سپهرغرب، گروه ورزشی: اولین لژیونر والیبال کردستان میگوید: سختافزارهای رشتههای ورزشی اروپا با سختافزارهای ایران و حتی خاورمیانه قابل مقایسه نیست و به نظرم همین زیرساختها موجب پیشرفت ورزش و بازیکن میشود.
احسان احمدی سال 1379 در محله بلوار خسروآباد شهر سنندج به دنیا آمد، از روزی که وارد دنیای والیبال شد، پیشرفت خوبی داشته تا جایی که در اروپا نگاهها را به خود خیره کرده است، فرزندی از دیار کردستان که با پیشنهاد باشگاه کالداس مواجه شد و به آنجا رفت و بهعنوان اولین لژیونر کردستانی به یک تیم اروپایی پیوست.
این والیبالیست کردستانی که سابقه بازی در تیمهای فولاد سیرجان ایرانیان و راهیاب ملل مریوان در لیگ برتر ایران را در کارنامه ورزشیاش دارد این روزها در ترکیب تیم کالداس در لیگ برتر پرتغال میدرخشد و در هفت بازی انجام داده با این تیم هفت پیروزی را بدست آورده است.
در ادامه مصاحبه با این پدیده کردستانی دنیای والیبال را در ادامه بخوانید...
چگونه به والیبال علاقهمند شدید؟
سال 88 بود که در طرح استعدادیابی در مدارس، بازیکنانی که از نظر فیزیکی واجد شرایط بودند را انتخاب میکردند و میرفتند و یک دوره مینیوالیبال را میگذراندند و من هم در ترم تابستانی شرکت کردم و بعد از آن در فصل پاییز که مدارس دایر شد مقداری ریزش کرد ولی کمکم علاقه پیدا کردم و جزئی از زندگیام شد و هر روز و هر هفته زمانی به والیبال اختصاص میدادم و به سالن میرفتم.
والیبال را چگونه میبینید؟
به نظرم مناسبترین و بهترین تعریف یعنی خاصترین ورزش توپی دنیاست، در همه ورزشهای توپی دنیا بازی در جریان است و توپ در زمین و هوا است تا به آن هدف یا گل خود برسد، حالا سبد یا دروازه باشد یا محوطه را رد کنی، اما والیبال توپ در هوا جریان دارد و اگر توپ در زمین باشد بازی قطع است فقط مادامی که توپ در هوا است و میان دو تیم رد و بدل میشود بازی در جریان است و همین والیبال را از نظر من خیلی خاص کرده است.
چه اتفاقی افتاد به لیگ پرتغال رفتید، باور میکردید روزی در لیگ یک کشور اروپایی بازی کنید؟
من سالهای 98 و 99 در لیگ برتر بزرگسالان حضور داشتم و با توجه به سن کمم کارنامه ورزشی خیلی خوبی بود برای من هم تجربه در لیگ برتر ایران و هم حضور در لیگهای برتر دیگر، به هر حال لیگ ایران جز لیگهای خوب و با کیفیت دنیا هست اما از خیلی قبلتر واقعاً جز اهدافم و خواستههای من بود که در لیگ کشورهای خارجی بازی کنم بهخصوص لیگهای اروپا و این را مداوم دنبال میکردم و در گوشهای از ذهنم داشتم، تابستان 1400 برای بستن قرارداد با یکی از تیمهای جنوب کشور در لیگ برتر بزرگسالان به تهران رفته بودم و در المپیک با آقای سینا وهابزاده آشنا شدم؛ وی مدیر برنامه من است و تمام کارهایم از صفرتا صد زیر نظر او انجام میشود.
وی که به علاقه و خواسته من برای حضور در لیگهای اروپا پی برد با من تماس گرفت و گفت که من یک درخواست دارم از لیگ برتر پرتغال دارم. او فیلمها و رزومه من را فرستاده بود و آنها نیز قبول کردند. اینگونه این انتقال 72ساعت بعد از آشنایی با مدیر برنامهام صورت گرفت.
برای نخستینبار در راهیاب ملل مریوان چهره شدید از بازی کردن و شرایطتان در راهیاب بگویید.
واقعاً در این شرایط بد اقتصادی کشور در سالهایی که اقتصاد ورزشی کشور شرایط خوب و رو به جلویی ندارد و آنچنان که باید و شاید پول در ورزش نیست، باید از خانواده بیگلر برای حمایت از ورزش محبوب والیبال در استان کردستان و شهر مریوان تشکر کرد که افتخاری برای من و تمام جامعه ورزش استان است که این خانواده در بدترین شرایط ممکن اقتصادی پنج سال در حال حمایت از ورزش والیبال هستند.
قبل از حضور در راهیاب ملل والیبالیست بودم، چنین نبود که با راهیاب ملل مطرح شوم. قبل از آن در باشگاه سایپا زیرنظر مربیان سابق ملی پایه ایران، رحمت نوری، علیرضا خوششویی بودم، ولی دو سال خوب را در راهیاب گذراندم. سال قهرمانی که سال شیرینی بود برای من.
در خصوص چهره شدن، من اولین حضورم را در لیگ برتر در تیم فولاد سیرجان ایرانیان بودم یعنی همزمان راهیاب ملل در لیگ برتر بود اما در فولاد سیرجان ایرانیان بازی میکردم. بنده بهعنوان اولین بازیکن لیگ برتر استان کردستان سال 98 به فولاد سیرجان ایرانیان رفتم. اگر بخواهیم بهعنوان چهره حساب کنیم چهرهای که در لیگ برتر مرا دیدن و شناختن، با سیرجان این اتفاق برایم افتاد و خیلی خاطره خوبی از سیرجان دارم و خیلی به والیبال من اضافه شد و یاد گرفتم.
سالها با بازیکنان بزرگی بودم و از مربیان بزرگی مثل دامغانی و تندروان یاد گرفتم و کمک بهکاملتر شدن والیبال من کرد؛ همتیمی بودن با بازیکنانی چون علی حسینی، رحمان داوودی و مهدی مهدوی افتخار بزرگی برایم بود. سال حضور در فولاد سیرجان سال خیلی مهمی بود برای من.
چهره من با فولاد سیرجان ایرانیان به والیبال ایران و شاید والیبال کردستان معرفی شد. آن سال راهیاب ملل در لیگ برتر حضور داشت اما بازیکن کردستانی یا بازیکن بومی در تیم راهیاب ملل حضور نداشت.
تفاوت لیگ پرتغال و لیگ ایران را در چه میبینید؟
اصلیترین تفاوت نهتنها در لیگ ایران و پرتغال بلکه در تمام رشتهها، سختافزار موجود هم در رشتههای اروپایی و هم در رشتههای ملی غیرقابل مقایسه است با سختافزاری که در خاورمیانه یا ایران وجود دارد، هرچند که در سالهای گذشته در باشگاههای ایرانی خیلیها این پیشرفت را داشتهاند تا بتوانند خودشان را در حد نرمال و بالاتر در سطح جهانی نگه دارند اما در مورد خود والیبال فنی بخواهم صبحت کنم لیگ پرتغال سه تا چهار تیم ضعیف دارد که در حد تیمهای ته جدولی یا دسته یک ایران باشند اما در آن طرف جدول چهار تا تیم بنفیکا، اسپورتینگ لیتفا، بشتاردو و آکادمی اشبینهو واقعاً در حد باشگاه خوب اروپایی والیبال را به نمایش میگذارند.
واقعاً والیبال سطح بالایی دارند بازی آنها در حد لیگهای هلند و صربستان و بالاتر از هلند و اسپانیا، اما لیگ پرتغال به این صورت است که بالا و پایین زیاد دارد. تفاوتش درست اینجاست. لیگ ایران و لیگ امسال پرتغال نزدیک به هم بازی میکنند و کمترین نوسان را در سالهای اخیر داشته است. امسال همه تیمهای خوب و قوی در حال بازیاند و این هیجان والیبال را دوچندان میکند.
آیا از حضور در تیم پرتغالی راضی هستی و آیا بازی شما در اروپا ادامه خواهد داشت؟
در حال حاضر شرایط کاملاً خوبی دارم و هیچگونه مشکلی ندارمو در بدو ورود در سپتامبر اواخر شهریور و اوایل مهرماه شرایط طوری بود که باید با آداب و رسوم آنجا، غذاها و خیلی چیزهای دیگر بیشتر آشنا میشدیم و عادت میکردیم. با آب و هوا و خیلی چیزهای دیگر و همچنین آداب رسومی که والیبالشان داشت، سبک والیبال آنها و اینکه قدم به قدم هر چقدر که زمان میگذشت بهتر میشد و الان شرایط بسیار خوبی را دارم.
قرارداد یکساله است بازی کردن من در اروپا چون که شرایط این اواخر در سال جدید سال 2022 هفت بازی داشتیم و هفت پیروزی را به دست آوردیم آمار شخصی و انفرادی بنده در درون زمین فوقالعاده بوده و قطعاً بازی کردن در اروپا ادامه خواهد داشت.
اصلاً هدفت برای حضور در تیمهای اروپایی چه چیزی بود؟
هدف اصلی من در اروپا، بازی کردن در باشگاههای مطرح تجربه کسب کردن است امیدوارم در باشگاههای رده بالاتر و بهتر بتوانم بازی کنم. هدف اصلی من قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا است. خیلی دوست دارم این عنوان را زمانی بهدست آورده درون یک تیم قرار بگیرم و آن تیم بتواند قهرمان باشگاههای اروپا شود.
گویا سرمربی این تیم خیلی به بازی شما اعتقاد دارد، این موضوع درست است؟
به واسطه ارتباطی که با سرمربی تیم دارم به هر حال نه کامل اما انگلیسی صحبت کردنم بهتر از دوستان ایرانی دیگر است. سرمربی همیشه و در همه حال نظر مرا میخواهد و شرایطم را میپرسد. ازجمله شرایط بدنی و بدنسازی و اکثراً ارتباط نزدیکی باهم داریم، در درون زمین بسیار عالی مرا درک میکند و با بالا و پایین کار آشنا است، در درون زمین مربی با تجربهای هستند. تا کنون هم هفت بازی که داشتیم و لازم به حضور کاملم در زمین بوده در زمین بودم اما بازی ششم که بازی بسیار راحتتری بود فقط یک ست و نیم به من بازی داد و بقیه بازی استراحت کردم تا با شرایط آمادهتری برای بازی جام حذفی مرحله یک هشتم آماده شوم.
چه توصیهای برای جوانان کردستان عاشق والیبال دارید؟
جوانان عاشق والیبال با منطق با این قضیه برخورد کنند که همه قرار نیست ملیپوش شوند، همه قرار نیست والیبال را در سطح باشگاهی بازی کنند، بدنه والیبال احتیاج به آدمهایی که والیبال بازی میکنند و در کنار والیبال مربی یا کمک مربی، آنالیزور یا روانشناس والیبال، کمک آنالیزور والیبال یا مربی بدنساز، دکتر تیم و خیلی چیزهای دیگر و حتی داور و منشی والیبال هستند دارد.
تمامی اینها عاشق این رشته ورزشی هستند. والیبال به چنین افرادی هم نیاز دارد. پس برای پیشرفت در والیبال صرفاً تمام ذهن و تمرکز خود را برای بازیکن شدن نگذارند اگر در بازیکن شدن استعداد داشتند ادامه میدهند اگر هم که نه برای پیشرفت زیاد میتوانند مربی یا داور خوبی شوند. توصیهام همیشه این است که والیبال را ترک نکنند، در کنار والیبال باشند به هر صورتی که بوده است. چون این رشته خیلی بزرگتر از آن چیزی است که مردم عادی میبینند خیلی بزرگتر از آن 6 نفری که درون زمین هستند و بازی میکنند.
ارتباط شما با هواداران تیم چگونه است؟
رابطهام با هواداران تیم بسیار عالی است. با کانون هواداران مستقیم ارتباط دارم. خیلی مرا دوست دارند به گونهای که حتی من برای خرید به فروشگاه، آرایشگاه میروم یا هر جایی که در شهر کاری چیزی داشته باشم و بخواهم انجام دهم، مردم به سالنها میآیند و حضور پیدا میکنند و همیشه در نهایت احترام با من برخورد میکنند، بچههایشان با من عکس میگیرند و این حس خیلی خوبی به من میدهد که در شهرم یک فرد شناختهشده هستم و مردم بهعنوان یک والیبالیستی که در شهر کالداس و برای باشگاه کالداس بازی میکند حس تعصبمانند روی من و باشگاه دارند و این خیلی احساس خوبی به من میدهد.
سرگرمی شما غیر از والیبال چه چیزی است؟
سرگرمی من به غیر از والیبال، هرازگاهی مطالعه میکنم کتابهای زیادی میخوانم و در مورد روانشناسی ورزشی و این اواخر نیز به جز روانشناسی ورزشی به خود روانشناسی علاقهمند شدهام از طریق اینترنت روزانه یک ساعت را اختصاص میدهم روانشناسی گوش میدهم.
برای سؤال آخر، بهعنوان یک والیبالیست کردستانی، آینده والیبال کردستان را چگونه میبینید؟
والیبال کردستان شرایط خوبی ندارد مگر اینکه تغییری ایجاد شود چون باشگاه حرفهای نداریم.
شناسه خبر 53097