یک تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: پس از سالها تلاش برای تبلیغات ضد ایران و ایرانی، دونالد ترامپ بودجه گروههای اپوزیسیون وابسته به خود را قطع کرد؛ حرکتی که اگرچه تغییر سیاست از سوی ترامپ است اما پایانی بر فریبکاریها و رسوایی وطنفروشان تلقی میشود.

در روزهای اخیر، خبر قطع کمکهای مالی آمریکا به برخی گروههای اپوزیسیون ایرانی، موجی از واکنشها را در میان مردم از مخالفان نظام و حامیان آن برانگیخته است. این اقدام، که از سوی دولت ترامپ با هدف کاهش هزینههای اضافی و هدفمندتر کردن حمایتهای خارجی انجام شد، بیش از هر چیز رسوایی بزرگی برای جریانهایی به همراه داشت که سالها با عنوان مبارزه با جمهوری اسلامی، در حقیقت به تجارت وطنفروشی و دریافت پولهای خارجی مشغول بودند.
اما اینکه این اتفاق چه پیامدهایی دارد؟ آیا اپوزیسیون که همواره خود را مدافع آزادی و حقوق مردم ایران معرفی میکرد، میتواند بدون حمایتهای مالی غرب به فعالیت خود ادامه دهد؟ چرا این جریانها تا این اندازه به بودجههای خارجی وابسته بودند که با قطع آن، دچار بحران شوند؟ و آیا این تصمیم ترامپ به معنای پایان تقابل با ایران است؟ و سؤالاتی از این دست، مسائلی است که خبرنگار گروه خبری سپهرغرب در گفتوگو با کارشناس مسائل بینالملل به آن پرداخته است. مشروح گفتگو را در ادامه بخوانید:
اهداف پشت پرده اقدام ترامپ
دکتر جعفر قنادباشی، تحلیل کرد: اقدام ترامپ در قطع کمکهای مالی به اپوزیسیون ایرانی، بیشتر ناشی از مشکلات اقتصادی داخلی آمریکاست. او هزینههایی را که بیمورد میدانست، حذف کرد تا اقتصاد آمریکا را سامان دهد. این سیاست همسو با اقدامات دیگر دولت ترامپ نظیر تعرفهبندی کالاهای خارجی و محدودیتهای گمرکی برای برخی محصولات وارداتی است.
وی با اشاره به سیاستهای کلی ترامپ افزود: دونالد ترامپ از ابتدای روی کار آمدن خود همواره بر کاهش هزینههای خارجی آمریکا تأکید داشت. او بارها از نهادهایی مانند ناتو و سازمان ملل نیز انتقاد کرد و خواستار کاهش سهم مالی آمریکا در این سازمانها شد. در همین راستا، کمکهای مالی به برخی گروههای اپوزیسیون ایرانی نیز که از نظر دولت آمریکا بازدهی لازم را نداشتند، حذف شد.
سوءِاستفاده از کمکهای مالی؛ عاملی در تغییر سیاست آمریکا
این کارشناس مسائل بینالمللی متذکر شد: یکی از دلایل اصلی قطع این کمکها، بررسیهای داخلی وزارت خارجه آمریکا بود که نشان داد برخی گروههای اپوزیسیون، بودجههای دریافتی را به شکل مطلوب ایالاتمتحده هزینه نکردهاند.
به گفته قنادباشی بررسیهای وزارت خارجه آمریکا نشان داد که برخی گروههای اپوزیسیون پولهای دریافتی را در جهت منافع آمریکا هزینه نکردهاند. به عنوان مثال، یکی از این گروهها که در حوزه حقوق بشر فعالیت میکرد، بیش از 80 درصد کمکهای مالی را در مسیر دیگری استفاده کرده است.
وی ادامه داد: این موضوع باعث شد که دولت آمریکا تصمیم بگیرد حمایت مالی خود را از برخی گروههای کماثر متوقف کرده و بودجه را به گروههای مؤثرتر و افراد خاص اختصاص دهد.
تغییر راهبرد آمریکا در حمایت از مخالفان ایران
به گفته این تحلیلگر، سیاست آمریکا در قبال اپوزیسیون ایرانی تغییر کرده اما این تغییر به معنای پایان حمایت از مخالفان جمهوری اسلامی نیست، بلکه به معنای هدفمندتر شدن آن است.
قنادباشی در این زمینه تصریح کرد: این سیاست نشاندهنده تغییر راهبرد آمریکا در حمایت از اپوزیسیون است. بهنظر میرسد آمریکا کمکهای خود را به گروههایی متمرکز میکند که امید بیشتری به تحرکات آنها علیه ایران دارد. کمکهای سری به افراد نفوذی و سازمانهای مخفی نیز ادامه خواهد یافت.
وی همچنین تأکید کرد: آمریکا قصد دارد مسیرهای کمک مالی را محدودتر کرده و بهجای توزیع گسترده بودجه، آن را در اختیار گروههای مشخص و چهرههای تأثیرگذار قرار دهد.
آیا قطع کمکها به معنای تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران است؟
وی سپس اضافه کرد: با وجود کاهش بودجه اپوزیسیون، نباید تصور کرد که آمریکا از سیاستهای تقابلی خود در برابر ایران عقبنشینی کرده است.
این کارشناس مسائل سیاسی در این خصوص گفت: نباید تصور کنیم که آمریکا مخالفت خود با ایران را پایان داده است. بلکه بهنظر میرسد آنها سیاست حمایت از اپوزیسیون را به شکلی کارآمدتر و هدفمندتر دنبال میکنند و کمکها به گروههایی مانند منافقین و افراد نفوذی در ایران ادامه خواهد یافت.
قنادباشی در جمعبندی این بخش از سخنانش اعلام کرد: این تحلیل نشان میدهد که واشنگتن بهدنبال روشهای جدیدتری برای تأثیرگذاری بر تحولات ایران است و قطع کمکهای مالی مستقیم به برخی گروهها به معنای کنار گذاشتن راهبرد فشار بر ایران نیست.
اپوزیسیون و چالش مدیریت منابع مالی
وی گفت: یکی از مهمترین پیامدهای قطع این کمکها، تضعیف مالی برخی گروههای اپوزیسیون ایرانی است که بخش عمدهای از منابع خود را از حمایتهای خارجی تأمین میکردند.
به گفته این کارشناس مسائل سیاسی، این گروهها در استفاده از کمکهای خارجی بیضابطه عمل کرده و بهجای تمرکز بر فعالیتهایی که به آنها محول شده، دچار مشکلات مدیریتی و فساد مالی شدهاند.
قنادباشی در ادامه اظهار کرد: اپوزیسیون ایرانی بیشترین استفاده مالی را از کمکهای دیکتاتورهای عربی مانند عربستان و امارات میکنند. انگلیس، فرانسه و اسرائیل نیز بهعنوان دلالان کمکها، عمل میکنند و مشوق کشورهای عربی برای حمایت مالی از این گروهها هستند.
وی افزود: این مسئله بدان معناست که اپوزیسیون ایرانی نهتنها به کمکهای آمریکا متکی بوده، بلکه از حمایتهای برخی کشورهای منطقه نیز بهرهمند میشده است.
اختلافات داخلی اپوزیسیون؛ عامل دیگری در کاهش حمایتها
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه یکی دیگر از مسائل مهمی که بر تصمیم دولت ترامپ تأثیر گذاشته، اختلافات داخلی میان گروههای مختلف اپوزیسیون بوده، توضیح داد: این اختلافات باعث شده برخی گروهها علیه یکدیگر افشاگری کنند و بیاعتمادی میان آنها افزایش یابد.
قنادباشی در این زمینه نیز بیان کرد: رقابتهای مالی و سیاسی بین گروههای مخالف باعث شده تا برخی از ماهیت واقعی آنها افشا شود و این وضعیت سبب شده که دولت آمریکا نیز به این نتیجه برسد که ادامه حمایت مالی از برخی گروههای مخالف، کمکی به سیاستهای این کشور نمیکند و تنها موجب اتلاف منابع مالی خواهد شد.
پیامدهای این اقدام برای آینده اپوزیسیون
وی خاطرنشان کرد: اقدام دولت دونالد ترامپ در قطع کمکهای مالی، پیامدهای مختلفی برای گروههای اپوزیسیون ایرانی خواهد داشت که میتوان به کاهش منابع مالی برخی گروهها اشاره کرد به این معنا که بسیاری از گروههای اپوزیسیون که به بودجههای خارجی متکی بودند، با کاهش شدید منابع مواجه خواهند شد.
این تحلیلگر مسائل خارجی ادامه داد: افزایش اختلافات داخلی با رقابت برای جذب منابع محدودتر، تنشها و درگیریهای درونگروهی را افزایش خواهد داد.
قنادباشی سپس تصریح کرد: جذب منابع از سایر کشورها به این صورت که برخی از این گروهها تلاش خواهند کرد حمایتهای مالی از کشورهای اروپایی، عربستان سعودی یا دیگر کشورها دریافت کنند نیز محتمل است.
وی با اشاره به تغییر راهبرد آمریکا نیز گفت: ایالات متحده بهجای حمایت گسترده، بهدنبال روشهای مخفیانهتر و هدفمندتر برای نفوذ در ایران خواهد بود.
این کارشناس مسائل سیاسی با تأکید بر اینکه اقدام دونالد ترامپ در قطع کمکهای مالی به برخی گروههای اپوزیسیون ایرانی را میتوان بخشی از سیاستهای کلی او در کاهش هزینههای خارجی و تمرکز بر اقتصاد داخلی آمریکا دانست، ابراز کرد: این تصمیم علاوهبر مسائل اقتصادی، بهدلیل سوءمدیریت و اختلافات داخلی در میان اپوزیسیون ایرانی نیز اتخاذ شده است.
قنادباشی در این بخش افزود: با این حال، نباید این اقدام را بهعنوان نشانهای از تغییر سیاست کلان آمریکا در قبال ایران تلقی کرد. بهنظر میرسد که واشنگتن همچنان بهدنبال نفوذ و اعمال فشار بر ایران است، اما روشهای خود را هدفمندتر و کارآمدتر خواهد کرد.
وی در پایان بیان کرد: در نهایت، این اقدام میتواند منجر به بحران داخلی در میان گروههای اپوزیسیون شود و چالشهای جدیدی را برای آنها بهوجود آورد. باید دید که این گروهها چگونه به این شرایط جدید واکنش نشان خواهند داد و آیا خواهند توانست منابع جایگزینی برای ادامه فعالیتهای خود بیابند یا خیر.
اپوزیسیونی که بدون پول خارجی نمیتواند دوام بیاورد
در خاتمه باید گفت؛ یکی از مهمترین نکاتی که در ماجرای قطع بودجه اپوزیسیون ایرانی مشخص شد، وابستگی شدید این گروهها به کمکهای مالی خارجی است. گروههایی که ادعای نمایندگی مردم ایران را دارند، در حقیقت برای ادامه حیات خود به پولهایی وابستهاند که از سوی دولتهای بیگانه تأمین میشود. این مسئله نشان میدهد که ادعای استقلال و مبارزه برای مردم، تنها پوششی برای پنهان کردن واقعیت تلخی است که در پس پرده این جریانها نهفته است؛ «آنها بدون حمایتهای مالی خارجی هیچ جایگاهی ندارند.» این وابستگی تا حدی است که قطع شدن تنها بخشی از بودجه آنها، باعث بحران داخلی و آشکار شدن اختلافاتشان شده است.
یکی از نکات بحثبرانگیز در مورد این بودجههای خارجی، نحوه هزینه شدن آنهاست. بسیاری از این گروهها که تحت عناوینی مانند دفاع از حقوق بشر، آزادی بیان و حمایت از دموکراسی فعالیت میکردند، در عمل بودجههای دریافتی را در مسیرهای دیگری خرج کردند.
بررسیهای منتشرشده از سوی منابع مختلف نشان میدهد بخش عمدهای از این بودجهها نه برای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، بلکه برای زندگی لوکس و اشرافی سران اپوزیسیون هزینه شده است. هزینههای شخصی، خرید املاک در اروپا و آمریکا، سفرهای گرانقیمت و حتی سرمایهگذاریهای شخصی، بخشی از این فهرست بلندبالا هستند.
این در حالی است که اپوزیسیون سالها ادعا میکرد که برای آزادی ایران مبارزه میکند. اما حالا که منابع مالی آنها قطع شده، بسیاری از این افراد بهجای ادامه مبارزه، به افشای یکدیگر و انتشار اسناد فساد مالی داخلی پرداختهاند!
قطع بودجه، نهتنها باعث کاهش فعالیتهای اپوزیسیون شده و میشود، بلکه اختلافات و رقابتهای درونی میان آنها را به اوج رسانده. بهطوریکه در روزهای اخیر، شاهد درگیریهای لفظی شدید میان گروههای مختلف مخالف نظام بودهایم. برخی از چهرههای مطرح اپوزیسیون، یکدیگر را به خیانت و سوءاستفاده از بودجههای دریافتی متهم کردهاند.
این اختلافات نشان میدهد که بسیاری از این گروهها، نه بر سر آزادی و دموکراسی، بلکه صرفاً بر سر پول و منافع شخصی خود با یکدیگر متحد شده بودند. حال که این منبع درآمد از بین رفته، ائتلافهای ظاهری آنها نیز در حال فروپاشی است.
از سوی دیگر، برخی از گروههای اپوزیسیون تلاش کردهاند تا منابع مالی جدیدی از کشورهای اروپایی یا دولتهای منطقهای مانند عربستان سعودی جذب کنند. اما این تلاشها نیز با شکست مواجه شده، زیرا این دولتها نیز به این نتیجه رسیدهاند که اپوزیسیون ایرانی، یک جریان بیاثر است.
ماجرای قطع بودجه به روشنی نشان داد که اپوزیسیون خارجنشین هیچ ارتباطی با مردم ایران ندارد. اگر این جریان واقعاً یک نیروی مردمی و اجتماعی بود، باید قادر میبود بدون حمایتهای مالی خارجی به فعالیت خود ادامه دهد. اما اکنون مشخص شده که تمام ساختار آنها بر پایه پولهای خارجی بنا شده بود!
مردم ایران هیچگاه این گروهها را بهعنوان نمایندگان خود نپذیرفتهاند و همین موضوع باعث شده که حتی پس از دههها فعالیت، اپوزیسیون همچنان در حاشیه باقی بماند. عدم نفوذ مردمی، وابستگی شدید به دولتهای خارجی، و فساد مالی گسترده، از مهمترین دلایل شکست تاریخی اپوزیسیون در براندازی نظام جمهوری اسلامی است.
سخن پایانی اینکه اقدام ترامپ در قطع بودجه اپوزیسیون ایرانی، بیش از آنکه یک تغییر سیاست باشد، پرده از واقعیت تلخ این جریانها برداشت. سالها این گروهها با شعار آزادی و حقوق بشر، خود را بهعنوان نمایندگان مردم ایران معرفی کردند. اما حالا که حمایتهای مالی خارجی متوقف شده، ناتوانی و فساد آنها بیش از پیش آشکار شده است.
اکنون که دیگر پولی برای خرج کردن در رسانهها، برگزاری نشستهای بینتیجه، و تبلیغات گسترده وجود ندارد، اپوزیسیون در ضعیفترین وضعیت خود قرار گرفته و چهره واقعی آن برای بسیاری از مردم ایران مشخص شده است.
شناسه خبر 91838