سپهرغرب -گروه زیست بوم: استادیار محیط زیست دانشگاه تهران کاشت گونههای غیربومی را تهدیدی برای کارکردهای اکوسیستم پوشش گیاهی قلمداد کرد و گفت: متأسفانه در طرحهای توسعه و ارتقای پوشش گیاهی، آمایش سرزمین، شناسایی گونههای بومی و تمرکز بر توسعه آن نوع از پوشش گیاهای مورد غفلت قرار گرفته است.
پوشش گیاهی از مهمترین اجزای حیاتی اکوسیستم بهشمار میآید که تحت تأثیر عوامل محیطی، همواره در شرایط مساعد در حال سازگاری یا تغییر به سمت تعادل نهایی است. درواقع یکی از نشانههای سلامت اکوسیستم، قابلیت بازگشتپذیری پوشش گیاهی پس از رفع آشفتگیهای محیطی است. هرچند پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمهخشک همچون کشور ما روشهای متفاوتی برای مقابله با نیروهای مخرب دارد؛ اما تداوم این عوامل میتواند این قابلیت را مختل سازد که نتیجه چنین وضعیتی، بیماری و در نهایت تخریب اکوسیستم خواهد بود؛ بنابراین، آشکارسازی، پیشبینی تغییرات بلندمدت اکوسیستم و مدیریت چنین تغییراتی از اهمیت زیادی برخوردار است.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با استادیار دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
مهدی اسماعیلی بیدهندی با بیان اینکه پوشش گیاهی در هر نقطه از جهان فارغ از مباحث جغرافیایی و سیاسی یکی از ثروتهای طبیعی خدادادی است، گفت: آنچه حائز اهمیت است اینکه پوشش گیاهی در چرخه محیط زیست جایگاه ویژهای دارد.
وی با تأکید بر اینکه این اهمیت بدان جهت است که حیات بسیاری از زیستمندان ما در محیطهای طبیعی بهصورت مستقیم و یا غیر مستقیم در گرو پویایی پوشش گیاهی است، اذعان کرد: درواقع زندگی بسیاری از جانداران در ارتباط با پوشش گیاهی تعریف میشود و به تعبیری در چرخه زیست خود یا بهصورت مستقیم از آن ارتزاق کرده و یا در مرتبه پایینتر زنجیره تغذیه آن جاندار زیستمندی قبلی از آن ارتزاق میکند.
این کارشناس حوزه محیط زیست، ادامه داد: از طرفی علاوه بر کارکرد عنوانشده پوشش گیاهی از کارکردهای بیشمار اکوسیستمی دیگری نیز برخوردار است که ازجمله آن میتوان به جلوگیری از فرسایش خاک و از بین رفتن بافت آن، تولید اکسیژن، تعدیل درجه حرارت، جلوگیری از وقوع ریزگردها، سیما و منظر اشاره کرد.
اسماعیلی بیدهندی با اشاره به اینکه این حجم از کارکرد خود بیانگر الزامات خاصی در حوزه نگهداری است، ابراز کرد: وقتی پوشش گیاهی و یا بانک گیاهی در یک نقطه از یک اکوسیستم طبیعی از بین رفته و یا حتی ضعیف شود، بانکهای گیاهی، جانوری و زیستی در آن منطقه نیز دچار مشکل خواهد شد و حتی در معرض تهدید انقراض قرار میگیرد.
وی ادامه داد: از طرفی تغییرات اکوسیستمی ناشی از اختلال که در کارکردهای پوشش گیاهی بهوجود میآید خود میتواند تشدیدکننده اثرات و اتفاقات بعدی در اکوسیستم باشد.
وی با بیان اینکه طبق تفاسیر عنوانشده با توجه به کارکردهای اکوسیستمی پوشش گیاهی حیات ما انسانها نیز در بخشی بهصورت مستقیم و در بخش دیگر بهصورت غیر مستقیم به وضعیت پوشش گیاهی ارتباط دارد، اذعان کرد: بر این اساس برای حفاظت از پوشش گیاهی، سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان منابع طبیعی باید پای کار باشند.
این کارشناس محیط زیست با تأکید بر اینکه در حال حاضر عمده پوشش گیاهی که در کشور مدیریت میشود در ذیل فعالیت سازمان جهاد کشاورزی قرار میگیرد، ابراز کرد: این دوشقه بودن مدیریت خود باعث میشود سیاستگذاریها در حفظ و نگهداری دوگانه شود پس در اجرا نیز مدیریتهای جزیرهای حکمفرما خواهد بود.
اسماعیلی بیدهندی با بیان اینکه با سیاستگذاریهای دوگانه انسجام و همگراییها بهوجود نخواهد آمد، ابراز کرد: دلیل اینکه ما در این عرصه با مشکل مواجهیم این است که سازمان حفاظت از محیط زیست یک سازمان نظارتی است اما در مقابل سازمان جهاد کشاورزی در بخشی از فرایندهای دولتی مدیریت خود در حکم بهرهبردار وارد عمل میشود؛ مثل بهرهبرداری از جنگلها، اختیار تخصیص اراضی پروژههای مختلف کشاورزی و دامپروری و غیره.
وی با بیان اینکه این نحوه از مدیریت خود منجر به دوگانگی خواهد شد، اذعان کرد: یعنی از یک طرف سازمان حفاظت از محیط زیست بر حفظ و نگهداشت پوشش گیاهی تأکید دارد و از طرفی با وزارت جهاد کشاورزی مواجهیم که در کنار نقش حفاظتی خود نسبت به واگذاری اراضی نیز اقدام میکند.
اسماعیلی بیدهندی با اشاره به اینکه تغییر کاربری اراضی در کشور ما با توجه به اینکه از ارزش افزوده بالایی برخوردار میشوند به یک پاشنه آشیل در دولتهای مختلف بدل شده اظهار کرد: بدین ترتیب در بدو امر اراضی ملی با پوشش گیاهی با تغییر کاربری به اراضی کشاورزی و باغی و سپس از طریق کاربری مجدد به اراضی با کاربریهایی همچون باغویلا و مسکونی بدل شده و بعد این اراضی در داخل بافت روستا و در نهایت شهری با ارزش افزوده بالا قرار میگیرد.
وی با بیان اینکه این تغییر کاربری اراضی هم باعث میشود آن پوشش گیاهی در اثر پاکتراشیها از بین رفته و آن بانک ژنتیکی پوشش گیاهی و جانوری موجود در بوم منطقه از بین برود عنوان کرد: مسئله وقتی بغرنجتر میشود که بدانیم برخی از این بانکهای ژنتیکی ممکن است منحصر بهفرد باشند.
استادیار دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که چرا اجرای برخی از طرحها مرتبط با تقویت پوشش گیاهی در کشور مثمر ثمر واقع نشده و یا همچون پروژه کاشت یک میلیارد درخت طی چهار سال مورد انتقاد قرار میگیرند، اظهار کرد: مسئله این است که وقتی در یک منطقه بانک ژنتیکی گیاهی به طرق مختلف از بین میرود، صرف ایجاد یک نوع از پوشش گیاهی نمیتواند جبرانکننده خسارت وارده به اکوسیستم باشد.
اسماعیلی بیدهندی افزود: بنابراین وقتی جنگلهای هیرکانی از بین میروند ایجاد جنگلهای دستکاشت چنار گرچه منجر به ایجاد پوشش گیاهی جدید شده اما جبرانکننده و تنظیمکننده روابط اکوسیستمی در منطقه نخواهد بود تشریح کرد: این نقص را ما در اغلب طرحهای اینچنینی شاهد هستیم.
وی با بیان اینکه نکته حائز اهمیت دیگر اینکه کاشت گیاهان و یا همان ایجاد پوششهای گیاهی در قالب گونههای غیر بومی خود آفت دیگری است که در نقاط مختلف کشور بر اثر اجرای این طرحها شاهد هستیم، تصریح کرد: یعنی در اغلب این طرحها آمایش سرزمین و شناسایی گونههای بومی و تمرکز بر توسعه آن نوع از پوشش گیاهای مورد غفلت قرار گرفته است.
این استاد محیط زیست با اشاره به طرح کاشت یک میلیارد درخت طی چهار سال نیز گفت: ایرادی که از نگاه کارشناسی بر آن وارد است اینکه ما در کشوری زندگی میکنیم که در کمربند گرم و خشک با محدودیت منابع آبی قرار گرفته حال آنکه در پوشش گیاهی (درخت و سایر گونهها) تنها کاشت مهم نیست بلکه روند نگهداشت آن نیز اهمیت دارد بنابراین این سؤال مطرح است که در فرایند نگهداشت این درختان چه شخصیت حقوقی و حقیقی قرار است وارد عمل شود و این امر چگونه انجام خواهد شد.
اسماعیلی بیدهندی ادامه داد: نکته بعدی اینکه اگر این درختان مثمر هستند چه بخشی متولی بهرهبرداری از آنهاست؟
وی با بیان اینکه نکته بعدی در اجرای این طرح این است که این درختان طبق چه برنامهای و در کدام نقاط کشور کاشته خواهند شد، ابراز کرد: متأسفانه در حال حاضر نحوه اجرای طرح به گونهای است که این درختان در هر جایی که مستعد قلمداد شود کاشته میشوند.
وی ادامه داد: مسئله بعدی اینکه آب مورد نیاز برای کاشت و نگهداری این درختان قرار است از چه منابعی تأمین شود زیرا به اعتقاد کارشناسان اگر شرایط کاشت و زمین مورد نظر با در نظر گرفتن توجیه اقتصادی در یک منطقه از کشور از قبل وجود داشته حتماً تاکنون این امر از سوی افراد حقوقی و حقیقی انجام شده بنابراین اینکه طرح مدعی کاشت یک میلیارد درخت طی چهار سال میبایست به طور متوسط به ازای هر فرد متناسب با سرانه جمعیتی 12 و نیم اصله درخت بکارد، پس این سؤال مطرح میشود آیا در واقعیت زیرساخت این طرح به لحاظ محیط فیزیکی و تأمین آب مهیا است یا خیر؟
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که برای کاشت گیاهان باید به شرایطی مثل سازگاری با شرایط اقلیمی، نیاز آبی کم و سازش با خاکهای منطقه توجه کرد زیرا عدم توجه به این موارد نهتنها نتیجه مثبتی نخواهند داشت بلکه گاهی موجب تأثیر منفی بر محیط خواهند شد درست مثل بلایی که پوشش گیاهی گونههای غیر بومی بر سر طبیعت میآورند که نهتنها سبب حذف گونههای بومی یک زیستگاه میشوند بلکه طبق بررسیها میتوانند یکی از عوامل به وجود آمدن گرد و غبار باشند.
این در حالی است که در حال حاضر برای کنترل کردن فرسایش بادی و همچنین بیابانزدایی، شهرداریها و دیگر نهادهای متولی اقدام به عملیات نهالکاری کردهاند حال آنکه عدم توجه به شناسایی گونههای بومی میتواند به یک تهدید بدل شود.
از طرفی در مناطقی که حفاظتشده هستند امکان تولید بذر گیاهان وجود دارد و موضوعی قابل توجه است به این خاطر که تقاضا برای بذر در آینده بالا خواهد رفت و از این راه میتوان علاوه بر اشتغالزایی در توسعه فضای سبز و پوشش گیاهی گامی بزرگ برداشت.
شناسه خبر 75493