گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:98078
سپهرغرب بررسی کرد:

سودان در آتش بحران؛ رقابت سر طلا و نفوذ خارجی؛ عامل اصلی جنگ داخلی

سودان در آتش بحران؛ رقابت سر طلا و نفوذ خارجی؛ عامل اصلی جنگ داخلی

سپهرغرب، گروه ایران و جهان- سمیرا گمار: در سودان، کشور پهناور شاخ آفریقا، جنگی داخلی و خونباری در جریان است که به‌دلیل پیچیدگی‌ها و منافع خارجی، هنوز در رسانه‌ها به‌طور گسترده پوشش داده نشده. این بحران نه صرفاً یک نزاع داخلی، بلکه نتیجه رقابت‌های ژئوپلیتیکی و اقتصادی است که پشت پرده آن قدرت‌های خارجی و منافع منطقه‌ای نقش دارند.

برای روشن شدن ابعاد این بحران، با دو کارشناس برجسته ایرانی در حوزه مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کردیم؛ دکتر جعفر قنادباشی که ریشه جنگ را در رقابت بر سر معادن طلا و منافع اقتصادی خارجی می‌داند و دکتر حسین کنعانی‌مقدم که آن را بخشی از طرح صهیونیستی_ آمریکایی برای تضعیف محور مقاومت و کنترل منطقه دریای سرخ تحلیل می‌کند.

آنچه در ادامه می‌خوانید ماحصل گفت‌وگو با این دو کارشناس است:

* طرح صهیونیستی_ آمریکایی در سودان با هدف تجزیه و حذف محور مقاومت دنبال می‌شود

کارشناس برجسته ایرانی در حوزه مسائل بین‌الملل با اشاره به تحولات خونبار اخیر در سودان گفت: در پشت پرده‌ این بحران، طرحی صهیونیستی_ آمریکایی برای تجزیه، بی‌ثبات‌سازی و حذف حلقه‌ای دیگر از محور مقاومت در آفریقا در حال اجراست.

وی تأکید کرد: وقایع سودان صرفاً یک منازعه داخلی یا نظامی نیست، بلکه بخشی از نقشه بزرگ‌تر غرب برای تغییر جغرافیای سیاسی شاخ آفریقا و تبدیل آن به پایگاه نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه‌ دریای سرخ است.

تحلیلگر ارشد مسائل منطقه با اشاره به ابعاد فاجعه‌بار خشونت‌ها در سودان تصریح کرد: آنچه امروز در سودان در جریان است، تنها یک جنگ داخلی نیست. این بخشی از یک طرح از پیش‌طراحی‌شده است که صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها برای اجرای آن برنامه‌ریزی کرده‌اند. در این طرح، مناطق مهم و راهبردی در حاشیه دریای سرخ و مثلث شمال شرقی آفریقا هدف قرار گرفته‌اند. درگیری‌هایی که اکنون در خارطوم و دارفور جریان دارد، ادامه همان پروژه‌ای است که سال‌ها پیش در جنوب سودان و سپس در سایر بخش‌های قاره آفریقا اجرا شد.

کنعانی‌مقدم افزود: در گزارش‌های اخیر، صحنه‌هایی از قتل عام مردم در بیمارستان‌ها منتشر شده است. در یکی از این حوادث، بیش از 450 نفر از بیماران و کادر درمان در یک مرکز درمانی به قتل رسیده‌اند. این فجایع یادآور همان تراژدی‌هایی است که در دهه‌های گذشته در رواندا، دارفور و دیگر مناطق آفریقا رخ داد؛ نسل‌کشی‌هایی که پشت آن‌ها ردپای استعمارگران غربی و رژیم صهیونیستی دیده می‌شد.

وی خاطرنشان کرد: هدف این سیاست، ایجاد نوعی نظم مصنوعی جدید در آفریقاست؛ نظمی که رژیم صهیونیستی از طریق آن بتواند جای پایی در قاره سیاه و به‌ویژه در مناطق هم‌مرز با دریای سرخ و مصر پیدا کند. صهیونیست‌ها می‌خواهند همان پروژه عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی را این‌بار در آفریقا تکرار کنند تا دولت‌های مستقل یا حامی مقاومت را از صحنه خارج سازند.

دبیرکل حزب سبز ایران با اشاره به شرایط پس از سقوط دولت پیشین سودان اظهار کرد: پس از سرنگونی دولت عمرالبشیر، ما شاهد افزایش نفوذ رژیم صهیونیستی با حمایت مستقیم ایالات متحده بودیم. از همان زمان تلاش‌هایی برای ایجاد یک حکومت دست‌نشانده در سودان آغاز شد. اگر این هدف به‌طور کامل محقق نشود، حداقل سناریوی جایگزین آن یعنی تجزیه کشور و تقسیم آن به چند منطقه‌ تحت نفوذ دنبال خواهد شد. هدف اصلی از این اقدامات، مقابله با هرگونه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و سلطه آمریکا بر این منطقه حساس است.

کنعانی‌مقدم افزود: سازمان‌های بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری نیز با سکوتی معنادار در برابر این فجایع ایستاده‌اند. این سکوت مرگبار، عملاً مجوزی برای تداوم جنایات است و نشان می‌دهد که نظام سلطه جهانی اراده‌ای برای توقف نسل‌کشی در سودان ندارد. آن‌ها به‌دنبال تغییر موازنه سیاسی در قاره آفریقا هستند و هر جا مقاومت شکل بگیرد، با بحران‌سازی و درگیری‌های مصنوعی آن را در نطفه خفه می‌کنند.

وی در تشریح ابعاد این طرح گفت: آنچه در سودان می‌گذرد، ادامه پروژه‌ای است که از خاورمیانه تا شاخ آفریقا امتداد یافته. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها به‌دنبال تکمیل کمربند نفوذ خود در امتداد دریای سرخ هستند. از مصر و عربستان تا جیبوتی و سومالی، این منطقه اهمیت حیاتی برای کنترل خطوط انرژی، تجارت و کریدورهای دریایی دارد. سودان در قلب این معادله است و به همین دلیل، هدف مستقیم این طرح قرار گرفته است.

این تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌الملل افزود: آن‌ها می‌خواهند سودان را از درون متلاشی کنند تا مانع از آن شوند که این کشور به حلقه‌ای از محور مقاومت تبدیل شود. سودان در گذشته با گروه‌های مقاومت اسلامی ازجمله حماس همکاری داشته و در سال‌های گذشته نقش فعالی در انتقال تجربه و پشتیبانی از جریان مقاومت در آفریقا ایفا کرده است. به همین دلیل، صهیونیست‌ها به‌دنبال حذف کامل این ظرفیت راهبردی هستند.

کنعانی‌مقدم در پاسخ به پرسش درباره چرایی پوشش ضعیف رسانه‌ای جنگ سودان، گفت: سکوت خبری درباره سودان بخشی از همین پروژه است. غرب و رسانه‌های بین‌المللی عامدانه نمی‌خواهند افکار عمومی جهان از واقعیت‌های میدانی در سودان مطلع شود. وقتی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها قصد دارند در منطقه‌ای حساس مستقر شوند، ابتدا فضا را در سکوت خبری فرو می‌برند تا بتوانند بدون فشار افکار عمومی پیشروی کنند. رسانه‌های وابسته به غرب دقیقاً در همین چارچوب عمل می‌کنند.

وی تصریح کرد: این سکوت خطرناک است، زیرا در سایه آن، صدها انسان بی‌دفاع قربانی می‌شوند و گروه‌های مسلح وابسته به قدرت‌های خارجی، به‌راحتی در کشور گسترش می‌یابند. همین وضعیت را در سوریه و یمن نیز دیدیم؛ ابتدا بحران در سکوت شکل گرفت و سپس به یک جنگ تمام‌عیار بدل شد.

دبیرکل حزب سبز ایران درباره تأثیر تحولات سودان بر منطقه و ایران اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران همواره با دولت مرکزی سودان روابط دوستانه داشته و در سال‌های گذشته تلاش کرده تا با میانجی‌گری و همکاری‌های سیاسی، از تجزیه این کشور جلوگیری کند. ایران به ثبات سودان اهمیت می‌دهد، زیرا این کشور در نقطه‌ای راهبردی در حاشیه دریای سرخ و در همسایگی مصر و شاخ آفریقا قرار دارد. بی‌ثباتی در سودان، نه‌تنها به زیان مردم این کشور بلکه به ضرر امنیت کل منطقه ازجمله ایران خواهد بود.

کنعانی‌مقدم افزود: اگر سودان به پایگاهی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شود، توازن ژئوپلیتیکی منطقه به ضرر کشورهای مستقل تغییر می‌کند. ایران از هر تلاشی برای بازگشت ثبات، حفظ تمامیت ارضی سودان و جلوگیری از نفوذ بیگانگان حمایت می‌کند. ادامه بحران، ممکن است در آینده دامنه‌اش به سایر کشورهای آفریقایی نیز سرایت کند و موج جدیدی از ناامنی را به همراه داشته باشد.

وی در جمع‌بندی تحلیل خود گفت: آنچه امروز در سودان می‌گذرد، نه جنگ داخلی است و نه صرفاً نزاع بر سر قدرت. این یک پروژه مشترک صهیونیستی_ آمریکایی برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه و محاصره محور مقاومت است. در این طرح، از ابزار جنگ، قومیت، رسانه و اقتصاد به‌صورت همزمان استفاده می‌شود تا کشورها را از درون فرو بپاشانند و زمینه نفوذ سیاسی و نظامی خود را فراهم کنند. سودان قربانی جدید این سناریوست.

در حالی که دکتر کنعانی‌مقدم بحران سودان را از زاویه ژئوپلیتیکی و نفوذ خارجی تحلیل می‌کند، دکتر قنادباشی ریشه این درگیری‌ها را بیشتر در ابعاد اقتصادی و رقابت بر سر منابع طبیعی می‌بیند؛ ترکیب این دو نگاه تصویری کامل‌تر از واقعیت پنهان پشت جنگ سودان ارائه می‌دهد. آنچه می‌خوانید دیدگاه دکتر قنادباشی است:

*جنگ سودان، نبردی پنهان بر سر طلا و منافع استعماری

این تحلیلگر مسائل آفریقا در ابتدای تحلیل خود گفت: من مدتی متحیر بودم که ریشه این جنگ از کجاست، زیرا نه نشانه‌ای از خصومت‌های قومی و قبیله‌ای در آن دیده می‌شود و نه شرایطی مشابه جنگ‌های نیابتی دوران جنگ سرد دارد. در آن دوران، ما شاهد بودیم که قدرت‌های شرق و غرب، مانند شوروی و آمریکا، از طریق نیروهای نیابتی در کشورهای مختلف با هم می‌جنگیدند؛ نمونه‌اش ویتنام، یمن و آنگولا بود اما امروز جهان دیگر آن شکل دوقطبی را ندارد و هیچ قدرت بزرگی مستقیماً حاضر به مداخله در این سطح نیست.

دکتر جعفر قنادباشی افزود: در لیبی هنوز نمونه‌ای از جنگ نیابتی وجود دارد. یک طرف نیروهای وابسته به اخوان‌المسلمین و ترکیه هستند و طرف دیگر، گروه‌های تحت حمایت امارات و عربستان. پشت صحنه این درگیری‌ها نیز نقش انگلیسی‌ها مشهود است اما وضعیت سودان کاملاً متفاوت است. سودان منابع و موقعیت راهبردی چندانی ندارد که چنین رقابتی را توجیه کند. نفت این کشور پس از جدایی جنوب، عملاً به آن منطقه واگذار شده و سودان مرکزی اکنون از منابع بزرگ اقتصادی بی‌بهره است.

وی توضیح داد: برخلاف بسیاری از جنگ‌های داخلی قاره سیاه، در سودان نمی‌توان عوامل قبیله‌ای را عامل اصلی درگیری دانست، نیروهای تحت فرمان «حمیدتی»، فرمانده نیروهای واکنش سریع، از محبوبیت محلی برخوردار نیستند و حتی به‌دلیل نقش در کشتارهای دارفور، سابقه‌ای منفی دارند. هیچ پشتوانه اجتماعی یا قبیله‌ای مؤثری پشت این گروه‌ها نیست. از همین رو، تصور می‌شد این جنگ زود پایان یابد اما با بررسی‌های بیشتر مشخص شد که ماجرا فراتر از درگیری داخلی است.

* کشف منبع اصلی جنگ؛ طلا

این تحلیلگر مسائل آفریقا ادامه داد: چند سالی است که در منطقه «جبل عامر» در ایالت دارفور، معادن طلای غنی کشف و فعال شده‌اند. این طلاها به‌صورت قاچاق از سودان به لیبی منتقل می‌شوند و از آنجا به امارات می‌رسند. اماراتی‌ها از این طلاها برای تأمین مالی خرید سلاح، ازجمله پهپادها و تجهیزات نظامی مورد استفاده نیروهای مسلح در سودان، بهره می‌برند؛ بنابراین، جنگی که در ظاهر نزاع داخلی به‌نظر می‌رسد، در واقع پوششی برای قاچاق سازمان‌یافته طلا و تأمین مالی درگیری‌های نیابتی منطقه‌ای است.

قنادباشی افزود: اگر این معادن وجود نداشتند، اساساً چنین جنگی هم شکل نمی‌گرفت. طلا در اینجا همان نقشی را بازی می‌کند که نفت در جنگ‌های نیابتی خاورمیانه داشت؛ منبعی برای نفوذ، ثروت و مداخله خارجی.

وی با اشاره به سابقه تاریخی استعمار انگلیس در سودان گفت: انگلیسی‌ها از دوران استعماری‌شان نسبت به سودان کینه‌ای عمیق دارند، زیرا تنها کشوری که در دوران ابرقدرتی امپراتوری بریتانیا ضربه‌ای نظامی به آن‌ها وارد کرد، سودان بود. شکست نیروهای انگلیسی از ارتش مهدی سودانی در قرن نوزدهم، زخمی تاریخی برای لندن بود. از همان زمان، برنامه‌ تجزیه سودان و تضعیف هویت ملی آن در دستور کار لندن قرار گرفت. رشد مذهب مسیحیت در جنوب سودان و در نهایت جدایی آن منطقه، بخشی از همین طرح بود.

وی تأکید کرد: امروز نیز همان سیاست استعماری با چهره‌ای جدید ادامه دارد. انگلیسی‌ها از طریق امارات اهداف خود را دنبال می‌کنند. امارات عملاً به نماینده منافع لندن در آفریقا تبدیل شده و با خرید و قاچاق طلا از سودان، هم منافع مالی کلانی کسب می‌کند و هم توازن قدرت در این کشور را به هم می‌زند.

کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: در صحنه کنونی آفریقا، ترکیه و قطر نیز از زاویه‌ای دیگر وارد ماجرا شده‌اند. ترکیه در لیبی و سودان نفوذ دارد و در کنار قطر، در برخی جناح‌ها نقش‌آفرینی می‌کند اما نباید فراموش کرد که هر دو کشور، به‌ویژه قطر، در چارچوب سیاست‌های کلان انگلیس عمل می‌کنند. امیر قطر تربیت‌شده دانشکده نظامی بریتانیا است و این وابستگی‌ها بی‌دلیل نیست

قنادباشی اضافه کرد: در کنار این عوامل، نباید نقش رژیم صهیونیستی را نادیده گرفت. اسرائیل از تضعیف سودان استقبال می‌کند، زیرا این کشور در گذشته با محور مقاومت اسلامی و گروه‌هایی مانند حماس همکاری داشته است. سودان مسلمان و قدرتمند می‌تواند به حلقه‌ای مؤثر در مقاومت ضدصهیونیستی در آفریقا تبدیل شود. از همین رو، اسرائیل با حمایت از پروژه تضعیف سودان، از منافع خود دفاع می‌کند.

وی تأکید کرد: آنچه امروز در سودان جریان دارد، در واقع سیاستی استعماری و ضدانسانی است، این جنگ به‌ظاهر میان دو ژنرال است، اما در واقع میان استعمار نوین و مردم آفریقاست. پشت پرده‌ خون‌ریزی‌ها؛ منافع شرکت‌های طلا، شبکه‌های قاچاق و قدرت‌های منطقه‌ای پنهان شده، این سناریو همان سیاست قدیمی انگلیس است؛ ایجاد جنگ، فروش سلاح، و غارت منابع.

این تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: جنگ سودان نه بر پایه تعصبات قومی است و نه بر محور سیاست داخلی. این جنگ بر سر طلاست؛ طلایی که از دل معادن دارفور استخراج می‌شود، به لیبی می‌رود و از آنجا به امارات و شبکه‌های جهانی قاچاق انتقال می‌یابد. امارات، انگلیس و اسرائیل در رأس این چرخه قرار دارند و با دامن‌زدن به بحران، از خون مردم سودان سود می‌برند.

قنادباشی افزود: هدف نهایی این سیاست‌ها، جلوگیری از تبدیل شدن سودان به یک قدرت اسلامی مستقل است. کشوری که ظرفیت بالایی در جهان عرب و آفریقا دارد و می‌تواند در محور مقاومت نقش‌آفرینی کند اما قدرت‌های استعماری نمی‌خواهند این اتفاق بیفتد. آنچه امروز می‌بینیم، تداوم همان راهبرد قدیمیِ «تفرقه بینداز و حکومت کن» در قالبی نوین است.

* ریشه‌ها و اثرات بحران

در پایان باید گفت؛ بحران سودان، فارغ از ظاهر آن که جنگ داخلی میان دو جناح نظامی به‌نظر می‌رسد، در واقع نتیجه ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی است. ریشه‌های این درگیری‌ها به رقابت بر سر منابع طبیعی کشور، به‌ویژه معادن طلای دارفور و همچنین تلاش قدرت‌های خارجی برای تسلط بر موقعیت راهبردی سودان در شاخ آفریقا و حاشیه دریای سرخ بازمی‌گردد. آنچه در این بحران رخ می‌دهد، بیش از یک نزاع داخلی ساده است؛ این جنگ، ترکیبی از پروژه‌های اقتصادی، رقابت‌های منطقه‌ای و نفوذ قدرت‌های استعماری و راهبردی است که مردم سودان را در معرض آسیب‌های گسترده قرار داده است.

تحلیل دو کارشناس ایرانی، دکتر جعفر قنادباشی و دکتر حسین کنعانی‌مقدم، نشان می‌دهد که پشت پرده بحران سودان شبکه‌ای از منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی قرار دارد. از یک سو، موضوع استخراج و قاچاق طلا توسط بازیگران خارجی به‌عنوان منبع تأمین مالی گروه‌های مسلح و جنگ‌های نیابتی، عامل اصلی شعله‌ور شدن درگیری‌هاست. از سوی دیگر، نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در راستای محدود کردن ظرفیت‌های مقاومت اسلامی و ایجاد پایگاه‌های دست‌نشانده، بعد ژئوپلیتیکی این بحران را شکل داده و نشان می‌دهد که سودان در معادلات منطقه‌ای جایگاه بسیار مهمی دارد.

در چنین شرایطی، می‌توان نتیجه گرفت که حفظ ثبات و تمامیت ارضی سودان و جلوگیری از تبدیل این کشور به صحنه‌ای برای منافع خارجی، نه‌تنها به نفع مردم این کشور بلکه به نفع امنیت کل منطقه است. هرگونه بی‌ثباتی در سودان می‌تواند اثر مستقیم بر توازن قدرت در شاخ آفریقا و دریای سرخ، مسیرهای تجارت و انرژی و همچنین محور مقاومت داشته باشد؛ بنابراین، حل بحران سودان نیازمند رویکردی جامع است که هم مسائل اقتصادی و داخلی کشور را در نظر بگیرد و هم مقابله با نفوذ و دخالت‌های خارجی را به‌طور جدی دنبال کند.

ارسال نظر

سوال: رنگ پرچم ایران؟ sabz

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار