گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:99383

مهارت ارتباط مؤثر؛ کلید اصلی هر پیام و اساس موفقیت در تعاملات اجتماعی

صداقت در تعاملات حضوری بیشتر از ارتباطات الکترونیکی است
مهارت ارتباط مؤثر؛ کلید اصلی هر پیام و اساس موفقیت در تعاملات اجتماعی

در گزارش قبلی از سلسله گزارش‌های مهارت زندگی، درخصوص «خودآگاهی» صحبت شد و گفتیم که این خودشناسی دقیق که شامل آگاهی از هیجانات و واکنش‌های لحظه‌ای است، به فرد این امکان را می‌دهد تا ضعف‌های خود را مدیریت کرده و نقاط قوتش را برای تقویت بیشتر به کار گیرد. نکته کلیدی اینکه این شناخت صرفاً یک تمرین درون‌نگر نیست؛ بلکه مستقیماً بر توانمندی‌های ما در دنیای بیرون اثر می‌گذارد. فرد خودآگاه، کسی است که بر اساس شناخت دقیق از جایگاه فعلی خود، رفتار و تعاملاتش را تنظیم می‌کند؛ او منعطف‌تر، نقدپذیرتر و در نتیجه، مؤثرتر است. این همان پلی است که ما را به بحث حیاتی امروز متصل می‌کند: «مهارت ارتباط مؤثر» و «روابط بین‌فردی».
«ارتباط مؤثر و روابط بین‌فردی» ازجمله 10 مهارت‌ اساسی برای زندگی سالم هستند که توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) معرفی شده‌اند. این مهارت‌ها فراتر از صرفاً حرف زدن است؛ بلکه توانایی انتقال و دریافت پیام‌ها به شکلی شفاف، همدلانه و بدون سوءتفاهم است.
هنگامی که افراد در برقراری ارتباط مؤثر ماهر باشند، می‌توانند تعارضات را به شیوه‌ای سازنده حل کنند، مرزهای شخصی را به‌درستی تعریف نمایند و در نهایت، شبکه‌های حمایتی قوی‌تری در محیط کار و زندگی شخصی خود بسازند. این مهارت پایه و اساس تمام تعاملات موفق انسان‌هاست.
از این رو، در بخش دوم سلسله گزارش‌های مهارت‌های زندگی، در گفت‌وگو با دکتر تقی ابوطالبی؛ روان‌شناس و مشاور خانواده و عضو هیئت‌علمی دانشگاه فرهنگیان به توضیح و تعریف این دو مهارت می‌پردازیم.
* در دنیای امروز، موفقیت و داشتن یک زندگی خوب به چه چیزی بستگی دارد؟
موفقیت در دنیای امروز وابسته به ابزارهایی است که به ما کمک می‌کنند بهتر زندگی کنیم، از فرصت‌ها استفاده و بتوانیم با جامعه به‌خوبی تعامل کنیم. این ابزارها باید از ترکیب دانش و مهارت ساخته و در نهایت در رفتار ما دیده شوند.
افراد برای شکوفا شدن نیازمند دانش (علم) و مهارت اجرایی آن هستند. متخصصان می‌گویند فقط دانستن کافی نیست؛ فرد باید به دانشی که دارد باور داشته باشد و مهارت اجرای آن را هم یاد بگیرد تا این دانش در کارهای روزمره او (مثل کار یک پزشک یا معلم بعد از تحصیل و کارآموزی) کاملاً مشخص شود. در نتیجه، موفقیت نهایی ما در گرو همین سه چیز است: نگرش/باور، دانش و مهارت. افرادی که ماهرتر هستند، زندگی بهتری خواهند داشت و بهتر از عمرشان استفاده می‌کنند.
*در میان این ابزارها و مهارت‌های زندگی که سازمان بهداشت جهانی معرفی کرده در این شماره از روزنامه بپردازیم به «مهارت ارتباط مؤثر» و «روابط بین فردی» و بگوییم که چه نقشی در زندگی روزمره و اجتماعی ما دارد؟
ارتباط مؤثر، نخستین قدم برای انتقال هر پیام و اساس همه فعالیت‌های اجتماعی ماست. از ساده‌ترین نیازها، مثل درخواست پول فوری برای خانواده‌ای در شهری دیگر، تا صحبت‌های روزمره در محل کار یا همسایگی، همه به ارتباط وابسته است.
نکته بسیار مهم در اینجا، «چگونگی» برقراری ارتباط است؛ ما باید بدانیم با چه کسی حرف می‌زنیم، پیام ما دقیقاً چیست، چقدر باید بگوییم و مهم‌تر از همه، با چه لحن و روشی این کار را انجام دهیم. مهارت ارتباط بین فردی به ما کمک می‌کند که در هر نوع رابطه‌ای چه در خانواده، چه با دوستان و چه با همسایگان بتوانیم ارتباطی خوب و کارآمد برقرار کنیم.
* ارتباطات امروزی تحت تأثیر فضای مجازی قرار گرفته؛ دیدگاه شما در مورد تعاملات برخط چیست؟
ارتباط را می‌توان یک پل در نظر گرفت که ما را به دیگران وصل می‌کند. متأسفانه، فضای مجازی به این پل آسیب زده و تأثیر منفی بر روابط رو در رو گذاشته. کارشناسان روابط بین فردی می‌گویند که صداقت در تعاملات حضوری بسیار بیشتر از ارتباطات الکترونیکی است. وقتی تصمیمات مهمی مثل ازدواج صرفاً بر پایه ارتباطات مجازی گرفته می‌شوند، چون شاخص‌های سلامت عاطفی و روانی طرف مقابل را نمی‌بینیم، احتمالاً در آینده با چالش‌های بزرگتری روبه‌رو خواهیم شد.
* برای اینکه یک ارتباط سالم «روابط بین فردی مؤثر» شکل بگیرد، چه عناصری باید کنار هم باشند؟
یک ارتباط خوب و مؤثر از پنج جزء کلیدی تشکیل شده که باید همه آن‌ها را بشناسیم؛ بیایید اجزای یک ارتباط سالم را به شکل عملی بررسی کنیم:
1. فرستنده پیام: کسی است که پیام را ارسال می‌کند (مثلاً من در حال حاضر).
2. گیرنده پیام: کسی است که پیام را دریافت می‌کند (شما).
3. پیام: محتوایی است که منتقل می‌شود، خواه کلامی باشد و خواه غیرکلامی. تأثیرگذاری پیام ما بر اساس شناخت و شناختی که از قبل با هم داریم، تعیین می‌شود.
4. بازخورد: پاسخی است که گیرنده به فرستنده می‌دهد؛ این پاسخ نشان می‌دهد که دو نفر در حال تعامل هستند.
5. محیط (زمینه ارتباط): هر ارتباطی در یک بستر یا محیط خاصی اتفاق می‌افتد. اگر این محیط طبیعی، آرام، درست و سالم باشد، اثربخشی ارتباط بسیار بیشتر خواهد بود. هر چه زمینه ارتباط عینی‌تر و شفاف‌تر باشد، نتایج آن ماندگارتر خواهد بود.
*ارتباط بین فردی برای دستیابی به اهداف و هویت‌سازی چه اهمیتی دارد؟
ارتباط بین فردی برای رسیدن به اهداف ما، تأثیرگذاری اجتماعی، ساختن یک هویت مثبت، اقدام منطقی و از همه مهم‌تر، بیان احساسات و عواطف بسیار ضروری است.
روابط بین فردی ما مستقیماً از کیفیت ارتباطمان تأثیر می‌پذیرد. ارتباط می‌تواند بار مثبت (سازنده) یا بار منفی (مخرب) داشته باشد. متأسفانه، اگر ارتباطات نامطلوب باشند، جوامع به جای تعالی و پیشرفت، دچار انحراف می‌شوند، خواه این انحراف از سوی دشمنان بیرونی باشد یا افراد بدذات درونی.
به همین دلیل باید بسیار مراقب باشیم که با چه کسانی و چه نوع ارتباطی برقرار می‌کنیم. در فرهنگ ما ضرب‌المثلی هست که می‌گوید: «احوال انسان را از دوست انسان می‌پرسند.» متأسفانه، آنچه امروز در میان جوانان و نوجوانان می‌بینیم، نیاز به توجه جدی دارد. والدین و مربیان باید به روش درست به فرزندان بیاموزند که چگونه ارتباطات خود را مدیریت کنند.
* مهارت ارتباط مؤثر شامل چه انواع ارتباطاتی می‌شود و چرا زمان‌بندی در آن مهم است؟
مهارت ارتباط مؤثر یعنی توانایی برقراری ارتباط درست با خودمان و محیط اطرافمان. این ارتباطات چهار بخش اصلی دارند: ارتباط من با خودم. ارتباط من با خدای خودم. ارتباط من با جهان اطرافم. ارتباط من با انسان‌ها.
در تمام این موارد، باید به زمان‌بندی دقت کنیم. هر فرد «زمان‌های طلایی» یا فرصت‌هایی در زندگی دارد که باید از آن‌ها استفاده کند. هرچه بتوانیم در این لحظات در حال گذر، ارتباط مؤثرتری برقرار کنیم، احساس موفقیت بیشتری خواهیم داشت.
افرادی که از مسیر درست خارج می‌شوند، اغلب دلیلش را «دوست بد» می‌دانند. در مقابل، افراد موفق موفقیت خود را مدیون کسی هستند که به آن‌ها کمک کرده؛ یک پدر، مادر، دوست یا حامی. این نشان می‌دهد ارتباط تنها زمانی کارآمد است که مثبت و سازنده باشد. در غیر این صورت، می‌تواند مخرب و دردسرساز شود. حتی مهربانی نیز اگر سازنده نباشد می‌تواند مشکل‌ساز شود؛ اگر شور یک فرد (مثل شور مجنون) به ضرر دیگری (مثل لیلی) تمام شود، آن شور به نفع هیچ‌کدام نیست. ارتباط اثربخش باید پیش‌برنده باشد و به هر دو طرف کمک کند تا به هدف برسند، وگرنه برای خود، خانواده و جامعه دردسرساز خواهد بود.
* پس ارتباط مؤثر فراتر از انتقال صرف اطلاعات است؟
دقیقاً. ارتباط مؤثر فقط وسیله انتقال اطلاعات نیست؛ بلکه تنها راهی است که می‌توانیم احساسات واقعی خود را به دیگران منتقل کنیم.
وقتی می‌گوییم ارتباط پیچیده شده، اغلب منظور استفاده از مکانیزم‌های دفاعی برای توجیه رفتار است؛ به زبان ساده، یعنی دروغ گفتن یا «پیچاندن». متأسفانه امروزه می‌بینیم که برخی افراد، ازجمله کودکان و نوجوانان، در برابر والدین یا اساتید خود از این روش استفاده می‌کنند. وقتی می‌گویند «من استاد را پیچاندم»، یعنی با دروغ یا طفره رفتن، حقیقت را پنهان کرده‌اند. این «پیچاندن»، نشان‌دهنده شکست در برقراری یک ارتباط صحیح، موفق و مثبت است.
* زیربنای اصلی شکل‌گیری یک ارتباط درست و موفق چیست و نقش خانواده در این زمینه کجاست؟
زیربنای یک ارتباط موفق به طور اساسی به خانواده و مراحل رشد شخصیتی فرد بازمی‌گردد. اگر فرد در محیطی رشد کند که اساس تعاملات بر به اصطلاح «پیچاندن» و استفاده از سازوکارهای دفاعی بنا شده باشد، متأسفانه این روش را به‌عنوان تنها الگوی ارتباطی خود در آینده تکرار خواهد کرد. بهترین مسیر، شکل‌گیری ارتباط بر پایه صداقت کامل در رفتار و تربیت مطلوب در دوران رشد است.
علاوه بر تربیت خانوادگی، خود جامعه نیز نقش مهمی دارد. اگر جامعه به افراد اجازه دهد که صداقت داشته باشند، فرد خودکنترلی بیشتری پیدا می‌کند و به عواقب کار خود می‌اندیشد. اما اگر جامعه این فضا را ندهد، افراد به‌دلیل ضعف، ناچار به دروغگویی می‌شوند.
بنابراین، برای داشتن یک ارتباط سالم، هم فرستنده (مثلاً بنده به عنوان استاد) و هم گیرنده (دانشجو) باید بر پایه صداقت رفتار کنند و این با فرهنگ اصیل ما که بر مذموم بودن دروغ تأکید دارد، همسو است.
* برای اینکه یک ارتباط واقعاً اثربخش باشد، چه ویژگی‌های کلیدی باید داشته باشد؟
یک ارتباط مؤثر باید دارای چند اصل اساسی باشد:
1. شفافیت و صداقت: باید از دروغ و اغراق پرهیز کنیم. اگر نیازی داریم، آن را صادقانه بیان کنیم، نه اینکه نیاز کوچک خود را بزرگ جلوه دهیم.
2. خلاصه‌گویی و هدفمندی: نباید ارتباط را بیش از حد طولانی کنیم. وقتی مکالمه کش پیدا می‌کند، انگیزه طرف مقابل برای ادامه دادن کاهش می‌یابد. هدف ارتباط باید در کوتاه‌ترین شکل ممکن منتقل شود.
3. پاسخ مناسب به بازخورد: باید به پاسخی که از طرف مقابل دریافت می‌کنیم، عکس‌العمل درستی نشان دهیم.
4. در نظر گرفتن زمان و مکان: باید موقعیت‌های مناسب برای برقراری ارتباط را در نظر بگیریم؛ هر موضوعی در هر جایی قابل طرح کردن نیست.
*فواید ارتباط مؤثر
رعایت این اصول، فواید چشمگیری دارد:
- افزایش عزت نفس: وقتی با این اصول ارتباط برقرار می‌کنید، هم برای خود و هم برای طرف مقابل ارزش قائل شده‌اید. دانستن اینکه چه بگوییم و چقدر بگوییم، مستقیماً عزت نفس فرد را تقویت می‌کند.
- درک متقابل عمیق: این اصول باعث می‌شوند که هم شما طرف مقابل را بهتر بفهمید و هم او شما را.
- رضایت خاطر و تداوم رابطه: این سالم‌سازی موجب رضایت دوطرفه می‌شود و باعث می‌شود رابطه ادامه یابد، زیرا هیچ‌کس احساس اجحاف نمی‌کند.
- تقویت رشد اجتماعی و عاطفی: ارتباط سالم بستری برای رشد فرد در جامعه و توانایی‌های عاطفی فراهم می‌کند.
- دستیابی به اهداف: نیازهای اساسی انسانی در سایه ارتباط سالم برطرف شده و فرد سریع‌تر و با کیفیت‌تر به اهدافش می‌رسد.
** موانع اصلی ارتباط مؤثر (رفتارهای مخرب)
متأسفانه، رفتارهای مخربی وجود دارند که مانع برقراری ارتباط می‌شوند و نوجوانان و جوانان اغلب از تحمیل عقاید بیزارند:
- تحمیل عقاید و ارزش‌ها: بزرگترین مانع این است که تلاش کنیم نظرات و باورهای خود را به زور به دیگران منتقل کنیم.
- بی‌توجهی به طرف مقابل: صحبت کردن یک‌طرفه و نادیده گرفتن احساسات و حرف‌های دیگری.
- دستور دادن و هدایتگری: ارتباط نباید شبیه دستور دادن، اخطار دادن، تهدید کردن، نصیحت کردن یا وادار کردن باشد.
- تحسین یا برچسب زدن نامناسب: تحسین بیش از حد که به تمسخر منجر شود، یا برعکس، تحقیر و برچسب زدن به افراد.
- تفسیر کردن به جای شنیدن: نقش بازپرس را بازی نکنیم و به جای گوش دادن فعال، حرف‌های طرف مقابل را تحلیل کنیم.
- عدم تمرکز و حواس‌پرتی: مشغول بودن به تلفن یا فقط صحبت کردن از مسائل شخصی خود.
- بروز هیجانات مخرب: عصبانیت، فریاد زدن یا شتاب‌زدگی در گفتگو.
- پیش‌داوری و سوگیری: داشتن تعصبات قالبی و پیش‌فرض‌هایی که مانع شنیدن و درک واقعیت می‌شوند.
* برای شروع فرایند بهبود ارتباطات، چه گام‌های عملی باید برداریم؟
بهبود مهارت‌های ارتباطی با شروع بازنگری در رفتار و عمل خودمان آغاز می‌شود. باید از خودمان چند سؤال اساسی بپرسیم؛ چرا آدم‌ها از من فاصله می‌گیرند؟ چرا دیگران تمایلی به برقراری رابطه طولانی با من ندارند؟ چرا وقتی با من هستند، احساس خوشایندی ندارند؟
در واقع، دیگران آینه‌ ما هستند. اینکه افراد جذب ما می‌شوند، با ما ادامه می‌دهند یا فاصله می‌گیرند، مستقیماً نتیجه عملکرد ماست. بازتاب کیفیت روابط ما در رفتار دیگران منعکس می‌شود.
همچنین، حس درونی یا وجدان ما یک محکمه‌ بی‌نیاز از قاضی است. آن «حس خوب» که پس از یک کار اخلاقی تجربه می‌کنیم، بازخورد واقعی درونی است که نیازی به تأیید بیرونی ندارد و ناشی از همسویی عملکرد ما با اصول درونی‌مان است.
در نهایت، باید بپذیریم که ما خالق زندگی خود هستیم. بسیاری از مشکلات بیرونی (مانند طلاق عاطفی یا مشکلات شغلی) ریشه در عملکرد، افکار و منش خود ما دارد. ما با نحوه‌ عملکردمان زندگی را بر خودمان آسان یا دشوار می‌سازیم.
پیام اصلی این است: برای بهبود ارتباطات، نیازی نیست دنبال راه‌حل‌های پیچیده بیرونی باشیم؛ کافی است با صداقت کامل به اعمال و احساسات درونی خود نگاه کنیم.

ارسال نظر

سوال: پایتخت هند؟ Dehli

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار