در گفتوگو با پژوهشگر حوزه اعتیاد مشخص شد؛ عمده دلایل اعتیاد به مواد مخدر در بین دانشآموزان به دو ویژگی لذتجویی و کنجکاوی آنها بازمیگردد.
سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش:
بر این اساس با توجه به آنچه گفته شد برآن شدیم تا با کارشناس و تحلیلگر اعتیاد گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
دکتر سعید صفاتیان، با بیان اینکه گسترش اعتیاد در سنین پایین بیش از دو دهه است که در کشور ما بهعنوان یکی از آسیبهای اجتماعی نگرانکننده مطرح شده، گفت: یکی از دلایل اصلی شیوع این امر ورود روانگردان جدید به نام حشیش به بازار مواد مخدر است.
وی ادامه داد: یعنی از زمانی که حشیش و مواد روانگردان وارد بازار شد ما شاهد پایین آمدن سن اعتیاد در کشور هستیم البته این معضل تنها مختص کشور ما نیست بلکه در همه جای دنیا صدق میکند.
وی در پاسخ به چرایی پایین آمدن سن اعتیاد با ورود این مواد به بازار گفت: با پرداختن به علل ابتلا به این بلای خانمانسوز متوجه میشویم در بین عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی میتوان بیش از 200 علت را برشمرد اما نکته این است که در بین جوانان این دلایل عموماً محدودتر است.
این تحلیلگر اعتیاد با تأکید بر اینکه تحقیقات در ایران نشان میدهد که کنجکاوی و لذتجویی، عمده دلایل رغبت دانشآموزان و نوجوانان به مواد مخدر است، اذعان کرد: درواقع این خصلت دوره نوجوانی است که دوست دارد همهچیز را تجربه کرده و بداند که در صورت مصرف مواد چه اتفاقی برای او خواهد افتاد.
صفاتیان ادامه داد: درخصوص لذتجویی نیز چون بیشتر مصرفکنندگان در بیان اوصاف این مواد عنوان میکنند که در پی مصرف حالت سرخوشی به آنها دست داده و اعتماد بهنفسشان در صحبت کردن بالاتر میرود؛ بیشتر نوجوانان نیز برای کسب سرخوشی و بعضاً در بین افراد کمرو برای افزایش اعتماد بهنفس در بین همسالان، شاهد مصرف مواد مخدر هستیم.
*دسترسی آسان و قیمت پایین حربه مؤثر در اعتیاد دانشآموزان
وی با بیان اینکه البته درخصوص چرایی شیوع اعتیاد در بین دانشآموزان نباید از دسترسی راحت و ارزان قیمت بودن مواد مخدر غافل شد تصریح کرد: در حال حاضر یک دانشآموز با پول توجیبی خود میتواند اقدام به خرید این مواد کند.
این تحلیلگر اعتیاد عنوان کرد: حضور در بین همسالان معتاد نیز از دیگر عوامل شیوع این بلای خانمانسوز در بین نوجوانان است، متأسفانه ما در حوزه آموزش توسط خانواده و نظام آموزشی و همچنین به لحاظ ساختارسازی در پیشگیری از اعتیاد بهویژه از طریق رسانه ملی کمکاری کردهایم.
* والدین ناآگاه و مرجع شدن شبکههای اجتماعی
صفاتیان با تأکید بر اینکه متأسفانه برخی از خانوادهها خود شناخت درستی از مواد مخدر و مضرات آن ندارند تا با آگاه کردن فرزندان از بروز این معضل در بین آنها جلوگیری کنند گفت: در نظام آموزشی کشور ازجمله آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی نیز آموزشها در این عرصه محلی از اعراب نداشته و رها شدهاند.
وی با اشاره به اینکه رسانه ملی نیز بهعنوان یک مرجع بهویژه در سنین کودکی در این زمینه برنامهای ندارد، خاطرنشان کرد: اهمیت مسئله بدان جهت است که امروز گذر از دوره نوجوانی همانند 30 تا 40 سال پیش بهآسانی نیست زیرا در بستر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نوجوان در سیطره اطلاعات اغلب کاذب قرار گرفته و متأسفانه امروز اعتماد به این فضا بیش از نهادهای مرجع است.
این تحلیلگر حوزه اعتیاد با بیان اینکه طی این سالها، طبق قانون، رئیسجمهور، رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر است که تعداد کمی از کشورها در دنیا تا به این حد به حوزه مواد مخدر اهمیت دادهاند که رئیس این ساختار را رئیسجمهور بگذارند گفت: مسئله این است که رئیسجمهور یک نفر را بهعنوان دبیرکل ستاد انتخاب میکند و دستگاهها و سازمانها زیر نظر آن فعالیت میکنند، بزرگترین اشتباه این است که تمامی دبیرکلها، نگاه انتظامی و امنیتی به مقوله مواد مخدر داشتهاند، البته در برخی مقاطع این نگاه کمتر یا بیشتر شده و بعضاً پیشگیری هم مدنظر قرارگرفته اما بهطور کلی همیشه این نگاه امنیتی و انتظامی را حاکمیت داشته و سابقه دبیران کل ستاد مبارزه با مواد مخدر، امنیتی- نظامی یا انتظامی بوده است.
صفاتیان، خاطرنشان کرد: بیتردید جایگاه دبیرکل بهعنوان کسی که تئوری ارائه کرده و برنامهریزی میکند بسیار مهم است، وقتی این شخص دیدگاهش امنیتی- قضائی و انتظامی باشد، مسلماً برنامهریزیها نیز به همین سمت هدایت میشود، بنابراین نخستین پیشنهادم به رئیسجمهور منتخب این است که در انتخاب دبیرکل ستاد، همانند سایر کشورها عمل کنیم.
وی ادامه داد: به اعتقاد من دبیران کل ستاد مبارزه با مواد مخدر میبایست پزشک، روانشناس و یا جامعهشناس و افراد باتجربه در این حوزه بوده و سالیان متمادی در حوزه پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد فعالیت داشته باشند ابراز کرد: آنچه مسلم است اینکه امروزه دنیا بهجای مبارزه بر امر پیشگیری توجه و تمرکز دارد اگرچه مبارزه و مقابله هم حائز اهمیت است اما نباید اولویت باشد.
وی خاطرنشان کرد: طی سالیان گذشته ضعف مدیریتی و برنامه در این حوزه بسیار مشهود است، به طوری که چندماه طول میکشد تا فرد متوجه این حوزه شود، این ضعف در کنار نگاه مقابلهای سبب شده اعتیاد در کشور ما چهره زنانهتری پیدا کند و سن اعتیاد کم و کمتر شود، به این دلیل از اصل پیشگیری، مباحث فرهنگی و آموزشی غافل شدهایم و خانوادهها و والدین چندان با مقوله اعتیاد آشنایی ندارند، درعینحال، تلویزیون و رسانهها و آموزشوپرورش هم در این حوزه اطلاعرسانی نمیکنند.
این پژوهشگر اعتیاد عنوان کرد: اگر نگاه مسئولان ما پیشگیرانه باشد، نخستین کاری که میکنند این است که در جلسات ستاد ملی مبارزه با مواد مخدر، برای جلوگیری از شیوع اعتیاد در بین نوجوانان و دانشآموزان، همه دستگاههای متولی ازجمله آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی، اداره کل تعاون و کار و رفاه اجتماعی و غیره را پای کار میآورند.
صفاتیان در پاسخ به این سؤال که نحوه برخورد با دانشآموز گرفتارشده در این دام از سوی خانواده و مدرسه چگونه باید باشد؟ زیرا امروز یکی از موضوعات مهم این است که بیشتر مدارس وقتی با دانشآموز معتاد مواجه میشوند برای حفظ آبروی مدرسه دانشآموز را اخراج میکنند و یا اینکه خانواده او را به کمپهای ترک اعتیاد معرفی میکند اذعان کرد: باید برنامههای پیشگیرانه مدون و دقیق داشت و خانوادهها همچنانکه برای درس و مدرک و پیشرفت تحصیلی فرزندانشان نگران هستند، برای سلامت روح و روان آنها وقت بگذارند و از آنها در برابر آسیبهای اجتماعی از طریق بردن آنها به کلاسهای مشاوره محافظت کنند.
وی با اشاره به لزوم مهارتآموزی خانوادهها در بعد تربیتی و پرورش فرزندان در مواجهه با آسیبهای اجتماعی بهویژه اعتیاد گفت: وقتی عوامل مؤثر در اعتیاد نوجوانان را در بعد فردی و خانوادگی مورد بررسی قرار دهیم در بیشتر موارد با خانواده و والدینی مواجهیم که در بعد کنترل روابط و تعاملات فرزندان خود در محیط بیرون از خانه دچار افراط و تفریط هستند.
این تحلیلگر اعتیاد با تأکید بر اینکه این افراط و تفریط را در مواجهه والدین با دوستان و رفت و آمدهای دوستانه و نحوه خرج کردن پولتوجیبیهای فرزندان نیز مشاهده میکنیم، اظهار کرد: مسئله این است که کنترل بیش از حد و بلکه در مقابل تقلیل جایگاه والدین با دادن آزادی عمل بیش از حد به فرزندان به جایگاه دوستی (برخیها اخیراً عنوان میکنند که پدر و مادر باید با فرزندان خود دوست باشند) در نهاد خانواده درست نیست زیرا ساختار و جایگاه اعضای خانواده به لحاظ کنش و واکنش متفاوت است.
صفاتیان با تأکید بر اینکه در این رفتارهای افراطی و تفریطی و شکلگیری آنها شاید بتوان گفت بیشتر خانوادهها مقصر نیستند بلکه نقش سازمانهای دولتی بارز است، افزود: این نقش را سازمانهای متولی امور خانواده مثل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و حتی سازمانهای متولی در حوزه اقتصادی برعهده دارند.
وی با اشاره به اینکه نهادهای دولتی هستند که باید به خانواده در چگونگی رفتار با فرزندان آموزشهای لازم را ارائه دهند، افزود: مسئله این است که این آموزش با خواندن کتاب و جزوه محقق نخواهد شد بلکه نهادی همچون آموزش و پرورش باید در محور آموزش قرار گیرد زیرا همانطور که از اسم این نهاد برمیآید این نهاد متولی نهتنها آموزش و پرورش فرزندان است بلکه متولی آموزش والدین نیز هست.
این کارشناس حوزه اعتیاد با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش باید در حوزه ارائه خدمات آموزشی و پرورشی در راستای مهارتآموزی به والدین نیز فعال باشد که متأسفانه اینگونه نیست، تشریح کرد: وقتی والدین مهارتهای زندگی و نحوه ارتباط و برخورد درست با فرزندان، ارتباط بین فردی و مهارت نه گفتن را بیاموزند یقیناً وقتی خود از گزند اعتیاد در امان باشد میتواند این مهارت را در تعامل درست به فرزند خود نیز بیاموزد.
صفاتیان افزود: در نبود این مهارتها در حال حاضر در کشور ما وقتی خانواده متوجه این میشود که فرزندشان دچار مشکل شده دو واکنش نادرست را از خود بروز میدهند؛ نخست اینکه او را طرد کرده و از خانه بیرون میکنند و یا اینکه حتی هزینه موادمخدر فرزند خود را میدهد (بالأخص مادر) و تنها خواستهاش این است که از خانه بیرون نرود که آبروی او حفظ شود.
وی با تأکید بر اینکه در نبود آموزش و مهارت با معدود خانوادههایی مواجهیم که در برخورد با این گونه مشکلات به مشاور مراجعه کرده و از او کمک بگیرند، تشریح کرد: در این بین ارگانهایی که متولی وضعیت پرورش جامعه و خانواده را بر عهده داشته و برای آن بودجه دریافت میکنند، میبایست ورود کنند.
این پژوهشگر اعتیاد با بیان اینکه در خصوص اخراج دانشآموزان نیز باید گفت: مدیران مدارس توجیه نشده و آموزش لازم را دریافت نکردهاند زیرا در این صورت به جای اخراج رویکرد استفاده از مشاور و مددکار را در دستور کار خود قرار میدادند.
صفاتیان ادامه داد: حال سؤال این است که آیا در حال حاضر به مدیران مدارس وجود نهادهای مددکاری در این زمینه برای معرفی دانشآموز معتاد اطلاعرسانی شده تا حین درمان از تحصیل باز نماند و ترک اعتیاد کند؟ این در حالی است که اگر مدرسه مجبور به اخراج شود آینده دانشآموز تباه خواهد شد!
شناسه خبر 85096