ایمنا رابطه فرهنگ شهروندی با نشاط اجتماعی را بررسی میکند؛
در بند سلیقه؛ مدفون در بیتوجهی
سپهرغرب، گروه شهر: نشاط اجتماعی و فرهنگ شهروندی دو مؤلفه مهم فرهنگی و اجتماعی است که بنا به گفته کارشناسان برخلاف اینکه در ظاهر با یکدیگر ارتباط ندارد، رابطه تنگاتنگی دارند و هرکدام از آنها افزایش یا کاهش پیدا کند، تأثیرات مثبت و منفی بر دیگری دارد.
از اهمیت آن حرف زده میشود، بهعنوان مهمترین عامل در ارتقای سرمایه اجتماعی از آن یاد میکنند، اما گفته کارشناسان و متولیان امر در سایه سلیقهای برخورد کردن برخی متولیان امر به این موضوع، سرمایه اجتماعی در جامعه به زیر 10 درصد رسیده است.
امروزه سرمایه اجتماعی بهعنوان باارزشترین و مهمترین شاخص توسعه فرهنگی و اجتماعی کشورهای توسعهیافته محسوب میشود که یکی از محورها و عوامل مهم در افزایش سرمایههای اجتماعی، تحقق نشاط اجتماعی در جامعه است، زمانی که مردم جامعهای از نشاط اجتماعی برخوردار باشند، وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، رضایت از زندگی و همچنین سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش پیدا کرده و طبیعی است که بهموازات آن توسعه فرهنگی شکل میگیرد.
رابطه فرهنگ شهروندی با نشاط اجتماعی
سیدمحمد الحسینی، دکترای جامعهشناسی فرهنگی میگوید: گسترش شهرنشینی، دسترسی بیشتر به فناوری، مشغلههای فراوان، تحمیل استرسهای متعدد بر افراد، تعامل فرهنگی بالا و خطر تضعیف هویت فرهنگی، کاهش ارتباطات عاطفی میان مردم و افزایش اختلالات روانی از ویژگیهای جامعه امروزی و زندگی به اصلاح مدرن است. بعضی از جامعهشناسان بر این عقیدهاند که جامعه ایرانی آن اندازه که باید و شاید شاد نیست و از نبود بسترها و زمینههای لازم برای ابراز شادمانی به شکل جمعی و عمومی رنج میبرد؛ بهعنوان یکی از راهکارهای رفع این معضل آموزشهای فرهنگ شهروندی پیشنهاد میشود.
وی میافزاید: شهروندی موقعیتی است که رابطهای میان فرد و جامعه پدید میآورد. شهروندی چارچوبی برای تعامل میان افراد درون جامعه مدنی فراهم میآورد. امتیاز شهروندی بر دیگر هویتهای اجتماعی این است که گویای برابری فراگیر است و این ویژگی را در دیگر هویتها مانند طبقه و قومیت نمیتوان یافت. بر اساس پژوهشهای صورتگرفته در حوزه حقوق شهروندی و پیرامون فرهنگ شهروندی از مهمترین مؤلفههای تشکیلدهنده این فرهنگ، نگرش مردم است، تا جاییکه در چند نمونه از پژوهشهای انجامشده 65 درصد پاسخدهندگان اعتقاد دارند نگرش آدمها و نگرش مردم میتواند تا حد زیادی فرهنگ شهرنشینی و شهروندی را شکل دهد و آن را لذتبخش یا نفرتانگیز سازد.
این دکترای جامعهشناس فرهنگی تصریح میکند: نظریه پیوند اجتماعی تأکید میکند که هرچه فضای ارتباطات و تعاملات و همکنشی اجتماعی در جامعه و در محیط زندگی شهری و زمینه برای مشارکت اجتماعی افراد بیشتر باشد در آن شهر نشاط بیشتری وجود دارد و بیسازمانی و هنجارگریزی کمتر مشاهده میشود.
وی اضافه میکند: بر اساس این نظریه هرچه فضاهای شهری مربوط به تعاملات اجتماعی بیشتر باشد و افراد را در پیوند با یکدیگر قرار دهد، مسئلههای اجتماعی تبدیل به موضوعاتی در جهت ساخت معنایی مشترک و پویایی اجتماعی قرار میگیرد و مردم خود را در سرنوشت شهرشان دخیل و مسئول میدانند. شهروندی مفهومی عام است و بر محور ارزشها و معیارهای عام تعیین میشود به این معنا که نگرشها و تفاوتهای موجود در جامعه طبیعی است و حقوق و فرهنگ شهروندی تلاشی در جهت رفع تفاوتها نمیکند بلکه شناخت و حمایت از تنوعها با توجه به حقوق همه افراد و بدون محوریت هویتهای خاص مدنظر است و اینچنین در کنار هم منجر به فرهنگی پویا خواهد شد.
الحسینی تأکید میکند: نشاط اجتماعی از مؤلفههای اصلی رفاه اجتماعی بهشمار میرود و یکی از مفاهیم محوری توسعه پایدار در هر جامعهای است؛ امید به آینده، خشنودی و رضایتمندی افراد جامعه بهعنوان یک متغیر کلیدی در محاسبه نشاط اجتماعی محسوب میشود؛ به این صورت که اگر مردم یک جامعه احساس نشاط، خشنودی و رضایتمندی نکنند، نمیتوان آن جامعه را توسعهیافته تلقی کرد.
وی ادامه میدهد: متغیرها و عوامل زیادی با میزان نشاط اجتماعی در زیست فرهنگی شهروندی مرتبط است که از میان آنها میزان مشارکت اجتماعی، متغیری تأثیرگذار است و بر موفقیت برنامههای توسعه رفاه و بهزیستی جامعه مؤثر است. نشاط در فرایند رابطه فرد با جامعه و گروه تحقق پیدا میکند و در غیر این صورت، از منظر بیرونی، نشاط چیزی جز مجموعهای از روحیات و هیجانهای شادانه فردی نخواهد بود.
این دکترای جامعهشناسی اظهار میکند: اگر این مؤلفههای شادیآور، واجد معانی اجتماعی و اهداف جمعی نباشد، تعریفی جز برخی حالات نابهنجار روحی جنونآمیز نخواهد داشت، بنابراین نشاط اجتماعی همان سطح برخورداری از مواهب زندگی عمومی همراه با اقناع ذهنی و اجماع عینی است یعنی باید تعریف فردی و بیرونی از نشاط باهم مقارن باشد. در بستر زیست زندگی شهری افراد باید در کنار هم توانایی تشکیل و ساخت معنایی جدید داشته باشند و هم متناسب با آن از مظاهر عینی و نمادهای مرتبط در فرهنگ شهری برخوردار باشند.
وی ادامه میدهد: صاحبنظران نظریه ارضای نیاز در کنار فضایی جهت کنشگری اجتماعی در محیط شهر تأکید میکنند که یکی از مقولههای مهم در ایجاد نشاط اجتماعی در فرهنگ شهرنشینی وجود بسترهای مناسب و مفید از جمله آدابورسوم، قوانین، هنجارها و ساختارهای مختلف در جهت پاسخگویی سریع، بهموقع و قانعکننده به نیازها است؛ پاسخگویی به نیازها در فرهنگ زیست اجتماعی انسان یکی از مهمترین مقولهها در جهت کسب رضایت اجتماعی است انسان از زمانی که متولد میشود درپی پاسخگویی به نیازهای خود است و ساختارها، نهادها و محیط اطراف درجهت پاسخگویی به این نیازها بنا شده است، بنابراین هرچه تطابق بیشتری با نیازها و پاسخگویی به نیازهای جسمی و روحی وجود داشته باشد آن شهر از فرهنگ پویاتر و رساتری در جهت ارتباط با مردم و ایجاد نشاط اجتماعی برخوردار است.
الحسینی تأکید میکند: آنچه در توسعه پاسخگویی به نیازها در فرهنگ شهرنشینی و همینطور فضای کنشگران مؤثر است و میتواند نشاط اجتماعی را ایجاد کند به متغیری دیگر برمیگردد که آن مشارکت اجتماعی و توانایی مردم و نهادها در جریانسازی اجتماعی است؛ واقعیتی اجتماعی که ریشه در زندگی اجتماعی انسان دارد و فرآیندی است که با گذشت زمان دگرگون میشود. این توانایی میتواند در هر برههای خلاقیت و ساختار و آفرینندگی انسانها را به کار گیرد تا آن مسئله یا برهه زمانی یا موقعیت تبدیل به محیطی نشاطآور و فضایی دلربا شود و نشاط اجتماعی و شهروندی بههم پیوند بخورد.
شادی با هیجان مثبت تبدیل به نشاط اجتماعی میشود
میلاد مشایخی، روانشناس اجتماعی با بیان اینکه شادی و نشاط اجتماعی ویژگی مهم یک جامعه سالم است، به خبرنگار ایمنا میگوید: باید بین شادی و نشاط اجتماعی تمایز ایجاد شود؛ شادی از جنس هیجان است که به شکل خنده، لذت بردن و تفریحات زودگذر خود را نشان میدهد، اما بهطور قطع پیشنیاز نشاط اجتماعی است. نشاط اجتماعی دارای عمق، درونی، پویایی و دوام است و ریشههای آن بستگی به عوامل مختلفی دارد، اما پیشزمینه آن شادی است و باید وجود داشته باشد.
وی میافزاید: روانشناسان اجتماعی شادی را به سه دسته تقسیمبندی میکنند که شامل شادی با هیجان مثبت، شادی با هیجان منفی و شادی با هیجان کاذب است. شادی با هیجان مثبت تبدیل به نشاط اجتماعی میشود. بهعنوانمثال تیم ملی فوتبال ایران در یکی از رقابتهای خود برنده میشود و مردم برای شادی کردن به خیابانها مراجعه میکنند یا در پیروزی انتخابات، چهارشنبهسوری، جشن و اعیاد دیده امیشود که به شرط اینکه شاکله شادی به صورت مطلوب انجام شود، زمینه نشاطهای اجتماعی را نیز ایجاد میکند.
این روانشناس اجتماعی تصریح میکند: نوع دیگر شادی، شادی تصنعی است که میتوان به مصرف مواد مخدر و روانگردانها یا گوش دادن به موسیقی با صدای بسیار بلند اشاره کرد که روانشناسان این نوع شادی را بهعنوان هیجانات زودگذر و کاذب قلمداد میکنند. اگر شادی به شکل تصنعی ایجاد شود، بهطور قطع زمینه نشاط اجتماعی را ایجاد نمیکند، درواقع این موارد مولد نشاط اجتماعی نیست.
وی میگوید: نوع دیگر از شادی، شادی منفی نام دارد، که زمانی است که شادی تصنعی است اما میخواهیم به شکل فرهنگی به دنبال شاد کردن مردم باشیم. در این نوع شادی لهجه گروهی به مورد تمسخر گرفته یا علیه قومیتی جوک ساخته میشود که علاوه بر اثرات منفی آن، توهین و تمسخر افراد از لحاظ شأن و شخصیت زشت شمرده میشود. این نوع شادی منفی است و نهتنها باعث ایجاد نشاط اجتماعی نمیشود، بلکه به یاس اجتماعی تبدیل خواهد شد.
شادیهای کاذب باعث به وجود آمدن سرمایههای اجتماعی منفی خواهد شد
مشایخی اضافه میکند: برنامهریزیهای که در خصوص شادی شهروندان صورت میگیرد باید بر اساس هیجان و شادی مثبت باشدتا این برنامهریزیها بتواند مولد نشاط اجتماعی باشد و اگر این شادیها منفی یا کاذب باشد، تبدیل به سرمایه اجتماعی منفی خواهد شد.
وی با اشاره به تمایز ابعاد شادی و نشاط اجتماعی، اظهار میکند: ابعاد شادی بیشتر فردی و زودگذر است و ممکن است از یک محرک بیرونی تکعاملی شکل بگیرد، اما نشاط اجتماعی بهشدت چندبعدی است. وضعیت اقتصادی، اجتماعی و حتی وضعیت سیاسی بر نشاط اجتماعی بهشدت تأثیر دارد. میتوان نتیجه گرفت، مقوله نشاط اجتماعی عمیقتر، درونیتر و چندبعدیتر اما بهشدت به شادی وصل است، اگر شادی مثبت وجود نداشته باشد، یکی از مؤلفههای نشاط اجتماعی با مشکل مواجه خواهد شد.
تأثیر کاهش نشاط اجتماعی بر زوال فرهنگی
این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه باید به تبعات فقدان نشاط اجتماعی فکر شود، میگوید: افزایش آمار طلاق و کاهش سلامت اجتماعی از پیامدهای نبود نشاط اجتماعی در جامعه است. شاید در نگاه اول این آسیبها ربطی به مقوله فرهنگ نداشته باشد اما در باطن این آسیبها بیشترین ضربهرا به مقوله فرهنگ و هنر میزند که نمونه بارز آن را میتوان از تمایل نداشتن مردم به مطالعه مشاهده کرد.
وی با اشاره به پیامدهای منفی فقدان نشاط اجتماعی در جامعه میگوید: بر اساس تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی افزایش تخلفات، تصادفات و حوادث رانندگی و وندالیست شهری از تبعات فقدان نشاط اجتماعی در جامعه است. بروز مشخص فقدان نشاط اجتماعی در جامعه را میتوان در رفتار فرد بهعنوان یک شهروند مشاهده کرد.
مشایخی ادامه میدهد: دیگر پیامدهای منفی فقدان نشاط اجتماعی افزایش رفتارهای ضداجتماعی و وندالیستی، تخریب و بیتوجهی به اموال عمومی و گرایشهای نابهنجار اجتماعی از جمله انتخاب گزینههای سپری کردن اوقات فراغت به صورت ناسالم است. دور دور کردن در خیابان یکی از انتخابهای سپری اوقات فراغت ناسالم است که هماکنون این انتخاب به سوی تخریب اموال عمومی پیش رفته است.
بیتوجهی به نشاط اجتماعی در سیاستهای فرهنگ شهروندی
غلامرضا فتحآبادی، جامعهشناس فرهنگی با بیان اینکه بحث نشاط در قالب مفاهیم مختلفی به کار میرود، به خبرنگار ایمنا میگوید: شادی، خوشحالی و تبسم بخشهایی از نشاط است. نشاط اجتماعی همچون سایر مؤلفههای اجتماعی تابع متغیرهای پیچیدهای است. نشاط اجتماعی و شادی نقش بسیار مؤثری در توسعه انسانی دارد که به همین خاطر سازمان ملل یک روز را بهعنوان روز شادی در جهان نامگذاری کرده است.
وی میافزاید: بر همین اساس سازمانهای جهانی شاخصهای نشاط را در دنیا ارزیابی میکنند که معروفترین آن لوگاتوم است که جوامع را بر اساس بیش از یکصد شاخص ارزیابی میکند. برخی از متولیان امر این متغیرها و مؤلفهها را نمیپذیرند چراکه با متغیرها و مولفههایی که سازمانشان دارد، متفاوت است.
رتبه 115 جهان در شادی را داریم
این جامعهشناس فرهنگی تصریح میکند: بر اساس آخرین ارزیابی شاخصهای نشاط در بین 157 کشور جهان، کشور ما در رتبه 115 قرار دارد و به طور متوسط از سال 2018 تا سال 2022، شادی ما بر اساس شاخصهای لوگاتوم 0.5 درصد کاهش پیدا کرده است. بهتبع اهمیت شادی و نشاطی که در جایگاه ادبیات جامعهشناسی ما پیداکرده است، مراکز مطالعاتی در کشور چند سالی است که در این عرصه وارد شدهاند؛ از جمله جهاد دانشگاهی که طی چند سال گذشته نقشه نشاط در کشورمان را بررسی کرده است.
وی با اشاره به اینکه نقشه نشاط ایران 27 هزار نفر در 31 استان کشور را مورد ارزیابی قرار داد، اضافه میکند: در جمعبندی این طرح گزارش شد نشاط در کشورمان متوسط است و در ارزیابیها شادترین استان زنجان و غمگینتر استان یزد اعلام شد و استان اصفهان در رده متوسط به بالا قرار گرفت. چند نتیجه کلی که این طرح ملی داشت این بود که با افزایش هر سال سن فرد، یک درصد از نشاط کاسته میشود؛ با توجه به اینکه جمعیت کشورمان به سمت سالمندی پیش میرود باید از هماکنون برای این موارد برنامهریزی لازم صورت گیرد.
فتحآبادی اظهار میکند: در نتیجهگیری این طرح اعلام شده بود که مجردها نسبت به افراد متأهل، دانشآموزان و دانشجویان نسبت به خانهداران و شاغلان شادمانتر هستند، از طرفی سلامتی نیز در نشاط تأثیر بسزایی داشته است. با توجه به اینکه بیماریها بهویژه بیماریهای خاص در جامعه ما روند افزایشی دارد، نشاط در بین افراد جامعه کاهش پیدا خواهد کرد.
وی ادامه میدهد: راهکارهای متعددی برای افزایش نشاط اجتماعی در جامعه از سوی کشورهای سیاستگذاری شده است اما مؤثرترین راهکار تربیت شهروند شاد است. شهروند شاد یکی از مؤلفههای مدرن فرهنگ شهروندی است که امروز در قالب آموزشهای فرهنگ شهروندی از سوی کشورهای توسعهیافته دنبال میشود.
این جامعهشناس فرهنگی تأکید میکند: تربیت شهروند شاد به عهده مدیریت شهری نیست بلکه مجموعهای از سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی در آن سهم و وظایفی دارند. آموزش و پرورش در برنامهریزی و اجرای برنامههایی با رویکرد افزایش نشاط اجتماعی دانشآموزان و دفتر امور اجتماعی، بانوان و خانواده استانداریهای کشور در طراحی و برنامهریزی فعالیتها با رویکرد افزایش نشاط اجتماعی نقش دارند.
شناسه خبر 65855