شناسه خبر:84056
1403/4/7 08:32:12

سپهرغرب، گروه سیاسی- سمیرا گمار: یک کارشناس سیاسی گفت: شهیدبهشتی قبل از اینکه اعمال «مدیریت سیاسی» کند، «مدیریت فرهنگی» داشت، چراکه همچنان نظام ستم‌شاهی پابرجا بود و نظام جمهوری اسلامی اسلامی تشکیل نشده بود؛ بنابراین عمدتاً مدیریت او آموزشی و فرهنگی بود، به این معنا که به‌خوبی توانست نخبگانی را دور خود جمع کند و اثرگذار باشد.

شهید مظلوم آیت‌الله دکتر سیدمحسن بهشتی سال 1307 در یکی از خانواده‌های اصیل روحانی در اصفهان به دنیا آمد. دوران کودکی‌اش همراه با تحولات سیاسی اجتماعی و آغاز سلطنت رضاخان بود، دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌اش با موجی از گرایشات فکری گوناگون که در آن روزها جامعه ایران را در بر گرفته بود، هم‌زمان شد.

هنگامی که شهیدبهشتی دوره مقدمات را در حوزه علمیه اصفهان می‌گذراند، چه در درون حوزه و چه در میان مردم، به تجربه تحولات سیاسی اجتماعی می‌پرداخت و با مطالعه مکتب‌های گوناگون وارداتی که آن‌روزها بازارشان داغ بود، داده‌های فکری آن‌ها را با توجه به آگاهی‌های عمیقی که از همان دوره نسبت به علوم اسلامی داشت، محک می‌زد.

از سال‌ 1325 به بعد (که سال‌های اقامت وی در قم بود) از افراد معدودی بود که از یک‌سو در حوزه علمیه قم با علامه طباطبایی فیلسوف بزرگ و مفسر بزرگ قرآن که اقدام به تأسیس مجمعی از شاگردان مبرز خود جهت تحقیق در مکتب‌های فکری و تدوین افکار فلسفی و اعتقادی خود کرده بود، به کار مبارزه علمی و فکری علیه موج افکار مادی و الحادی مشغول شد و از سوی دیگر عملاً در میدان مبارزات سیاسی علیه دربار پهلوی حضور داشت.

جنبه‌های مختلف زندگی شخصی و سیاسی آیت‌الله شهیدبهشتی آن‌قدر عمیق و خاص است که می‌تواند یک الگوی ملموس برای تمامی مسئولان باشد و بیراه نیست اگر او را از برجسته‌ترین مدیران نظام اسلامی در تاریخ معاصر به‌شمار آورد؛ یکی از معماران بزرگ تجدید بنای تفکر انقلابی و تشکیلاتی انقلاب اسلامی که بر سازمان دادن و هماهنگ کردن تشکل‌ها، اهتمامی ویژه داشت.

آنچه که تاریخ گواهی می‌دهد و دوست و دشمن بر آن صحه گذاشته‌اند، این است که شهیدبهشتی با مدیریت منسجم و قاطعانه خود اجازه نداد مخالفان انقلاب را به انحراف، انزوا، توقف و رکود بکشانند، بلکه با بینش نیرومند خود توطئه‌ها و موضع‌‌گیری‌های نفاق‌آمیز گروهک‌ها را تشخیص داده و برای خنثی‌سازی آن‌ها با تمام وجود وارد صحنه می‌شد.

شاید همین مسائل و ایستادگی او پای حق و نادیده گرفتن مصلحت‌ها سبب شد مغضوب بسیاری از دوستان و دشمنان انقلاب شود و از قضا در زمان حیات خود نیز مورد هجمه باشد که درنهایت در شامگاه هفتم تیرماه 1360 با انفجار یک بمب قوی توسط منافقین در سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی با 72 تن از بهترین فرزندان ایران اسلامی، به شهادت برسد.

با ذکر این مقدمه و آنچه گفته شد، اکنون که 43 سال از شهادت شهید آیت‌الله دکتر سیدمحسین بهشتی می‌گذرد، بر آن شدیم تا با بررسی مشی مدیریتی و سیاسی وی، گوشه‌ای از کتاب زندگانی‌اش را ورق بزنیم؛ در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار گروه خبری سپهر با دکتر جعفر قنادباشی، از کارشناسان و تحلیل‌گران برجسته مسائل سیاسی کشور را در این خصوص می‌خوانید:

فعالیت در دل خفقان شاهنشاهی

کارشناس و تحلیل‌گر برجسته مسائل سیاسی کشور در ابتدای سخنان خود با اشاره به ویژگی‌های مدیریتی شهید دکتر آیت‌الله بهشتی، عنوان کرد: مدیریت این شهید عزیز را باید در زمانی که آن را اجرایی کرد، مورد بررسی قرار دهیم؛ چراکه دوران قبل از انقلاب، دوران خفقان بوده و هر کار سیاسی و فرهنگی که می‌توانست نتیجه مثبتی داشته باشد، از طریق ساواک رصد شده و به فروپاشی می‌انجامید.

جعفر قنادباشی در ادامه خاطرنشان کرد: براساس شرایط موجود آن دوران، تشکیل هر جمعی که موافقان اسلام و انقلاب و شاگردان امام راحل در آن حضور داشتند، مورد مخالفت جدی رژیم شاهنشاهی بود و حتی مجازات‌هایی را نیز در پی داشت.

او در هامبورگ در اقلیت بود

این کارشناس مسائل خاورمیانه سپس افزود: شهیدبهشتی رضوان‌الله علیه مدتی هم در خارج از کشور بود و در هامبورگ آلمان حضور داشت، اما در آنجا نیز با توجه به تعداد کم هم‌وطنان، به‌عنوان یک اقلیت مسلمان محسوب می‌شد و شرایط مساعدی برای نقش‌آفرینی نداشت.

«مدیریت فرهنگی» مقدم بر «مدیریت سیاسی» بود

قنادباشی با تأکید بر مدیریت فعال شهیدبهشتی در دوران قبل از شکل‌گیری انقلاب، به ویژگی‌ها و نحوه مدیریتی وی اشاره کرد و توضیح داد: او قبل از اینکه اعمال «مدیریت سیاسی» کند، «مدیریت فرهنگی» داشت، چراکه همچنان نظام ستم‌شاهی پابرجا بود و نظام جمهوری اسلامی اسلامی تشکیل نشده بود؛ بنابراین عمدتاً مدیریت‌اش آموزشی و فرهنگی بود، به این معنا که به‌خوبی توانست نخبگانی را دور خود جمع کند، اثرگذار شود و در‌عین‌حال تألیفاتی نیز مطابق با مبانی انقلاب و اسلام، داشته باشد.

نتیجه جمع نخبگانی، تألیف کتاب برای مدارس در زمان پهلوی بود

وی ادامه داد: تشکیلاتی که شهیدبهشتی با حضور عناصر متخصص و متعهد گِرد هم جمع کرده بود، منجر به تألیفات اثرگذاری شد که به کتب درسی (دینی) زمان پهلوی نیز راه پیدا کرد.

رویکرد فرهنگی و آموزشی در حزب شهیدبهشتی جایگاه ویژه داشت

این کارشناس مسائل سیاسی متذکر شد: جمعی که این رویکرد را داشت و به فرهنگ و آموزش معتقد بود، رویکرد مبارزاتی هم داشت؛ یعنی هم مبارزه ضد اسعماری داشتند و هم مبارزه ضد شاهنشاهی. این مدیریت هم بسیار حائز اهمیت است، زیرا با شبکه‌سازی و پنهان‌کاری با توجه به شرایط ویژه‌ای که بود، حساسیت‌های رژیم را کم کرد و از قضا بسیار موفق بود و تأثیراتی که مد نظر بود را داشت.

مدیریت بحران ابتدای انقلاب با شهیدبهشتی بود

قنادباشی بیان کرد: مدیریت دیگری که درخصوص شهیدبهشتی باید به آن اشاره کرد، «مدیریت بحران» است؛ زمانی که انقلاب شد، ابتدا درگیری با رژیم ستم‌شاهی و سپس مقابله با افراد، عناصر و گروهک‌های مختلف کمونیستی و لیبرالیستی که صحنه را برای مقابله با اسلام و انقلاب نوپا باز دیده و به دنبال دستیابی به قدرت بودند، صورت گرفت.

مقابله با شاه و گروهک‌های جدایی‌طلب

وی اضافه کرد: مقابله با این افراد، عناصر و گروهک‌ها و مهار آن‌ها، هنر مدیریتی شهیدبهشتی بود؛ ضمن اینکه وی زمینه‌سازی برای برگزاری چندین انتخابات از همه‌پرسی معروف جمهوری اسلامی گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری را برعهده داشت که با یک تشکیلات منسجم در نظام جمهوری اسلامی، انجام شد.

هسته اولیه حزب جمهوری قبل از انقلاب شکل گرفت

این کارشناس مطرح کشوری به حزب مذهبی سیاسی جمهوری اسلامی که مؤسس آن شهیدبهشتی بود نیز اشاره کرد و گفت: این حزب یک تشکل بود و بعد از انقلاب به‌وسیله هسته‌هایی شکل گرفت که قبل از انقلاب تشکیل شده بودند و در آن شرایط همه افراد مذهبی و سیاسی را دور هم جمع کرد.

حضور فردی و سنتی در انتخابات به حضور حزبی ارتقا یافت

قنادباشی در ادامه یادآور شد: در آن زمان وقتی رجال مذهبی و سیاسی می‌خواستند در انتخابات نقش‌آفرینی کنند، حضورشان یا فردی بود و یا در قالب دسته‌های سنتی مسجدی. کاری که شهیدبهشتی کرد، توسعه تشکیلات و راه‌اندازی حزب جمهوری در سطح کشور متناسب با نظام سیاسی جدید بود؛ مدیریت و اداره این تشکیلات کار بسیار دشواری بود که فقط از عهده شهیدبهشتی برمی‌آمد.

گردهمایی نخبگان با اشتراکات سیاسی و مذهبی

وی سپس تصریح کرد: شهیدبهشتی افرادی از طیف‌های مختلف مذهبی و سیاسی با اشتراک نخبگانی را گِرد هم جمع کرده بود که با وجود برخی تفاوت‌ها، همه مبارزه با شاه و استمرار مسیر امام خمینی (ره) را قبول داشتند و موافق تشکیل نظام جمهوری اسلامی بودند.

مدیریت مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی

این تحلیلگر مسائل سیاسی بین‌الملل در ادامه به مدیریت مجلس خبرگان توسط شهیدبهشتی نیز گریزی زد و افزود: مجلس خبرگان اولیه، مجلس خبرگان قانون اساسی بود؛ شهیدبهشتی نایب‌رئیس این مجلس بود، اما عملاً به‌دلیل توان بالای مدیریتی، تسلط بر موضوع قانون‌گذاری و برتری رتبه مذهبی و شخصیتی‌اش در بین سایر نخبگان که از بزرگان و آیات عظام بودند، به‌عنوان مدیر اجرایی در رأس این مجلس قرار گرفت و قانون اساسی نوشته شد.

قنادباشی در خاتمه سخنان خود این را هم اضافه کرد که اگر مدیریت شهیدبهشتی بر این مجلس و تدوین قانون صورت نمی‌گرفت، قانون اساسی به این شکل مدون نمی‌شد؛ چراکه قانون اساسی قبلی وارداتی و یادگار دوران مشروطه بود که با الحاقات و متمم‌هایی، رسمیت یافته بود، اما هوش و نبوغ سیاسی و مذهبی شهیدبهشتی و مقبولیتی که بین همه بزرگان داشت، سبب تدوین قانون اساسی فعلی شد که کاری بسیار بزرگ و البته دشوار بود.

شناسه خبر 84056