سالهاست که از یکسو فرهنگ مدرکگرایی و تحمیل نظر و علایق خانواده به فرزندان و نادیده گرفتن استعداد و علاقه آنها صرفاً برای یدککشیدن القابی چون «دکتر» یا «مهندس» و از سوی دیگر کمبود و توزیع نامناسب فرصتهای شغلی در کشور به سدی بر سر راه جوانان تبدیل شده است.
متأسفانه خانوادهها وحتی بسیاری از جوانان، تحصیلات عالی را شرط لازم و کافی برای موفقیت میدانند. درحالیکه تحصیلات عالیه فقط یکسوی قضیه است و فاجعه از زمانی آغاز میشود که روزهای خوش دانشجویی با تمام دغدغهها و خاطراتش به پایان میرسد و این است که بازار آشفته کار، کلاف درهمپیچیدهای میشود که سر و تهش ناپیداست.
در پژوهشی که اخیراً از 500 هزار رزومه و نظرسنجی از 20 هزار نفر انجام شده، مشخص شده که در حال حاضر حدود 60 درصد فارغالتحصیلان از انتخابهای تحصیلی خود ناراضیاند که اصلیترین دلیل این نارضایتی بازار کار این رشتههاست. حاصل این نارضایتی نیز وجود دو میلیون و 300 هزار بیکار در کشور است که به گفته محمود کریمیبیرانوند، معاون اشتغال وزیر کار، 40 درصد این تعداد جمعیت بیکار را جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند.
*نگاهی به جمعیت دانشجویی کشور
بر اساس آماری که مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی منتشر کرده، جمعیت دانشجویی کشور در سال تحصیلی گذشته (1402-1401) سه میلیون و 249 هزار و 601 دانشجو بوده که در مقایسه با سال قبل2.7 درصد کاهش داشته است، از این تعداد 50.2درصد را زنان و 49.8 درصد را مردان تشکیل میدهند.
همچنین سهم دانشجویان در مقاطع مختلف نیز متفاوت است، بهطوریکه درحالحاضر کمترین آمار دانشجو، مربوط به مقطع دکترای حرفهای (سه درصد) است. پس از آن، مقاطع دکترای تخصصی پنج درصد، کاردانی 13 درصد و کارشناسی ارشد 16 درصد دانشجو دارند. همچنین براساس آمار 1400-1399 نسبت مردان به زنان در آموزش عالی، حدود 51 درصد به 49 درصد است و سهم زنان سالانه حدود یک درصد رشد داشته است.
*علوم انسانی؛ دارای بیشترین سهم در آموزش عالی
آمارهای مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی در زمینه سهم زیرگروههای مختلف از کل آموزش عالی نشان میدهد که سهم علوم انسانی 28درصد، فنی- مهندسی 24درصد، علوم پزشکی هشت درصد، علومپایه 6درصد، هنر هفت درصد و کشاورزی و دامپزشکی چهاردرصد است. بنابراین بیشترین سهم آموزش عالی مربوط به دانشجویان علوم انسانی است که یکی از دلایل آن تنوع رشتههای علومانسانی است و دلیل دیگر این است که راهاندازی رشتههای علومانسانی در دانشگاههای مختلف، نسبت به سایر رشتهها نیاز به زیرساختهای کمتری دارد.
*شانس اشتغال در هر رشته چقدر است؟
از آنجا که بهطور میانگین سالانه 700 هزار دانشجو در مقاطع مختلف فارغالتحصیل میشوند، بررسی سهم اشتغال در هر مقطع نشان میدهد که مقطع دکتری با 67 درصد بیشترین میزان اشتغال را دارد. همچنین سهم کارشناسی ارشد 57 درصد است و کاردانی که باید بیشترین میزان اشتغال را داشته باشد، کمترین سهم اشتغال را دارد و این آمار حدود 33درصد است. همچنین بهطورکلی حوزه علومپزشکی با حدود 63درصد شانس بیشترین اشتغال را در بین حوزههای مختلف دارد. بعد از آن نیز بیشترین شانس اشتغال برای رشتههای علومانسانی با 45درصد، فنی- مهندسی با 41درصد و در نهایت کشاورزی، علومپایه و هنر است.
*مهارت؛ حلقه مفقوده آموزش
بررسی آمارها بیانگر این است که درحالحاضر «کمبود مهارت» حلقه مفقوده آموزشعالی کشور است. متأسفانه از یک سو رخنه فرهنگ مدرکگرایی در ساختار جامعه و از سوی دیگر عدم آموزش مهارتهای تخصصی به دانشآموزان پیش از ورود به دانشگاه سبب شده تا بسیاری از افرادی که به هر دلیلی تمایلی به ادامه تحصیل بعد از دریافت مدرک دیپلم ندارند، سراغ کارهای غیرتخصصی و عمومی بروند و عملاً تمام طول تحصیل آنها پوچ شود! حتی به فرض اینکه فرد تحصیلات خود را نیز ادامه دهد باید برای دریافت لیسانس تا سن 22 سالگی، ارشد 24 سالگی و در خوشبینانهترین حالت دکتری تا 26 سالگی صبر کند.
اما پس از آن چه؟ پس از این همه سال با مدرکی در دست بهدنبال کار بگردد و اگر خوششانس باشد و شغلی هم پیدا کند تازه آزمون و خطا و کسب مهارت را آغاز کند! موضوع مهارتافزایی چند سالی است که بارها مورد تذکر و توجه مسئولان قرار گرفته است و اخیراً نیز هاشم داداشپور، معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری تأکید کرد که آموزشعالی کشور باید به سمت مهارتافزایی حرکت کند و 40 درصد دانشجویان باید مهارت کسب کنند.
توجه به این مسئله حتی در قانوناساسی نیز دیده میشود، چراکه در بند سه اصل 43 قانون اساسی نیز صراحتا ذکر شده که باید برنامههای اقتصاد کشور به شکلی تنظیم شود که افراد مهارت و ابتکار لازم را داشته باشند و در بند هفت هم استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور مورد اشاره قرار گرفته است.
*سایه پررنگ فناوری بر مشاغل جدید
به گفته دکتر حسینینیا، معاون وزیر کار، آمار مجمع جهانی اقتصاد میگوید که تا سه سال دیگر، 71 میلیون فرصت شغلی در جهان از بین میرود ولی با استخدام فناوریها و فرصتهای جدید کارآفرینی 78میلیون شغل ایجاد میشود. بنابراین در آیندهای نزدیک فناوریهای برافکن سرنوشت زندگی بشررابنیادی عوض میکنند و ما باید خود را برای آن آماده کنیم.
دکتر محمدمحسن غفوریان نادرنژاد؛ معاون آموزش و کارآفرینی جهاد دانشگاهی هم دراینباره میگوید: امروزه تحولات تکنولوژیک در دنیا زمینههای جدیدی را ایجاد کرده و بسیاری از مشاغلی که بهصورت سنتی وجود داشته بهتدریج در حال از بین رفتن است و بهجای آن مشاغل جدیدی طراحی و ایجاد میشود. مثلاً مسائلی مانند استفاده از هوشمصنوعی در کشاورزی و صنعت مشاغل جدیدی را ایجاد میکند. بر همین اساس، جهاد از سال گذشته یک مدل نظری را باعنوان مدرسه ملی مهارت برای مشاغل آینده و آینده مشاغل ایجاد کرده است که از دو تا سه سال گذشته یک کار نظری و ترویجی در این حوزه انجام شده و تلاشمان این است که ساختار برنامهریزی در آموزشهای مهارتی را بر اساس چشماندازی که از مشاغل آینده وجود دارد طراحی دوباره کنیم.
*زهرا حامدی
شناسه خبر 86352