دانشیار روانشناسی؛
رویکرد ساختنگرایی لازمه تربیت دانشآموز خلاق کارآفرین
سپهرغرب، گروه کاردانش - طاهره ترابیمهوش: یک دانشیار روانشناسی با بیان اینکه نخستین گام در تربیت دانشآموزان خلاقِ کارآفرین تغییر در روشهای آموزش و بهتبع آن شیوههای سنجش مبتنی بر ساختن دانش، کنجکاوی، پرسشگری و تربیت پژوهشگری است، گفت: ساختنگرایی روشی است که میتوان در آن به جای اینکه دانش را به شاگردان انتقال دهیم شرایط در فضای آموزشی را به گونهای فراهم کنیم تا دانشآموزان با طرح پرسش، ساختن فرضیه و در نهایت جستجوگری و کاوشگری به پرسشهای خود پاسخ دهند.
یکی از شاخصهای رشد و ارتقای علمی در هر کشوری، شکوفایی و تجلی «خلاقیت و ایدهپردازی» است. از این رو جوامعی که بتوانند «خلاقیت و ایدهپردازی» نسل نوجوان و جوان خود را احیا و شکوفا کنند، از میزان قابل توجهی رشد و توسعه علمی برخوردار خواهند شد و بر عکس به هر میزان که در کشوری، «خلاقیت و ایدهپردازی» پرورش و تعالی پیدا نکند، رکود علمی، صنعتی و فرهنگی برای آن جامعه دور از انتظار نخواهد بود.
بر این اساس امروزه بهرغم اینکه خلاقیت و ایدهپردازی هر روز کمتر از پیش مبنای آموزش و پرورش قرار میگیرد، الزامهای دنیای جدید هر روز بیش از پیش، توجه به آن را ضروری میداند، از این رو کند و کاو درباره خلاقیت، و ایدهپردازی، امری ناگزیر و الزامی است حال آنکه در گام نخست آموزش و پرورش و بهصورت مصداقی مدارس کلید توسعه و پیشرفت همهجانبه جوامع در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی و فنی هستند یکی از وظایفی که این دو نهاد تأثیرگذار بر عهده دارد پرورش قوه خلاقیت و ایدهپردازی در دانشآموزان است.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا دراینباره با دانشیار روانشناسی و نیز مؤلف کتب مرتبط با حوزه روش تحقیق گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
نصرالله عرفانی با بیان اینکه در مقدمه باید بگویم امروزه در دانشگاهها فعالیتهای خود را به لحاظ رویکردی از آموزشمحوری به پژوهشمحوری و در پی آن دانشگاههای کارآفرینی تغییر دادهاند، گفت: بنابراین لازمه تحقق دانشگاههای کارآفرین این است که در آموزش و پرورش نیز این تغییر رویکرد دنبال شود. به تعبیر بهتر پیشنیاز دانشگاه اینچنینی مدارس کارآفرین و تربیت دانشآموزشان کارآفرین است.
وی ادامه داد: حال آنکه کارآفرینی خود مستلزم تولید علم است، تولید علمی که به کار گرفته میشود و در نهایت در قالب یک محصول و یا راهکار جدید خود را نمایان میکند.
این دانشیار روانشناسی با بیان اینکه اگر آموزش و پرورش بخواهد در این زمینه کار مؤثری انجام دهد باید روش تربیتی خود را از قالب سنتی به روشهای نوین و متناسب با هدف تربیت کارآفرین تغییر دهد، تشریح کرد: در کلاسهایی که از روش آموزش سنتی و سخنرانی استفاده میشود کوشش معلم بر این است که یکسری محفوظات به دانشآموزان منتقل کند حال آنکه طبیعتاً با چنین روشی که بر انتقال دانش استوار است نمیتوان انتظار داشت محصول آن تولید علم و پرورش حس کنجکاوی، پژوهشمحوری و درنهایت کارآفرینی در دانشآموزان باشد.
عرفانی با بیان اینکه نخستین گام در تربیت دانشآموزان تغییر در روشهای آموزش و به تبع آن شیوههای سنجش مبتنی بر ساختن دانش، کنجکاوی و پرسشگری و تربیت پژوهشگری است گفت: برای این کار به جای سخنرانی میتوانیم در تدریس از روشهای جدید همچون کار گروهی، روش کاوشگری و در کل روشهای ساختنگرایی استفاده کنیم.
وی با بیان اینکه منظور از روش ساختنگرایی این است که به جای اینکه دانش را به شاگردان انتقال دهیم شرایطی را در فضای آموزشی به گونهای فراهم کنیم که دانشآموزان با طرح پرسش و ساختن فرضیه و درنهایت جستجوگری و کاوشگری به پرسشهای خود پاسخ دهند، ابراز کرد: از این طریق است که علم در درون ذهن دانشآموزان تولید میشود.
این دانشیار روانشناسی با بیان اینکه تولیدات علمی که بر پایه ساختنگرایی باشد طبیعتاً به تقویت روحیه پژوهشگری و پژوهشمحوری و در نهایت کارآفرینی منجر خواهد شد، بیان کرد: نکته بعدی این است که بعد از تولید علم توسط دانشآموزان باید زمینه را برای آنها فراهم کنیم تا بتوانند ایدههای خود را در قالب کارآفرینانه عرضه کنند.
عرفانی، افزود: کارآفرینی علاوه بر اینکه به شخصیت فرد بازمیگردد نیازمند یک فضا برای تربیت چنین روحیهای است بنابراین ما اگر به دانشآموزان درسی را بدهیم که بخواهیم عین آن را منطبق با رویکرد سنتی پس بگیریم طبیعتاً از دل این رویکرد کارآفرین تربیت نخواهد شد زیرا کارافرین زمانی تربیت میشود که شاگردان به تولید علم بپردازند و تولیدات علمی خودشان را در جهت رفع یک نیاز اجتماعی در بخشهای گوناگون جامعه از صنعت گرفته تا کشاورزی و خدمات بتوانند به کار بگیرند درواقع از این طریق است که ما شاهد ابداع، نوآوری و اختراع خواهیم بود که محصول آن کارآفرینی است.
وی با بیان اینکه شروع کارآفرینی فینفسه به معنای موفقیت در این عرصه نیست، اظهار کرد: بسیاری افراد هستند که ایدههای نوآورانه داشتند اما با وارد شدن به بازار تجاری با شکست و ورشکستگی روبهرو شدند بنابراین علاوه بر داشتن یک ایده خوب برای تبدیل آن به یک محصول و در نهایت عرضه آن کالا در بازار تجاری، باید دانشآموزان به دانش اقتصادی، بازاریابی و بازرگانی نیز مجهز شوند تا بتواند ایده خود را به یک محصول تجاری قابل رقابت در بازار بدل کنند تا درنهایت به جایگاه واقعی خود در مسیر توسعه دست پیدا یابند.
این مؤلف کتب روشهای تحقیق با تأکید بر اینکه طبیعتاً تحقق این امر در فضای آموزش و پرورش مستلزم مجموعهای از شرایط، موقعیتها و عوامل گوناگون است، اظهار کرد: بنابراین اگر بخواهیم تکتک عوامل را برشماریم و فقط یک یا چند عامل را برای برای تربیت دانشآموزان کارآفرین محقق بدانیم این موضوع نتیجهبخش نخواهد بود.
عرفانی با ابراز اینکه حتماً باید منابع درسی متناسب با این رویکرد تجدید نظر و تألیف شود، خاطرنشان کرد: معلمان برای تدریس با چنین رویکردی میبایست دورههای آموزش ضمن خدمت را بگذرانند و در عین حال فضای مدرسه، مدیران و عوامل دخیل در آموزش در جهت تحقق این رویکرد سهم خود را ایفا کنند.
وی با بیان اینکه حتی خانوادهها و اولیا باید در این رویکرد همراهی لازم را با مجموعه آموزشی داشته باشند، ابراز کرد: دانشآموزان نیز باید بدانند دیگر امروزه صرفاً تحصیل یک مدرک آموزشگاهی به معنای داشتن یک شغل نیست بلکه آنها باید متوجه این قضیه و موضوع باشند که دانش و کسب علم تنها فقط یکی از راههای حضور موفق در بازار است پس باید پیشتر و به طریق اولی آنها بتوانند با روحیه پژوهشمحوری و کارآفرینی تربیت شوند تا بتوانند در جامعه و تولید دانشبنیان نقش مؤثری را ایفا کنند.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد دنیای امروز هر لحظه در حال نو شدن و به تبع آن خلاقیت و نوآوری، ضرورت استمرار زندگی فعال است و به دیگر سخن جامعه امروز برای خلق نشاط و پویایی در زندگی نیازمند نوآوری و ابتکار است تا انگیزه تنوعطلبی خود را ارضا کند اما در این بین آنچه مسلم است اینکه مسئولیت سازمانهای آموزشی به خصوص آموزش و پرورش که وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان و آیندهسازان جامعه را بر عهده دارد، ساختار دیگری به خود میگیرد زیرا سازمانهای آموزشی از یک سو وظیفه فراهم آوردن زمینه رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری و استفاده صحیح و جهتدار از استعدادها و تواناییهای افراد را برعهده دارند که این خود زمینهساز توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه است و از سوی دیگر برای پویایی خود نیازمند پرورش و بهرهمندی از خلاقیت و نوآوری هستند؛ بنابراین چنانکه گفته شد رویکرد آموزش و پرورش در این مدار متناسب با دنیای امروز از روش آموزش صرف به ساختنگرایی تغییر کند تا در آینده با دانشآموزان خلاقی مواجه باشیم که در دنیای پیچیده پیش روی خود حرف برای گفتن در مسیر پیشرفت جامعه داشته باشند.
شناسه خبر 69853