در سکوت و بیتوجهی مسئولان، برخی جوانان همدانی از خطوط قرمز عبور میکنند
پاتوقهای شبانه ناصواب در حیاطخلوت بوستان ارم

سپهرغرب، گروه اجتماعی - عباس سریشی: روانشناسان و صاحبنظران علوم رفتاری بر این عقیدهاند که کجرفتاریها ازجمله عوامل مهمی هستند که حتی در کوتاهمدت میتوانند موجبات بروز ناامنی روانی و اجتماعی فراوانی را در حوزه داخلی جامعه باعث شده و در صورت گسترش نیز بهعنوان یک آسیب جدی جامعه را در معرض تهدید قرار دهند.
درواقع یک پدیده (هرچند بهظاهر کوچک و کماهمیت) زمانی بهعنوان آسیب اجتماعی تعریف میشود که در چهارچوب اصول پذیرفتهشده اخلاقی و هنجارها و قواعد جمعی رسمی و غیررسمی جامعه نبوده و درنتیجه با مخالفت قانونی، قبح اخلاقی و طرد اجتماعی مواجه شود.
در این میان جایگاه فرهنگ مذهبی و ارزشی در نظام جمهوری اسلامی ایران و نیز ساختار اخلاقمحور و خانواده بنیان آن نهتنها از در مماشات و مسامحه با این آسیبها درنمیآید، بلکه با رویکردی سلامتمحور و ایمنیطلب در کلیت جامعه لزوم مواجهه و مقابله کارآمد با کجرویهای موجود در جامعه را دوچندان میکند.
بسیاری از کارشناسان بر این عقیده و باورند که برخورد با آسیبهای اجتماعی و کجرفتاریها در جامعه ما به دو دلیل از اهمیت برخوردار است: نخست آنکه به دلایل مختلف ازجمله کشاکش سنت و مدرنیته، جوانی جمعیت، تفاوت نسلها، وجود مسائل اقتصادی و رواج حضور و فعالیت در فضای مجازی، ظرفیت بسیار مناسبی برای بروز کجرفتاریهای اجتماعی در کشور ما بهوجود آورده و دوم اینکه گسترش اینگونه آسیبها و کجرفتاریها همواره یکی از مهمترین بسترهای برنامهریزی مخالفان سیاسی و مغرضان در بُعد دولتی و نیز غیردولتی و گروهی بوده؛ لذا در سیاست کلی گسترش و شدت آسیبهای اجتماعی را باید یکی از شاخصهای اساسی و مؤثر در امنیت روانی جامعه قلمداد کرد.
البته در تبیین جامع آسیبهای اجتماعی در ایران ما همیشه با دو سرشاخه اصلی روبرو هستیم که در بعد سوژهمحور آن حالت اختیاری و آگاهانه فاعلان غالب است و سیر پیشرونده آنها منتج به بروز آسیب و کجروی رفتاری خواهد شد؛ البته ویژگی بارز آسیبهای اجتماعی بهویژه در ایران ارتباط زنجیرهوار آنها و تداخل پیامدهای آنان با یکدیگر است، بهگونهای که بروز هرکدام از آنها پیامدهایی را ایجاد میکند و پیامد ایجادشده حوزههای دیگر را تقویت کرده و بهاصطلاح بر یکدیگر بار میشوند که این امر لاجرم موجب تعمیق و گسترش آسیبهای اجتماعی خواهد شد.
جوانان در ورطه خطر...
امروزه افزایش تجرد جوانان در ایران ازجمله بحرانهایی محسوب میشود که عرصههای مختلفی را اعم از جامعه و خانواده تحت تأثیر قرار داده و متأسفانه در قالب روابط پرخطر، اختلالات روانی، اعتیاد، فساد و فحشا و...رخ نشان داده است. البته شکی نیست که تجرد بحرانی خودساخته و اختیاری نیست، بلکه یک رویداد منفی اجتماعی است که لاجرم بیشترین آسیبها را در مرحله اول به خود شخص وارد خواهد کرد.
در این بین حضور در پاتوقهای شبانه و وقتکشیهای جمعی ناصواب جوانان در اقصا نقاط شهر نیز برخی دیگر از اینگونه پدیدههای اجتماعی است که در مرز بین جرم و آسیب قرار گرفته؛ بهنوعی که حساسیت موضوع و دشواریهای خاص مقابله و برخورد با آنها موجب شده تا نسبت به قبل ناامنیهای اجتماعی، اخلاقی و...گستره وسیعتری را به خود اختصاص دهد.
هرچند هیچکس با اجتماع جوانان در راستای تفریح و پر کردن اوقات فراغت مشکلی ندارد و چهبسا در حوزههای فرهنگی، ورزشی، هنری و... نیز مورد حمایت و تشویقهای جمعی و دولتی قرار میگیرد؛ با این حال وقتی اینگونه همنشینیها از چهارچوب عقل و منطق و نیز هنجارهای حاکم بر جامعه خارج شده و حالتی ولنگارگونه همراه با حاشیههای نامتعارف به خود گیرد، دیگر نهتنها مقبول نخواهد بود، بلکه قطعاً مورد تقبیح و اعتراض و حتی واکنشهای تند قانونی و قضایی نیز قرار خواهد گرفت.
درواقع گاهی نیاز است که با درک شرایط و نیز حصول اطمینان از فرآیندهای کنونی و برآیندهای آتی منفی، ریشه یک تجمع را از همان ابتدا با جدیت و دوری از هرگونه مماشات خشکاند تا فردا این خردهناهنجاری بهظاهر کوچک تبدیل به پیچک هرز و پیچیدن به تن جامعه نشود. درست مثل روایت تجمعهای مسئلهدار و نگرانکنندهای که مدتهاست در بوستان جنب شهربازی واقع در بلوار ارم در حال ریشهدوانی و گسترش است.
حضور و پاتوقسازی جوانان در این منطقه امر غیرمنتظرهای نیست و برحسب اتفاق نیز بسیار مسبوق به سابقه بوده، اما در این مورد خاص و البته مستند به اخبار و گزارشهای مردمی واصله به دفتر روزنامه سپهرغرب و همچنین بازدیدهای میدانی خبرنگاران این نشریه در تحلیل و رصد شرایط منطقه مذکور، اینگونه برمیآید که آنجا در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین مراکز آسیبزا و خطرساز بالقوه در حوزه جوانان شهر بوده و بدیهی است در صورت عدم رسیدگی و یا برخورد قاطع، لاجرم باید منتظر بروز تبعات بسیار ناخوشایند و نگرانکنندهای در مبحث سلامت فردی و اجتماعی و نیز شکست ساختارهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی بود؛ کما اینکه در حال حاضر نیز نمودهای بسیار روشنی از این موضوع در حال رخنمایی و دهنکجی به جامعه و قانون است.
متأسفانه روایت ناخوشایند حضور روزانه صدها جوان (اعم از دختر و پسر) از ابتدای غروب تا ساعتی پس از بامداد در این منطقه، به نحوی گسترش و تعمیق یافته که از این منطقه میتوان به پاتوق شبانه و رسمی شهر همدان یاد کرد؛ گو اینکه در این میان عرضه سیگار، قلیان با انواع و اقسام توتونها و تنباکوهای آنچنانی نیز بهوفور و در مصارف فردی و جمعهای چند ده نفری برای تدخیین به یکی از عادیترین صحنههای این منطقه تبدیل شده که به موجب آن هیچکدام از خانوارهای همدانی دیگر علاقه به حضور در این منطقه ندارند، زیرا عموماً بر این باورند که تجلی برخی صحنهها و رفتارهای افراد بههیچعنوان در شأن خانواده ایشان نبوده و حتی منجر به ناایمنی اخلاقی و نیز بدآموزی برای فرزندان ایشان میشود.
البته شاید اگر موضوع صرفاً به موضوع استعمال قلیان و سیگار و حتی برخی رفتارهای دور از اخلاق این جمع خلاصه میشد، میتوانست تا حدودی توجیه و تحملپذیر باشد؛ اما وقتی صحبت از فروش و استعمال انواع مواد مخدر در اشکال گوناگون در بین این افراد مطرح میشود و یا داستان اختلاطهای ناصواب افراد اناث و ذکوری که معلوم نیست با کدام منطق و دلیل موجه تا نیمههای شب در این منطقه درون خودروها و گوشهکنارهای تاریک و حتی برخی باغهای متروکه اطراف منطقه هستند به میان میآید، آنگاه است که باید عینک خوشبینی و خوشخیالی را کنار گذاشته و به فکر تبعات بعدی اینگونه اجتماعات خاکستری شد.
گزارشها و نیز مشاهدات میدانی خبرنگاران روزنامه سپهرغرب در طول روزهای متمادی و ساعات مختلف (حتی دو بامداد)، بر این نکته تأکید و اذعان دارد که به صرف کمتوجهی و شاید هم عدم سرکشی مؤثر و مستمر عوامل انتظامی و قضائی درخصوص رصد منطقه و نیز بررسی رویدادهای آن بهموازات وفور نقاط کور و زوایای ناپیدا در این منطقه، باعث شده تا اکنون این بوستان به یکی از مشهورترین، امنترین و مختلطترین پاتوقهای شبانه جوانان همدانی بهویژه طبقات برخوردار مبدل شده که البته هرکدام از آنها به فراخور حال خود در هر ساعت از شب که اراده کند با خودروی شخصی در محافلی حضور مییابد که مدتهاست بوی مشمئزکننده و تبلیغات منفی آن در شهر پیچیده و حتی باعث شده تا برخی جوانان پایینشهری نیز به امید خوشگذرانی بیشتر به این منطقه آمده و تا پاسی از شب به وقتکشی، بیبندوباری و استعمال مواد و... مشغول شوند.
این موضوع نهتنها در بوستان فوق بلکه در باغهای متروکه اطراف آن نیز بهگونهای رشد یافته که حتی نفرات با برافروختن آتش و گرم نگاهداشتن محیط، تا سپیدهدمان به گفتگو و تدخین مشغولاند و مشخص نیست که فردای کاری آنان با کدام حس و حال و انرژی سپری خواهد شد.
شاید نکته بسیار قابل تأمل در این میان مشاهده برخی اناث در بین این جوانان است که هرچند بهظاهر با محارم خود ولیکن بدون توجه به شرایط حاکم بر محیط در آنجا حضور یافته و همپیمانه قلیانکشی و شبنشینی جمعی میشوند؛ موضوعی که نهتنها از منظر اخلاق عمومی بلکه از دید قانون نیز جای سؤال داشته و میطلبد تا با بررسی علل و ابعاد این موضوع، با آن از در مقابله برآمد. گو اینکه جدا از مبحث مؤنثین، شبگردیها و شبنشینیهای نامعقولانه و ولنگاری برخی از این جوانان ذکور کم سن و سال نیز گویا از سوی خانوادهها چندان جدی گرفته نمیشود که ایشان به خود جرئت و اجازه میدهند اینگونه ولنگارمئابانه ساکن شبانه بوستان و باغهای متروک باشند.
متأسفانه و برحسب برخی شنیدههای تأییدنشده، بهجز موضوع مواد مخدر و ولگردیهای شبانه در حاشیههای نهچندان دور این مکان، مباحث غیراخلاقی و منافی عفت عمومی نگرانکنندهای نیز وجود دارد که اگرچه امید است اینگونه نباشد، اما نباید غافل بود که لاجرم سیر پیشرونده برخی ناهنجاریها منتج به بروز آسیب و کجروی رفتاری دیگری نیز خواهد شد که شاید فیالحال آشکار نشده است.
سخن آخر...
گرچه آسیبهای اجتماعی بهصورت عمومی در همه جوامع وجود دارند و خواهی نخواهی تأثیراتی را بر پشت جامعه تحمیل خواهند کرد، اما قطعاً عدم توجه به کانونهای آسیبزا و مولد ناهنجاری یکی از بزرگترین اشتباهات مدیریتی ماست که میتواند در کوتاهمدت وقایع تلخی را برای جامعه ما رقم بزند؛ در این میان عدم توجه به وضعیت جوانان و تبعات حضور ایشان در اینگونه محیطهای ناایمن، نهتنها باعث تغییر الگوهای رفتاری آنان در جامعه خواهد شد، بلکه این توانش را نیز دارد تا بهعنوان یک ویروس کشنده سلامت اخلاقی و هنجاری جامعه را مورد تهدید و مخاطره قرار دهد.
هرچند منظور این کلام سختگیری افراطی و غیرمنطقی به کار و بار و یا تفریح جوانان نیست، اما نکته مهم و ضروری در این میان تلاش واقعبینانه برای درک نیازهای آنان و ایجاد بسترهای سالم و سازنده در کنار کوشش برای ممانعت از تبدیل شدن اینگونه خردهناهنجاریها به بحرانهای غیرقابل جبران و بازگشت است که برای این مهم نیز اولین گام شناسایی آسیبهای خطرزا توسط مسئولان و متولیان و تلاش در جهت تدوین راهکارهای عملی و مؤثر برای مقابله و حذف آنها از بطن جامعه است. موضوعی که به نظر میرسد هماکنون پاتوقهای شبانه بلوار ارم نیز نیازمند توجه جدی به آن بوده و از هماکنون باید به حال آن فکری کرد.
شناسه خبر 1001