در گفتوگو با دانشآموخته دکترای مطالعات زنان مشخص شد تا چند سال آینده ایران با بحران سالمندی زنان تنها مواجه خواهد شد که از هیچ حمایتی اقتصادی برخوردار نیستند.
سالمندی یکی از پدیدههای طبیعی و اجتنابناپذیر زندگی انسانها است که با توجه به تحولات جمعیتی و بهبود شرایط بهداشتی، تعداد افراد مسن در جامعه افزایش یافته؛ در ایران بهدلیل افزایش طول عمر و کاهش نرخ تولد، جمعیت سالمندان بهسرعت رو به افزایش است. یکی از مهمترین ویژگیهای جمعیت سالمندان در ایران، زنانه شدن این گروه بوده، بهطوری که درحال حاضر یک میلیون زن سالمند بهتنهایی در کشور زیست میکنند که این عدد طبق برآوردهای انجامشده تا سال 1430، به سه برابر عدد فعلی خواهد رسید.
تأسفبارتر اینکه اغلب زنان بهلحاظ اقتصادی از پشتوانه لازم برخوردار نیستند، بهطوری که در آینده نزدیک بخش اعظمی از این زنان سالمند تنها را بانوان مجردی تشکیل خواهند داد که از کمترین حقوق بازنشستگی نیز برخوردار نیستند. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا دراینباره گفتوگویی را با معصومه پاپینژاد، دانشآموخته دکترای مطالعات زنان ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
این دانشآموخته دکترای مطالعات زنان با بیان اینکه در بحث بالا رفتن نرخ رشد سالمندی زنان با دو قشر مواجه هستیم، گفت: نخست بالا رفتن نرخ تجرد و بالا رفتن تعداد زنان مجرد قطعی که امروز در سنین میانسالی قرار گرفتهاند و در آینده جزء جمعیت سالمند تنها قرار میگیرند و دیگری بانوانی سالمند که تجربه ازدواج هم داشتهاند، اما بهدلیل فوت همسر و تغییر در رویکردهای اجتماعی بهتنهایی زندگی میکنند.
معصومه پاپینژاد افزود: آنچه مسلم است اینکه شرایط اقتصادی بانوان مسنی که پیشتر تشکیل زندگی دادهاند، اما امروز بهخاطر فوت همسرشان بهتنهایی زندگی میکنند با قشر بعدی متفاوت است.
وی ادامه داد: در قشر اول (در اغلب موارد) خانمها یا تحت حمایت فرزندانشان قرار دارند و یا از بیمه و مستمری بازنشستگی همسر خود استفاده میکنند.
پاپینژاد با تأکید بر اینکه در بحث سیاستگذاریهای حمایتی میبایست توجه و تمرکز بر بهبود بیمههای تکمیلی باشد که بتواند نیازهای درمانی قشر سالمند را پوشش دهد، تشریح کرد: متأسفانه ما برای برخی از گروههای بازنشستگی در کشور (چه خود فرد بازنشسته باشد و چه از عایدی بیمه همسرش استفاده کند) شاهد برقراری بیمه تکمیلی مناسب نیستیم.
وی در پاسخ به چرایی اهمیت این موضوع، گفت: آنچه مسلم است اینکه امروز حقوق دریافتی بازنشستگان ما، تنها برای گذران زندگی مختصر و معمولی جوابگو است؛ بنابراین اینکه بخشی از آن را برای درمان استفاده کند، یقیناً زندگی فرد و رفاه او را تحتالشعاع قرار میدهد.
این دانشآموخته مطالعات زنان ادامه داد: این درحالی است که با بالا رفتن سن، شاهد بروز بیشتر بیماریهای مرتبط با کهنسالی هستیم، اما متأسفانه در اغلب موارد بیمههای تکمیلی پوشش مناسبی برای درمان این بیماریها ندارند.
پاپینژاد خاطرنشان کرد: نکته تأملبرانگیزتر اینکه در اغلب موارد بیمه تکمیلی تابع سطح کاری شخص و یا همسر بیمهشده او است؛ بهگونهای که اغلب افرادی که پیشتر با حقوق کم در مشاغلی همچون کارگری و غیره فعال بودهاند، امروز بیمه تکمیلی آنها نیز کمترین حد از خدمات مالی را ارائه میکند.
وی با اشاره به بخش دوم زنان سالمند، گفت: امروز با قشری از زنان مواجه هستیم که به دوره میانسالی و سالمندی رسیدهاند و این درحالی است که قبلاً به سر کار نرفته و شاغل نبودهاند و درعینحال ازدواج هم نکردهاند.
پاپینژاد خاطرنشان کرد: البته در بین این قشر نیز با تعدادی از زنان مواجه هستیم که از مستمری و بیمه پدرشان بهعنوان یکی از محاسن که در کشور ما امکان برخورداری از آن وجود دارد، بهرهمند هستند؛ بنابراین این افراد تاحدودی بهلحاظ اقتصادی مورد حمایت قرار میگیرند، اما مسئله این است که بخش اعظمی از این زنان چنین موهبتی را ندارند.
این پژوهشگر حوزه مطالعات زنان با اشاره به اینکه فارغ از دو قشر بودن زنان سالمند سیاستگذاری برای زندگی بهتر این زنان از اهمیت زیادی برخوردار است، تشریح کرد: درواقع اگر میخواهیم زنان ما در جامعه همانطور که در تعالیم اسلامی و در فرهنگ ایرانی آمده، داری عفت عمومی و عزتمند باشند، میبایست بسترهای اقتصادی زندگی آبرومندانه را برای آنها فراهم کنیم.
وی با تأکید بر اینکه در سطح جامعه ما جایگاه زنان بسیار والا است، اذعان کرد: بر این اساس نباید بهلحاظ اقتصادی شرایط بهگونهای باشد که دست او در جامعه اسلامی جلوی کسی دراز شود.
پاپینژاد با تأکید بر اینکه این مهم در قانون اساسی نیز مورد توجه قرار گرفته است، ابراز کرد: طبق بندهای قانون اساسی افراد با رسیدن به سنین کهنسالی، میبایست مورد حمایت قرار گیرند؛ حال آنکه امروز این حمایتها در کشور ما بهدرستی انجام نمیپذیرد.
این پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به اینکه امروز حمایتها حداقلی است که قادر نیست رفاه نسبی برای جامعه فراهم آورد، اذعان کرد: تأسفبارتر اینکه حمایتهای حداقلی مذکور دولت نیز اغلب شامل افراد زیر پوشش نهادهای حمایتی همچون بهزیستی میشود؛ حال آنکه از یک میلیون زنان سالمند فعلی، تنها بخش اندکی را این نهادها پوشش میدهند.
وی افزود: البته بهلحاظ فرهنگی نیز اغلب افراد جامعه تمایلی به زیر پوشش این نهادها قرار گرفتن، ندارند و بیشتر صورت خود را با سیلی سرخ میکنند.
این کارشناس حوزه زنان ادامه داد: نکته این است که فرد با رسیدن به سنین سالمندی، بهلحاظ اُفت بدنی در بدیهیترین حالت، نیازمند داروها، مکملها و تغذیه مناسب است که در اغلب موارد هزینه سنگینی را بر زنان تنها تحمیل میکند.
* زنان تنها بدون پشتوانه مالی، در زجر دائمی زندگی میکنند
وی با بیان اینکه عدم برخورداری از این حداقلها باعث زجر دائمی افراد مذکور و بیماری آنها خواهد شد که درواقع تهدید برای سلامت این افراد است، تصریح کرد: با توجه به شرایط جمعیتی کشور، امروز چیزی بالغبر 5 تا 6 میلیون دختر و پسر جوان بالای 30 سال را داریم که یقیناً با توجه به محدودیتهایی که قشر دختران بهلحاظ اجتماعی و فرهنگی دارند، با رسیدن سنشان به 40 سال، تعداد قابل توجهی از آنها دچار تجرد قطعی خواهند شد و تا چند سال آینده پای در سنین میانسالی و سپس پیری خواهند گذاشت.
این پژوهشگر حوزه مطالعات زنان با تأکید بر اینکه امروز چیزی حدود یک میلیون خانم مجرد بالای 40 سال در کشور داریم که اغلب آنها فاقد درآمد هستند، ابراز کرد: آنچه مسلم است اینکه طبق نرخ اشتغال پایین خانمها در کشور، چیزی حدود 80 درصد این دختران خانهدار بوده و از حداقل حقوق و دستمزد و بیمه هم برخوردار نیستند.
پاپینژاد با تأکید بر لزوم حمایت از این قشر، گفت: آنچه مسلم است اینکه میبایست برای داشتن جامعه سالم، از این بانوان حمایت کرد؛ منتها ازنظر سیاستی و قانونگذاری حمایتی، با تعارض مواجه میشویم، چراکه بیم آن را داریم که درصورت سیاستگذاری برای حمایت از دختران مجرد، فرهنگ مجرد ماندن تقویت شود! بنابراین لازم است بهلحاظ فرهنگی مقوله ازدواج و فرزندآوری آنقدر قوی مورد حمایت قرار گیرد که افراد تنها از روی ناچار، زندگی مجردی را انتخاب کنند. حال آنکه امروز قوانین و طرحهایی همچون جوانی جمعیت بنا به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه از طریق تسهیلات وام ازدواج و فرزندآوری، قادر به حمایتهای قوی آنچنانی نیستند.
وی ادامه داد: از طریق رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی، هرروز شاهد ترویج فرهنگ زیست مجردی و محاسن آن هستیم.
این مقام مسئول با تأکید بر اینکه در پی عدم حمایت تمامقد از فرهنگ ازدواج و فرزندآوری روزبهروز بر تعداد تجردهای قطعی (بهویژه در بین زنان) افزوده خواهد شد، گفت: این مهم فارغ از هر دیدگاه دینی و سیاسی، چیزی جز نرخ رشد منفی جمعیت در کشور که نابودی را در پی خواهد داشت، ندارد.
* قوانین حمایتی برای دختران خودسرپرست یک ضرورت است
این پژوهشگر حوزه زنان افزود: امروز طبق قوانین برای دختران مجرد خودسرپرست حمایتی دیده نشده، بنابراین از دولت انتظار داریم از طریق بیمه برای زنانی که خود سرپرست زندگی خویش هستند، حمایتهایی درنظر گرفته شود.
شناسه خبر 90022