یک جامعهشناس مطرح کرد؛
جامعهپذیری غلط تربیتی خانواده، مانع همراهی با زنان شاغل
سپهرغرب، گروه ریحانهآفرینش - طاهره ترابیمهوش: یک جامعهشناس با بیان اینکه مردان و پسرانی که در بستر خانواده تربیت میشوند نیازمند اطلاعرسانی درخصوص چگونگی همراهی با زنان شاغل هستند، تشریح کرد: متأسفانه هنوز این امر در اغلب خانوادهها با میانگین بیش از 50 درصد فرهنگسازی نشده است؛ یعنی جامعهپذیری تربیتی در خانواده بهدرستی انجام نمیشود.
با ورود زنان به بازار کار و عهدهدار شدن نقشهایی بهجز نقش همسری و مادری، آنها با نقشهایی متعددی روبهرو میشوند که گاه ممکن است تعارضها و تنشهایی بهوجود آورد و در نتیجه، سلامت روانی آنها را نیز تهدید کند و گاهی برعکس، ممکن است به خاطر ورود به جامعه و افزایش تعاملات اجتماعی اثرهایی مثبت برای آنها داشته و در واقع، کیفیت زندگی را بالا ببرد.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع و نقشی که بانوان در دنیای امروز هم در صحنههای اجتماعی و هم خانوادگی ایفا میکنند، بر آن شدیم تا گفتوگویی را با یک جامعهشناس ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
عالیه شکربیگی با بیان اینکه به دلیل آگاهیهایی که زنان به خصوص با حضور در عرصه آموزش و فضاهای تحصیلی بهدست آوردهاند خواسته دیگری که پس از تحصیل از سوی این قشر از جامعه دنبال میشود دستیابی به اشتغالی با کیفیت است، گفت: اگر این شرایط فراهم شود که بسیار عالی است اما مسئله این است که زنجیرههای دستوپاگیر در مسیر اشتغال زنان و دختران بیشمار است.
وی ادامه داد: وقتی دختری وارد دانشگاه میشود ناخودآگاه در پی زحماتی که کشیده خواسته بعدی او اشتغال است که طبعاً یک متغییر دیگر دراین بین پدیدار میشود که آن ازدواج است.
وی با بیان اینکه در برخی موارد دختران پس از اتمام تحصیلات دانشگاه ازدواج میکنند و دیگر بهدنبال شغل نیستند اما در برخی موارد نیز آنها بهدنبال کار مناسب هستند؛ طبعاً خانمهایی که ازدواج کرده و شاغل نیز هستند به همراهیها ازسوی خانواده و جامعه نیاز دارند اظهار کرد: در خصوص حمایت خانواده همراهی همسر از دیگر اعضا بیشتر است زیرا وقتی خانواده شکل میگیرد آن را باید بهمثابه یک پرنده دید که برای ادامه حیات نیازمند پرواز با دوبال است که این دوبال همسران هستند.
این دکترجامعهشناس با بیان اینکه باید خانواده را یک سیستم تلقی کنیم که اگر هر بخش از آن دچار خلل شود چراکه در درست و یا غلط بودن بخشهای دیگر سیستم تأثیرگذار خواهد بود، ابراز کرد: اگر یک خانم در عرصه اشتغال از همراهی همسر خود برخوردار نباشد طبعاً کیفیت لازم برای ادامه روند اشتغال را تجربه نکرده و موضوعی با عنوان تزاحم و تضاد نقشها یعنی نقش همسری و مادری با نقش یک بانوی شاغل پدیدار میشود.
شکربیگی با بیان اینکه آنچه حائز اهمیت است اینکه در این بین بیشترین صدمه به یک زن شاغل میرسد در تشریح این صدمه و آسیب گفت: در نظر بگیرید خانم شاغل و خانهدار باید صبح زود ساعت 6 بیدار میشود، اگر فرزندی داشته باشد باید درصدد آماده کردن او برای مدرسه رفتن برآمده و او را برای آرامش داشتن در محل کار، به مدرسه و یا مهدکودک برساند و سپس در محل کار حاضر شده و در نهایت در بهترین حالت ساعت چهار بعدظهر از محل کار خارج شده و بازهم برای بازگردان فرزندش به مدرسه و مهد مراجعه کرده و در آخر ساعت 6 عصر به خانه برگردد.
وی ادامه داد: در نظر بگیرید که کار این بانوی شاغل با ورود به منزل در عرصه خانهداری بهعنوان یک زن خانهدار، مادر و همسر تازه آغاز میشود؛ از پخت غذا گرفته تا رسیدگی به همسر و فرزند بنابراین اگر همسر او را همراهی نکند و از مردانی است که به محض ورود به منزل روی کاناپه نشسته و خواهان پذیرایی از سوی همسر باشد طبیعی است که این بانو به لحاظ کیفیت زندگی و فردی و اجتماعی دچار مشکل شود.
این جامعهشناس با بیان اینکه داشتن همسر و فرزندان همراه میتواند در تعادل و کیفیتبخشی به زندگی یک بانوی شاغل تأثیر بسزایی داشته باشد، ابراز کرد: از سوی دیگر در موضوع اشتغال زنان در جنبه اجتماعی نیز انتظار میرود اگر یک بانو دارای کودک شیرخواره و کوچک است باید نهادهای تکمیلی که در خصوص اشتغال در سازمان مربوطه (که فرد در آن شاغل است) وجود دارند بتوانند یکسری همراهی را با وی داشته باشند تا کودک و خردسال همراه مادر بتواند در مهد موجود در نهاد حاضر شده تا بتواند در طی روز به فرزند خود سری بزند و یا اینکه ساعتی را در کنار وی بگذراند و رابطه عاطفی مادر و فرزندی را تجربه کند.
شکربیگی با بیان اینکه وجود این بسترها منجر میشود که کیفیت شغلی این بانوی شاغل بالاتر رفته و درعین حال در ایفای نقشهای دیگر خود نیز موفق عمل کند افزود: در حال حاضر وضعیت همراهی با بانوان شاغل را چه در بعد همراهی خانواده و چه در بعد اجتماعی مناسب ارزیابی نمیکنم.
وی افزود: اینکه بگویم یک زن شاغل در حال حاضر شرایط در فضای خانوادگی و کارش به گونهای است که میتواند با فراغ بال نقشهای خود را بهخوبی ایفا کرده و پیش ببرد بهنظر اغراقآمیز است زیرا در صورت نبود این همراهی آن آرامش خاطر بهوجود نخواهد آمد.
این جامعهشناس با بیان اینکه در نبود این همراهی یک استرس و اضطراب دائمی همراه یک بانوی شاغل است، اذعان کرد: این مهم نیازمند اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در این زمینه از سوی رسانهها است.
شکربیگی با اشاره به اینکه مردان و همسران زنان شاغل باید چگونگی رفتار با بانوان شاغل را بیاموزند اذعان کرد: به اعتقاد من متأسفانه بهزعم بنده هنوز زنان شاغل در جامعه ما نمیتوانند با آرامش کامل نسبت به ایفای نقشهای خود اقدام کنند و هنوز موضوع تزاحم نقشها در نهاد خانواده برای زن شاغل و نیز در اداره و نهادی که در آنها اشتغال دارند وجود دارد.
وی با بیان اینکه در بستر قوانین حمایت از زنان شاغل نیز با نقصان مواجهیم، اظهار کرد: قوانین مصوبشده دارای نارساییها و ناکارآکارمدی است زیرا این قانون در سایهسار یک نگاه مردانه حرکت کرده و ما نیازمند نگاه زنان و مردانی هستیم که بتوانند در این زمینه با زنان همراهی لازم را داشته باشند.
وی با بیان اینکه مردان و پسرانی که در بستر خانواده تربیت میشوند نیازمند اطلاعرسانی در خصوص چگونگی همراهی با زنان شاغل هستند، تشریح کرد: متأسفانه هنوز این امر در اغلب خانوادهها با میانگین بیش از 50 درصد فرهنگسازی نشده است؛ یعنی جامعهپذیری تربیتی در خانواده بهدرستی انجام نمیشود.
این جامعهشناس افزود: درواقع این پسران خانواده که بعدها نقش مردان و همسران را در خانواده میپذیرند، هنوز درک درستی از همراهی با زنان شاغل را در نهاد خانواده نخواهند داشت.
شکربیگی با بیان اینکه عدم انسجام خانواده در هر کشوری پیامدهای منفی بهوجود میآورد، ابراز کرد: یکی از عواملی که میتواند بر انسجام خانواده تأثیر بسیاری بگذارد، اشتغال زنان است.
وی با اشاره به اینکه اشتغال زنان عاملی است که از مزایای آن میتوان به اجتماعی شدن زنان از نظر ارتباطات سالم با دیگران، کمک به توسعه کشور، مشارکت در توسعه اجتماعی و اقتصادی و کمک به درآمد خانواده اشاره کرد گفت: در صورت عدم همراهی همچنین اشتغال زنان دارای پیامدهای منفی مانند برهم خوردن ارکان خانواده، عدم تربیت مناسب فرزند توسط مادر، کاهش محبت و رابطه زناشویی و فشار مفرط بر زن است.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد بر اساس مطالعات انجام شده اشتغال زنان انسجام خانواده را کاهش میدهد و روابط میان زن با همسر و کودک با مادر را سست کرده و درنهایت چالشهای بسیاری را بهوجود میآورد، البته نباید انکار کرد که در بسیاری از مشاغل زن و مرد با یکدیگر مشغول به کار هستند و کار آنها هم کمک به یکدیگراست هم چرخه اقتصادی کشور توسعه مییابد و هم انسجام خانواده از بین نخواهد رفت. در پایان میتواند گفت که اشتغال زنان بر انسجام خانواده تأثیرگذار است و اگر تدبیری در این خصوص از طرف دولت و خانواده برای آن اندیشیده نشود، ارکان خانواده سست خواهد شد.
شناسه خبر 60450