حجتالاسلام آیتی:
وقتی نگاه علمی به «مهدویت» نباشد، نگاه ابتذالی فرصت جولان مییابد
حجتالاسلام آیتی گفت: وقتی نگاه علمی به «مهدویت» نباشد، نگاه ابتذالی فرصت جولان مییابد.
اعتقاد به موعود و منجی که سرانجام روزی با آمدنش دنیا را پُر از عدل میکند، مورد اتفاق تمامی ادیان است و هر دین و مکتبی متناسب با فرهنگ دینی و ملی خود از آخرین موعود سخن گفته است؛ اسلام بهعنوان آخرین و کاملترین دین از ادیان آسمانی، به مسئله منجی و مهدویت بیش از سایر ادیان اهمیت داده و در تبیین مسائل مربوط به آن اهتمام خاصی ورزیده است.
براساس جایگاه مهم مهدی (عج) موعود در اسلام است که همه مسلمانان از هر گروه و فرقهای بر این مسئله اتفاق دارند که در آخرالزمان حضرت مهدی (عج) خروج میکند و بر این مسئله نیز اتفاق نظر دارند که آن حضرت از نسل حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) بوده و نامش نام پیامبر (ص) است.
علاوه بر آیات فراوانی که بر مسئله مهدویت در اسلام و ظهور حضرت مهدی (ع) دلالت میکند، روایات شیعه و سنی در این زمینه بسیار زیاد و به حد تواتر رسیده است؛ بهگونهای که کسی نمیتواند درباره درستی آنها تردید به خود راه دهد.
مقوله مهم مهدویت، بهدلیل اثرات بسیار حیاتبخشی که دارد، در معرض خطرات و آسیبهایی است و اصولاً هر امر مهمی به نسبت اهمیتش، در معرض خطرها و آسیبهایی است. مهدویت هم با اثرات بسیار بهجتزای خود که کمترین آنها، امید به آینده و سر فرو نیاوردن در مقابل حوادث، ستمها و سختیها است، از این قاعده مستثنا نیست.
از آن جمله میتوان به برداشتهایی انحرافی از مقوله انتظار فرج، افراط و تفریط در ارائه چهره مهر و قهر از امام عصر (عج)، طرح مباحث غیر ضروری، شتابزدگی و تعجیل، توقیت و تعیین وقت ظهور، تطبیق نادرست نشانههای ظهور، افراط و تفریط در تبیین مفهوم غیبت، ملاقاتگرایی، آرزوگرایان بیعمل، عاشقنمایان دنیاخواه، مدعیان دروغین مهدویت و نیابت خاصه و عامه، عدم پیروی از ولایت نواب عام، فعالیتهای غرب و مستشرقان و غیره اشاره کرد.
حال به سراغ حجتالاسلاموالمسلمین نصرتالله آیتی، کارشناس و پژوهشگر مهدویت رفتهایم و درباره «مدعیان دروغین» گفتوگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
* وضعیت مدعیان دروغین چقدر جدی است و ضرورت دارد به آن پرداخته شود؟
اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دقیق بدهیم، باید از کسانی که فعالیت فرق انحرافی را رصد میکنند، بخواهیم به این سؤال پاسخ دهند؛ اما متأسفانه تعامل خوبی بین کسانی که در این زمینه کار رصد میکنند با کارشناسان فِرَق، وجود ندارد و گاهی نسبت به ارائه اطلاعاتی که درخصوص فرق انحرافی دارند، زیاد احتیاط میکنند. درنتیجه امثال حقیر که در حوزه فرق فعالیتهای پژوهشی میکنیم، به حسب حدس و گمانی که خودمان از فرق داریم، کار پژوهشی میکنیم و اینطور نیست که اطلاعات دقیقی از وضعیت میدانی پیروان فرقههای انحرافی داشته باشیم و براساس رصد دقیق میدانی وضعیت فرق را بدانیم.
حتی گاهی خود ما پا پیش گذاشتیم و درخواست کردیم که شما تعداد پیروان فلان فرقه را به ما بگویید تا ما بهعنوان پژوهشگر بدانیم چقدر باید نسبت به آن فرقه حساسیت داشته باشیم، اما از آن طرف خیلی پاسخ مثبتی به درخواست ما داده نشده است. البته نمیگویم رابطه قطع بوده است، اما اینکه از مجموع کسانی که در حوزه فرق کار میکنند حمایت اطلاعاتی و آماری شود، تاکنون به شکل جدی نبوده است.
با این حال اگر بخواهم به پرسش شما جواب بدهم، اولاً باید عرض کنم که بین فرقههای موجودی که ما داریم و در حوزه مهدویت تلاش میکنند، نمیشود قضاوت همیشگی داشت و گاهی به اقتضای شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در جامعه وجود دارد، اتفاقاتی میافتد که یک فرقهای رو به افول میرود یا به برنامههایش شتاب میدهد؛ بنابراین نمیشود قضاوت همیشگی داشت.
درمجموع در بین فرقههای موجود، بهائیت خیلی فعال است و از جهات گوناگونی تلاش در یارگیری دارد و بر حسب آنچه ما از برخی مسئولین شنیدیم، در سال 1401، 40 درصد صحنهگردانی اغتشاشات با بهائیت بوده و از این حیث خیلی پُرکار هستند؛ اما سایر فرقههای انحرافی مهدوی چندان فعال نیستند و اکنون دوران رکود خود را طی میکنند. البته نه اینکه ساکت و منفعل شده باشند. این رکود هم بهخاطر برخوردها و هم روشنگریهایی بوده که از سوی کارشناسان صورت گرفته است؛ مثلاً اکنون جریان یمانی مثل سابق نیست، چون سابق خیلی فعالیت داشت، اما اکنون افول کرده است. جریان یعقوبی هم همینطور، مدتها میشود که رو به افول رفته است. جریان منصور هاشمی خراسانی هم همینطور، در ایران خیلی نتوانسته طرفدارانی پیدا کند.
بنابراین فرقههای انحرافی مهدویت خیلی رونق ندارند، اما درعینحال فعالیت دارند و زیر پوست شهر فعالیت میکنند. چون فرقههای انحرافی خاصیت ویروسگونه دارند و ویروسوار تکثیر میشوند، باید نسبت به آنها حساس باشیم؛ یعنی اینکه اکنون خیلی فعالیت ندارند، نباید بهانه شود که بیتفاوت از کنار آنها عبور کنیم. چون حتی اگر یک نفر را از دامن جامعه شیعه جدا کنند، همان یک نفر هم خسارت زیادی است.
* از نظر شما زمینهها و عوامل گرایش افراد به سمت مدعیان دروغین مهدویت چیست؟
فرقههای انحرافی از راهها و شیوههای متنوعی برای جذب استفاده میکنند و به تناسب ظرفیت و ذهنیت و سلیقه مخاطبین مختلف، تورهای مختلفی پهن میکنند. یکی از شایعترین زمینههایی که موجب گرایش برخی مؤمنان سادهدل به فرقههای انحرافی میشود، جهل و نادانی است. نقل شده معاویه از عمروعاص پرسید برندهتر از شمشیر علی چیست، عمرو عاص پاسخ داد «نادانی». این اعتقاد صاف و زلال مؤمنان به وجود امام عصر (عج) وقتی همدوش با نادانی و جهالت باشد، زمینه را برای فرقههای انحرافی فراهم میکند. از یکطرف عشق وافر، شیدایی و از آنطرف نادانی. طبعاً وقتی نگاه اجتهادی و علمی به مسئله مهدویت نباشد، نگاههای ابتذالی فرصت جولان پیدا خواهند کرد.
* گاهی مسائل اقتصادی بستری برای گرایش به فرقههای انحرافی میشود
گاهی مسائل اقتصادی بستری برای گرایش به فرقههای انحرافی میشود؛ فرقههای انحرافی معمولاً متصل به منابع مالی غیر شفاف هستند.
هر فرقه انحرافی که یک انشعاب و تفرقهای داخل دنیای اسلام و جامعه شیعی ایجاد کند، مورد مناسبی است که به شکلهای مختلف و به طرق غیر مستقیم حمایت مالی شود؛ بنابراین دشمنان اینها را حمایت مالی میکنند و از این حربه برای جذب خانوادههایی که مشکلات مالی داشته باشند، بهره میبرند؛ بهطور مثال یکبار بنده به یکی از استانهای جنوبی کشور سفر کرده بودم. دوستان میگفتند در مناطق خیلی محروم شهرستان از طرف فلان فرقه، ماهیانه بسته معیشتی میآورند و میگویند این بسته از طرف امام زمان (عج) است. طبیعتاً خانوادهای که محتاج نان شب خودش است، باورش را در اختیار گروهی قرار میدهد که از او حمایت مالی میکنند.
انگیزههای سیاسی هم گاهی زمینه را برای توسعه و تکثیر فرقههای انحرافی فراهم میکند. این واقعیتی است که نمیشود انکار کرد که ما در کشورمان شهروندانی داریم که بهلحاظ سیاسی با حکومت اسلامی زاویه دارند؛ فرقههای انحرافی از همین فرصت استفاده میکنند، یعنی از زاویهای که بخشی از جامعه ما با مسئولان دارند، استفاده میکنند و خودشان را مخالف نظام جلوه میدهند و این را محملی میکنند که طیفی از آدمها را به سمت خودشان بیاورند.
گاهی هم مخالفت با نهاد روحانیت زمینه را فراهم میکند؛ باز این واقعیتی است که قابل کتمان نیست. یکی از حربههایی که فرقههای انحرافی برای جذب حداکثری استفاده میکنند، همین دشمنی با نهاد روحانیت است. ترجیعبند تمام فرقههای انحرافی، دشمنی با روحانیت و فحاشی به فقها بوده؛ این هم زمینهای برای جذب طیفی از آدمها است.
* فرقههای انحرافی عمدتاً از جهالت مردم برای رسیدن به مطامع خودشان نردبان میسازند
اباحیگری هم یکی از شیوهها است؛ جوان امروزی یکسری علایق دینی دارد، از آن طرف جوان است و به حسب سنش دوست دارد حدود و مرزهای شرعی را تا جای ممکن زیر پا بگذارد؛ بنابراین اباحیگری یکی از شیوههایی است که در تمام فرقهها میتوانید از آن رد پایی ببینید. درست است در آغاز کارشان حرف از خدا و دین و معنویت میزنند، اما آخرش به اباحیگری میرسند. ما نمونههایی از این واقعیت را در بهائیت یا در جریان یمانی میبینیم، چون بهشدت غرق در مسائل ضد اخلاقی میشوند و این را محملی برای جذب پیروان بیشتر قرار میدهند؛ این بخشی از راهکارهایی بود که فرقهها برای جذب مخاطبین بیشتر از آن استفاده میکنند.
* بهعنوان سؤال پایانی، برای مقابله با این آسیب چه راهکارهایی وجود دارد؟
اساسیترین کاری که میشود در این حوزه انجام داد، تبیین و روشنگری است. ما کاری مهمتر از تبیین و روشنگری نداریم؛ فرقههای انحرافی عمدتاً از جهالت مردم برای رسیدن به مطامع خودشان نردبان میسازند. این جهاد تبیینی که مقام معظم رهبری فرمودند، منحصر به مسائل سیاسی نیست و یک بخش قابل توجهی از آن در حوزه دین ناظر به فرق است و در این حوزه هم ما باید روشنگری کنیم.
عرض کردم که طلوع نگاه ابتذالی به دین در افول نگاه اجتهادی است. ما چون نگاه اجتهادی به مسائل دینی را گسترش ندادیم و خوب شفافسازی نکردیم، شبپره بازیگر میدان شده است. درست است مؤمنین شور و عشق ویژهای به حضرت ولی عصر (عج) دارند، اما مردم مثل تشنگانی هستند که اگر آب سالم و مناسب در اختیار آنها قرار نگیرد، از هر آب آلودهای استفاده میکنند؛ اینکه احساسات مهدوی مردم را تهییج میکنیم، کار خوبی است، اما در کنارش باید روشنگری هم باشد. در سایه جهالت مردم است که فرقههای انحرافی بر دوش مردم سوار میشوند و احساسات مردم را به بازی میگیرند.
اگر جوان ما حقیقت فرقههای انحرافی را بداند که اینها پس پرده دارند چه کار میکنند و چگونه از احساسات ما به نفع خواستههای نفسانی خودشان استفاده میکنند، شک نداشته باشید دکان اینها تعطیل خواهد شد. ما باید برای مردم توضیح بدهیم این کسانی که در علن ما را به خدا و معنویت و اخلاق دعوت میکنند، پشت پرده خودشان چه رابطههای ضد اخلاقی دارند. کتابی است بهنام «سایه شوم بهائیت» که خانم مهناز رئوفی نوشته است. ایشان بهاییزاده و خودش بهایی بوده، اما بعداً توبه کرده است. ایشان خاطرات دوران بهایی بودن خود را در این کتاب بیان کرده و در همین کتاب تصریح میکند که بهائیت غرق در فساد اخلاقی است. اگر جوان ما بداند این کسی که حرف از دین میزند در پشت پرده چه کار میکند و چطور افراد را به فساد میکشاند، به سمت این فرقهها نخواهد رفت.
اگر جوان ما بداند روایاتی که جریانهای انحرافی به آنها استناد میکنند در منظومه اعتقادات شیعه چه جایگاهی دارد، جذاب این فرقهها نخواهد شد. اساساً یک شیوهای که فرقههای انحرافی از آن بهره میبرند، غرق مصنوعی است؛ یعنی برای شما از مسائل دینی احادیث متعدد میخوانند و درنهایت ادعا میکنند مجموع روایات ما دلالت بر فلان مسئله دارند، درحالی که اصلاً به شما فرصت نمیدهند این روایات را بررسی و تبیین کنید، چون اصلاً شما مهارت این کار را ندارید. اگر جوان بداند این روایات در منظومه اعتقاد شیعی جایگاهش کجا است، منبع و سندش کجا است، قابل اعتماد هست یا نیست، اگر قابل اعتماد است در نسبت با مجموعه معارف دین چطور باید فهمش کرد، فریب این حربه را نخواهد خورد.
گاهی خود ما مبلغان دینی هم بستر یک انحراف را ایجاد میکنیم. مثلاً اکنون خیلی از فرقههای انحرافی بر مسئله خواب تأکید میکنند؛ اگر شما تاریخ بابیت را بخوانید، یکی از مهمترین حرفهایی که روی آن مانور میدهند، خواب است. در جریان یمانی هم این مسئله را میبینیم، گاهی مبلغان دینی ما احتیاطی که باید در مواجهه با مسئله خواب میکردند را نکردند و بالای منبر خیلی از خواب صحبت کردند و توضیح ندادند خواب حجت هست یا حجت نیست. به همین جهت این مسئله زمینه را برای فرقههای انحرافی فراهم کرده است. درمجموع اینها زمینههایی بوده که اگر روشنگری بیشتری در آن صورت میگرفت، گرایش افراد به سمت فرقههای انحرافی کمتر بود.
* به گزارش خبرگزاری مهر
شناسه خبر 83606