حجت الاسلام والمسلمین محمدی شاهرودی در مصاحبه اختصاصی با سپهرغرب:
نهجالبلاغه، کلامی بیسابقه در تاریخ اندیشه بشر
سپهرغرب، گروه اندیشه - شهره کرمی: استاد حوزه و دانشگاه گفت: نهجالبلاغه کتابی است که تمام ابعاد زندگی بشر را دربرمیگیرد و هیچ کلامی در طول تاریخ بشر اینگونه به بیان همهجانبه مسائل از توحید و معاد تا تربیت و مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی علم، نپرداخته است.
نهجالبلاغه کتابی ارزشمند و بینظیر بوده که بهعنوان میراثی گرانبها از حضرت علی (ع) برای ما به یادگار مانده است؛ این کتاب شامل نامهها، خطبهها و جملات قصار حضرت علی (ع) بوده و در آن تمامی مباحث مورد نیاز بشر اعم از خداشناسی، معاد، موضوعات علمی و تربیتی و هر آنچه نیاز بشر است، بیان شده؛ نهجالبلاغه تجلی شخصیت و عظمت امام علی (ع) است. هرچه بیشتر این کتاب را بخوانیم، بیشازپیش به ابعاد شگرف آن پی میبریم. زیرا نهجالبلاغه مانند قرآن نهتنها هیچگاه کهنه نمیشود، بلکه فرازمانی است. این کتاب راهنمایی برای همه افراد بوده که برای درک بیشتر موضوع گفتوگویی را با حجتالاسلام رضا محمدی شاهرودی، کارشناس رسانه ملی و استاد حوزه و دانشگاه داشتهایم که در ادامه میخوانید:
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: ابن ابی الحدید یکی از علمای اهل سنت است که در شاخههای مختلف مانند ادبیات صاحبنظر بوده؛ وی شرحی 20 جلدی درباره نهجالبلاغه دارد و در ابتدای آن این سؤال را مطرح میکند که چه کسی بین صحابه پیامبر (ص) افضل است و بعد خودش و تعدادی از اهل سنت را معرفی میکند و میگوید ما معتقدیم که علیابنابیطالب (ع) افضل است و برای اثبات افضلیت امیرالمؤنین علی (ع) بحث جالبی را دارد و میگوید که فضیلت انسان به زهد است و سپس توضیح میدهد که شما کسی بهجز مولا در این زمینه پیدا نخواهید کرد که همه باتقواهای دنیا او را الگوی خود قرار داده باشند. بعد شاخههای مختلف علمی را بررسی میکند که علم، فقه، کلام، عرفان، تفسیر قرآن و غیره به علی (ع) منتهی میشود.
حجتالاسلام رضا محمدی شاهرودی با بیان اینکه بعد به فضایل انسانی مثل شجاعت، سخاوت و حُسن خلق میپردازد، افزود: حضرت در میدان جنگ بهگونهای بودند که گویی همه عمر خود را در جنگ گذرانده؛ اما از این سو در دلسوزی چنان بودند که وقتی به یک یتیم برخورد میکردند، منقلب میشدند.
این کارشناس رسانه ملی در توضیح این جمله امام خمینی (ره) در رابطه با نهجالبلاغه که میفرمایند این بنده رهاشده از تمام قیود مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است، ابراز کرد: اینکه علی (ع) بنده رهاشده از تمام قیود بوده، روشن است؛ زیرا ایشان فقط خدا را عبادت میکرد و بنده نفس، دنیا و متعلقات آن نبود و به دنیا میگفت من تو را رها کردم، دیگران را گول بزن، من با تو کاری ندارم. حضرت علی (ع) به این رهایی خود بسنده نکرده است که با دیگران کار نداشته باشد، او خود را مکلف کرده تا غل و زنجیر را از دست و پای دیگران هم بردارد که رسالت پیامبران نیز همین بوده است. همانطور که بیان میشود خدا پیامبر (ص) را فرستاد تا بارهای سنگین و غل و زنجیرها را از انسان بردارند که حضرت علی (ع) در این زمینه بسیار تلاش کرده و نهجالبلاغه گوشهای از اقدامات او برای رهایی دادن انسانها است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: حضرت در نامه 31 نهجالبلاغه که نامه به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) است و گویی نامه را برای تمام فرزندانش در طول تاریخ نوشته است، میفرمایند که نباید بنده غیر خودت باشی، چون خدا تو را آزاد آفریده و خود حضرت (ع) این محور را در تمام نامهها، خطبهها و جملات قصار به وضوح بیان کرده است و اگر 25 سال درحالی که استخوان در گلو و خار در چشم بود، سکوت کرد، برای همین بود که مردم را آزاد و دین را حفظ کند.
وی با بیان اینکه فرمایشات حضرت علی (ع) را در ابعاد مختلف میتوان دستهبندی کرد، گفت: سید رضی این کار را انجام داده و خطبهها را در یک فصل، نامهها را در یک فصل و حکمتها و کلمات قصار حضرت را در فصل دیگری آورده است. اگر بخواهیم محتوای نهجالبلاغه را برای پیشبرد اهداف الهی تقسیمبندی کنیم؛ بخش قابل توجهی راجع به خداشناسی و توحید است و طوری آن را مطرح کرده که در تاریخ علم بشر سابقه ندارد. وقتی ابن ابی الحدید به حرفهای حضرت درخصوص معاد میرسد، میگوید ما این سخنان را از هیچیک از صحابه پیامبر (ص) نداریم؛ چون آنها تصوری از آن نداشتهاند و میگوید این از بزرگترین فضایل این مرد حساب میشود.
حجتالاسلام محمدی شاهرودی اذعان کرد: من در پاسخ به ابن ابی الحدید میگویم نهتنها هیچکس از صحابه پیامبر (ص) این حرفها را نگفته است، بلکه این مهم در تاریخ اندیشه بشر سابقه ندارد. آن توحیدی که در نهجالبلاغه بیان میشود، برای نخستینبار امیرالمؤنین (ع) همچون چشمهای به روی بشر باز کرده که اوج توحید است. در خطبه اول توحید صفاتی که حساسترین مراتب توحید است، به وضوح بیان شده است.
وی محور دوم را بحث معاد و آخرتشناسی معرفی کرد و گفت: فرمایشات حضرت در نهجالبلاغه در این مورد بینظیر است؛ ابن ابی الحدید در شرح خطبه 221 که شرح الهکم التکاثر است، قسم میخورد به همه قسمخورندگان تاریخ که در طول بیش از 50 سال بیش از یکهزار بار این خطبه را خوانده و هربار برایش تازگی داشته است.
این استاد حوزه محور سوم را بحث نبوتشناسی معرفی میکند که آن پیامبری که در نهجالبلاغه شناسانده میشود با آنچه دیگران بیان کردهاند متفاوت است؛ پیامبر معرفیشده در نهجالبلاغه همان پیامبر قرآن است، درحالی که پیامبر توصیفشده توسط افرادی مثل ابن حشام، عربی بوده که به او وحی میشده که در این دو بیان تفاوت از زمین تا آسمان است. هرکس بخواهد پیامبر (ص) را بشناسد، باید او را با مطالعه نهجالبلاغه بشناسد.
وی افزود: محور چهارم اخلاقیات است که نامه 31 نهجالبلاغه منشور تربیت اسلامی است؛ هیچ نکته تربیتی که بشر تا به امروز به آن رسیده، پیدا نخواهید کرد که در این نامه نباشد، همه اصول و مبانی تربیت در آن وضوح بیان شده است.
حجتالاسلام محمدی شاهرودی محور دیگر را مباحث اجتماعی و فرهنگی برشمرد و اظهار کرد: سیاسیترین خطبه نهجالبلاغه خطبه سوم آن است که عالیترین مباحث سیاسی با استدلال و منطق در آن بیان شده؛ همچنین در آن مباحث اخلاقی و اجتماعی نیز بهخوبی آمده، بهطوری که این کتاب مثل یک کتاب اخلاق است. در نهجالبلاغه همچنین درخصوص مباحث علمی نیز مطلب میبینید و اینکه عالم و پیدایش آن چگونه بوده یا چگونگی مراتب وجود فرشتگان و موجودات خداوند؛ این کتاب از حیث اینکه به شناخت همهچیز (حتی طاووس) پرداخته، بینظیر است.
وی افزود: شیعه آنگونه که باید از نهجالبلاغه در زندگی و امور خود استفاده نکرده است، زیرا در طول تاریخ همیشه انسانها از حق دور بودهاند؛ در زمان خود پیامبر (ص) در خطبه نماز جمعه وقتی قافله تجارتی از شام وارد شد، افراد خطبهها را رها کردند و رفتند و فقط 12 نفر ماندند که اگر اینها هم میرفتند، عذاب نازل میشد و همه نابود میشدند که در قرآن هم بیان شده است. همیشه اینگونه بوده که انسانها از معنویات و فرمایشات اولیای خدا دور بودهاند؛ در سرگذشت پیامبران گذشته قوم هود، ثمود، لوط و اقوام دیگری بودهاند که همه این مشکل را داشتهاند.
درخصوص کمکاریهای انجامشده نسبت به آموزش نهجالبلاغه میتوان به کمکاری فرهیختگان، دانشمندان، رسانهها و کسانی که وظیفه دارند این فرهنگ را نهادینه کنند، اشاره کرد. همچنین کوتاهی مردم، تلاشهای شیاطین و تبلیغات سوء هم تأثیرگذار بوده است؛ همانطور که میدانیم پس از شهادت حضرت علی (ع) اهل شام میپرسند مگر علی کافر نبود، پس در مسجد چه کار میکرد؟ که این فقط مختص آن زمان نبوده و چندین سال حضرت را لعن میکردند و هنوز هم این تلاشهای شیاطین وجود دارد.
به امید روزی که به درک صحیحی از کلام حضرت علی (ع) برسیم و با اهتمام به مطالعه و تحقیق درباره کتاب بینظیر نهجالبلاغه، بتوانیم به تعالی خود کمک کنیم.
شناسه خبر 54569