سپهرغرب، گروه - عباس سریشی:
موضوعی که باعث شده در شرایط فعلی بسیاری از خانوادهها به بهانههای آیندهنگری برای فرزندان، کیفیت پایین آموزش و فقدان امکانات و زیرساختها در مدارس دولتی و یا اینکه در مدارس دولتی مشاورههای تحصیلی به شکل صوری است و یا در سطح بسیار ضعیفی به دانشآموزان ارائه میشود، عطای مدارس دولتی را به لقایشان ببخشند و بهدنبال ثبت نام فزندان خود در مدارس غیرانتفاعی باشند.
پدران و مادرانی که بر این باورند، شاید فکر میکنند امروزه داستان تحصیل هم مصداق همان مثل مشهور شده که میگوید «هر چقدر پول بدهی همان قدر آش میخوری». از این رو چون در تبلیغات این مدارس بهوفور عنوان میشود که؛
-از فضا و امکانات آموزشی مطلوب و بهروزتری برخوردارند
-از اساتید مجرب و خبره همزمان با روشهای نوین تدریس بهره میبرند
- طیف گستردهای از برنامههای علمی و آموزشی را برای دانشآموزان بهویژه متقضیان ورود به دانشگاه به اجرا درمیآورند
-بنا بر شرایط روز جامعه تمرکز بیشتری بر یادگیری دانشآموزان با هدف آماده کردن آنها برای کسب نمرات بالا در امتحانات نهایی، تستزنی و موفقیت در کنکور دارند
-بنا بر سوابق نتایج مطلوبی را از رویه کاری بهدست آورده و نفرات ممتاز کنکور عموماً محصول مدارس آنها هستند و... بسیاری از والدین برای اینکه فرزندشان معلمانی توانمند و فضای مؤثر و کاملاً علمی را داشته باشند، سختیها و هزینههای ثبتنام در این مدارس را بهجان میخرند، و با تحمل بار سنگینی از مشکلات مالی بهدنبال ثبت نام فرندان خود در این مدارس هستند.
حالا البته هرچند نمیتوان نتایج قابل قبول انگشتشماری از این مدارس را کتمان کرد اما در نهایت نمیتوان و نباید که این موفقیتها را به پای همه مدارس غیرانتفاعی نوشته و با داشتن تصوری اشتباه از امکانات و بازدهی این مدارس، ضمن به حاشیه راندن مدارس دولتی و از سکه انداختن ارزش آنها، چراغ سبز حمایت و تأیید همهجانبه فعالیت مراکز آموزشی غیر دولتی را روشنتر و پررونقتر از قبل کرد.
زیرا قابل کتمان نیست که نوع نگاه بسیاری از مدیران و مسئولان مدارس غیرانتفاعی به این مراکز و دانشآموزان الزاماً تلاش برای پیشرفت تحصیل و کیفیت آموزش نیست بلکه درآمدی و اقتصادی است. موضوعی که موجب میشود در بسیاری از موارد و برخلاف ادعاها و تبلیغات گوناگون نتوانند در قِبال دریافت هزینههای آنچنانی، خدمات و آموزشهای بیشتر، بهتر و یا خاصتری را در مدرسه خود ارائه دهند موضوعی که در پایان چیزی جز سرخوردگی برای دانشآموزان و والدین ندارد.
حالا البته تبعات و حاشیهسازیهای ورود برخی مسئولان، مدیران و یا چهرههای غیر آموزشی به حوزه مدرسهداری که باعث شده حتی برخی مدارس غیردولتی به نوعی فقط از قواعد و قوانین مخصوص خودشان پیروی کرده و تعهد چندانی به نظامنامه آموزش و پرورش مصوب و استاندارد نداشته باشند، هم جای خود.
مسائل ریز و درشتی که به گفته برخی کارشناسان و مطلعان از تغییر خودسرانه در کم و زیاد کردن ساعات غیر منطبق دروس با برنامه زمانبندی آموزشوپرورش شروع شده و تا فهرست بلندبالایی چون برگزاری آزمون ورودی برای ثبتنام دانشآموزان با لحاظ کردن برخی دروس، برگزاری کلاسهای فوق برنامه و غیر مرتبط، دادن اختیارات ویژه به دانشآموزان در خصوص نوع پوشش، داشتن وسایل ارتباطی، تغذیه و حتی اعمال سلیقه در رفتار و دادن نمرههای بعضاً غیر واقعی برای بالا جلوه دادن سطح آموزشی مدرسه و یا استفاده از اساتید بازنشسته و غیر متبحر... ادامه مییابد.
روند روال فاجعهباری که به گفته برخی والدین عمق آن را بعداً در نمرات مربوط به امتحانات نهایی دانشآموزان و یا جابجایی مدرسه و نتایج کنکور میتوان دید و حس کرد.
*از اولویت مغفول تا احتمال نامطمئن
و اما هر چند در پاسخ به این سؤال که چرا برخی والدین باوجود مشکلات مالی و یا اطلاع از نتیجه نهچندان مقبول عملکرد برخی مدارس غیر انتفاعی، بازهم علاقهمند به ثبت نام فرزندان خود در این مراکز هستند؟ همواره پاسخهای گوناگونی مطرح میشود؛ اما نباید از این اصل غافل بود که در کشور ما رکن اصلی آموزش، بر ساختار دولتی تعریف شده و فلسفه تشکیل مدارس غیردولتی نیز حمایت و کمک به کیفیت مدارس دولتی است.
در این خصوص بررسیها نشان میدهد که مدارس غیردولتی عموماً کوچک بوده و فضاهای غیر منطبق با استانداردهای آموزشی دارند اما مدارس دولتی از ساختمان و فضاهای بهمراتب بزرگتری به لحاظ آموزش و ورزش برخوردارند.
با این حال اما مشکل اصلی در مدارس دولتی کمبود معلم متخصص و تجهیزات کافی، ظهور و بروز برخی رفتارهای سلیقهای و نامعقول با دانشآموزان، تراکم بالای جمعیت کلاسها به نسبت استاندارد تعریفشده، دریافت دورهای برخی وجوه و مبالغ از والدین با عناوین مختلف، عدم امکان توجه به تکتک دانشآموزان برای راهنمایی و مشاوره تحصیلی و حل مشکلات درسی و... است.
این در حالی است که اگر بر اساس دستورالعملها و برنامهریزیهای اعلامی از سوی دولتها و نظام آموزشی باهدف ایجاد مدرسه قوی سال به سال، درصدی از بایستگیهای کیفیتافزایی مدارس دولتی محقق و کلاسهای درس استانداردسازی، معلمان متخصص، باانگیزه و توانمند زیادی در مدارس دولتی استخدام و تعداد دانشآموزان در هر کلاس حداکثر به 24 نفر تعدیل میشد، یک آموزش باکیفیت و رایگان در دسترس همه دانشآموزان قرار میگرفت و متعاقباً تجهیز مدارس به فناوریهای روز و روشهای جدید تدریس محقق میشد، قطعاً در چنین شرایطی کمتر کسی رغبت میکرد فرزندش را به مدارس غیردولتی بفرستد.
موضوعی که باعث شده هنوز هیچ کس پاسخ درستی برای این پرسشها پیدا نکند؛
- چرا در این چند دهه نسبت به ارتقای کیفیت مدارس دولتی و توسعه آن بیتوجهی شده است؟
- با استناد به کدام معیار و مأخذ و استدلال به مدارس غیردولتی تا به این میزان میدان عمل اختیاری داده شد؟
- چرا باوجود افزایش گرایش خانوادهها به بخش غیردولتی هنوز وضعیت مدارس دولتی بهتر نشده است؟
واقعیت این است که نهتنها به هر دلیل این اتفاقات، بایستگیها و الزامات مصوب حاکمیتی در این حوزه رقم نخورده و محقق نشده و یا آهنگ آن با کندی بسیار شدید همراه است، بلکه حتی شواهدی نیز وجود دارد که برخی مسئولان و دستاندکاران بهدلیل اشتغال و سهامداری در این حوزه درآمدی، به نوعی به ایجاد مانع در مسیر تحقق آنها نیز دست میزنند؛ بنابراین بسیاری از والدین با درنظر گرفتن این خلأها و بیتوجهیها و بنا بر فرضها و تصورات فکری خود به سراغ مدارس غیردولتی میروند. در حالی که اساساً هیچ تضمینی برای کسب نتیجه دلخواه و مورد نظر آنان در حوزه علمی، آموزشی و خدماتی وجود ندارد.
زیرا تجربه نشان میدهد که بسیاری از تبلیغات علمی، آموزشی و پژوهشی در آنها واقعی نیست و بعضاً حتی خدمات رفاهی، تفریحی و... نیز یا ارائه نمیشوند یا اگر هم در اختیار دانشآموزان قرار بگیرند، چندان با واقعیت انطباق ندارد.
*همدانیها و دوگانه علاقه و اجبار
بر اساس آمار ارائهشده از سوی مسئولان آموزش و پرورش در استان همدان قریب به 330 هزار دانشآموز در دو هزار و 600 مدرسه در مقاطع مختلف در حال تحصیل هستند که با مقایسه این اعداد بهوضوح مشخص میشود که استان همدان دارای محدودیت در سرانه فضای آموزشی (زیر 60 درصد) است که تحقیقاً این میزان تکافوی نیاز دانشآموزان را حتی در حداقلیترین سطح استاندارد نمیدهد.
حالا البته هرچند در همین راستا نیز تلاشهای بسیاری برای احداث مدارس جدید، تکمیل پروژههای نیمهتمام صورت گرفته و ما نیز بر این باوریم که رفع این مشکل جزو دغدغههای واقعی مسئولان است اما به گفته مسئولان هنوز این مشکل حاد به قوت خود باقی است؛ بنابراین تلاش شده تا از دیگر ظرفیت استان در توسعه کمی و کیفی مدارس استفاده شود که توجه به مدارس غیر دولتی یکی از این راهکارهاست.
موضوعی که نهفقط باعث شده تاکنون رقمی بیش از 13.5 درصد دانشآموزان استان به این مدارس رجوع کنند بلکه زمزمههای علاقهمندی برخی مسئولان به ورود به این حوزه، افزایش کمی مدارس خصوصی و نرخ شهریه نیز بیشتر به گوش برسد.
البته در پاسخ به چرایی این پرسش نیز عمده خانوادهها و والدین شرکتکننده در یک سلسله گفتوگو که توسط روزنامه سپهرغرب در جهت واکاوی لایههای پیدا و پنهان تحصیل در مدارس غیر انتفاعی صورت گرفت، ضمن اشاره به مشکلات عنوانشده اما با تأکید بیشتر بر آیندهنگری معتقدند:
در صورت تحصیل فرزندانشان در مدارس غیرانتفاعی و اجرای برنامهها و کلاسهای تقویتی و جبرانی، احتمال بیشتری برای قبولی در کنکور و ورود به دانشگاههای دولتی شاخص بهخصوص در برخی رشتهها وجود دارد، در حالی که گاهی همین والدین فراموش میکنند برای نیل به این مقصود باید چند مؤلفه وجود داشته و تمام استانداردها و بایستگیهای مؤثر بر پیشرفت بهصورت همزمان در نظر گرفته شود که در این میان نوع مدرسه و روشهای تدریس صرفاً دو مورد از آنهاست.
البته فهوای این کلام قطعاً مخالفت یا ایجاد تقابل با فعالیت مدارس غیر انتفاعی نیست؛ با این حال اما نتایج پیمایش صورتگرفته از سوی گزارشگران روزنامه سپهرغرب در این خصوص نشان میدهد که در این حوزه نهفقط حرف و حدیث و حاشیههای پررنگتر از متن بسیار است بلکه حتی برخی برآمدها و برآیندهای منفی و غیر قابل تصور و قبول نیز رو به افزایش است.
باوجود همکاری نکردن برخی مدارس در مصاحبه و گفتوگو در خصوص علل و چرایی وجود مشکلات و یا مغایرت وعدهها و تبلیغات با آنچه که ارائه شده و میشود اما برخی والدین (تعداد 46 خانم و آقا) ضمن انجام مصاحبه عنوان کردند:
-چون در بسیاری از موارد ساختمان مورد استفاده در این مدارس آموزشی نیست داستان تنگی و محدودیت در کلاسهای آنها هم دیده میشود.
- نوع میز و صندلی، تخته و لوازم آموزشی در بسیاری از این مدارس دقیقاً شبیه همان مدارس دولتی است و فرق چندانی نکرده است.
-در بسیاری از مدارس عملاً فضای ورزش و بازی وجود ندارد چون عموماً ساختمانهای مورد استفاده مسکونی و فاقد حیاط است.
-مدل نظافت، زیبایی، رنگآمیزی، تعداد سرویسهای بهداشتی و... در بسیاری از این مدارس محل تأمل و تذکر دارد.
-میزان شهریهها متغییر و دائماً رو به افزایش بوده و مشخصاً معیاری ندارد مضاف بر اینکه کسی نیز پاسخگو نیست.
-هزینههای تکلیفی برای خرید وسایل کمکآموزشی، تفریحی و... گاهی بسیار زیاد و غیر قابل توجیه است.
-برای ورود به برخی مدارس نهتنها هزینه بلکه باید بهدنبال قبولی در آزمون ورودی، داشتن توصیهنامه، آشنابازی و... بود.
-همین گروه عنوان کردند صرفاً بر اساس شنیدن تبلیغات و یا تبعیت و چشموهمچشمی اقدام به ثبت نام فرزندان خود در این مدارس کرده اند
-برخی معلمان فعال در این مدارس عملاً نه سابقه کاری خاص دارند و نه حرف جدید برای گفتن.
-برگزاری برخی آزمونها در این مدارس بهصورت خاص هیچ تأثیری بر اصل و فرایند استاندارد آموزش ندارد.
-برخی والدین مقایسه نمرههای کارنامهای و عدم توان تحلیل متن و مسائل درسی توسط دانشآموزان را تعجبآور میدانند.
-ازمنظر برخی والدین سطح توان علمی دانشآموزان مدارس غیر انتفاعی و اقوام و دوستانی که در مدارس دولتی مشغول به تحصیل هستند میتواند نتایج منفی معناداری را به آنها بدهد همین امر در خصوص ورودیهای دانشگاه و سطح و تراز موفقیت در کنکور هم مورد تأیید قرار گرفت.
- از منظر برخی والدین ثبت نام دانشآموزان در مدارس غیرانتفاعی به نوعی تلاش در جهت رفع مسئولیت و پر کردن خلأ مسئولیت و وظایف والدین در کمک به دانشآموزان در مسیر تعلیم و تربیت است.
-از دید گروهی از والدین برخی مدارس غیر انتفاعی فقط یک بِرند و اسم دهان پُرکن هستند اما عملاً عملکرد و نتایج آنها تفاوت چندانی با مدارس دولتی ندارد.
-بسیاری از شرکتکنندگان معتقدند اگر بنمایه و ساختار خدماتی و آموزشی مدارس دولتی تقویت شود نیازی به وجود مدارس غیرانتفاعی نیست.
-از منظر همین گروه اگر دانشآموزان انگیزه و استعداد نداشته باشند تحصیل در مدرسه غیرانتفاعی و دولتی هیچ فرقی برایشان نمیکند، اصل اراده خود دانشآموز است موارد دیگر بهعنوان مکمل و مشوق میتواند مؤثر باشد.
و اما نکته بسیار جالب و تأملبرانگیز پاسخ همه پرسششوندگان به این سؤال بود که قضاوت آن را به خوانندگان محول میکنیم.
آیا باوجود پرداخت این هزینههای بسیار سنگین اطمینان دارید و یا تضمینی هست که شاهد کسب نتایج مثبت قابل قبول و امیدوارکننده درخصوص موفقیت تحصیلی فرزندانتان در مقایسه با دانشآموزانی که در مدارس دولتی درس میخوانند باشید؟
- 6 درصد مطمئن هستیم تضمینشده است.
- 12درصد امیدواریم/ خوشبینیم/ احتمالاً اینگونه باید باشد.
- 71 درصد نمیدانم/ امیدواریم اینگونه شود/ پاسخ مشخصی ندارم/ چه بگویم؟/ شاید.
- 11درصد عدم پاسخگویی/ سکوت
شناسه خبر 84302