آیتالله قائنی، مفسر قرآن کریم:
نگاه توحیدی شهیدمدنی منشأ خدمات سیاسی و اجتماعی او بود
سپهرغرب، گروه اندیشه - سمیرا گمار: آیت الله قائنی گفت: اگر بخواهیم یک الگوی کامل از بنده خدا بودن و از دنیا و فعالیتهای دنیایی جدا نبودن معرفی کنیم حتما آن فرد مرحوم آیت الله مدنی است که در طول حیات خود نشان داد انسان میتواند در نهایت پاکی و توحیدمحوری، در متن جامعه و با مردم باشد.
سپهرغرب، گروه - سمیرا گمار : تکلیفمداری از جمله موضوعات مهمی است که یک مکلّف باید معیارهای آن را در آموزههای اسلامی جستجو کند، تبیین همه جانبه مفهوم تکلیف، تشریح ابعاد و ساحتهای آن و تاثیر آن در سبک زندگی اسلامی و بازشناسی معیارها و ضوابط تکلیفمداری در تعاملات فردی و اجتماعی درجامعه، از ضروریات پرداختن به این موضوع است.
عمل، زائیده شناخت و انگیزه بوده و انسان میتواند با شناخت معنای تکلیف، ویژگیهای تکلیفمداران، توجه به موانع عمل به تکلیف، نگریستن به مصادیق و الگوهای تکلیفمدار و نیز توجه به پیامدها و عواقب افرادی که از انجام تکلیف شانه خالی کردهاند، به وظیفه خود عمل کرده و تکلیفمدار خوبی باشد. در این مسیر هیچ راهی متقنتر از قرآن کریم و روایات معصومین علیهمالسلام و آنان که با تاسی به ثقلین راه را پیموده و به سلامت به مقصد رسیدهاند نیست تا انسان از انحراف در تشخیص مصون بماند.
با ذکر این مقدمه و توجه به تبیین جایگاه تکلیفمداری در اندیشه اسلامی و اهمیت آن درتربیت فرد و جامعه براساس سبک زندگی اسلامی با آیتالله محمد محمدیقائنی، مفسر قرآن کریم و استاد حوزه علمیه همدان به گفتگو نشستهایم، آنچه میخوانید سخنان وی در خصوص تکلیفمداری در قرآن و سیره شهید مدنی با نگاهی به آیات الهی است.
آیتالله محمد محمدیقائنی با تأکید بر لزوم شناخت انسان، شناخت رابطه او با خدا، جهان، خودش و همنوعانش، گفت: انسان مخلوقی است که نیازمند خلق شده، کمال مطلق خدای متعال است و غیر از خدا همه محتاج هستند.
وی خاطرنشان کرد: بدون تردید انسان برای رسیدن به کمال احتیاج به مربی و هادی دارد؛ اگرچه خدای متعال ابزارها، غرائز و قوای مختلفی در اختیار انسان قرار داده که بتواند زندگی کند و حتی عقل را به عنوان مهم ترین قوه و گوهر گرانبها به او بخشیده اما این قوا به تنهایی قادر نیستند همه مصالح و مفاسد را تشخیص داده و برای رسیدن به مقصد راه را پیدا کنند. پس وجود راهنما و هادی لازم است.
***ضعف انسان در کشف مقصد، راه و کیفیت راه رفتن
این مفسر قرآن کریم با بیان اینکه نقص و نیاز انسان برای بشر ثابتشده، تصریح کرد: انسان موجودی است که برای رسیدن به سعادت باید مقصد، راه و کیفیت راه رفتن را بداند و بشناسد و انسان در هر سه جهت ضعیف و ناقص است، چون اولا موجودی محدود است و ثانیا مقصود و مقصد او چه در دنیا و چه در آخرت سعادت ابدی است.
***کشف راه از شریعت حاصل میشود
آیت الله قائنی افزود: چون انسان با ابدیت آشنایی ندارد و عالم بعد از خودش را نمیشناسد (اگر چه در شناخت دنیای مادی هم ناتوان و ضعیف است و به همه آن احاطه ندارد.) لذا گریزی نیست که خالق بشر که صانع او هم است، مقصود را برای او مشخص کرده، راه را به او نشان دهد و کیفیت راه رفتن را هم به او بیاموزد که این از راه شریعت حاصل میشود همان که اسمش را دین گذاشتهایم.
استاد درس خارج فقه حوزه علمیه همدان تاکید کرد: باید به سبب وحی، دستوراتی که در دنیا و آخرت متضمن سعادت بشر است، حقایق دین که علاوه بر وظایف ظاهری است و راه اتصال نفس به کمالات به انسان آموزش داده شود، لذا قرآن کریم در آیه شریفهای میفرماید «یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» خداوند پیغمبران را فرستاد تا به بشر قوانین زندگی و باطن و حقیقت احکام دین را یاد بدهند و عملا آنها را در جهت رساندن به ملکوت عالم که هدف نهایی بشر است دستگیری کنند.
آیت الله قائنی اضافه کرد: آیات دسته دومی هم داریم که میفرماید همه انبیا هادیاند و هدایت نشان دادن راه و رساندن افراد به مطلوب است همه پیغمبران این دو وظیفه را دارند. این دسته از آیات به صراحت دلالت میکنند انسان موجودی است مکلف و با عمل به تکلیف است که به سعادت میرسد تکلیفی که توسط خداوند متعال از طریق پیامبران بر بشر نازل شده است.
وی در بخش دوم سخنان خود با تاکید بر اینکه همه انسانها مکلف به انجام رسالتی در این دنیا هستند و برخی حکم راهنما را برای دیگران دارند تاکید کرد: مسائل اخلاقی و عرفانی با سیاست به معنای خاص یعنی تدبیر امور مردم و جریانسازی امور اجتماعی در ارتباط است.
این مفسر قرآن ادامه داد: ممکن است کسی از نظر دقت به اینکه آلوده به گناه نشود به مقامات بالایی برسد و در اخلاقیات و عرفانیات کمالاتی به دست بیاورد، در عالم تصرف داشته باشد و از گذشته و آینده هم خبر بدهد اما در عین حال نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی فشل بوده و دخالتی نکند.
یا بالعکس امکان دارد کسی بسیار سیاسی بوده و در تدبیر امور مردم (چه الهی و چه غیرالهی) کاملا در متن جامعه باشد، با جریانات زمانه پیش برود و بر اساس برداشتی که دارد به رتق و فتق امور مردم برسد، یا ممکن است کسانی نه در دین به جایی رسیده و نه در امور اجتماعی سررشتهای داشته باشند. دسته آخر کسانی هستند که در هر دو جنبه به کمالات رسیدهاند یعنی هم در اخلاقیات سرآمد هستند و هم در تدبیر امور مردم اینها بر مشی خدا و پیامبرش استوارند.
این استاد حوزه و دانشگاه با توضیح سیاست به آن معنایی که اسلام معرفی میکند، گفت: ائمه «ساسه الامور»اند و خداوند سیاست را به ما معصومین واگذار کرده است. پس بر این اساس ممکن نیست کسی عارف به دین و خدا بوده و مقید به مسائل اخلاقی باشد اما از جامعه گریزان بوده، نسبت به مسائل بشر بیاعتنا باشد و در رابطه با درد و مشکلات آنها حساسیت به خرج ندهد.
آیت الله قائنی در ادامه اظهار کرد: در دید معصومین عبادت از سیاست جدا نبوده و سیاست از عبادت جدا نیست، همان جمله شهید مدرس و برخی بزرگان قبل از او که گفتهاند «دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ما».
یعنی همه ابعاد اسلامی با هم تنیده شده و هیچ کدام جدا ازهم نیستند، بهطوریکه اگر انسان هر یک از ابعاد و زوایا را کنار بزند به همان مقدار از دین و خدا جدا شده و نتوانسته متدین کامل و واقعی باشد.
***جهل و دانش در عمل به تکلیف
وی در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه برخی از عالمان دینی نیز با علم به این جایگاه در نزد خدا و معصومین خود را مکلف دانسته و وارد میدان عمل میشوند، اعلام کرد: رسیدن به حق در هر مسالهای عمدتا در مسائل سیاسی و اجتماعی ناشی از دو چیز است؛ نخست اینکه انسان عالم به احکام و قوانین علمی باشد و آنچه که حق علمی در هر مساله است را بداند، چنانچه امیرالمومنین (ع) فرمودند: «لَاتَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطا؛ جاهل را نمیبینی مگر اینکه در حال افراط و تفریط است؛ یعنی یا اصلا عمل به وظیفه نمیکند و میدان را خالی میگذارد یا در مقام عمل بیش از حد و بیجهت حرکت میکند، لذا صدمه او بیش از منفعت است.
در مقابلِ انسانهای جاهل انسانهای عالم رستگارند همانطور که مولا امیرالمومنین (ع) فرمود: «العلم اصل کل خیر؛ دانش ریشه همه خوبیهاست».
***نفسانیت و عبودیت در تکلیف مداری
این مفسر قرآن کریم یادآوری کرد: دومین مساله عبارت است از نفسانیت و عبودیت؛ انسان ممکن است معلومات و مطالعات بالایی داشته و درجات علمی را به دست آورده باشد یا حق را بشناسد که این مربوط به عقل است، اما در مقام قلب و اعتقاد زیر بار حق نمیرود! طبق مثال معروف پزشکی که میداند سیگار برای جسم و روح او ضرر دارد اما در عین حال چون لذتخواه و لذتجو است این ضرر را به جان میخرد.
آیت الله قائنی بیان کرد: کسی که هوای نفس میپرستد، حاضر نیست زیر بار حق برود و میل نفسانی، عادت، تعصبات جاهلی و منفعتطلبیهای قومی و قبیلگی و... برایش ارزش دارد لذا نمیتواند به حق عمل کند و به حقیقت برسد.
وی با اشاره به اختلافات موجود بین افراد در عمل به تکلیف، ابراز کرد: گاهی افراد در خصوص مسئلهای اختلافاتی دارند که با بحث و گفتگو، تحقیق، مراجعه به بزرگتر و مطالعه متون دینی حل میشود، اما اگر این درگیریها و تقابلها شدت پیدا کرد و هیچ یک حاضر نبودند از منافع خود بگذرند نشان از این دارد که آنها ولو اینکه حق را میفهمند اما طالب حق نیستند بلکه به دنبال مادیات و مقام و مال و امور تخیلی هستند.
این استاد حوزه به مشی سیاستمداران در جامعه کنونی نیز گریزی زد و گفت: اگر سیاستمداران و کسانی که مسئولیت اداره جامعه را بر عهده دارند در مسائل سیاسی اختلافات شدید و ممتد داشته و به جایی برسند که پرده دری کرده و عیوب طرف مقابل را آشکار کنند، یقین بدانیم آنها یا عالم به احکام اسلام نیستند یا هواپرست هستند، اما اگر این دو خصلت مذموم نبوده و اختلاف مضر پیش نیاید جامعه در سلم و سلامت به سر میبرد.
آیت الله قائنی در بخش پایانی صحبتهای خود با اشاره به ویژگیهای اخلاقی شهید مدنی رضوانالله تعالی علیه به عنوان الگوی یک مسلمان راستین که بیادعا به آنچه بر عهدهاش بود عمل کرد و فرقی نداشت قیام علیه ظالم باشد یا توجه به خدمات اجتماعی برای محرومان، اذعان کرد: صداقت، خلوص، تقوا و خدا باوری، زهد و بیرغبتی به جمع آوری مال دنیا، قناعت و ساده زیستی و جود و بخشش به نحوی که ایشان بسیاری از اموال خود را در جهت رفع نیاز مسلمین خرج میکرد و شبستان مسجد جامع همدان از طریق فروش خانه ایشان در آذرشهر ساخته شده است، از ویژگیهای مثال زدنی ایشان است.
وی در رابطه با رویکرد سیاسی شهید آیت الله مدنی نیز تشریح کرد: ایشان در بیان حق صراحت کلام داشت، از غیر خدا نمیترسید و حق را بیان کرده و به آن عمل میکرد. تلاش او این بود که حق به حقدار برسد چه در بعد فردی و چه اجتماعی، اعتقاد راسخ به ولایت فقیه داشت و امام راحل را ولی امر زمان میدانست، در تمام طول عمر خود چه در ایران و چه در نجف در جهاد مستمر فرهنگی بود.
وی در ادامه با اشاره به تعامل آیتالله شهید با جوانان گفت: شهید مدنی به طرف جوانان میرفت مشکلات آنان را حل میکرد و درصدد جذب آنها به دین بود که در تمام حرکتهای انقلابی هم مشهود است.
او هیچ گاه از ساواک نترسید بعد از انقلاب هم از استکبار جهانی و منافقان داخلی هیچ ترس و واهمهای نداشت و در تریبون نمازجمعه و منابر و سخنرانیهایش حق و آنچه که مقتضای زمان بود و تشخیص داده بود بیان میکرد.
این استاد و مفسر قرآن کریم در خاتمه بیان کرد: در یک کلام اگر بخواهیم یک الگوی کامل از بنده خدا بودن و از دنیا و فعالیتهای دنیایی جدا نبودن معرفی کنیم حتما آن فرد مرحوم آیت الله مدنی است که در طول حیات خود نشان داد انسان میتواند در نهایت پاکی، در متن جامعه و با مردم باشد.
شناسه خبر 60026