یک فعال و پژوهشگر رسانه گفت: باید جذابیتهای فرهنگی و میراثی خودمان چه تاریخی و چه آداب و رسوم را ترویج کنیم و جشنوارههای فرهنگی هنری جذاب برای توریستها بر پا کنیم.
محمد لسانی درباره اهمیت مقابله با پروژه ایرانهراسی گفت: گردشگری چتری از مزایا دارد و در حوزه شناختی باعث تجربه بیواسطه شده و ذهنیتشکن و ذهنیتساز است. اگر ذهنیتمان از قبل و با تصاویر رسانهای ساخته شده باشد و پیشفرضهایی داشته باشیم خیلی وقتها که نگاه میکنیم این تجربه بیواسطه ذهنیت شکن است. از سویی ذهنیتساز است و میتواند تصویر جدیدی را در ذهن ما ایجاد کند، یکی دیگر از مظاهر حوزه شناختی، شناخت زیستبوم متنوع فرهنگی است که این تنوع فرهنگی جذابیتهای زیادی ایجاد میکند.
او افزود: در حوزه غیرشناختی بحث عاطفی و ایجاد علاقهها مهم میشود. افرادی هستند که به سرزمینهایی سفر میکنند و این علقه و احساس را در خود ایجاد میکنند چه با زیست بوم چه با مردمان آنجا و چه با فرهنگ آنجا و علاقهای به سرزمینی که رفتند در آنها ایجاد میشود. برای همین اصولاً میتوان گفت گردشگری عامل پیونددهنده و همگرا است و جلوی واگرایی را میگیرد و ما باید هرچه مانع این مزایا میشود را در مسیر گردشگری برطرف کنیم.
این فعال و پژوهشگر رسانه، ادامه داد: یکی از مهمترین موانع در حوزه برونمرزی، پروژه ایرانهراسی و ناامن جلوه دادن چه از فرهنگ و چه از مردمان ایران زمین است. برای مثال شرکت مترو گلدن میر در سال 1991 در تلاویو فیلمی ساخته و لوکیشنها و بخشهای مربوط به ایران را در تلاویو بازسازی کرده و بحث مسجد جامع تهران حین نماز را به تصویر کشیده است.
لسانی گفت: هدف از ساخت این سبک فیلمها نشان دادن رسوم ایرانی آن هم به صورت وارونه بود مثل پذیرایی از مهمان و بریدن سر گوسفند برای مهمان و روی زمین نشستن و غذاخوردن و فریضه نمازگزاری که در این فیلم نمازگزاران رو به امام جماعت و امام جماعت رو به مردم بودند و اینگونه نبود که همه رو به قبله باشند و در اصل تصویری مغشوش از فرهنگ ایرانی اسلامی ارائه داده بود. همینطور فیلمها و انیمیشنهای مختلفی در همین زمینه ساخته شد که فرهنگ و رسوم ایرانی را وارونه جلوه داد.
او افزود: این تصویرسازی وارونه آنها یکی در بخش فیلم و انیمیشن است و در بخشهای دیگری مثل اخبار روزانه هم ورود کردند. همین موضوع باعث میشود در مقاصد گردشگری رتبهبندی تغییر کند یعنی مردمی که میخواهند به ایران بیایند از خودشان میپرسند آیا در ایران آرامش دارم؟ چون اصل گردشگری تامین امنیت و آرامش روان است. برای همین افرادی که در ایران زندگی میکنند با دید تمسخر به این فیلمها و اخبار، نگاه میکنند چون میدانند که چنین اتفاقاتی در ایران رخ نمیدهد و همگی به نوعی سیاهنمایی است.
این پژوهشگر در ادامه درباره ضرورت مقابله با ایرانهراسی افزود: تصویر یک کشور جزو داراییهای آن کشور است. ما برای خاکمان میجنگیم و برای تصاویر ایران در رسانههای خارجی و هر انگاره ذهنی که در ذهن مخاطبان جهان ترسیم میشود باید یک جهاد انگارهسازی و جهاد تصویرسازی داشته باشیم. این قسمت به توجه به داشتهها برمیگردد. برخی کشورها حتی تصویرسازیهایشان مبتنی بر ناداشتههایشان است.
لسانی افزود: اگر عناصر ثبت یونسکو بسیاری از کشورهای همسایهمان را ببینیم قابل قیاس با کشور ما نیستند یا جاذبههای توریستیشان به اندازه ایران نیست. پس اصولاً روی چند حوزه خاص تمرکز میکنند و به سمت تصویرسازی میروند. در کشور ما با ظرفیتهای گسترده و متنوع فرهنگی فضا فراهم است که تصویرسازی را مبتنی بر داشتههایمان انجام دهیم و از سویی نباید از زنجیرهسازی خدمات فرهنگی که باید به توریست دهیم غافل شویم. از حوزه حمل و نقل گرفته تا اسکان و تورهای مختلف برای بازدید همگی پیوست و انسجامی میخواهد که زیستبوم گردشگری بتواند در آن فعالیت اقتصادی و درآمدزایی داشته باشد.
وی درباره اینکه گام نخست برای افزایش ورود گردشگر خارجی به کشور چیست؟ گفت: نخستین گام که بسیار مهم است، آرامش و جذابیت است. ما باید بتوانیم محیط آرامی را تصویر کنیم و جذابیتهای فرهنگی و میراثی خودمان چه تاریخی چه آداب و رسوم را منتشر کنیم که در قالب اخبار و جشنوارههای مختلف باشند. در این سالها ما کمتر جشنواره بینالمللی داشتیم که شناخته شده باشند. منظور جشنوارههای هنری موسیقی و... است. برای مثال در روسیه جشنواره مجسمههای یخی برگزار میشود و خیلی از توریستها به همین دلیل به روسیه سفر میکنند. ایران هم میتواند در چند حوزه جشنوارههای فرهنگی و هنری برگزار کند. گردشگری دیجیتالی و علمی و گردشگری هنری هم میتواند از این دست باشد و ما با استفاده از داشتههایمان میتوانیم چنین جشنوارههایی برپا کنیم. گام نخست در بستر آرامش توجه به جذابیتهای فرهنگی است که بتوانیم آنها را تبلیغ کرده و در جهت جذب توریست گسترش دهیم.
شناسه خبر 90906