یک فعال انقلابی عنوان کرد:
«شهیدمدنی»، مدیر بزنگاههای تاریخی
سپهرغرب، گروه ویژهنامه - شهره کرمی: یک فعال انقلابی با بیان اینکه شهیدمدنی فردی انقلابی بودند، گفت: ایشان علاوهبر کمک به رفع مشکلات جامعه، در بزنگاههای تاریخی مدیریت منحصربهفردی داشتند.

سپهرغرب، گروه - شهره کرمی : سیدمرتضی دیباج، برادر شهیدان دیباج (شهیدان سیدرضا و سیدحسین دیباج از شهدای مبارز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هستند که که در اوج خفقان به مبارزه پرداختند و توسط ساواک به شهادت رسیدند)، از شهدای برجسته همدان در انقلاب اسلامی بوده که دوران نوجوانی و جوانیاش با مبارزات انقلابی گره خورده است؛ آنچه در ادامه میخوانید، گزیدهای از سخنان وی درباره شخصیت و سیره شهید آیتالله مدنی است:
آشنایی شما با شهیدمدنی از کجا شروع شد و چه چیزی از ایشان در ذهن شما پُررنگ است؟
آشنایی من با شهید آیتالله مدنی به دوران قبل از انقلاب و حضور در جلسات مذهبی مانند مسجد مهدیه و مراسم دعای کمیل برمیگردد. بعد از انقلاب هم همراه یکی از دوستانم بهطور اتفاقی دکتر کینژاد استاندار همدان را در آرامگاه دیدیم، ایشان و معاونشان آقای موسوی به دیدار آیتالله مدنی میرفتند که ما نیز همراهشان شدیم.
در این ملاقات استاندار همدان به شهید آیتالله مدنی توضیح داد که ما در استانداری به وجود این جوانان نیاز داریم اما آنها به دنبال تحصیل در دانشگاه و طلبه شدن هستند؛ سؤال آیتالله مدنی از ما این بود که چرا میخواهید درس بخوانید؟ جواب ما این بود که میخواهیم مجهز به تقوا، ایمان و علم شویم. آیتالله مدنی به ما گفت «در این زمان تکلیف شما پیوستن به استاندار و همراهی با ایشان است و ما از آن زمان در استانداری مشغول به کار شدیم».
فکر میکنید راز محبوبیت ایشان در چه بود؟
شهیدآیتالله مدنی در طول حیاتش خدمات ارزندهای به مردم ارائه کرده که منحصربهفرد بوده است؛ الهی و ولایی بودن او باعث محبوبیتش در میان مردم شده بود. تقوای ایشان موجب شد تا فقط از خدا ترس داشته و به تکلیف خود عمل کند و پیروی از امام راحل (ره) را بهعنوان وظیفه عینی خود در همه کارها میدانست.
نصایح او چون با اخلاق و عمل همراه بود، اقشار مختلف را به خود جذب میکرد. او گاه در قالب روحانی با صلابت و گاه در قامت کمکرسان نیازمندان بود که خدماتی مثل تأسیس دارالایتام، صندوق قرضالحسنه و درمانگاه مهدیه از وی به یادگار مانده است. شباهت ظاهری و اخلاقی شهیدمدنی به امام (ره) نیز از دیگر دلایلی بود که باعث شد افراد بیشتری در کنارش حضور یابند. مدیریت شایسته او موجب شده بود (با اینکه بنیه مادی قوی نداشت) با استعانت از خدا، کارهای بزرگی را پیش ببرد.
خستگیناپذیری از دیگر ویژگیهای شهیدمدنی بود؛ بهطوری که برای تحصیل علم به عراق میرود و حتی در زمان تبعید نیز در شهرهای مختلف به بیان و تبیین سخنان امام (ره) میپردازد. شهیدمدنی فردی اخلاقمدار بود که تکریم جوانان از طرف ایشان موجب جذب آنها شده بود؛ شهید معتقد بود اگر ما با آغوش باز از جوانان استقبال نکنیم، آنها را دیگران درمییابند.
درباره مبارزات آیتالله مدنی در آن مقطع بیشتر برایمان توضیح دهید؟
حضور شهیدمدنی قبل از انقلاب در همدان و آماده کردن مردم و بهخصوص خواص جامعه، موجب شد تا آنها در بزنگاههای تاریخ انقلاب حاضر شوند؛ این روحانی بزرگ بهعنوان فردی که پیشران انقلاب بود، در شهرهای مختلف حضور داشت. ازجمله موفقیتهای او تأثیرگذاری بر اقشار مختلف بود و باعث شد مردم بهراحتی رهبریاش را پذیرفته و بهعنوان نمونه در پایین کشیدن مجسمهها، گوش به فرمان او باشند.
یکی از نقاط پُررنگ زندگی شهیدمدنی تکلیفمداری معظمله است، تا جاییکه همه شئون زندگی این شهید براساس سنجش این مهم پیش میرود، ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
ولایتمداری شهیدمدنی از مهمترین ویژگیهای شاخص او بود؛ حتی این شهید بزرگوار برای حضور در جبهه نیز از امام راحل (ره) کسب تکلیف میکرد. یکی دیگر از مصادیق ولایتمداری شهیدمدنی وقتی بود که حکم امامت جمعه شهر تبریز را شنیده و به همین دلیل با وجود اصرار نزدیکان برای موکول کردن سفر خود به فردا صبح، تصمیم به حرکت شبانه به سمت تبریز گرفت؛ شهیدمدنی در پاسخ به درخواست اطرافیان گفته بود از کجا معلوم تا فردا زنده بمانم و به امر ولی فقیه زمان خود عمل کنم.
این عالم مجاهد در دو یا سه برهه تاریخی کفن پوشید، یکی از این برههها در زمان جلوگیری از حرکت تانکها از کرمانشاه به سمت تهران با هدف سرکوب مردم این شهر بود؛ با تماسی که امام (ره) گرفتند و به شهیدمدنی فرمان دادند تا جلوی این اتفاق گرفته شود، شهیدمدنی کفن پوشید و با همراهانشان در جاده کرمانشاه جلوی حرکت تانکها و حادثهای خونین توسط رژیم پهلوی را گرفتند.
این شهید بزرگوار در راه مبارزه با طاغوت و ظالمان از هیچ ایثارگری فروگذار نبود تا آنجا که کتابهایش را برای رفع نیاز مالی شهید نواب صفوی برای مبارزه، فروخت.
این عالم مجاهد در برابر هر منکری میایستاد تا آنجا که قبل از انقلاب در تماس با دادستان وقت همدان به او برای جمع کردن مشروبفروشیها 15 روز وقت داد که همینطور هم شد و در آستانه انقلاب مراکز فروش مشروب تعطیل بود.
مهمترین عاملی که باعث نفوذ کلام این شهید بزرگوار شد، تهذیب نفس بود؛ همین ویژگی سبب شد تا امام (ره) ایشان را اینگونه معرفی کنند «این چهره نورانی اسلامی عمری را در تهذیب نفس و خدمت به اسلام و تربیت مسلمانان و مجاهده در راه خدا علیه باطل گذراند» و اطلاق لفظ سیدالشهدا در اعلامیه شهادت او، ناشی از بزرگی و سیره این عالم شهید بود.
خاطرهای از ایشان در خاطر دارید؟
یکی از خاطراتی که از نزدیکان ایشان نقل شده این است که «وقتی پنج بسته اقلام برای نیازمندان آماده کرده بودند که بهصورت شبانه توزیع کنند، شهیدمدنی مطلع میشود افرادی که مسئول توزیع بستهها بودند، دو بسته را بازگرداندهاند و ایشان در این خصوص میگوید من چطور امشب بخوابم درحالی که آنها گرسنه خوابیدهاند؟ این بستهها را هرطور شده به دست این افراد برسانید» که این رفتار ناشی از روح بلند ایشان بوده است.
دیگر خاطره ایشان سفرشان به مشهد است که شهیدمدنی عهد میکنند در سفری که به مشهد دارند، هیچ درخواست دنیوی نکنند؛ وقتی در حرم هستند عبای مندرس از ذهنشان عبور میکند و بدون بیان لفظی، عبای خود را روبهروی ضریح میگیرند، هنگام خروج از صحن فردی ایشان را صدا میزند و میگوید من نذری داشتم که برآورده شده، با خود عهد کردم این هدیه را به نخستین روحانی که دیدم تقدیم کنم و شما آن روحانی بودید و هدیه عبایی بوده است!
شهید آیتالله مدنی در این خصوص که آیا شهید میشوند یا خیر و نیز اینکه آیا بهواقع سید هستند؟ با خود کلنجار داشتند که در خواب میبینند امام حسین (ع) به ایشان میگویند «ای فرزندم، تو شهید میشوی» و این خواب پاسخ هر دو سؤال ایشان را میدهد؛ چراکه امام حسین (ع) آیتالله مدنی را فرزندم خطاب میفرمایند و به این وسیله سید بودن ایشان را تأیید میکنند.
اقدام شاخص دیگری که ما در آن رابطه سؤال نکرده باشیم و جنابعالی لازم بدانید که بگویید، چیست؟
شهیدمدنی بعد از پیروزی انقلاب بیانیهای با چهار بند صادر میکند تا از هرجومرج آن زمان جلوگیری کند؛ نخستین موردی که میگوید این است که مردم از تخریب اموال و وسایل عمومی خودداری کنند، دومین مورد این است که انجام امور مربوط به هر اقدام مهمی باید با اجازه ایشان باشد، در سومین مورد بیان میشود که شما اجازه ندارید به ساکنین غیر مسلمان و اقلیتها اهانت کنید و هرگونه اقدام علیه آنها ممنوع است و چهارمین مورد این بوده که ارتشیها و نیروهای شهربانی به ما پیوستند و ازما هستند و شما اجازه اهانت به آنها را ندارید، مگر اینکه در مجرای قانون باشد.
کلام خود را با این سخن از خود شهیدمدنی پایان میدهم که در یکی از سخنرانیهایشان بیان کردند «من از شما شرمنده هستم، زیرا یک جان داشتم که آن را تقدیم انقلاب میکنم».
ایشان با تنی خسته و رنجور از فشارهای انقلاب اسلامی در خون خود غوطهور شده و روح بلندشان در مسیر حق و صراط مستقیم، در کنار صالحین قرار گرفت.
شناسه خبر 59942