عبرتهای جریان انقلاب مشروطه گفت: حضرت امام در سال 57 با آگاهی نسبت به انحرافات ایجاد شده در جریان مشروطیت و سرچشمه آنها توانستند انقلاب اسلامی را به ثمر برسانند.
وی ادامه داد: البته در دهه 50 آگاهی مردم نسبت به دوره مشروطیت بیشتر شده بود و همراهی لازم بین رهبری امام و آنها استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران را در سایه انقلاب رقم زد.
این استاد دانشگاه با تأکید براینکه اگر بخواهیم از انحرافات ایجادشده در مشروطیت درس بگیریم نخستین بحث اتکا به حکومت دینی است که هدف اصلی این انقلاب نیز بود، خاطرنشان کرد: در حکومت مطلقه پادشاهی از دین خبری نبود حال آنکه در نهضت مشروطه هدف این بود که اگر بهدنبال عدالت و ایجاد و شورای ملی هستیم مصوبات آن نیز بر اساس شرع باشد.
مخدومی با بیان اینکه درواقع در نظام جمهوری اسلامی این مهم توسط حضرت امام محقق شد، اظهار کرد: درواقع رهبر کبیر انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی را بر مبنای ارکان و اصول دینی و اسلام شکل داد.
وی با اشاره به اینکه در این رویکرد مجلس شورای اسلامی و حتی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی بر اساس این ارکان محقق شد تشریح کرد: درواقع با گذشت 42 سال از شکلگیری نظام جمهوری اسلامی این عبرتها منجر به آن شده که علیرغم تغییر در شرایط اجتماعی و سیاسی همچنان این نظام مانا و پایدار و با صلابت به شکوفاییهای خود در بخشهای مختلف ادامه دهد.
مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه فنی و حرفهای استان همدان در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر اصلیترین رویکرد برای مقابله با جریانات انحرافی تهدیدکننده نظام جمهوری اسلامی چیست، تشریح کرد: نخست اینکه نظام جمهوری اسلامی حکومتی الهی است؛ بنابراین شخص ولیفقیه که در رأس حاکمیت قرار گرفته از شاخصههای اصلی حکومت اسلامی و الهی است.
مخدومی ادامه داد: بنابراین اگر خدایی ناکرده از نظام جمهوری اسلامی ولیفقیه را منها کنیم یقیناً دچار انحراف شده و نظام جمهوری دیگر نمیتواند در مسیر تعالی گام بردارد.
وی با اشاره به اینکه البته پس از پیروزی انقلاب عدهای بهاصطلاح روشنفکر نیز بارها بهدنبال منحرف کردن نظام بودهاند اما خوشبختانه درایت رهبری و نیز آگاهی مردم فهیم آنها را به ناکامی مواجه کرده است گفت: البته این افراد از ابتدا دارای چنین تفکری نبودند اما با تهدید منافع نامشروع خود، دیگر ولیفقیه را نمیتوانند بهعنوان ناجی نظام جمهوری اسلامی بپذیرند بنابراین از هیچ تلاشی فروگذار نیستند.
وی با تأکید براینکه اغلب این افراد با دید ملی و سکولاری به نظام و رویکرد آن مینگرند تشریح کرد: حال آنکه اگر امروز در کشور در جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی،اقتصادی و غیره موفقیت داریم و یا وحدت بر کشور حکم فرماست این مهم مرهون رهبری ولیفقیه در نظام بوده و هست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بنابراین در حال حاضر آنچه توسط دشمنان بر پایه آن هدفگذاری شده و تهدید بهحساب میآید ایجاد فاصله بین مردم، ولایتفقیه و مرجعیت است.
شناسه خبر 42425