بیشکه؛ گهواره کودکان کردستان
کردستان هم گهوارههای محلی خود را دارد، گهوارههایی که کمکم به گفته پزشکان جای ارزشمند خود را به قفسهایی دادهاند که در بازار پر زرق و برق سیسمونیها، نام گهواره را بر آنها گذاشتهاند. گهوارههای محلی با فواید شگفتانگیز برای کودکان ساخته میشد که امروزه بهندرت در خانهها دیده میشود و کودکان در گهوارههای جدید با مشکلاتی جدی مواجه هستند.
لالایی مادران مهربان در گهوارههایی که آرامشی از جنس مادر دارند. فرزند دوست داشتنیم، نور چشمانم، توان زانوهایم و امید زندگیم، تا برگردی چشم به راهت هستم، گهواره بچگیات را همین طور تکان میدهم، لایلای ای نهال زندگیم من مثل باغبان هستم، با دلم از تو مواظبت میکنم بخواب دردت به جانم، لالای لالای، نوزاد شیرینم لایلای.
اما این لالایی برای کودکی بود که در گهوارهای راحت به خواب رفته بود، بیشکه، گهواره کودکان کردستان، جایی که کودکی با شنیدن لالایی مادر، رویای شیرینی برای خود میساخت و به خوابی آرام فرو میرفت. خوابی عمیق یا کوتاه ولی مجالی برای مادر تا به کارهای خانه یا دغدغههای روزانه بپردازد.
بیشکه کردستان
گهوارهای که تختی با پایههای هلالی داشت و چرخاندن و حرکت را برای مادر راحتتر میکرد، گهوارهای که در بالا و پایین تخت، دو طاق کمانی دارد که با یک چوب ضخیم از وسط و بالای تخت به هم وصل شده اند. اما این گهواره از دو طرف حفاظی ندارد بلکه مادران برای جلوگیری از افتادن کودک، او را با نوارهای پارچه ای مخصوصی به گهواره میبندند و با این کار آرامشی همانند داخل شکم مادر برای کودک ایجاد میشود.
بیشکه هنر خراطان کردستان
از قدیم هنر خراطی و کار با چوب در سنندج رونق داشته است و خراطان با سلیقه و عشق به ساخت این وسیله امن برای کودکان میپرداختند.
خراطانی که بدون چشمداشت به تولید و مشتری بیشتر، چندین روز وقت خود را برای انجام تنها یک سفارش برای ساخت بیشکه میگذاشتند چون عقیده داشتند که این وسیله مقدس است و قرار است سالهای سال، چندین نسل را در یک خانواده بپروراند و دنیای زیبایی را برایشان ترسیم کند.
با هنر ذاتی خود نقشهایی در گهواره پدید میآوردند که بعدها همراه با تزئیناتی که مادر برای بیشکه تهیه میکرد، باعث سرگرمی کودک میشدند. چوبهای کمانی، تختههای سیقل خورده، پایههای خمیده، رنگهای آرام و جزئیاتی در بیشکه که تخت پادشاهی کودک را میساخت.
تزئینات و متعلقات بیشکه
مادران کرد قبل از تولد کودک بیشکه را سفارش میدادند و بعد از آماده شدن آن، با دعاهایی که بر روی گهواره میخواندند، آن را تقدیس میکردند، بعد آن را با مهرههای رنگی، میخک، سنگ چشم زخم و چوب گل ژاله بهخوبی و با حوصله تزئین میکردند، استخوان گردن مرغ را خشک میکردند و در داخل حنا قرار میدادند سپس در نور آفتاب خشک میکردند و با مهرههای دیگر به نام کلانه و کوژه که آبی رنگ بودند بر روی گهواره آویزان میکردند که خیلی از آنها سبب میشد کودک هنگام خواب سرگرم شود و آرام بگیرد.
گاهی مهرههای قهوهای رنگی معروف به شوو (جنگیر) را هم به اعتقاد خود به روی گهواره میگذاشتند تا جنها را از کودک دور کنند حتی چاقوی کوچکی هم به همین منظور زیر بالش پنهان میکنند.
دیگر بخشهای بیشکه هم برای راحتی کودک آماده میشد و در آن قرار میگرفت، متعلقاتی که بدون آنها این گهواره، بیشکه نمی شد، دست ترازه یا نواری پارچه ای که دستهای نوزاد را از قسمت بازوها به پایین تا کمر با آن میبستند به گونهای که دستها صاف در دوطرف بدن قرار داشت. پاترازه یا پارچه ی باریکی که اطراف پاهای نوزاد را از قسمت رانها به پایین با آن میبستند.
گوزله، یا ظرفی از جنس فلز روی که در سوراخی در زیر بیشکه که قبلا توسط خراط ایجاد شده بود، قرار میگرفت و برای دفع ادرار نوزاد به کار میرفت، تشک (دوشهکه) و بالش (سرنیا) هم برای راحتی نوزاد بر روی چوب بیشکه در گهواره قرار میگرفت. قبل از به دنیا آمدن کودک، عروسکی را داخل بیشکه قرار میدادند تا به جای بچه در گهواره بماند و جنها بچه ی خود را داخل گهواره نگذارند. گهواره را هم با یک تور قرمز رنگ به نشانه مبارکی تا زمان ورود بچه میپوشاندند.
ازجمله رسومات سنندج این بود که هنگام تولد بچه هم هفت عدد پیاز را به سیخ میکشیدند و بر آن آیتالکرسی میخواندند و پشت سر کودک قرار میدادند و از روز اول تولد تا روز هفتم، هر روز یک پیاز را پرت کرده و شب هفتم تمام فامیل را به صرف شام و غذای کوفته شوربا (نوعی کوفته با گوشت و لپه) و مراسم نامگذاری بچه دعوت میکردند.
میگویند داستانی فولکلور دهان به دهان شده است که در زمانهای قدیم در روستایی، مادری در حال شیر دادن به کودک خود بود، یک جن از بالای پشت بام و از سوراخ نورگیر آنها را نگاه میکند و به مادر میگوید که چه بچه قشنگی داری یعنی قصد دزدیدن بچه را داشته است. مادر گردنبند مخصوص جن را بر گردن او میبیند که خیلی برای جن مهم است، پس به او میگوید اگر بچه را میخواهی ببوسی، گردنبند بلند خود را از نورگیر آویزان کن تا بچه را به وسیله آن به بالا بکشی. همین که جن گردنبند خود را آویزان میکند، مادر گردنبند او را پاره میکند و جن را فراری میدهد.
حس کودک در بیشکه
چراغها را مینگرد، سایهها، رد شدن مردم، صداهای آرام و تند و حتی ترسناک مثلاً صدای سر قابلمه، اما در مکانی امن آرام گرفته است و صدای لالایی همراه با احساس امنیت، دنیای شیرینی را برای او میسازد. تاب تاب گهواره و گرم شدن چشمان کودک و خوابی رویایی که در انتظار کودک است. به گفته پزشکان کودک از نظر طبی و فیزیوتراپی، در حالت خوبی قرار میگیرد و بستن کودک یا بابوله (بستن) در این گهواره باعث میشود، کودک فضایی چون شکم مادر و حس امنیت را داشته باشد و هنگامی که از خواب میپرد، نترسد چون در صورتی که دستهایش باز باشد، ممکن است احساس کند که در حال افتادن از یک بلندی است و بیشتر میترسد.
پزشکان امروزی و بیشکه
حسن نویدی، پزشک کودکان و مدرس دانشگاه از قفسهایی میگوید که امروزه به جای گهواره فروش میرود. او با اشاره به اهمیت گهوارههای محلی میگوید: گهوارههای جدید، کودک را در حالت مناسبی قرار نمیدهند و آرامشی را برای او بهدنبال ندارند.
وی در مورد بستن کودک در گهواره نیز میگوید: بستن کودکان در گهوارههای محلی از قدیم مرسوم بوده است و این کار باعث افزایش کلسیم در کودک میشود و در هنگامی که کودک از خواب میپرد از ترس او هم جلوگیری میکند.
وی با اشاره به اهمیت بستن یا همان بابوله کردی میگوید: شکل دادن به ساختار بدن کودک و اسکلت او هم میتواند از دیگر فواید بستن کودک در گهواره باشد.
سعدیه نیکنژاد متخصص کودکان نیز از بیماریهایی میگوید که در کودکان شایع است.
وی از قولنج، رفلاکس معده، نفخ و کولیک سخن میگوید، بیماریهایی که با وجود گهوارههای محلی بهندرت ایجاد میشوند.
به گفته نیکنژاد، طرز خواباندن کودک و نحوه شیردادن به او از دلایل مهم این بیماریها به شمار میرود، اما در کودکانی که در گهوارههای محلی پرورش یافتهاند، مشکلی دیده نمیشود.
این تنها یک وسیله برای آرامش و خواب کودک از میان گهوارههای با ارزش محلی همچون هه لورک (گهواره تاب مانند) و دهها گهواره قدیمی دیگر است، که در سرزمین من به دست فراموشی سپرده شده است.
گهوارههایی که هم میتوانند آرامش را به مادر و کودک برگردانند و هم وسیلهای ارزشمند برای تولید در صنایع دستی کردستان باشند.
بیشکه، اثری ارزشمند و ماندگار که مردان و زنان این سرزمین را در دامن خود پرورانده است.