سپهرغرب، گروه ریحانهآفرینش: در میان اعضای خانواده بیشترین سهم تأثیرگذاری بر فرزند از آن مادران است همهروزه و درهمه جای دنیا به تعداد مادرانی که به کار درخارج از خانه روی میآورند، اضافه میشود. در این میان آیا مادران تلاش میکنند تا بین شغل خود و شیوه نگهداری و پرورش کودکانشان تعادل ایجاد کنند؟
میزان عشق و مراقبتی که کودک تا پنج سالگی از طرف پدر و مادر خود دریافت میکند، میتواند راهگشایی برای زندگی حال و آینده او باشد.
*تأثیری که اشتغال مادر بر فرزندان میگذارد؟
دغدغه اصلی مادران شاغل آن است که فرزندان کوچک خود را در این مدت به چه کسی بسپارند و این همان مسئلهای است که بسیاری از مادران شاغل بهشدت نگران آن هستند و به همین علت گاه در قبال تربیت فرزندان خود بهشدت احساس گناه میکنند. بیشتر این مادران هنگام کار، کودکان پیشدبستانی خود را به مهد کودک میفرستند و عدهای نیز آنها را به یکی از خویشاوندان خود یا پرستاری خانگی میسپارند.
در این میان باید گفت که بهتر است کودکان در دو سال نخست زندگی بهدلیل شکلگیری شخصیت و ایجاد حس اعتماد، به دور از مکانهای شلوغ نگهداری شوند. برای این منظور نگهداری کودک از سوی مادر بزرگ یا یکی دیگر از اعضای نزدیک خانواده بهتر است. همچنین رفتن به مهد برای کودکان پسر زیر سه سال چندان توصیه نمیشود. بهتر است آنها با یکی از اعضای خانواده یا یکی از والدین در خانه بمانند تا با طبیعت خود هماهنگ شده ودر آینده تعامل بهتری با محیط داشته باشند. در غیر این صورت ممکن است در مواردی، رفتار غیر آرام و خشن در آنها بروز کند. در ضمن پسرها در سنین کمتر از سه سال رابطه خوبی با غریبهها برقرار نکرده و محیط آشنای خانه را بیشتر دوست دارند.
اما فرزندان بزرگتر که احتمالا ساعاتی از روز را باید تنها در خانه بگذرانند، نیز جای خود را دارد. واقعیت آن است که فرزندان، صرف نظر از دختر یا پسر بودن، حداقل تا دوره نوجوانی، به شدت نیازمند نگاه محبتآمیز والدین، مخصوصا مادر هستند.از طرفی مادرانی که در منزل فرزندان خود را بزرگ میکنند بخش بسیار زیادی از نیازهای روحی و عاطفی کودکان و نوجوانان خود را برطرف میکنند. در واقع آنها وقتی کودکانشان به آنها احتیاج دارند در کنار آنها حاضرند سالهای مهم و اساسی برای شکلگیری روحی و عاطفی فرزند شما از تولد تا پنج سالگی آنهاست. توجه و محبتی که کودک در این سالها از طرف پدر و مادر خود کسب میکند میتواند برای شکلگیری شخصیت و آینده او بسیار مهم و حیاتی باشد. در این سالها هیچ چیز نمیتواند جای خالی محبت و عشق والدین را برای کودک آسیبپذیر شما پر کند. در واقع میتوان گفت میزان عشق و مراقبتی که کودک در این سالها از طرف پدر و مادر خود دریافت میکند، میتواند راهگشایی برای زندگی حال و آینده او باشد.
کودکانی که در زمان نیاز از توجه و محبت والدین خود بهرهمند میشوند در زمان بلوغ بهتر میتوانند با مسئله اشتغال پدر و مادر خود و بالطبع بعضی از مشکلات زاییده شده توسط آن کنار بیایند و آن را برای خود حل کنند. فرزند شما وقتی در زمان خردسالی از رابطهای عمیق و صمیمی با شما بهرهمند شود، در دوره نوجوانی راحتتر از دیگر نوجوانان میتواند در مورد مسائل خاص که گاه زندگی آنها را به مخاطره میاندازد مانند دوستیهای مختلف، سیگار، مواد مخدر و... با شما صحبت کند و از راهنمایی و حمایت شما بهرهمند شود. حال نوجوانانی که از چنین رابطه عمیق و عاطفی بیبهرهاند در زمان برخورد با مسائلی از این نوع، خود یا با کمک دوستانشان که از لحاظ فکری در مقام تصمیم گیری نیستند با مسائل برخورد میکنند و گاه لغزشهای جبرانناپذیری از آنها سر میزند که تأثیر آن تا آخر عمر بر زندگی آنها سایه میاندازد.
بنابراین اهمیت مادر به دوران کودکی منحصر نمیشود و چهبسا که نقش مادر بهمراتب مهمتر از نقش پدراست. اما تمام این مسائل بدین معنی نیست که اشتغال مادر برای فرزندان خطرناک بوده و یا فرزندان مادران شاغل در کودکی یا نوجوانی دچار مشکلات بیشتری نسبت به فرزندان مادران غیرشاغل میشوند زیرا اشتغال مادر در شرایطی مزایای فراوانی نیز برای خود مادر و فرزندان او دارد و تنها بیتوجهی به پارهای مسائل در این زمینه، سبب بروز اثرات منفی برکودک و نوجوان میشود. بنابراین صرف داشتن شغل، نباید مادران را نگران سازد. تعداد ساعات کار مناسب، حفظ ارتباط با کودک درطول روز و پارهای از عوامل، نقش مهمی در سلامت ارتباط کودک- مادر خواهند داشت.
چه مادر شاغل باشد چه نباشد آنچه بیش از کمیت حضور او در کنار کودک اهمیت دارد کیفیت حضور اوست. چه بسا مادری که تمام ساعات روز را درخانه حضور داشته باشد، ولی به تربیت فرزندان و مراقبت از آنان توجه و پیگیری لازم را نداشته باشد! زیرا تنها حضور مادر برای فرزندان کافی نیست. به عبارت دیگر او فقط حضور فیزیکی شما را آن هم در حالی که مشغول پختن غذا و یا نظافت منزل هستید نمیخواهد بلکه او نیازمند آن است که زمانی هرچند کوتاه در کنارش نشسته و فارغ از هر چیز دیگر با او صحبت کنید و یا او را در آغوش گرفته و به او محبت کنید.
علاوه بر آنچه گفته شد عوامل زیاد دیگری از قبیل: رضایت شغلی مادر، حمایتی که همسرش از او میکند، جنسیت کودک و مرتبه اجتماعی اقتصادی خانواده، نقش مهمی در رشد کودک دارند. فرزندان مادرانی که رضایت شغلی دارند، نسبت به تربیت فرزندان خود متعهد و حساس هستند، در مقایسه با فرزندان مادران غیر شاغل، سازگاری بیشتری از خود نشان میدهند و از عزت نفس بیشتر، روابط مثبت بیشتر با خانواده و همسالان، عقاید جنسیتی کلیشهای کمتر و نمرات بهتری در مدرسه برخوردارند. این پیامدها مخصوصاً در دخترها بیشتر دیده میشود زیرا از مشاهده شایستگیهای مادر خود از الگوی موفقی در این زمینه بهرهمند میشوند. دختران مادران شاغل آرزوی تحصیلی عالیتر دارند و پسران مادران شاغل نیز در مقایسه با پسران مادران غیرشاغل از خود بسندگی و سازگاری اجتماعی بیشتری برخوردارند اما پیشرفت تحصیلی آنها در مواردی پایینتر است.
نکته دیگر اینکه اگر نگاه همسران زنان شاغل به شاغل بودن آنها مثبت باشد و در این مورد رفتار حمایتگرانهای از خود بروز دهند و نیز مسئولیت بیشتری در قبال فرزندان خود بپذیرند، فرزندان آنان این فرصت را مییابند که ضمن برخورداری از وجود و حضور مادری فعال، زمان بیشتری را با پدرخود سپری کنند.
از این رو این مادران باید با مواردی آشنا شوند تا در صورت شاغل بودن، بتوانند میان محیط خانه و کار تعادل ایجاد کنند. بدیهی است که زنان دارای نقشی سازنده در عرصههای مختلف زندگی هستند و البته مسئولیت زنانی که علاوه بر وظایف خانه داری، مشاغل اجتماعی نیز دارند، بیشتر است.
بنابراین مادران تا آنجا که امکان دارد باید تعداد ساعات کارخود را محدود کنند و کاری را که متناسب با علاقه و توانمندیهایشان است انجام دهند. بهتر است مدیران ادارات و شرکتها با مادران شاغل همکاری نمایند تا آنها بتوانند با تنظیم وقت و مسئولیت خود تغییراتی در ساعت ورود و خروج ایجاد کرده تا استرس کمتری داشته باشند. همچنین زنان باید بتوانند در مواردی که نیاز است از محل کار خود خارج شده یا اندکی دیرتر به محل کار بروند. ساعاتی را برای استراحت در میانه روز در محیط کار در نظر بگیرند، از طرفی در منزل هم حتماً باید استراحت لازم را داشته باشند. زیرا از آنجا که زنان نسبت به مردان از توان جسمانی کمتری برخوردارند و نیرویشان خیلی سریعتر تحلیل میرود.
بسیاری از خانمها بهویژه مادران شاغل تصمیم میگیرند بهمنظور انجام تمام کارهای بیرون و داخل منزل، وقت خواب و استراحت خود را کاهش دهند، بنابراین شبها تا دیروقت کارهای منزل را انجام میدهند و صبح زود نیز از خواب بیدار شده و به محل کار خود میروند. گفتنی است این نوع زمانبندی فقط در کوتاهمدت و بهصورت موقت امکانپذیر است و پس از مدتی موجب میشود که آنها دچار خستگی مفرط و ضعف شوند.
در این صورت نه میتوانند مادری شاد و سرحال برای فرزندشان باشند و نه فردی مؤثر در محیط کار. بدین منظور بهتر است عصرها کمی استراحت کرده و برای انجام کارها از سایر اعضای خانواده نیز کمک بگیرند.بدین ترتیب همسرشان هم متوجه وضعیت خاص آنها شده و خانواده نقش حمایتی را برایشان ایفا خواهد کرد. در طول هفته حتماً زمانی را برای تفریح و گردش در کنار خانواده اختصاص دهید و تمام مدتی را که در منزل هستید، مشغول امور خانه نباشید. هرچند مدت یکبار، در بازگشت به خانه، هدیهای برای فرزندانتان تهیه کنید. به اوقات فراغت و ساعات بیکاری فرزندانتان کاملاً توجه کنید زیرا آنان نباید تنها باشند، مگر آنکه دقیقاً بدانید مشغول چه کاری هستند. ترتیبی دهید که هر وقت فرزندانتان کار مهمی با شما داشتند یا حتی فقط میخواستند با شما صحبت کنند، بتوانند این کار را انجام دهند.
شناسه خبر 66600