دلیل حرام شدن بعضی از نعمتها بر قوم بنیاسرائیل، ظلمی بود که آنها نسبت به مردم انجام میدادند؛ آزار مردم، جلوگیری از دعوت پیامبران، خوردن اموال مردم به ناحق و رباخواری از نمونههای ظلم بنیاسرائیل است که موجب محرومیت آنها از برخی نعمتهای خدا شد.
در منطق اسلامی، هیچ کسی نمیتواند به بهانه اینکه مسائل خودش مربوط به خودش است، حقوق شخصیاش را زیر پا بگذارد. آسیب رساندن به بدن، سرپیچی از دستور خدا، کفران نعمت و دنبال کردن هوا و هوس نمونههایی از ظلمهایی است که هر کدام از ما میتوانیم به خودمان روا داریم.
اگر بررسی دقیقتری بر آیات قرآن کریم و آموزههای اسلامی انجام دهیم، این نکته را متوجه میشویم که حتی اگر به مردم دیگر ظلم کنیم، اگر حق دوستیها را ادا نکنیم، راه مردم را ببندیم، سد معبر کنیم، به بهانه کار شخصی امور اربابرجوع را به تعویق بیندازیم، دروغ بگوییم، تهمت بزنیم و غیبت کنیم، درواقع نه به دیگری، که در اصل به خودمان ظلم کردهایم. آن هم ظلمی که عواقبش دامان خودمان را میگیرد و در این دنیا و آخرت باید به آتشی که با اراده خودمان بر پا کردهایم، بسوزیم.
در ادامه طی گفتگویی که با دکتر حمیدرضا فلاح، استاد دانشگاه و کارشناس دینی با رویکردی کاربردی به موضوع ظلم پرداخته ایم تا ابعاد ظلم و مفهوم آن از منظر قرآن کریم مشخص شود. آن طور که این کارشناس دینی توضیح میدهد، ظلم به معنی ستم و آزار است. در اصل به معنی ناقص کردن، کم کردن یا نادیده گرفتن حق و یا گذاشتن چیزی در غیر جای خودش است.
اشاره به انواع ظلم در قرآن
معمولاً ظلم را تجاوز به حقوق دیگران و ضایع کردن حق دیگری معنی میکنیم. آیا چنین معنایی با آموزههای قرآن تطبیق دارد؟
باید توجه داشت که معنی واقعی کلمه ظلم با آن مفهومی که معمولاً به ذهن ما میرسد، مقداری تفاوت دارد. در بیشتر موارد منظور ما از به کار بردن این کلمه «انجام دادن عمل حرام» است ولی لغتشناسان کلمه ظلم را این طور معنی کردهاند که ظلم یعنی عملی را در غیر مورد انجام دادن. ظلم یعنی قرار دادن چیزی در غیر جایی که مخصوص به او است، حالا چه به کمی و نقصان باشد و چه به زیادی.
اما در اصطلاح ظلم به معنی تجاوز از حدود شرعی یا عرفی است. یعنی همین معنی و مفهومی که در اکثر موارد به ذهن ما خطور میکند. اما ظلم در قرآن کاربردهای گوناگونی دارد و لازم است تعبیرهای آن دستهبندی شود؛ مانند ظلم انسان به خودش، ظلم به خدا و یا ظلم به دیگران که هر کدام عواقب و نتایج خاص خود را دارد.
وقتی بنده، به خدا و خالق خود ظلم میکند
ظلم انسان به خدا یعنی چه؟ درواقع میخواهیم بدانیم چگونه میشود آدمی که بنده و مخلوق خداست، بتواند به خالق و پروردگار خودش ظلم کند؟
ظلم انسان به خدا بزرگترین ظلمها محسوب میشود. چون همان طور که در پرسش هم اشاره کردید انسان را خدا آفریده و او را پرورانده و سلامت نگه میدارد و هدایت میکند. در این حالت کمال بیادبی و نادانی است که مخلوق در برابر خالقی که این اندازه مهربان است، سرکشی کند و خلاف قاعدهای که او میپسندد رفتار کند که نتیجه شومش هم دامنگیر خودش میشود.
بزرگترین و بدترین ظلم
نمونهای از ظلم به خدا کفر و شرک است. حتی خداوند متعال در قرآن کریمش، شرک را بدترین و بزرگترین نوع ظلم عنوان میکند. چنانکه در سوره لقمان آیه 13 میخوانیم: «إِنَّ الشِّرْک لَظُلْمٌ عَظِیمٌ؛ به درستی که شرک، ستم بزرگی است.»
آیا دروغ بستن به خدا هم ظلم به ذات اقدس الهی محسوب میشود؟
بله. این عمل آن قدر شنیع و ناپسند است که در آیه هفتم از سوره مبارکه صف میفرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکذِبَ؛ چه کسى ظالمتر است از آن کسی است که بر خدا دروغ میبندد؟» به این ترتیب افرادی که خدا را نمیشناسند و نسبتهایی به او میدهند که دور از شأن و منزلت الهی است و یا آیات و سخنان خدا را تحریف میکنند و نسبت دروغین به خدای تعالی میدهند، یکی از بارزترین نمونههای ظالمان و ستمکاران هستند که خداوند به شدت آنها را تهدید به عذاب و دوری از رستگاری میکند. چنانکه در سوره انعام در این باره میفرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کذِبًا أَوْ کذَّبَ بِآیاتِهِ إِنَّهُ لاَ یفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛ چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته [ و همتایى براى او قائل شده] و یا آیات او را تکذیب کرده است؟ مسلماً ظالمان، رستگار نخواهند شد.»
تکذیب آیات و شکستن حدود الهی
کسانی که در برابر حق تسلیم نمیشوند و حق را قبول نمیکنند و یا پیامبران خدا را که با نشانههای الهی آنها را هدایت میکنند، انکار کرده و دروغ میدانند نیز گروه دیگری از ظالمان هستند. آن طور که خداوند متعال در آیه 157 سوره انعام فرموده است: «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کذَّبَ بِآیاتِ اللّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا؛ پس چه کسى ستمکارتر است از کسى که آیات خدا را تکذیب کرده و از آن روى گردانده است؟»
در این میان آنچه که در میان مردم به عنوان ظلم شناخته میشود، ظلم به دیگران است. چه نمونههایی در این زمینه در قرآن کریم مطرح شده است؟
طبق آموزههای قرآن، ظلم کردن به دیگری فقط به معنی آسیب زدن مالی و جانی نیست. از منظر آموزههای دینی هر شخصی در جامعه حریم و محدوده شخصی دارد که پا گذاشتن روی خطوط قرمز آن به منزله نادیده گرفتن حقوق فرد است و تجاوز به آن نمونه بارزی از ظلم به حساب میآید. آن هم ظلمی که خداوند آن را به منزله حق الناس میداند و به راحتی از آن نمیگذرد.
توهین به افراد، غیبت کردن، تهمت زدن، مسخره کردن، عیبجویی و دادن لقبهای زشت از مصداقهای ظلم است که در قرآن کریم به آنها اشاره شده است.
سرانجام ظلمهای بنیاسرائیل
آیا در قرآن کریم به طور مستقیم به ظلم فرد یا افرادی اشاره شده و نتیجه آن بازگو شود تا درسی برای مردم باشد؟
بله، به عنوان مثال در قرآن از بنیاسرائیل و ظلمهای آنها یاد شده است. دلیل حرام شدن بعضی از نعمتها بر قوم بنیاسرائیل، ظلمی بود که آنها نسبت به مردم انجام میدادند. ستمهایی مثل آزار مردم ضعیف جامعه، جلوگیری از دعوت پیامبران خدا در مسیر هدایت مردم، خوردن اموال مردم به ناحق و رباخواری از نمونههای ظلم بنیاسرائیل است که موجب محرومیت آنها از برخی نعمتهای خدا شده است.
همان طور که در سوره مبارکه نساء آیات 160 و 161 در این باره میفرماید: «فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیهِمْ طَیبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللّهِ کثِیرًا؛ وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَکلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ» به این معنا که «به خاطر ظلمى که از یهود صادر شد و (نیز) به خاطر جلوگیرى بسیار آنها از راه خدا، بخشى از چیزهاى پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم. (همچنین) به خاطر ربا گرفتن، در حالى که از آن نهى شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل.»
همچنین خداوند متعال سرزنش ظالمان را جایز میداند و خود نیز آنها را ملامت میکند. آنجا که در سوره شوری میفرماید: «إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یظْلِمُونَ النَّاسَ وَیبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ أُوْلَئِک لَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ ایراد و مجازات بر کسانى است که به مردم ستم مىکنند و در زمین به ناحق ظلم روا مىدارند. براى آنان عذاب دردناکى است.»
منبع: خبرگزاری تسنیم
شناسه خبر 81459