سپهرغرب، گروه اقتصادی: تقابل آمریکا با ایران منحصر به عرصه نظامی نبوده و در عرصههای مختلف ازجمله اقتصاد مورد توجه است. کشورهای منطقه حوزه خلیج فارس نیز نهتنها ازنظر نظامی بستر تقابل آمریکا با ایران هستند، بلکه آمریکا در این کشورها پایگاه جنگ اقتصادی نیز دارد.
البته پیشینه و ریشه سیاست فشار حداکثری آمریکا مربوط به دوران ترامپ نیست، بلکه به دوران اوباما باز میگردد؛ بعد از فتنه 88، دستگاه محاسباتی آمریکا به این نتیجه رسید که سیاست تغییر نظام در ایران با شکست مواجه شده و در عوض باید سیاستی را در پیش گرفت که بهمرور زمان در نظام استحاله صورت بگیرد.
سیاست استحاله نظام موضوعی است که مقامات دولت اوباما ازجمله جان کری، وزیر سابق امور خارجه آمریکا در دولت اوباما به آن اذعان داشتهاست. کری در مصاحبه با سیانان در تاریخ 14 مهرماه 97 در انتقاد از سیاستهای ترامپ در قبال برجام، گفت: «من فکر میکنم مهم این است روی مسائل واقعی تمرکز کنیم، اینکه آیا برای ایالات متحده این بهترین سیاستی است که از یک توافقی خارج شود که خودمان کمک به ایجاد و حفظ آن کمک کردیم؟».
وی در ادامه افزود: «اما با خروج از این توافق، ما بهترین گزینه خود را از دست دادیم، چراکه با ماندن در برجام میتوانستیم از آن بهعنوان یک اهرم برای فشار روی اروپاییها، چینیها و روسها استفاده کنیم که با ما کار کنند تا ایران را در مورد موشکهای بالستیک پاسخگو کنیم، کار بهتری در یمن انجام شود و با ما در خصوص مسئله حزبالله کار کند که از آن حمایت میکند و یک سازمان تروریستی است. پس ما میتوانستیم نتایج بهتری بگیریم اما با خروج از برجام همه را عصبانی کردیم و فکر نمیکنم این به نفع کشور ما باشد».
اهرم اقتصادی، ستون سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران
ستونهای اصلی سیاست فشار حداکثری عبارت است از اعمال فشار حداکثری اقتصادی جهت افزایش گسلهای اجتماعی- سیاسی و متعاقباً ایجاد فشار بر حاکمیت جهت تغییر رفتارهای خود در عرصههایی که مدنظر آمریکا است. در این رابطه اظهارات خانم اوریل هاینز، معاون مشاور امنیت ملی اوباما و کارشناس اندیشکده بروکینگز قابل توجه است. اخیراً وی در جلسه کنگره آمریکا با موضوع تنش با ایران گفت: «یک ستون سیاست آمریکا در برابر ایران برجام بود؛ که دقیقاً در مرکز اقدامات ما قرار داشت، چراکه متوجه شدیم رسیدگی به چالشهای گستردهتر درحالیکه ایران دارای تسلیحات هستهای باشد، دشوار است. اگرچه برجام کامل نبود، اما {این توافق} راههای دستیابی ایران به تسلیحات هستهای را مسدود و بهطور قابل توجهی برنامه هستهای ایران را محدود کرد. برجام هیچوقت قرار نبود تنها {اقدام} باشد؛ بلکه بهعنوان بخشی از راهبرد منطقهای دیده میشد که به دنبال خنثیسازی نفوذ ایران در منطقه و تقویت صداهایی بود که علیه سیاستهای حاکمیت بلند شده بود؛ و تعامل دیپلماتیک با ایران جهت جلوگیری از تنش درحالیکه فشار روی حاکمیت ایران قرار دارد تا رفتار غیرقابل قبول خود را در داخل و خارج تغییر بدهد».
ایجاد مرکز مبارزه با تأمین مالی تروریسم در منطقه جنوب غرب آسیا
یکی از اقداماتی که آمریکا در راستای پیادهسازی فشار اقتصادی و با هدف حداکثری اثرگذاری خود انجام داده، احداث پایگاه منطقهای جنگ اقتصادی در حوزه خاورمیانه و کشورهای حاشیه خلیج فارس است. در می 2017 (اردیبهشتماه 96) اعلام شد که هفت کشور عربستان، بحرین، کویت، قطر، امارات و عمان با همکاری یکدیگر مرکزی را در راستای مبارزه با تأمین مالی تروریسم (TFTC: Terrorist Financing Targeting Center) ایجاد کردهاند و مقرر شد در این مرکز همکاریهای اطلاعاتی در راستای شناسایی شبکههای دور زدن تحریم صورت بگیرد.
استیون منوچین وزیر خزانهداری آمریکا در رابطه با این نهاد، گفت: «تشکیل این مرکز مبارزه با تأمین مالی تروریسم، گامی بزرگ در راستای تقویت توانمندی ما جهت مختل کردن عملیات و تأمین مالی سازمانهای تروریستی است. برای نخستین بار در حال تشکیل یک مرکز چندجانبه برای تمرکز اقدامات خود و مختل کردن شبکههای حامی و تأمین مالی تروریستها هستیم. تیافتیسی کاتالیزگری جهت اقدامات چندجانبه علیه حامیان مالی تروریستی خواهد بود و همچنین نهادی که کشورهای عضو برای مبارزه علیه این تهدیدات مشترک دور همدیگر جمع میشوند».
مرکز تیافتیسی به دستور وزارت خزانهداری آمریکا اقدام به تحریم حزبالله و سپاه پاسدران انقلاب اسلامی کردهاست. در اردیبهشتماه 97، این مرکز فرماندهان ارشد حزبالله را و در مهرماه 98 نیز افراد، شرکتها و بانکهای مرتبط با سپاه ازجمله شرکت فولاد مبارکه اصفهان، گروه بهمن، شرکت تولید روی بندرعباس، بانک ملت و بانک مهر اقتصاد را تحریم کرد. بدین ترتیب میتوان مشاهده کرد که پایگاه منطقهای آمریکا در جنگ اقتصادی در حال فعالیت است.
کسانی که در خانه شیشهای زندگی میکنند، نباید سنگ پرتاب کنند
قطعاً اهمیت جنگ اقتصادی کمتر از جنگ نظامی نیست؛ حال آنکه کشور با خوداتکایی و درونزایی نقطه بازدارندگی را در عرصه نظامی ایجاد کردهاست. با توجه به اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم در لیست نهادهای تروریستی وزارت خزانهداری آمریکا (که به معنای قطع همکاری اقتصادی است) و هم در لیست تروریست وزارت امور خارجه آمریکا (که به معنای مجوز جهت اقدام نظامی است) قرار دارد، بایستی متقابلاً پایگاههای جنگ اقتصادی آمریکا در منطقه نیز در لیست نهادهای تروریستی مصوب مجلس در کنار نیروهای نظامی و شرکتهای مرتبط با آنها قرار بگیرد. کشورهای عضو تیافتیسی میدانند و اگر نمیدانند بدانند که آنها در خانهای از جنس شیشه زندگی میکنند و کسانی که در خانه شیشهای زندگی میکنند، نباید سنگ پرتاب کنند.
شناسه خبر 16955