سپهرغرب - گروه جوانی:لوحی گلی نشان میدهد مشق نوشتن کودکان در ایران از حدود چهارهزار سال پیش رایج بوده است. نمونهای از این لوح در موزه «کودکی ایران» به نمایش گذاشته شده است؛ جایی که کودکی در ایران را از دوره باستان تا معاصر به نمایش گذاشته است.
تهران موزههای زیادی دارد که بیشترشان در دل پایتخت شلوغ ایران گم شدهاند، بعضیهایشان در روز شاید یک بازدیدکننده هم نداشته باشند، پیدا کردن یکی یکی این موزههای ناپیدا میتواند سرگرمی نیمروزهای در تهران باشد. «ایرانک» یا «کودکی ایران» یکی از همین موزههاست که فعلا در طبقه همکف ساختمان آرشیو اسناد ملی و در سالن گنجینه اسناد ملی مستأجر است.
ایرانک، کودکی در ایران را از دوران باستان تا معاصر به نمایش گذاشته است، آن هم با راویانی خوشنوا که قصههای اساطیری از «درخت آسوریک» تا داستانهای عامیانه همچون «خروس زری پیرهن پری» را بلندخوانی میکنند که میتواند برای کودک دوساله تا بزرگسال نودونهساله گیرا باشد.
موزه با قصه آغاز میشود، نخستین مشقهای نوشتهشده روی الواح گلی از ایران باستان را به نمایش میگذارد، کودکی در ایران باستان را در سنگبرجستهها نشان میدهد، وارد شاهنامه میشود و تاریخ ادبیات کودکان ایران را ورق میزد و در ادامه کوچکترین راهنمای موزه، نوشتافزارها را در دوران اسلامی نشان میدهد و سپس بازدیدکنندگان روانه مکتبخانه میشوند و از دشواری خواندن و نوشتن در آن مقطع تاریخی ایران میشنوند.
موزه با روایتی از چگونگی ساخت اولین مدرسهها در ایران به همت میرزا حسن تبریزی (رشدیه)، آموزش ناشنوایان از سوی جبار باغچهبان و سوادآموزی عشایر به تلاش محمد بهمنبیگی ادامه مییابد و بعد به داستان آموزش و پروش در ایران میرسد و بازدیدکننده در کلاسهای شبیهسازیشده دهه 50 و 60 میتواند روی تختۀ گچی شیطنتهای کودکی را زنده کند.
دیدن تصویرگری کتابهای دوره قاجار تماشای این موزه را نیز جذابتر میکند. اینجاست که قصه عجیب «عروسک سنگ صبور» روایت میشود که از دل باورهای مردم ایران برآمده است و شاید شنیدن آن از زبان راهنمای موزه جذابتر باشد.
عروسکها که در پیوندی عمیق با باورها و فرهنگ مردم ایران هستند، ویترینی از این موزه را به خود اختصاص دادهاند؛ عروسکهای ایران که به فراخور ابزار، قصه و کارکرد در هر منطقه به دست مردم ساخته شدهاند؛ از عروسکهای دعای باران و بختبازکنها گرفته تا خاله نخودیهای تهرانی که همگی مردمساخت هستند و با ابتداییترین وسایل و دورریختنیها خلق شدهاند.
ایرانک با قصه و آواز و بازی ترکیب شده است، در گوشهای از آن به ناگهان لالایی حزنانگیزی به گوش میرسد که راهنمای موزه از حکایت گهوارهها میگوید؛ مادرانی که از ترس طعمه شدن نوزادانشان، آنها را در سطحی بلندتر از زمین و روی یک گهواره میبستند تا کودک با نغمه مادر و تکانهای گهواره آرام بگیرد و از طرفی به خاطر بوی شیری که میدهد، طعمه موش و مورچه نشود.
قصه موزه کودکی ایران در دهه 40 دیدنی میشود، جایی که «شهر قصه»، نوشته «بیژن مفید» با آن ماسکهای بزرگجثه مرور میشود، با کودکان سایهبازی و برای آنها خیمه شببازی اجرا میشود.
از دنیای سایهها و ماسکها به ناگهان به کتابها و دنیای تصویرگران ایرانی پرتاب میشوید، حوالی دهه 40 و 50 خورشیدی، زمانی که کتابها و دنیای تصویرگری تحت تاثیر جهان بیرون از ایران با تغییرات شدیدی مواجه شده و ادبیات و صنعت نشر وارد دهه پرشوری شده است، در موزه ضمن مرور این دوره تاریخی که شاید بیشتر برای بزرگسالها جذاب باشد، از پایهگذاران شورای کتاب کودک در ایران نیز یادی میشود.
حالا نوبت بازی در موزه است، آن هم درحالی که 100 وسیله بازی اهدایی «کامران ملکمطیعی» به نمایش گذاشته شده است. راهنمای موزه درباره اسباببازیهای مردمساخت در ایران توضیح میدهد، مثلا اینکه بچهها در دهه 40 و 50 چگونه دوچرخه چوبی میساختند که البته بیشتر شبیه اسکوترهای امروزی بود. به بچهها اجازه داده میشود بعضی از وسایل بازی را تجربه کنند تا شاید خودشان برای ساخت چیزی شبیه به آن مشتاق شوند و یا حتی از موزه این اسباببازیهای قدیمی و تا حدی منقرضشده را بخرند.
بعد از بازی، نوبت کتاب خواندن است. مرجان رحیمیفرد ـ راهنمای موزه ایرانک ـ قصه «خروس زری و پیرهن پری» را با شخصیتپردازی جذاب میخواند و بزرگسالان را به دوران کودکی میبرد، قصهای که شاید ابتدا برای شنیدنش مقاومت شود، اما روایتگری قصهخوان به حدی شیرین است که به تجربه میارزد.
حکایت کتابخوانی به همین جا ختم نمیشود، موزه فضایی برای کتابخوانی آماده کرده است، ضمن آنکه در ویترینهایی شاهکارهای ادبی کودکان به نمایش گذاشته شده است، کتابهایی که شاید دیگر در بازار کتاب پیدا نشود. حین تماشای این آثار از دستنوشتهها که ضمیمه هر بخش از موزه شده است، نباید گذشت.
موزه کودکی ایران، اصل را بر تعامل گذاشته است و شاید از نادر موزههای ایران باشد که بازدیدکننده فقط تماشاچی ویترینها و یا شنونده راهنمای موزه نیست. برای او قصه تعریف میشود، سوال میشود، با او بازی میشود، و شاید ایرانک تنها موزهای است که کودکان میتوانند در آن به وسایل بازی موزه دست بزنند، شادی و بازی کنند، کتابهای تاریخی را لمس کنند، قصه بشنوند و تقریبا نیمی از روز خود را سرگرم باشند.
با این وجود، فرزانه طاهری ـ مدیر موزه کودکی ایران (ایرانک) ـ میگوید آنچه برای او دغدغه است، سوای سرانه پایین موزهگردی ایرانیها، همکاری نکردن وزارت میراث فرهنگی در دادن مجوز دائمی موزه و استیجاری بودن مکان موزه است. او میگوید: قرارداد موزه سالانه است و هر سال باید تمدید شود و 16 شهریورماه نیز مهلت قرارداد به پایان میرسد و اگر تصمیم به فسخ یا پایان قرارداد بگیرند، معلوم نیست سرنوشت این موزه چه میَشود، اول از همه اشیاء آن باید جمع شود.
ایرانک نتیجه پژوهش دهساله مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان درباره پیشینه ایران در ادبیات کودک است و هر آنچه را با زندگی کودکان مرتبط بوده گردآوری کرده و تا حالا هم 10 جلد تاریخ ادبیات کودک از دوره باستان را چاپ کرده و دنبال راهاندازی انتشارات کودک است.
80 درصد آثار این موزه اهدایی است؛ از 110 نسخه چاپ سنگی اهدایی مهدی آذریزدی تا اسباببازیهای کامران ملکمطیعی و اهداییهای خانواده مهاجران ارامنه و نشریات کودک از دهه 20 و بازیافزارها و زیستافزارهای کودکی.
طاهری میگوید که از سال 1382 در تلاش برای راهاندازی یک موزه دائمی برای کودکان است و تا حالا هم 16 نمایشگاه موزه برگزار کرده است.
او به فقر موزه کودک در ایران اشاره میکند و از تعداد انگشتشمار این موزهها در ایران و اهمیتی که دنیا به چنین موزههایی میدهد، سخن میگوید و ادامه میدهد که این موزه مجوز دائمی ندارد و اوضاع آن درست شبیه مجلهای است که فقط مجوز یک شماره را دارد و بعد برای مجوز شماره بعدی باید دوندگی کند.
مدیر موزه کودکی ایران یادآور میشود موزه ایرانک در خردادماه سال 1398 چیدمان و مرداد همان سال افتتاح شده و با همهگیری کرونا و بعد هم مسائل اقتصادی از برنامه بازدیدها تقریبا حذف شده است.
طاهری میگوید: ایرانک سعی دارد آداب موزهگردی را ترویج دهد، روایتمحور، همکنشانه و تعاملی باشد. تلاش میکند خاطرات کودکی را برای بزرگسالان زنده کند و ذهن کودکان را با شادی درگیر کند.
برای تماشای موزه کودکی ایران باید حدودا سه ساعت وقت گذاشت. همچنین موزه برای افراد ناتوان جسمی تا حدی دسترسپذیر است و داخل موزه پله ندارد. ایرانک در دو روز شنبه و سهشنبه تعطیل است و روزهای پنجشنبه و جمعه در دو نوبت 10 صبح تا 13 بعدازظهر و 14 تا 17 بعدازظهر امکان بازدید برای خانوادهها را دارد و در باقی روزها بازدید گروهها با هماهنگی قبلی امکانپذیر است.
بلیت ورودی این موزه برای کودکان زیر هفت سال 45 هزار تومان و برای بالای هفت سال 50 هزار تومان است.
***موزه ایرانک از دو مسیر قابل دسترسی است:
مسیرد1: بلوار میرداماد، نرسیده به میدان مادر، انتهای خیابان شهید بهزاد حصاری (رازان جنوبی)، سالن گنجینه اسناد ملی
مسیر 2: بزرگراه حقانی (شرق به غرب)، نبش خیابان کوشا، روبهروی ورزشگاه شهید کشوری، ساختمان آرشیو ملی، سالن گنجینه اسناد ملی. البته ایرانک در گنجینه اسناد ملی مستاجر است.
شناسه خبر 72557