در گفتوگو با سپهرغرب مطرح شد:
خاموشی چراغ کارگاههای قابسازی روستای کاج در پی نبود حمایت
در گفتوگو با هنرمندان روستای کاج مشخص شد که چراغ کارگاههای قابسازی این روستا که روزگاری پُررونق بودهاند و صادرات بینالمللی داشتهاند، پس از 60 سال در سایه نبود حمایت، درحال خاموشی است.
روستای کاج که در حدود 20 کیلومتری مرکز شهرستان رزن و سه کیلومتری قروه درجزین از توابع استان همدان واقع شده، یکی از روستاهای استان همدان و در گذشته یکی از قطبهای ساخت قاب عکس بوده است.
صدای کار دستگاههای کارگاههایی که شبانهروز درحال تولید بودند، به دیگر کشورهای جهان نیز رسیده بوده و هنرمندان آن در سایر کشورها همچون عراق، شناختهشده بودند و کارشان در کنار دیگر محصولات مشابه بازار، جایگاه خودش را داشته است.
آغاز آموختن و پرداختن مردم روستای کاج به این هنر، به سالها پیش بازمیگردد؛ نخستینبار شخصی به نام براتعلی صفاری به این هنر علاقهمند شده و آن را نزد اساتید خود در تهران آموخته است، سپس به روستا بازگشته، کارگاه خود را راهاندازی کرده و توانسته بسیاری از مردم را که در گذشته به کارهایی مانند کشاورزی، باغداری و دامداری مشغول بودهاند، با این هنر آشنا کند. بعد از مدتی کارگاههای جدید در این روستا ایجاد شده و هنر، ذوق و سلیقه هنرمندانی همچون اکبر صفاری، هادی محمدی و سایر هنرمندان، روی قابهای چوبی پیاده شده است؛ زیبایی این قابها به حدی میرسد که علاوهبر داشتن خریداران داخلی، در سطح بینالمللی نیز خواهان داشته و معرفی از مردمان هنرمند این روستا بوده است.
شهروز کهیایی، رئیس اسبق اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی رزن و درگزین روستای کاج را خوشه صنعتی معرفی کرده و تعداد مجوزهای صادرشده برای کارگاههای این روستا را 120 مورد برشمرده و علی مالمیر، مدیرکل اسبق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان همدان نیز از دائر شدن نمایشگاه دائمی در راستای معرفی ظرفیت قابسازی روستای کاج شهرستان درگزین در معبر کنار روستا خبر داده است، اما این هنر امروز چراغش خاموش شده و تعداد کارگاههای فعال آن به تعداد انگشتان دست نیز نمیرسد!
حال با توجه به آنچه بیان شد، برای اطلاع از آخرین وضعیت این هنر، با دهیار و یکی از هنرمندان با سابقه این حرفه گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
دهیار روستای کاج با بیان اینکه قابسازی یک هنر ساخته دست است و اغلب با چوب درخت توسکا و افرا تهیه میشود، اظهار کرد: برای رنگآمیزی این قابها از انواع رنگ به انتخاب مشتری استفاده میشود.
محسن حجازی با اشاره به اینکه سابقه این هنر در روستای ما به بیش از نیمقرن میرسد، گفت: درحال حاضر بهدلیل عدم رونق بازار فروش، تنها پنج کارگاه فعالاند، درحالی که در گذشته حدود 120 کارگاه فعال بودند (85 کارگاه دارای مجوز از اداره میراث فرهنگی بودند) و هر کارگاه برای سه تا چهار نفر اشتغال ایجاد کرده بود.
وی افزود: درحال حاضر افراد با کمترین حقوق و دریافت روزانه حدود 300 تا 400 هزار تومان که بسیار اندک است، در کارگاهها کار میکنند؛ البته متولیان اصلی نیز فروش مطلوبی ندارند تا بتوانند کار خود را رونق ببخشند.
حجازی با عنوان اینکه این هنر در گذشته بازار بسیار خوبی در کشورهای حوزه خلیج فارس، ترکیه، عراق و سلیمانیه داشت، گفت: شاید بتوان دلیل عدم پایداری بازار را شرایط دیگر کشورها، گرانی مواد اولیه و کیفیت محصولات دانست؛ قطعاً محصول باکیفیت در ماندگاری مشتری تأثیر دارد. از طرفی در گذشته مردم خودمان هم توان خرید بیشتری برای چنین محصولاتی داشتند، اما امروزه تمایل برای خرید کمتر شده است.
وی افزود: این قابها در سطح کشور نیز به شهرهایی مثل تهران، اصفهان و کرمانشاه ارسال میشد.
دهیار روستای کاج با اشاره به اینکه انواع مدل قابهای این روستا با نامهای استیلی یک، دو، فرانسوی و دیگر اسامی بودند، گفت: این قابها برای انواع فرش و سایر موارد بنا به سفارش مشتری تهیه میشوند.
* رونق هنر قابسازی به بازار فروش نیاز دارد
وی با بیان اینکه اگر قابسازها بازار و مشتری داشته باشند نیازی به تسهیلات بانکی نیست، اظهار کرد: رونق بازار برای این حرفه بسیار مهم است، چراکه تسهیلات تنها رونق را به این عرصه بازنمیگرداند و اعطای وام در کنار وجود بازار، کمککننده خواهد بود.
* روستای هدف گردشگری کاج تنها نام میراث فرهنگی را یدک میکشد
حجازی تصریح کرد: میراث فرهنگی در بسیاری موارد تنها نامش بیان میشود، مثلاً روستای کاج بهعنوان هدف گردشگری، تنها نام میراث فرهنگی را یدک میکشد.
وی یکی از مهمترین حمایتها برای این هنرمندان را پیگیری بیمه آنها برشمرد و گفت: بهترین گزینه حمایت از این هنرمندان، پیگیری بیمه آنها است؛ چراکه به آنها گفته میشود باید مداوم کار کنید تا بیمه باشید، درحالی که وقتی مشتری ندارند، چگونه میتوانند دائم کار کنند؟
حجازی ادامه داد: سالهای قبل هنرمندان ما در نمایشگاههای مختلف صنایع دستی شرکت میکردند، اما اخیراً خیر.
وی با اشاره به اینکه هنرمندان در گذشته تعاونی داشتند و میخواستند تجمیع شوند اما بهدلیل عدم رونق بازار و هزینههای لازم این امر تحقق نیافت، ابراز کرد: فروشندگی نیاز به علم و راهکار خاص دارد که به نظر من اگر یک بازاریاب خوب برای رونق این بازار وجود داشته باشد تا بتواند تولیدات این هنرمندان را به فروش برساند و یا صادر کند، دوباره این هنر رونق مییابد.
* نیاز به بستهبندی مناسب برای فروش صنایع دستی
وی دیگر موضوع مورد نیاز این هنرمندان را بستهبندی برشمرد و گفت: با توجه به ابعاد خاص این قابها، نیازمند ایده بستهبندی مناسب هستیم تا در صادرات موفقتر باشیم.
حجازی خاطرنشان کرد: نسل جدید بهدلیل نبود رونق اقتصادی در این حرفه، رغبتی برای یادگیری این هنر ندارند.
در ادامه یکی از هنرمندان این حرفه که ساکن روستای کاج از توابع شهرستان رزن است و سابقه این هنر را بیش از 60 سال میداند، گفت: حدود 24 سال است که با هنر قابسازی آشنا هستم و در این حرفه فعالیت میکنم، حدود 11 سال بهعنوان کارگر نزد اساتید مختلف در شهرهای متفاوت حضور داشتهام و 17 سال است که خودم کارگاه زدهام و بهصورت عمده مشغول به کار هستم.
علیاصغر حیدری افزود: در گذشته کار ما رونق بیشتری داشت، اما اکنون رفتهرفته رونق هنر قابسازی به صفر نزدیک شده است؛ حدود هشت سالی هست که قابسازی کمرونق شده است.
این هنرمند با اشاره به نام اساتید خود در سنین 13 تا 14 سالگی، ابراز کرد: من نزد صادق مولایی و هادی محمدی آموزش دیدم و سپس برای آموزش نزد قدرتالله قاسمی و رضایی در تهران رفتم؛ البته برادران بزرگترم علی و رضا حیدری نیز دیگر اساتید من بودهاند.
وی افزود: برای ساخت قاب اغلب از چوبهای افرا، توسکا، راش و روسی استفاده میشود.
این هنرمند با اشاره به اینکه ارزش کار ما بهدلیل ساخت آن با دست است، گفت: امروزه خرید مردم بیشتر آینه کنسول و جلومبلی است، البته نوع چوب مورد استفاده در لوازم چوبی نیز به مواردی همچون امدیاف تغییر کرده است.
* جای خالی تسهیلات باعث شد کار ما ادامه نیابد
حیدری با اشاره به اینکه هزینه مورد استفاده برای ساخت قاب زیاد بود و سود کمی داشت، اظهار کرد: از طرفی هیچگونه حمایتی از ما وجود نداشت و همه هزینههای تولید از جیب خودمان بود که همین موضوع باعث شد رفتهرفته این هنر از بین برود.
این هنرمند با عنوان اینکه قابهای ما دارای نامهایی بودند که هر هنرمند خود برای محصولش انتخاب میکرد، گفت: یکی از اسامی استیل یک بود که نقشونگار زیادی داشت و از دیگر طرحها میتوان به لویی، گلباران، ظریف و هخامنشی اشاره کرد.
حیدری تصریح کرد: طرحها بهصورت ذهنی و براساس سلیقه هنرمندان روستای ما برای اجرا انتخاب میشد و همه مراحل ساخت این قابها در روستا انجام میگرفت.
* برخی کارگاهها در گذشته سهشیفته کار میکردند
وی با بیان اینکه نزدیک به پنج سال پیش حدود 76 کارگاه قابسازی در روستا وجود داشت، اظهار کرد: در هریک از این کارگاهها حداقل پنج نفر اشتغال داشتند؛ البته برخی کارگاهها همچون کارگاه من، دارای 15 نیروی فعال بود که بهصورت سهشیفته کار میکردند.
این هنرمند ادامه داد: امروزه با کاهش رونق بازار این هنر، تنها یک یا دو کارگاه فعال هستند که آنهم مانند گذشته نیست و درآمد آنها اندک است.
حیدری با عنوان اینکه ما در گذشته بازار خوبی داشتیم البته هماکنون نیز این بازار وجود دارد، ابراز کرد: بهدلیل اینکه از ما هیچ حمایتی نمیشد و حرفه قابسازی نیاز به دستگاههای پیشرفته بهروز داشت، نتوانستیم دستگاههای پیشرفته مانند CNC و وکیوم تهیه کنیم.
وی ادامه داد: کار ما همچون همه هنرهای دیگر، باید بهروز میشد و با کارهای روز دنیا پیش میرفت، که چنین نشد و درنتیجه به مرور همه کارگاهها تعطیل شدند.
* اگر سرمایه در گردش داشتیم، میتوانستیم کار خود را پیشرفتهتر کنیم
این هنرمند گفت: برای گرفتن تسهیلات بایدهای زیادی که مطرح میشد، باعث عدم توان کسب آن توسط هنرمندان روستای ما شد؛ اگر ما سرمایه در گردش در اختیار داشتیم، میتوانستیم کار خود را پیشرفتهتر کنیم.
* موانع مانع راهاندازی شهرک صنعتی اتحادیه قابسازان روستای کاج شد
حیدری با بیان اینکه چند سال پیش یک اتحادیه تأسیس کردیم تا شهرک صنعتی جدا برای این حرفه ایجاد شود، گفت: هریک از هنرمندان در حد توان خود هزینه خرید زمینها را نیز به اتحادیه تحویل داد، اما موانع پیش روی ایجاد این شهرک صنعتی توسط ارگانهای ذیربط برطرف نشد و این مهم تحقق نیافت.
وی با اشاره به اینکه اداره میراث فرهنگی بعد از مدتی حتی جوازهای ما را با عنوان اینکه شغل شما دیگر صنایع دستی محسوب نمیشود! باطل کرد، افزود: ما بهدلیل اینکه توان خرید چوب برای تولید محصولات را نداشتیم و بنا به نیاز و سلیقه روز بازار از محصولاتی همچون نئوپان استفاده میکردیم، از داشتن جواز محروم شدیم.
این هنرمند ادامه داد: حدود 10 سال پیش قابهای ساختهشده توسط هنرمندان ما به کشور عراق صادر میشد و بسیاری از هنرمندان ما در این کشورها شناختهشده بودند.
وی افزود: هزینه خرید مواد اولیه بهگونهای افزایش یافت که ما توان خرید اجناس را نداشتیم، چراکه باید آنها را بهصورت شخصی و از بازار آزاد تهیه میکردیم که صرفه اقتصادی نداشت.
* یکی از معضلات فروش اجناس زیر قیمت توسط تولیدکنندگان برای بقا بود
حیدری با عنوان اینکه یکی از معضلات حرفه ما در فروش که آسیب جدی به بازار ما وارد کرد فروش اجناس زیرقیمت بازار توسط تولیدکنندگان بود، اذعان کرد: این اقدام برای داشتن درآمد انجام گرفت.
این هنرمند با عنوان اینکه روستای ما با تولیداتش زمانی قطب گردشگری بود اما اکنون اینگونه نیست، ابراز کرد: امروز همه کارگاهها تعطیل شده است و دیگر هیاهوی آن روزها وجود ندارد.
وی افزود: لازم است افراد توانمندی که توان یافتن بازار خرید را دارند، به این عرصه ورود کنند و به کمک ما بیایند تا بتوانیم این هنر را بار دیگر رونق دهیم.
این هنرمند در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به اینکه نبود رونق مانع از حضور شاگردانی از نسل جدید برای آموختن هنر قابسازی شده است، گفت: به یاد دارم در گذشته خودم برای آموختن این حرفه بلافاصله بعد از مدرسه، به کارگاه مراجعه میکردم، اما امروز بهدلیل اینکه نسل جوان عدم موفقیت استادکاران این حرفه را میبینند، رغبتی برای آموختن آن ندارند و انگیزه استادکاران نیز برای آموزش دادن این هنر به نسل جدید، کاهش یافته است.
صنایع دستی و میراث فرهنگی دو بال توسعه صنعت گردشگری محسوب میشوند و میتوانند این صنعت را رونق دهند؛ از طرفی استان همدان را میتوان یکی از مراکز غنی در حوزه صنایع دستی برشمرد، چراکه هنرمندان باسابقه و حرفهای زیادی را دارد که محصولات تولیدی آنها در جهان شناختهشده هستند، اما اینروزها بهدلیل عدم پژوهش در خصوص مواردی همچون بازاریابی، بستهبندی مناسب و تولید براساس ذائقه مقصد فروش، شاهد پایین کشیده شدن کرکره کارگاههای تولیدی چنین محصولاتی و بیکار شدن هنرمندان در نبود حمایت کافی و جذب بودجه توسط متولیان امر برای اعطای تسهیلات بانکی هستیم.
کلام آخر آنکه ادامه یافتن وضعیت امروز این هنرمندان، میتواند باعث شود که آیندگان اینگونه هنرها را فقط در قالب قصه و یا بیان در کتب تاریخی، درک کنند.
شناسه خبر 89296