سپهرغرب، گروه - عباس سریشی : هر کتابخانه، هر قدر هم که شخصی باشد، تا حدی نمایانگر هویت کسی است که در آن میچرخد
سازوکار نهایی کتابخانههای ملی هنوز چندان مشخص نیست. امروزه، تکنولوژی الکترونیکی میتواند درهای کتابخانهی ملی را به روی بسیاری خوانندگان در منزل بار کند و حتی برایشان خدمات میانکتابخانهای فراهم کند؛ نهتنها فضای خواندن فراتر از دیوارهای کتابخانه رفته، بلکه خود کتابها نیز با موجودی دیگر کتابخانهها ادغام و تکمیل میشوند. برای مثال، یک بار میخواستم نگاهی به موضوعِ کنجاویانگیزِ پریِ دریایی در اساطیر بیندازم و سری بزنم به کتابی به نام «سیرنها» نوشته ژرژ کستنر که در سال 1858 در پاریس چاپ شد. متوجه شدم که کتابخانه «پوتیه» این کتاب را ندارد. کتابدار از سر لطف پیشنهاد کرد که دنبال نزدیکترین کتابخانهای بگردد که این کتاب را دارد و (به لطف سیستمِ فهرستبندیِ الکترونیک) دستگیرش شد که یگانه نسخه این کتاب در کتابخانه «بیبلیوتک ناسیونل» است. کتاب موردنظر بسیار کمیاب است و بنابراین نمیتوان آن را به امانت گرفت، اما میشود از رویش فتوکپی گرفت. کتابخانه پوتیه میتواند از آنها بخواهد که نسخه فتوکپیشده و صفحهبندهشدهی آن را در اختیار اختیارشان بگذارد تا به موجودیشان اضافهاش کنند و من بتوانم از آن استفاده کنم. این سیستم، با وجود نقصهایی که دارد، این امکان را برای من فراهم میکند که به نایابترین کتابهای موجود در کتابخانه ملی دسترسی داشته باشم. این سیستم همچنین این امکان را برایم فراهم میکند که در چارچوبِ توافقهای میانکتابخانهای به قفسه کتابخانههای دیگر کشورها نیز دسترسی داشته باشم.
از آنجا که «سیرنها» کتابی است قدیمی و قوانین کپیرایت در موردِ آن صدق نمیکند، میتوان از رویش اسکن و آن را وارد سیستم مجازی کتابخانه کرد تا من بتوانم نسخهای از آن را دانلود کنم و با پرداخت مبلغی برای پرینت آن را برای خود داشته باشم. ریشه این سیستمِ به ظاهر نوظهور برمیگردد به قرنها پیش، در دانشگاههای قرون وسطا. در این دانشگاهها، یک کاتب که مغازهاش بیرون از محیط دانشگاه بود، متونی را که اساتید توصیه میکردند رونویسی میکرد و برای خدماتش از دانشجویان پول میگرفت. برای حفظ بیش از پیشِ دقت در متون کلاسی، مقاماتِ دانشگاه ابتکاری هوشمندانه به کار بستند.
دستنوشتههای بهدقت مقابله شده به دست «کتابفروشان» سپرده میشد. این کتابفروشها در مقابل مبلغی بهعنوان حق گمرک یا مالیات، این متون را به کاتبان برای رونویسی میسپردند یا آنکه خود این نسخهها را میفروختند. این کتابفروشها گاه دستنویس اصلی را به برخی دانشجویان که قدرت خریداری نسخه رونویسیشده را نداشتند قرض میدادند و این دانشجویان خود باید زحمتِ رونویسی را تقبل میکردند. متنِ اصلی نه به طور کامل بلکه فصل به فصل بیرون میآمد. هر بار که یکی از فصول پس از رونویسی شدن به کتابفروش پس داده میشد، او آن را به کس دیگری قرض میداد. در نظر مقاماتِ دانشگاه، اختراع نخستین ماشین چاپ، چیزی نبود جز وسیلهای برای رونویسی با سرعت و دقت بیشتر.
لبنان کشوری است با حداقل دوجین مذهب و فرهنگ متفاوت. کتابخانه ملی این کشور عمر چندانی ندارد و از سال 1921 شکل گرفت، زمانی که «ویسکونت فیلیپه دهتارازی»، تاریخدان و کتابدوستِ لبنانی، مجموعهاش را به دولت اهدا کرد. تارازی این کار را با یک هدف مشخص انجام داد، اینکه مجموعهاش بدل شود به «مرکز کتابخانه بزرگ بیروت». مجموعه تارازی شامل 20 هزار کتب چاپی، شماری کتب خطی ارزشمند و نخستین نسخههای روزنامه ملی این کشور بود. سه سال بعد، در راستای افزودن بر شمار این مجموعه، حکومت دستوری را صادر کرد که بر اساس آن یک سیستمِ قانونی ذخیره کتاب ایجاد شد (یک نسخه از هر کتابی که در این کشور چاپ میشود باید در این مجموعه ذخیره میشد) و هشت منشی زیر نظر وزارتِ آموزش و پرورش در کتابخانه ملی این کشور مشغول به کار شدند. کتابخانه ملی این کشور در خلال جنگهای داخلی در سالهای 1970 تا 1990 بارها بمباران و غارت شد.
آیا یک کتابخانه میتواند تکثر هویتها را بازتاب دهد؟ کتابخانه شخصی من در روستایی کوچک در فرانسه واقع شده و هیچ ارتباط معینی با سایر دنیا ندارد و از پارههای کتابخانههایی تشکیل شده که در طی سالهای دورهگردیام از آرژانتین، انگلستان، ایتالیا، فرانسه، تاهیتی و کانادا جمعآوری شده است. این کتابخانه هویتهای متغیر بسیاری در دل خود دارد. من به یک معنا یگانه شهروند این کتابخانهام و در نتیجه میتوانم ادعا کنم که پیوندهای مشترکی با موجودی آن دارم. با این حال، بسیاری از دوستانم هم احساس کردند بخشی از هویتشان در این کتابخانه تکهتکه نهفته است. هر کتابخانه، هر قدر هم که شخصی باشد، تا حدی نمایانگر هویت کسی است که در آن میچرخد. دلیل این امر هم خصلتِ جورواجور کتابخانه و هم چیزهایی است که کاوشگر در دل دالانهای کتابخانه در پیشان است. کتابخانه باریکهای است وسوسهانگیز از هویت ما به عنوان خوانندگان، نگاهی گذرا به درونِ ابعادِ رازآمیز فرد.
این یادداشت ترجمهای است از کامران برادران از منبع زیر:
Manguel, Alberti. (2006). The Library at Night, Yale University Press/New Haven and London, P 300-305.
شناسه خبر 43488