سپهرغرب-گروه کافه کتاب:مجموعهداستان «خشم زن سرخپوست» نوشته مرجان ظریفی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شد.
مجموعهداستان «خشم زن سرخپوست» نوشته مرجان ظریفی بهتازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است
مرجان ظرفی نویسنده اینکتاب، متولد 1350 سابقه مربیگری در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در کارنامه دارد. بههمیندلیل تجربه نویسندگی برای گروههای سنی کودک، نوجوان و بزرگسال را دارد. از اینداستاننویس پیشتر مجموعهداستان «آتا یعنی پدر» در سال 1399 توسط نشر قو منتشر شده است.
«خشم زن سرخپوست» بهعنوان کتاب جدید ظریفی، مجموعهداستانی اجتماعی است و 8 داستان را شامل میشود که به اینترتیباند: «این یک صدای ضبطشده است»، «مرگ دستهجمعی مرجانها»، «صدایم کن: پریزاد»، «پیش از سبز، پیش از آبی»، «خشم زن سرخپوست»، «شیر گورخر صورتیرنگ است»، «به خاطر اُکسیتوسین» و «یک جعبه شکلات شیرین».
***در قسمتی از داستان «صدایم کن: پریزاد» میخوانیم:
پنجره را باز میکنم. روی یکی از نیمکتهای محوطه مجتمع، خانم همسایه طبقه اول نشسته. ماسک سفیدی زده و شالگردن دو رنگی میبافد. حتما وقتی بفهمد بیماری کرونایی در طبقه بالای سرش راه میرود، کامواهای رنگارنگش را بغل میزند و از پلهها بالا میآید. شاید تلفنش را بردارد و با مدیر ساختمان هم پچپچی کند. مهم نیست. خودم میدانم باید قرنطینه شوم.
به خانم همسایه نگاه میکنم تا ببینم او را توی عالم ذر دیده ام یا نه. نخ کاموا را دور انگشت اشارهاش تاب میدهد. حتما یکی از زیر میبافد و یکی از رو. به روبهرویش خیره میشود. از حفظ میبافد. لبهایش تکان میخورند. شاید آواز قدیمی خاطرهانگیزی را با خودش زمزمه میکند.
فکر میکنم زندگی چقدر شبیه بافتن شالگردن است. یکی از زیر، یکی از رو. به همین سادگی. اما بعضی وقتها پیچیده میشود. میشود زیر و روی پیچ در پیچ. یا دو تا از زیر یکی از رو. یا رجهای کج و راست با سوراخهای گشاد. زن یکهو دو میل بافتنی را توی قلب کلاف کاموا فرو میکند و بلند میشود.
شناسه خبر 76850