سپهرغرب، گروه اجتماعی: در شرایط پیچیده اقتصادی و اجتماعی خانوادههایی که قبلتر بچههایشان را سر راه میگذاشتند ترجیح میدهند نوزادشان را بفروشند و در برابر واگذاری سرپرستی، سرنوشت و آینده فرزندشان از دیگران پول هم بگیرند.
فقر و نابرابریهای اجتماعی اصلیترین دلایلی است که موجب میشود مادری که در حالت عادی به فرورفتن خاری در دست فرزندش راضی نمیشود و حاضر نیست برای لحظهای هم که شده فرزندش را از خود دور کند گاهی وقتها به جایی برسد که حاضر باشد سرپرستی فرزندش را به دیگری واگذار کند. هر چند کنارهگیری از بزرگ کردن فرزندان و به اصطلاح سر راه گذاشتن بچه چالشی است که در طول تاریخ وجود داشته و یکی از دلایل آن فقر اقتصادی است.
حالا و در شرایط پیچیده اقتصادی و اجتماعی خانوادههایی که قبلتر بچههایشان را سر راه میگذاشتند ترجیح میدهند نوزادشان را بفروشند و در برابر واگذاری سرپرستی، سرنوشت و آینده فرزندشان از دیگران پول هم بگیرند. به هر تقدیر اگر بخواهیم نوزادفروشی را بهعنوان یک پدیده اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم میتوان علل وقوع این پدیده را در گروههای مختلفی دستهبندی کرد.
فقر اقتصادی خانوادهها نخستین دلیلی است که به ذهن میرسد و خود بیانگر نظام ناعادلانه توزیع ثروت و منابع در جامعه است که موجب میشود خانوادهای به درجهای از فقر و نداری برسد که حاضر باشد فرزندش را سر راه بگذارد یا بفروشد. بدیهی است خانوادهای که از سر ناچاری به چنین راهکاری رو آورده با فشار روحی روانی شدیدی مواجه خواهد شد و چنین اتفاقی ممکن است زندگی و آینده تکتک اعضای این خانواده را به نابودی بکشد. کسی که به دلیل فقر و نداری بچهاش را میفروشد مستعد آن است تا به انواع و اقسام عقدههای اجتماعی دچار شود و حتی به جایی برسد که بخواهد انتقام این شرایط را از جامعهای که مسبب چنین اوضاعی شده بگیرد و این یعنی زمینهای برای بروز انواع و اقسام آسیبها و خشونتهای اجتماعی است.
دسته دوم از افرادی که حاضرند فرزندشان را بفروشند زنانی هستند که از مسیر غیرشرعی و خارج از ساختار خانواده باردار شدهاند و به دنبال آن هستند تا از این اتفاق رهایی یابند. اگر به سراغ آمار و ارقام کودکان بیهویت برویم متوجه خواهیم شد از این منظر نیز اوضاع چندان خوبی نداریم و با عنایت به ساختار سنتی و مذهبی جامعه ایران وجود چنین نوزادانی شایسته ساختار اجتماعی ما نیست، اما این یک بعد ماجراست و در ابعاد دیگر میتوان دریافت نوزادی که خارج از خانواده متولد میشود بیانگر سقوط و انحطاط اخلاقی در بخشهایی از جامعه است و از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی خطرناکی در زیر پوست شهر خبر میدهد.
اما دسته سوم از زنانی که حاضرند فرزندانشان را بفروشند و حتی پیشفروش کنند زنان معتاد و کارتنخوابی هستند که شاید آسیبهای ناشی از اعتیاد حتی به آنها اجازه فکر کردن درباره این موضوع را ندهد و مادری کردنشان را در زیر درد خماری و لذت نشئگی فراموش کرده باشند. نوزادان متولد شده از مادران معتاد هم ممکن است در خارج از خانواده متولد شوند، اما برخیهایشان هم در محیط خانواده متولد میشوند و پدر و مادر دارند، اما پدر و مادری که اغلب هر دوشان معتادند. حکایت دردناک زندگی این زنان و اعتیادشان و نوزادانی که حاضرند به کمترین قیمت ممکن بفروشند و پیشفروش کنند، یعنی آسیبهای اجتماعی در جامعه ما از خط قرمزها هم در حال عبور کردن است و تا دیر نشده باید برایش تدبیری اندیشید.
*محمدمهدی نیکضمیر
شناسه خبر 43471