یک رفتارشناس رواج خشونت و شارلاتانیزم در بین دختران نوجوان را محصول عدم شناخت از توانمندیها و نقض تربیتی خانواده و نظام آموزشی قلمداد کرد.
سپهرغرب، گروه ریحانه آفرینش - طاهره ترابی مهوش : 9 آبانماه سال 1396 بود که برای نخستینبار یک مقام رسمی در جایگاه معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، در نشستی با وزیر بهداشت گفت: متأسفانه پیمایشها نشان میدهند که تمایل به خشونت در دختران رو به افزایش بوده است.
جالبتر اینکه معصومه ابتکار در آن نسشت لازمه پیشگیری از آن را ارائه آموزشهای مناسب دانست و گفت: امیدوارم در حوزه مهارتهای دوران بلوغ بتوانیم اقدامات درست و مؤثری انجام دهیم و کارگروهی را در این زمینه ایجاد کنیم.
اما امروز با گذشت تقریباً 6 سال خبری از تشکیل کارگروه و آن مهارتآموزی تخصصی از سوی مسئولان مرتبط نیستیم به گونهای که سیگار کشیدن دختران در پارک و خیابان، درگیری خیابانی دختران، استفاده از فحشهای رکیک و حتی کتک زدن یکی دیگر در ملأعام به یک رفتار پرتکرار در بین دختران نوجوان بدل شده و به نوعی شاهد رواج شارلاتانیزم در بین دختران نوجوان هستیم.
اما در این بین آنچه مسلم است اینکه نبود آمار دقیق از شکل و میزان خشونتها نباید دلیلی بر بیتفاوتی مردم و رسانهها باشد، شاید همین بیتفاوتیها موجب شده که مسئله خشونت دختران به یک امر عادی در سطح شهرها بدل شود که در آینده بنا به فراگیری و حاد شدن مسئله نتوان برای آن چارهاندیشی کرد.
بارزترین شکل خشونت، خشونت بدنی است در حالی که در جامعه ما طی سالهای گذشته بین دختران همواره کمتر از پسران بود و حتی تا چند سال پیش وقتی فیلمی از درگیری دو دختر در دبیرستان یا خیابان دیده میشد برای مردم بسیار عجیب بود اما امروز در دبیرستانهای دخترانه شرایط به گونهای تغییر کرده که دختران دبیرستانی و حتی ابتدایی با قرار قبلی در ملأ عام با هم درگیر شده و کار به جایی میکشد که میبایست پلیس در محل حاضر شده و نسبت به جدا کردن آنها اقدام کند.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا دراینباره با دانشآموخته روانشناسی و رفتارشناسی گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
محمدرضا ایمانی با بیان اینکه ما در چرایی گسترش رفتارهای خشونتآمیز بهویژه ازسوی دختران یک مسئله بزرگ را فراموش کردهایم، گفت: درواقع ما بهعنوان بزرگترها و افرادی که سن و سالی داریم در مواجهه با این موضوع به گذشته خود مراجعه کرده و برداشتهای متفاوتی ارائه میدهیم.
وی تأکید کرد: این در حالی است که اگر به گذشته و دوره خود رجوع کنیم باید ببینیم که ماحصل ذهن و کاشتههای ما که منجر به ترتیب این نسل شده با چه ایراداتی مواجه بوده و در کجای کارمان ایراد داریم؟
وی با ابراز اینکه انگشت اتهام در این موضوع به جای فرزندان و نوجوانان باید به سمت والدین و متوالیان این حوزه باشد ابراز کرد: لازم است والدین و مدیران متولی به این سؤال پاسخ دهند که برای فرزندان خود و آینده آنها چه سرمایهگذاریهایی کردهاند؟
این رفتارشناس با بیان اینکه وقتی امروز نوجوان با این حجم از گسترش فناوری، امکانات و منابع اطلاعاتی متنوع و متعدد زندگی و در عین حال خانواده تا جای ممکن به لحاظ مالی آنها را حمایت میکنند، آیا این نوع از حمایت مالی و تجهیزاتی صرف برای تعالی او کافی است؟ اظهار کرد: خانوادهها برای نزدیک شدن به فرزندان، درک کردن بهتر و شناخت دقیق از نیازهای عاطفی آنها همچون امیدها و آروزهایشان چه کرده و میکنند؟
ایمانی با اشاره به اینکه والدین میبایست نسبت به رفتار و ریشههای رفتاری فرزندان خود شناخت داشته باشند، ابراز کرد: سؤال این است که وقتی ما در بین نوجوانان بهویژه دختران نوجوان با پدیدههایی همچون خشم، خشونت و هیجان مواجهیم آیا همه این رفتارها منفی است یا بخشی را میتوان مثبت قلمداد کرد و آن را در مسیر رشد و ترقی فرزندان به کار بست؟
وی با بیان اینکه فرزندان در سنین نوجوانی با انرژی فوقالعاده مواجه شده و با برخی مباحث نیز بهدلیل دسترسی به شبکه و رسانههای مختلف آشنا میشوند گفت: مسئله این است که در بهرهمندی از فضای مجازی آموزشهای لازم نیز داده نشده تا او بداند چه چیزی را باید ببیند و چه چیزی را نباید ببیند. برای رسیدن به نتیجه مطلوب ما به این آموزشها نیاز داریم.
این رفتارشناس با بیان اینکه وقتی نوجوان با این حجم از اطلاعات و دسترسیها مواجه میشود ذهنش دچار آشفتگی و سردرگمی خواهد شد زیرا تصورات ذهنی او با واقعیت موجود همخوانی ندارد و خود قادر نیست این گپ موجود را پر کند یعنی نمیتواند بین آنچه هست و آنچه میخواهد باشد یک تناسب درست برقرار کند، تشریح کرد: از طرفی وقتی با نوجوان همصحبت میشویم عنوان میکند که خانواده و مدرسه مرا درک نکرده و همه مرا مجبور کردهاند که در یک کانال مشخص فقط درس بخوانم و در دانشگاه شرکت کرده و بعد از فارغالتحصیلی دنبال کار گشته و اگر فراهم بود نسبت به ازدواج اقدام کنم.
ایمانی با بیان اینکه این رویکرد غلط است و امکان دارد نوجوان از زندگی خود چیز دیگری طلب کرده که حتی خود او نمیداند آن چیست خاطرنشان کرد: درواقع نوجوانی دوره عصیان، سرگشتگی و پیچیدگی است، او نمیداند چیست و از زندگی چه میخواهد.
وی افزود: متأسفانه آدمهای اطراف نوجوان نیز این دوره را درک نمیکنند و به غلط به آنها نسل ضد میگویند حال آنکه این گونه نیست بلکه آنها فوقالعاده باهوش، توانمند و ارزشمند هستند که همانند گوهری به دست ما سپرده شدهاند.
این رفتارشناس با تأکید بر اینکه خشونت و خشم نوجوان به این موضوع بازمیگردد که ریشههای رفتاری خود را نمیشناسد پس احساس ضعف و ناتوانی میکند افزود: درواقع در چنین شرایطی است که نوجوان از خود خشم و خشونت بروز میدهد.
ایمانی با ابراز اینکه وقتی نوجوانان بدانند که چه توانمندیهایی دارند و تا چه حد میتوانند فرد ارزشمندی باشند شاید این هیجان فوقالعاده را به سمت و سوی انرژی مثبت حرکت دهند، اذعان کرد: در تحقق این امر دستگاه و افراد مختلفی سهیم هستند.
وی با بیان اینکه متأسفانه جامعه فضایی برای تحرک و پویایی دختر نوجوان فراهم نکرده ابراز کرد: وقتی در شهرستانها فضای خاصی برای تفریح و بازی دختران نوجوان وجود ندارد بیانگر آن است که ما در جامعه سهمی برای دختران در مسیر بروز هیجان در آنها ترسیم نکردهایم.
این روانشناس با طرح این پرسش که سهم آموزش و پرورش ما در این راستا چیست؟ در حال حاضر برای تربیت نوجوان و شناخت توانمندیهای او چه میکند؟ عنوان کرد: تنها کاری که در حال حاضر انجام میدهد آموزش و گرفتن پول از خانوادهها با عناوینی همچون کلاسهای فوق برنامه و کمک آموزشی است، این مطلب را من با صدای بلند میگویم؛ نظام آموزشی ما از هیچ سیستم تربیتی برخوردار نیست.
ایمانی با اشاره به اینکه این روند نظام آموزشی یقیناً از کارایی لازم در عرصه شناخت توانمندیهای نوجوانان برخوردار نیست، تشریح کرد: تا چه حد از علم رفتارشناسی و روانشناسی برای کمک کردن به این آیندهسازان جامعه برای شناخت توانمندیهایشان کمک گرفتهایم؟
وی با بیان اینکه به لحاظ روانشناسی، والدین و نظام آموزشی ما شناختی از خواستههای فرزندان نداشته و نمیدانند چگونه برخورد کنند، پس مدام پیش روی آنها محدودیت ایجاد کرده و آنها را توبیخ و تنبیه میکنند، اذعان کرد: این در حالی است که ما با موضوع بزرگتری نیز مواجهیم و آن خلأ وجود سیستم تشویقی است.
این روانشناس با تأکید بر اینکه امروز برای سن تکلیف دختران و پسران در خانواده جشن برگزار میشود اما کدام خانواده برای تجربه نخستین بلوغ جنسی دختران (دوره ماهانه) جشن میگیرد و یا حتی به آن توجه میکند؟ کدام پدر و مادر در خصوص هیجان دوره نوجوانی و چرایی آن با فرزندش صحبت میکند؟ گفت: این در حالی است که عدم توجه به این مسئله میتواند بهعنوان یک ترس و واهمه در ذهن دختران در پی عدم شناخت بدل شود.
ایمانی با خطاب قرار دادن شهرداری گفت: برای بنده این سؤال مطرح است که شهردار در حوزه عمل به وظایف اجتماعی خود چه زیرساختی را در شهرها مختص دختران نوجوان فراهم کرده است؟
وی با اشاره به اینکه آیا دستگاههای فرهنگی ما نسبت به معرفی دختران در جامعه و خصوصیات آنها بهدرستی اقدام میکنند؟ گفت: ما در بسیاری از بخشها برای دختران نوجوان کاری نکردهایم اما در مقابل میگوییم که چرا این نوجوان از خود رفتارهای غلط اجتماعی نشان میدهد؟
این رفتارشناس ادامه داد: در فضای روانشناسی با 15 شخصیت مواجهیم که باید فرزندان را در شناخت درست آنها یاری کرد.
شناسه خبر 76084