سپهرغرب، گروه کافه کتاب: در کتاب «امام حسین (ع) و ایران» نویسنده به شرح فداکاری ها، جنگها، جوانمردیها و زندگی امام حسین (ع) و یارانش میپردازد.
در کتاب امام حسین(ع) و ایران مولف اغلب از کتب اهل سنت استفاده کرده و به مأخذ مهم شیعه کمتر دسترسی داشته بنابراین گاهی نظریات ناقص و ناصوابی را نیز عنوان کرده است. مثلا در صفحه 285 مولف فداکاری امام حسین(ع) را روی نظریه اصالت عربی دانسته، در صورتی که شیعیان حضرت حسین(ع) را امام دانسته و از خودگذشتگی آن حضرت و یارانش را تنها به خاطر خدا و حفظ شعایر دین مبین اسلام میدانند و واقعا این گونه فداکاریها و جانبازیها جز به خاطر دین و داشتن ایمانی قوی و محکم میسر نخواهد بود.همچنین در صفحه 565 کتاب، حماسه عاشورای حسینی را مانند دیگر حماسههای رزمی جهان دانسته و با آنها مورد مقایسه قرار داده، در صورتی که نظیر چنین حادثهای با این همه فراز و نشیب در هیچ یک از ادوار تاریخی جهان سابقه نداشته است. بنابراین مولف با دستاوردهایی اینچنین گاهی دچار خطاها و لغزشهایی شده که میتوان با دیده اغماض از آنها گذشت.
البته میتوان در میان مستشرقین، گاهی افرادی را یافت که برای نفس علم و دانش و خدمت به فرهنگ جهان زحماتی کشیده و تالیفات سودمندی هم کردهاند و همین تحقیقات بالنسبه مفید آنان راهگشای بسیاری از گوشهها و زوایای تاریک تاریخ بوده است. این نکته را نیز باید مد نظر داشت که چون اغلب مستشرقین به منابع اصلی تاریخی مشرق کمتر دسترسی داشته اند و یا موارد استفاده از آن منابع به واسطه ندانستن ادبیات کامل زبان مربوطه برای آنان دور از ذهن و نا مفهوم بوده به درستی نتوانسته اند حق مطلب را ادا کنند.
قسمتی از متن کتاب
وقتی یک نیزهدار با یک شمشیردار میجنگید، نیزهدار میتوانست سلاح خود را به دشمن برساند ولی دشمن قادر نبود که با شمشیر خود به نیزه آسیبی وارد بیاورد. قطع نیزه با یک ضربت شمشیر، هنگامی که آن نیزه در دست یک سوار بود و مدافع نیز نداشت کاری دشوار بشمار میآمد و به همین جهت اکثر مدافعین ترجیح میدادند از مسیر نیزه دور شوند و به امید قطع چوب نیزه با شمشیر خود رابه هلاکت نرسانند. سالم نیز همان روش را پیش گرفت و وقتی دید که عبداللهبن عمیر به سوی او میآید عنان اسب را متوجه چپ کرد و از مسیر نیزه آن مرد سالخورده دور شد. عبداللهبنعمیر اسب را متوقف کرد و لحظهای دیگر به طرف سالم رفت. از آن به بعد بین عبداللهبنعمیر و سالم جنگی شروع شد که ممکن بود تا موقعی که اسبهایشان نفس داشتند طول بکشد. عبداللهبنعمیر میدانست که هر بار که سالم نزدیک شود(اگر بتواند) آن مرد از سینه و شکم خود محافظت میکندبرای اینکه نیزه به سوی شکم یا سینهاش دراز میشود.
لذا عبدالله درصدد برآمدکه پای او را هدف نیزه خود قرار بدهد و در حالی که در تعقیب سالم بود بانگ زد ای مرد سیاه پوست تنگ اسبت باز شده است و سالم به قدر یک لحظه عنان اسب را کشید و خم شد که تنگ اسب خود را که تصور میکرد باز شده است ببیند. همان یک لحظه برای عبداللهبنعمیر کفایت کرد و چون در کنار اسب سالم اسب میتاخت نتوانست که پشت او را هدف قرار بدهد و پیکان و نیزه او در ران سالم فرو رفت و ضربت آنقدر شدید بود که تمام پیکان نیزه از ران خارج شد. عبداللهبنعمیر نتوانست نیزه خود را از ران سالم خارج نماید و چون نیزه در دست عبداللهبنعمیر بود طوری بر ران سالم فشار آورد که آنمرد از اسب بر زمین افتاد و اسب بدون صاحب او، راه اردوی عمربن سعد را پیش گرفت. اگر چوب نیزه استحکام نداشت میشکست. اما چون از خیزران بود نشکست و از دست عبداللهبن عمیر خارج گردید. وقتی سالم از اسب بر زمین افتاد نه فقط حسین(ع) و سربازانش بانگ برآوردند بلکه سربازان عمربنسعد هم فریاد زدند. در جنگ اعراب بادیه قهرمان از پادرآمده، چون گوسفندی که از دست و پاهایش را بسته باشند در اختیار قهرمان فاتح بود و از این حیث، شباهتی زیاد بین جنگ تن به تن اعراب بادیه و نبرد گلادیاتورها در سیرک(روم) وجود داشت. (صفحه 340 و 341)
کتاب امام حسین (ع) و ایران نوشته کورت فریشلر و ترجمه ذبیح اله منصوری در 576 صفحه و شمارگان 330 نسخه، با قیمت 570 هزار تومان در سال 1402 برای سومین بار توسط انتشارات جاویدان و بدرقه جاویدان منتشر شده است.
شناسه خبر 71989