سپهرغرب، گروه تیک: اصلاح جامعه، در سایه شناخت کاستیها و تلاش برای زدودن آنها ایجاد میشود. جامعه رشد یافته، جامعهای است که واقعیتهایش را شناخته و در مسیر اصلاح گام بر میدارد. فرهنگ نقد و نقدپذیری یکی از راههای مهم در مسیر ایجاد رشد و شناخت در جامعه است.
نخست) وقتی انتقاد از عملکرد اشخاص بر پایه استدلال استوار میشود، رشد و بالندگی به همراه دارد اما چنانچه انتقادها بر ستون امیال و اغراض بنا شده باشد، اختلاف و تفرقهافکنی در پی میآورد. هم از این روست که نقد کننده دانا و فهیم، نگاه سیاه یا سپید به امور نداشته و توامان درستی و نادرستی اعمال را زیر نظر دارد.
نکتهای که در موضوع فرهنگ نقد و انتقاد باید بر آن تأکید داشت، آن است که چنانچه برای درک میزان ارزشها، معیاری وجود نداشته باشد، نقد «روشمند» هرگز نمیتواند شکل بگیرد و چنانچه نقد، روشمند نباشد، نه تنها تاثیرگذاری خود را از دست میدهد بلکه به ضد خود یعنی «تخریب» و «تخطئه» تبدیل میشود.
«پرهیز از حب و بغض و یکسو نگری» و «جلوگیری از قطعی انگاری در هنگام بررسی» از جمله مهمترین بنیانهای یک نقد روشمند است.
دوم) تولیدات فرهنگی این روزها حال خوشی ندارند. سینما با مشکل ریزش مخاطب مواجه است؛ سرانه مطالعه در کشور حرکت نزولی دارد و نشریات روی دکه روزنامه فروشیها جا خوش کردهاند. حقیقتی که نمیتوان کتمان کرد آن که یافتن راه برون رفت از این مشکل، دغدغه اصلی تمام اهالی فرهنگ و هنر است و هر کس به سهم خود تلاش میکند تا مرهمی بر این زخم ناسور بگذارد. در واقع به همین خاطر است که دغدغهمندان، عملکرد مسئولان فرهنگی کشور را به بوته نقد گذاشته و در گستره بضاعت و توان خود آراء و نظرات خود را که برگرفته از سالها تجربه و تخصص است، ارائه میدهند.
سوم) بیتوجهای به بنیانهای نقد روشمند و عالمانه در برخی انتقادهای صورت گرفته نسبت به عملکرد سازمان سینمایی طی ماه گذشته نه تنها باعث خروج فرهنگ نقد و نقدپذیری از مسیر صحیح خود شده بلکه شائبه تخریب و تخطئه را در ذهن مخاطبان ایجاد کرده است.
به عنوان مثال در حالیکه کمتر از 10 ماه از روی کار آمدن رئیس سازمان سینمایی و همکارانش میگذرد، منتقد محترمی با به چالش کشیدن سیاستهای مسئولان جدید، عملکرد آنان را در مسیر دولت گذشته خوانده و آنان را متهم به نداشتن برنامه و استراتژی کرده است. در ادامه وقتی از وی سوال میشود که سیاست شما برای اصلاحات مورد نظرتان چیست، پاسخ قابل تاملی میدهد مبنی بر اینکه به ثمر نشستن طرحهای وی به 20 سال زمان نیاز دارد!
فارغ از اینکه بیان چنین ادعاهایی در فرهنگ ایرانی مصداق مثل «وعده سر خرمن دادن» است باید از ایشان سوال کرد شما که خود ادعای طرح 20 ساله دارید چگونه خود را ملزم به قضاوت اشخاصی میکنید که هنوز 10 ماه از مسئولیتشان بیشتر نمیگذرد؟ منتقد محترم حتما میداند که در ارزیابی یک مدیر سینمایی باید به چند فاکتور مهم توجه داشت مثل میزان موفقیت در برگزاری جشنوارههای سینمایی، نحوه حمایت از سینماگران و تولیدات سینمایی که از مرحله ارائه طرح تا اخذ مجوز نمایش نیازمند بیش از یکسال زمان است و... توجه نداشتن به چنین فاکتورهایی بیشک هر منتقدی را در ارزیابی خود دچار خطای فاحش میکند.
منتقد محترم دیگر ادعا کرده که مسئولان سینمایی، فاقد برنامه و استراتژی هستند. به نظر میرسد که این منتقد محترم ما تعریف دقیقی از معنای برنامه و استراتژی ندارند. برنامه ساخت سینما در شهرهای بدون سالن، برنامهریزی برای فیلم «اولیها»، ایجاد تغییرات در سیاستهای شورای نمایش و... فارغ از درستی یا نادرستی آن که بایستی در فرصت مقتضی مورد مداقه قرار گیرند، قطعا در تعریف برنامهریزی و استراتژی شناخته میشوند. بنابر این به نظر میرسد که منتقد محترم برای «روشمند» کردن مطالب خود که شرط نخست بیان انتقاد است لااقل بهتر بود که به نقد برنامهریزیهای ارائه شده بپردازد.
منتقد محترم دیگر که همچون دو منتقد مورد اشاره سایت «سینما پرس» را بلندگوی انتقادات خود قرار داده است، پا را از چارچوب نقد فراتر گذاشته و با بیان اینکه سینمای ایران هم اکنون در دست منافقان و مبتذلسازان است، ضمن یک توهین آشکار به اهالی محترم سینما و سینمای انقلاب، عملکرد مسئولان سینمایی کشور را در راستای انحرافات دولت گذشته معرفی میکند.
این در حالی است که تولیدات اکران شده در چند ماه گذشته همگی دارای پروانه نمایش از گذشته بوده و هنوز فیلمی که تمام مراحل تولید و اکران خود را در 9 ماه گذشته اخذ کرده باشد به اکران در نیامده است که بتواند مبنای قضاوت منتقدان باشد.
چهارم) با توجه به این مهم که «تیتر» در فضای رسانهها نقش مهمی در هدایت افکار مخاطبان ایفا میکند، چگونگی استفاده از آن یک هنر و علم محسوب میشود. استفاده از تیترهای غیر مرتبط و خلاف واقع با موضوع مقاله، مصاحبه و یا یک نقد و همچنین تیترهایی که از همان ابتدا و پیش از ورود به موضوع قضاوت و موضع خود را اعلام میکنند مثل «استمرار مسیر انفعال و وادادگی در بنیاد سینمایی فارابی» و یا «فیلم اولی ها؛ حمایت برای جوانگرایی یا سنگ اندازی؟» از جمله فاکتورهای تاثیرگذار در جلوگیری از ارائه یک «نقد روشمند» است. روال شدن این پدیده غیرکارشناسانه در برخی سایتها نه تنها از اعتبار اخبار سایت میکاهد بلکه شائبه باجخواهی از افراد را به ذهن متبادر میسازد.
شناسه خبر 58352