عصبروانشناس مطرح ایرانی با تأکید بر اینکه جامعه پسامدرنیته امروز دچار نوعی از خودبیگانگی شده، گفت: نگاه مصرفگرایانه و تسری آن حتی به مصرفی بودن بدن در جامعه زنان، معلول همین اتفاق یعنی عدم توجه به خردورزی است.
سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش :
امروزه مصرفگرایی از موضوعات مهم پژوهش در جامعهشناسی و مطالعات روانشناختی است و بررسی آن بهعنوان یک مسئله روانشناسی اجتماعی در حال گسترش در ایران حائز اهمیت است.
مصرفگرایی بهعنوان زمینهای ذهنی و فرهنگی که شرایط را برای مصرف بیرویه و جدای از نیاز واقعی انسانها فراهم میکند، میتواند در جوامعی که از رشد اقتصادی لازم و خوبی برخوردار نیستند، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نامناسبی را بهوجود آورد. به دیگر سخن علیرغم اینکه در آموزههای دینی و فرهنگی ایران اموری که مستلزم تبذیر هستند بهشدت نهی و سبک زندگی ایدهآل مطرحشده در فرهنگ سنتی و دینی جامعه، زندگیای بدون اسراف است با این حال مصرفگرایی در جامعه ایران رواج یافته و بسیاری آن را مبنای هویت و سبک زندگی خود قرار دادهاند.
در این بین آنچه حائز اهمیت است اینکه مطالعات متعددی بر روی پدیده مصرف و مصرفگرایی انجام شده، اما کمتر بحثی وجود دارد که تمرکز خود را به سنجش میزان آن با تأکید بر جنسیت قرار داده باشد حال آنکه امروز یکی از مسائل مبتلابه جامعه به مصرفگرایی بیش از حد در بین بانوان بازمیگردد.
با این تفاسیر با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا دراینباره با عصبروانشناس (نوروسایکولوژیست) و استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی ایران گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
دکتر حسن عشایری با تأکید بر اینکه این موضوع نهتنها از دیدگاه روانشناسی اجتماعی بلکه از بعد روانشناسی و بهویژه یک موضوع مرتبط با رشته نوروسایکولوژی یعنی عصب روانشناختی قابل بحث است، گفت: این مسئله به ساختار مغز و رفتار بازمیگردد و با بیماریهای مغز و اعصاب و روانپزشکی متفاوت است.
وی ادامه داد: بنابراین از این دیدگاه میتوان مطرح کرد که سیستم عصبی که ابتدا در خانواده و سپس در مدرسه و جامعه دچار تحول میشود، در معرض دیدن، شنیدن و لمس دنیای بیرون قرار میگیرد حال آنکه اثرگذاری دنیای بیرون در سیستم عصبی فیلتر نشده است.
وی ادامه داد: یعنی تا این اعصاب چشم باز میکنند با دیدن دیگران و مسائلی همچون مد روز دچار تحول میشوند، از 30 سال قبل نورونهای آینهای کشف شدهاند حال آنکه در ناحیه پیشانی انسان نیز وجود دارند که در سطحیترین شکل بهمنظور تقلید در کارها فعال میشوند درست همانند کاری که حیواناتی همچون میمون میکنند؛ اما فراتر از این کارکردها به موضوع خودشناسی و همدلی و از همه مهمتر به شناخت اجتماعی و رسیدن به زبان مشترک کمک میکند.
این عصبروانشناس ادامه داد: با توجه به عملکرد تلفیقی این سلوها به قول یکی از عصبشناسان معاصر، کشف نورونهای آینهای کمتر از کشف dna نیست، همچنان میتوان روی آنها کارهای مطالعاتی بسیاری انجام داد و به این موضوع پرداخت که آنچه در جامعه رخ داده و وجود دارد، در سیستم عصبی چگونه پردازش میشود؟
دکتر عشایری با اشاره به اینکه متناسب با این رویکرد مسلماً در گذشته در فضاهایی همچون روستاها امکانات موجود قابل توصیف و نوشتهشده بودند پس یک زن روستایی بازتاب هویت خود را در کشاورزی، خانهداری و غیره مشاهده و حس میکرد و نیاز آنچنانی به پیروی از مباحثی همچون مد نداشت اما امروزه متأسفانه آن هویت نیز برهم خورده و ما با مسئلهای همچون حاشیهنشینی در شهرها مواجهیم، ابراز کرد: در این بین انفجار اطلاعات، جهانی شدن فضای مجازی حتی در همان دهات و روستاها که امکان بررسی روش زندگی در آنها فراهم بوده را نیز تغییر داده است.
وی افزود: بر این اساس ازجمله عواملی که این تغییرات را ایجاد میکند همین اطلاعات است که در آرایشهای مختلف به وسیله تلوزیون، مد و غیره به زنان ما القا میشود.
این نوروسایکولوژیست با تأکید بر اینکه در حقیقت افراد دچار نوعی از خودبیگانگی در ذهن شدهاند، ابراز کرد: برای مثال متناسب مد روز در ذهن زنان این شکل گرفته که باید به بدنی که دارند برسند چراکه میبایست زیبا باشد، پس با توجه به مدهایی که از بیرون وارد ذهن شده و در سلولهای آینهای پردازش میشوند، مباحثی همچون بوتاکس و غیره را دنبال میکنند.
دکتر عشایری با بیان اینکه در این موضوع ما با دو مسئله مواجهیم، تشریح کرد: نخست پوست انسان است، اینکه فرد در درون این پوست چه حسی دارد و دیگری لباس است زیرا انسان مدرن در جامعه با لباسهای مختلف (لباس کار، مهمانی و غیره) حاضر شده و ارتباط برقرار میکند.
وی با بیان اینکه با توجه به شرایط حاکم بر جامعه متأسفانه این دو بعد در ذهن افراد بهویژه زنان دچار تعارض شده، خاطرنشان کرد: یعنی تنها پوست نیست که باید جدی گرفته شود و تغییر پیدا کرده و زیبا باشد بلکه به قول روانکاوان وقتی به چهره انسان نگاه میکنیم لبها که در ساختار فیزیولوژیک برای صحبت کردن و غذا خوردن تعبیه شده، نهتنها از طریق پوست با درون یعنی امعا و احشا در ارتباط است بلکه چون در بدن جزو بخشهایی است که اروتیک (شهوتانگیز) هستند، دنیای سرمایهداری با کشف این مسئله روی آن تمرکز کرده و برای اینکه به خواستههای مادی خود برسد، موضوعاتی همچون عملهای بوتاکس را در جوامع رواج میدهد.
این متخصص مغز و اعصاب با بیان اینکه این رویکرد متأسفانه در بین بانوان برای سایر اندامهای شهوتانگیز نیز رواج یافته، اظهار کرد: به قول مقدمهای که در کتاب بسیار علمی و مستند با نام «پلاستیک سرجری» آمده، انسانی که در نتیجه مدیوم (تنگنای روحی) به این روزگار افتاده که هم لباس و هم پوست خود را تغییر دهد، در حقیقیت احساسی که دارد که نوعی بیوکاپیتال است؛ یعنی بیولوژی تبدیل به سرمایه شده؛ بنابراین پشت جریان مصرفگرایی از منظر روانشناسی اجتماعی به قول آقای «ژان بودریار» که خیلی خوب اسطورهها و ساختارها را در فضاهای اجتماعی مطرح کرده و دو رویکرد سرمایهداری و پساسرمایهداری انتقاد بسیاری بر آن وارد میکنند، معتقد است این دو قسم تمرکز خود را بر بدن بهویژه بدن خانمها بهدلیل لذت و سایر مسائل قرار داده تا کسب سود کند.
عشایری با ابراز اینکه امروز بهتدریج این معضلات در بین آقایان نیز رسوخ کرده عنوان کرد: در کشور ما شاهد انجام عملهای زیبایی در چهره مردان نیز هستیم، حتی از کشورهای همسایه نیز برای انجام این اعمال بهدلیل ظرافت کاری که پزشکان ایرانی دارند، مراجعهکننده داریم، درواقع سؤال اساسی از نظر علم عصبروانشناسی این است که چرا ما در این حوزه دچار نوعی ازخود بیگانگی میشویم؟
وی ادامه داد: درواقع انسان آنگونه که هست با خود آشتی نمیکند و در پوست خود نمیگنجد و ساکن نیست، پس به آن عیب گرفته میشود، بنابراین باید تغییراتی در آن ایجاد کند تا به آن ایدهآلی که در حقیقیت از بیرون بر آن تحمیل میشود، برسد.
این متخصص مغز و اعصاب ادامه داد: در این بین مسلماً اطلاعات اجتماعی و تبلیغات نیز متأسفانه جلوی آن را نمیگیرد، مثلاً مطالبی عنوان و یا داستانهایی تعریف نمیشود که به زنان و هویتساز بودنشان بها داده شود، آنچه حائز اهمیت است اینکه بدن روح نیست بلکه روح با بدن در ارتباط است اما امروز شاهد آن هستیم که بدن به روح تبدیل شده است.
عشایری با اشاره به اینکه این رویکرد یعنی یک اتفاق عجیب که در ذهنیت افراد بهویژه زنان جامعه ما رخ داده است، اذعان کرد: بهنظر بنده علت را باید در مصرفگرایی حتی بدن جستجو کرد.
وی با بیان اینکه ما در حال حاضر با یک پدیده پیچیده سر و کار داریم که بسیار پاتولوژیک (آسیبزا) است، اظهار کرد: درواقع مدرنیته انسان امروز را مصرفگرا پرورش داده است.
وی با تأکید بر اینکه امروز حتی از مرحله مدرنیته گذر کرده و به مرحله پسامدرنیته رسیدهایم که مشکلات بزرگتری را پیش روی انسان میگذارد، اذعان کرد: درواقع مدرنیته نخست با دستیابی به فناوری آغاز شده و حال در پسامدرنیته این خود آدمی است که به پوچی میرسد و با نوعی از شتاب مواجه است.
این استاد تمام دانشگاه افزود: در دوره پسامدرنیته حتی دیگر مردم راضی به این هم نیستند که لحظهای بر روند زندگی خود تمرکز کرده و به این بیاندیشند که از کجا آمدهاند و قرار است به کجا بروند.
عشایری با بیان اینکه این روند شتاب به گونهای است که افراد به این ذهنیت رسیدهاند که اگر به بدن خود نرسند چیزی کم دارند، اذعان کرد: پس این گونه افراد خود را جریمه کرده و حتی روانرنجور (Neuroticism) میشوند، به گونهای که دچار مشکلاتی میشوند که آن را با افسردگی اشتباه میگیرند اما افسردگی یک طیف است که شامل واکنش به عدم امکانات و تغییرات در هویت بدن در فرد ایجاد میشود، در حالی که دنیای امروز مجهز به مدرنترین فناوریها است و حتی افراد کمسواد هم مجهز به فناوریهای روز و بهرهمندی از اطلاعات هستند اما آن آموزش و هویت عقلگرایانه و خردگرا در جامعه مغفول مانده است.
وی با تأکید بر اینکه مصرفگرایی ماحصل کسوف خرد و عقلستیزی در جامعه است، ابراز کرد: این عقلانی نیست که خانمی کل بدن خود را برای مورد قبول بودن ازسوی دیگری در معرض عمل جراحی پلاستیک قرار دهد.
این پزشک متخصص مغز و اعصاب با بیان اینکه بیشتر این افراد دچار اختلالات روانی میشوند اذعان کرد: متأسفانه تحقیقات نشان میدهد این قبیل خانمها پس از مدتی به لحاظ هویت جنسی نیز دچار اشکال میشوند به طوری که این مشکلات خود زمینهساز مشکل دیگری همچون همجنسگرایی میشود.
عشایری با تأکید بر اینکه اگر امروز در تهران خودروهای با ارزش میلیاردی داریم و در فروشگاهها مدرنترین البسه و اسباب منزل را مشاهده کنیم، بسیار خوب است و نمیتوان به آن اشکال وارد کرد افزود: مسئله این است که من بهعنوان یک انسان این ظرفیت ذهنی را داشته باشم که مشخص کنم نیاز به خرید این وسایل و البسه تا چه حد ضروری است.
وی با تأکید بر اینکه برای مشخص کردن این ضرورت تنها هوش کافی نیست بلکه خردورزی و عقلانیت لازم است، خاطرنشان کرد: فناوری با عقلانیت یکسان نیست و حتی خود علم هم هرچقدر که پیشرفت کرده و کند این امر الزاماً به عقلانیت در جامعه کمک نکرده و نمیکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه از دیدگاه فیلسوفهای معروف و ازجمله آنها آقای ارنست بلوخ، مشکلاتی که عصر کنونی و انسان امروز با آن مواجه است، نشأتگرفته از نوعی از خودبیگانگی عمیق در بستر انفجار و آلودگی اطلاعات است گفت: اگر کتاب «پاپنهایم» ترجمه مجید مدنی در انتشارات آگاه را مطالعه کنید به دقت چگونگی دچار شدن افراد به ازخودبیگانگی را درک خواهید کرد.
عشایری ادامه داد: بین «خود» و «من» انسانی باید تفاوت قائل شد زیرا این خود در داخل جمجمه ساخته نمیشود بلکه در داخل جمجمه پردازش میشود زیرا انسان خود را در آیینه دیگران میبیند.
وی با تأکید بر اینکه انسان یک موجود اجتماعی است اما در دنیای پسامدرنیته این «خود» دچار ازخودبیگانگی شده و به همین دلیل است که انسان امروز بر واژه «من» تأکید دارد، حال آنکه توصیه ما به این قبیل افراد این است که این «من» را به فراموشی سپارید اما خودتان را گم نکنید.
این استادتمام حوزه عصب رفتاری با ابراز اینکه متأسفانه امروزه بین مردم بهویژه قشر جوان و در بین آنها خانمها بیشتر بدان جهت که بدنشان به یک سوژه مورد استثمار و مورد دخالت بدل شده، به این امر واقف نیستند که باید به جای من، خود وجودیشان را حفظ کنند، اذعان کرد: این مسئله یک مشکل جدی اجتماعی است که بستر آن را خانواده فراهم کرده و آموزش و پروش نیز در آن دخالت داشتهاند.
عشایری با بیان اینکه متأسفانه آموزش و پرورش ما فاقد قدرت روشنگری است، اذعان کرد: البته در این بین القائات جامعه و بهویژه رسانهها را نمیتوان نادیده گرفت.
وی با بیان اینکه جامعه در این بین رسانه باید به رسالت خود در راستای آگاهیبخشی به جامعه درست عمل کرده و هدف از زندگی اجتماعی را در اذهان عمومی و بهویژه زنان درست ترسیم کنند، ابراز کرد: درواقع باید این آموزشها به گونهای باشد که فرد به این درک برسد که هدف از زندگی اجتماعی تنها داشتن و برخورداری است یا باکیفیت بودن.
وی با تأکید بر اینکه ورود به عرصه مطالعات انتقادی و پرسشگری میتواند جوانان بهویژه زنان ما را با عقلانیت آشتی داده تا بتوانند با خود وجودی خویش کنار آمده و آن را بپذیرند، اذعان کرد: زنان ما باید به این درک برسند که علیرغم تغییرات سنی، نسلی و نژادی، آنها انسان بوده پس میتوانند در قامت خود انسانی دارای روابط اجتماعی بوده و رشد کنند.
این استاد عصبشناسی رفتاری ادامه داد: آنچه مسلم است اینکه فناوری فرهنگ را بالا نمیبرد؛ بارها مشاهده کردهایم که افراد نوکیسه که ثروت مردم را چپاول کرده و در خانههای آنچنانی زندگی میکنند فرهنگشان همزمان با فناوریهایی که از آن برخوردار هستند پیشرفت نکرده؛ مثلاً همین افراد شبهنگام ساعت دو و سه بامداد با همان ماشین چند میلیاردی در خیابانهای شهر ویراژ داده و بوق هم میزنند.
عشایری با اشاره به اینکه این افراد هیچکس را هم قبول نداشته و دچار نوعی لجامگسیختگی شدهاند، اذعان کرد: علاوه بر برخورداری از بهترین فناوریها دیگر روابط اجتماعی انسانی پاسخگویشان نیست پس نسبت به نگهداری سگ و گربه و سایر حیوانات اقدام میکنند.
وی با اشاره به اینکه متأسفانه در جامعه امروز این مصرفگرایی در حال گسترش روزافزون است و خطرات جدی را به بار خواهد آورد، تشریح کرد: امیداوم متولیان امر برای این موضوع چارهاندیشی کنند، البته شخصاً معتقدم درخت بید آلبالو نمیدهد، به دیگر سخن انجام این کار به این سادگیها هم نیست بلکه باید کل جامعه و بخشهای مرتبط در حد توانشان در این زمینه دست بهکار شده و خردورزی و عقلانیت را در جامعه گسترش دهند.
شناسه خبر 81294