گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:98465

حرکت جشنواره‌های قرآنی از رویداد به جریان‌سازی، ضرورت امروز

زهره پوروهابی
حرکت جشنواره‌های قرآنی از رویداد به جریان‌سازی، ضرورت امروز

در روزگاری که هیاهوی رسانه، مصرف‌گرایی و فرسودگی معنوی بر ذهن‌ها سایه افکنده است، بازگشت به چشمه‌ زلال وحی نه‌تنها یک نیاز فردی، بلکه ضرورتی تمدنی است؛ جامعه‌ای که از قرآن فاصله بگیرد، از حکمت و عدالت نیز فاصله گرفته است. در مقابل، هرجا روح قرآن در جان مردم جاری شود، امید، اخلاق و اعتماد نیز جان تازه‌ای می‌گیرد. از این منظر، ترویج فرهنگ قرآنی و اُنس واقعی با کلام وحی، باید نه در قالب پروژه‌ای موقت، که در قامت یک راهبرد فرهنگی و اجتماعی دنبال شود. به‌گونه‌ای که اخلاق جامعه «قرآن» شود؛ رهبر انقلاب در بیانی فرمودند: «باید اهل قرآن شد؛ تلاوت قرآن مقدمه است، هدف نیست. هدف، تخلق به‌ اخلاق قرآن است. از زوجات مکرمه پیغمبر نقل شده است که درباره‌ اخلاق پیغمبر این‌جور گفته‌اند: کانَ خُلقُهُ القُرآن؛ اخلاق پیغمبر، قرآن بود. یعنی پیغمبر، قرآن مجسم بود. رفتار ما، اخلاق ما، تخلق شخصی ما بر طبق قرآن باشد؛ این لازم است. تلاوت مقدمه‌ این است. فقط هم این نیست؛ علاوه‌بر شکل‌گیری شخصی بر طبق قرآن، جامعه‌ ما و محیط زندگی ما هم باید قرآنی بشود.
اُنس با قرآن، فراتر از حفظ یا تلاوت آیات است. آن‌گونه که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «ان افضلکم من تعلم القرآن و علمه؛ برترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و آن را به دیگران آموزش دهد»، قرآن کتاب تربیت است، نه صرفاً کتاب تلاوت. جامعه‌ای که با قرآن اُنس دارد، در سبک گفتار، رفتار، قضاوت و مدیریت خود قرآنی می‌اندیشد. اخلاق در روابط، عدالت در تصمیم‌ها و کرامت در رفتار اجتماعی، نشانه‌های چنین جامعه‌ای است و این محقق نمی‌شود مگر اینکه آحاد جامعه از یکان یکان مردم تا خانواده، محله، شهر، کشور، مدیر و کارشناس، همه عمل به قرآن و ترویج فرهنگ اُنس با قرآن را اولویت خود قرار دهند. در این چارچوب، مأموریت نهادهای فرهنگی و آموزشی نباید محدود به تبلیغ شکلی قرآن باشد، بلکه باید از رهگذر آموزش، تجربه زیسته و تولید محتوا، «فرهنگ قرآنی» را در زیست روزمره مردم جاری کنند.
در این میان، جشنواره‌های قرآنی مانند مدهامتان، یکی از مؤثرترین سازوکارهای اجتماعی برای پیوند مردم، به‌ویژه نسل جوان، با قرآن کریم است. جشنواره‌ای که سال‌هاست از بطن مساجد برخاسته و توانسته شبکه‌ای از نوجوانان، خانواده‌ها و مربیان قرآنی را در سراسر کشور فعال کند.
اهمیت این‌گونه برنامه‌ها در آن است که قرآن را از قالب کلاس‌های محدود، به عرصه‌ تجربه جمعی می‌برد. محفل‌های تلاوت، مسابقات گروهی، قصه‌گویی‌های قرآنی و بخش‌های خلاقانه آن، قرآن را از ذهن به زندگی می‌آورد. آمارهای اخیر جشنواره که حضور بیش از 12 هزار شرکت‌کننده در دوره‌های مقدماتی، سهم گسترده بانوان و حضور تیم‌های گروهی از سراسر کشور را نشان می‌دهد، نمونه‌ای از پویایی فرهنگی در دل مردم است.
در کنار برکات بی‌بدیل چنین رویدادهایی، از آن جهت که قرآن و در محضر این کتاب آسمانی بودن فی‌نفسه نور است، نواقصی نیز وجود دارد که به آن‌ها باید توجه کرد، برای مثال ماهیت تشریفاتی و فصلی؛ هنگامی که این جشنواره‌ها به یک آیین سالانه تکرارشونده با الگویی ثابت تبدیل شوند، به‌تدریج از مسیر تأثیرگذاری عمیق به سوژه‌ای برای گزارش‌دهی اداری تنزل می‌یابند. در این حالت، تمرکز اصلی از خلق زیست‌بوم قرآنی و گفت‌وگوی نسل جوان با مفاهیم ناب قرآن، به سمت آمار کمی شرکت‌کنندگان، تشریفات افتتاحیه و اختتامیه و تکثیر صوری رویدادها معطوف می‌شود. این همان نقطه آغازین شکل‌زدگی و محتواگریزی است که نور قرآن را در پشت غبار رسمیت‌های بی‌روح، محو می‌کند.
برای آنکه این جشنواره‌ها از دام تکرار رهایی یافته و به جریانی زنده و پایدار بدل شوند، باید سه اصل بنیادین را سرلوحه کار قرار داد: نخست، گذار از حافظه‌محوری به فهم‌محوری؛ یعنی جایگزینی رویکرد تکراری و قالب‌زده مسابقات با روش‌های خلاقانه برای درک پیام و تطبیق قرآن با مسائل روز زندگی جوانان. دوم، خلق شبکه‌های مردمی و غیر رسمی؛ به‌جای اتکای صرف به نهادهای رسمی، باید فضا برای شکل‌گیری حلقه‌های مطالعاتی خودجوش، کانال‌های دیجیتال اثرگذار و باشگاه‌های قرآنی در دل جامعه، فراهم آید و سوم، تولید محصولات فرهنگی و هنری ماندگار؛ جشنواره باید به کارخانه‌ای برای تولید محتوا، فیلم، پادکست، ادبیات و هنرهای تجسمی مبتنی بر مفاهیم قرآنی تبدیل شود، آثاری که خود به‌تنهایی بتوانند در جامعه جریان‌ساز باشند. تنها در این صورت است که نور قرآن از محدوده سالن‌های جشنواره فراتر رفته و به جریانی همیشه جاری در متن زندگی بدل می‌شود.
اگر قرار است قرآن در عمق جان جامعه بنشیند، این رسالت بیش از هرکس، بر دوش نهادهای فرهنگی است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان اوقاف، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی و مجموعه‌های مردم‌نهاد باید از مدیریت جزیره‌ای فاصله بگیرند و به مدیریت شبکه‌ای فرهنگ قرآن روی آورند.
وظیفه این نهادها دیگر صرفاً برگزاری مسابقات یا محافل نیست، بلکه طراحی سازوکارهایی برای تداوم اُنس، توانمندسازی مربیان قرآنی، حمایت از ایده‌های نو در آموزش قرآن و گسترش حضور قرآن در محیط‌های کاری، آموزشی و خانوادگی است.
اگر نهادهای فرهنگی بتوانند از قرآن چهره‌ای زنده و کارآمد در زندگی امروز ارائه دهند (نه صرفاً شعاری و آیینی) آن‌گاه قرآن از منبر به میدان خواهد آمد. در چنین الگویی، قرآن نه کتابی در قفسه‌ها، بلکه محور تربیت، گفت‌وگو، تصمیم‌سازی و هنر خواهد بود.
اگر باور داریم که نجات جامعه در بازگشت به قرآن است، باید برنامه‌های قرآنی را نه تزئین فرهنگی، بلکه رکن سیاست فرهنگی بدانیم. جشنواره‌هایی چون مدهامتان، می‌توانند از «مسابقه» به «نهضت اُنس با قرآن» ارتقا یابند؛ مشروط بر آنکه طراحی آن‌ها با نگاه آینده‌نگر، همه‌گیر و خلاق همراه باشد.

ارسال نظر

سوال: کوچک‌ترین قاره؟ Ostoralia

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار