محمدعلی چاووشی مطلب نو و ارزشمندی درباره شعر معروف کیشِ مهر علامه طباطبایی دارد که با تیزبینی نکاتی درباره عظمت و ارزش این شعر نوشته که با استقبال همراهان در فضای رسانه مواجه شد. توجه به بخشهایی از این یادداشت بهویژه از منظر زبانی برای علاقهمندان به زبان فارسی خواندنی است. شایان توجه که علامه طباطبایی، زاده تبریز و ترکزبان بودند و مهمترین اثر خود تفسیر المیزان را به زبان عربی نوشتند.
علّامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی از نادره دینمردان دانشور ایران در سده بیستم است.
آن بزرگ، افزون بر فهم، فضل ژرف و اوجمندی که در دانشِ دین و رازپژوهی آیههای آسمانی قرآن داشت و در پهنه فلسفه و کلام اسلامی، پهلوانی بیهماورد بود، در گستره هنر خلاقه شعر و ادب نیز، آفرینشگری یگانه و شاعری کممانند بهشمار میآمد.
از شاگردان و پیرامونیان علامه نقل شده است که او را سرودههای نغز و نابِ بسیار بوده است و در درازای زمان، شمارگان بسیاری از چکامهها و سرودههای آبدار و دلانگیز در قامت و قالب غزل، مثنوی و چارگان، از ذهن و ضمیر تابناک علامه پدید آمده بود؛ اما شوربختانه، بیشینه سرودههای علامه در گرداب امواج وجودی گریز از خویش و دگرگونیهای روحی و شورشهای خویشانکارانه آن آسمانیمردِ زمین، از دست رفت و ایشان، دُردانههای ذوقی خود را بر آبِ فنا سپرده و نقش آنها را از دفتر روزگار سِتُرد.
زیرا از آن زمره سرودههای بسیار، تنها چند گوهرگانه ماندگار، بیشتر به یادگار نمانده است که غزل کیشِ مهر، از بازماندههای رهیده از آن رخدادهای روحی است که بهراستی بر تارک تاریخ ادب معاصر ایران دُرّیست درخشان و دلنواز، که افزون بر زیبایی و نازکخیالیهای شاعرانهای که در قامت این غزل به چشم میآید. شگفتی بزرگ در این نهفته است که، در پیکره واژگانی غزل و ترکیبهای صرفی و نحوی آن، حتی یک مورد، آمیختگی زبانی و دوگانگی بیانی وجود ندارد و تمامی تار و پود ابیات غزل در تمام 22 بیت آن که بنا بر معیارهای اهل ادب، باید قصیدهاش نامید، از پارسی پیراسته زبان دَری سرشته است و یک واژه، با تأکید میگویم حتی یک واژه و عبارت عربی، در این غزل شگفتِ علامه یافت نمیشود؛ به راستی شگفت نیست؟
شناسه خبر 48607