سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: براساس مستندات تاریخی تلاش برای دستیابی به مدیریت شهری پایداردر ایران، دست کم صدسال سابقه دارد بدین معنا که پیش از انقلاب مشروطه، شهرها عمدتاً به روشی اداره میشدند که بر استفاده آشکار از زور استوار بود البته با بُروز انقلاب مشروطه، اندیشه نظام جدید اداره شهری براساس حکومت قانون و همیاری مردم مطرح شد؛ گو اینکه در این فرآیند نیزتوفیق کافی به دست نیامده است.
موضوع اینجاست که به رغم گذشت سالها تجربهآزمایی و ورود صنعت و مدرنیته به کشور و نیز افزایش دانش عمومی و تخصصی در حوزه مدیریت شهری اما، مدیریت شهری ایران به دلیل ساختار حاکمیت توسعه و پیشرفت مدنی و رفاه شهروندان همواره با دخالتهای غیر تخصصی سیاستگذاران و متنفذین و سلیقهانگاری مدیران و مجریان بدون توجه به بایستگیهای توسعه مواجه بود که متعاقبا این امر نیز رشد باندهای قدرت و حاشیهای شدن اکثریت مردم شهر را در ساخت و توسعه شهرها به دنبال داشته است.
بدین معنا که کماکان در برنامهریزی و مدیریت شهری با کاستی و بحرانهای مختلفی اعم از کاستی مشارکت، رضایت، خلاقیت، اخلاق و نظیر اینها مواجه هستیم که ضرورت بازاندیشی و تأمل انتقادی درباره مدیریت شهری در ایران را از منظر جامعه و فرهنگ پررنگ کرده است.
البته این نیز در حالی است که نظام مدیریت شهری باید در اصل حامی ایجاد و گسترش زیرساختهای لازم برای توسعه نهادهای مدنی مشارکتجو باشد تا بتواند از این طریق فاصله خود را با زیست مردم و خواستهها و آرزوهای ایشان وبه ویژه تحقق اهداف قید شده در اسناد توسعه کمتر کند.
برخی کارشناسان براین باور هستند که تحلیل تحولات شهری کشور ما نشان میدهد که فرایند تبدیل ساکنان شهری به شهروندان و توسعه آگاهی شهری، فرایندی پرهزینه، کُند و بسیار مناقشهبرانگیز شده به گونهای که تلقی شهر به مثابه یک حوزه کالبدی، ما را از مفهوم مسائل و واقعیتهای جامعه دور کرده و مانع از تولید آگاهی شهری و تغییر نظام شناختی شده است.
ایشان معتقدند که در کشور ما ضعف مدیریت شهری به دلیل فقدان تخصصهای لازم و کاربردی و یا جامعاندیشی به موازات کمبود منابع و سرمایه یا بعضا اختیارات قادر نیست بین نهادها و سازمانهای مختلف ارتباط مناسبی برقرار کند، فلذا این تصور به وجود آمده که در این زمینه، مدیریت شهرهای ما به دلیل ضعفهای ساختاری نیازمند بازنگری و نواندیشی تازهای هستند تا بتوانند تمام روشهای ممکن را با مشارکت اقشار مختلف جامعه در فرایند مدیریت بحران به شکلی مناسب به کار گیرند.
موضوع اینجاست که مدیریت شهری کارا در درجه اول باید بتواند در دنیایی که رقابت حرف اول را میزند، با شناسایی نقاط ضعف و قوت شهر خود، مزایای رقابتی آن را بهبود بخشد و طبعا از این رهگذر است که یک شهر قادر خواهد بود نقطه اتکایی در شبکه جهانی شهرها برای خود دست و پا کرده و کارکرد خود را در نظام ملی و بینالمللی ارتقا دهد.
البته نباید غافل بود که میان مدیریت شهری و مدیریت شهرداری تفاوتهای زیادی وجود دارد و این دو دارای تفاوتهای ماهوی فراوانی هستند بدین معنا که. مدیریت شهری در واقع مسئول ارتقای قابلیتها و توانمندیهای شهر و ساکنان است در حالیکه مدیر شهرداری، تنها یک مجری است و پاسخگویی آن تنها به محدوده نحوه عملکرد بوده و نه پیامدهای تصمیمات اتخاذهشده است.
در واقع و در نظام مدیریت شهری، تلاشها باید معطوف به ساخت یک مدل حکمروایی خوب باشد. از منظر کارشناسان حکمروایی خوب تنها با تکیه بر مشخصههایی مانند اثربخشی، عدالت، پاسخگویی، مشارکت و امنیت، نقشی حیاتی در تحقق توسعه شهری دارد و اینکه رویکردهای جدید مدیریت شهری که با عنوان مدیریت هدفدار از آن یاد میشود، روندی پویا است که در آن اهداف تعیین و به عنوان وظایف مدیریت مد نظر قرار میگیرد.
در این نظام تمام آنهایی که در اداره امور همه بخشهای شهر مسئولیت دارند، برای ایجاد تغییرات اساسی در محیط پیشقدم میشوند و با روشهایی از پیش اندیشیدهشده به حل مشکلات شهری میپردازند البته نباید غافل بود که تحقق ایده حکمروایی خوب نیز یک شبه امکانپذیر نیست و مستلزم تلاشهای مستمر و بیپایان تمام ذینفعان شهری است، به ویژه در کشوری مثل ایران که قرنها تجربه نظامهای حکومتی آمرانه را پشت سر خود دارد و تنها چند دهه از اجرایی شدن مدیریتهای سازمانیافته شهرهای آن میگذرد.
همدان شهری منهای مدیریت پویا...
به اعتقاد کارشناسان؛ سیاستگذاری شهری به دنبال تدوین جهتگیریهای اصلی تغییر و توسعه شهر در طیفها و عرصههای مختلف تصمیمگیری بر مبنای تعادل پویای نیازها، منافع و محدودیتهای کنشگران شهری است، با این حال برخی عملکردها وجود دارد که خواسته و نخواسته باعث نگرشهای مثبت و منفی شهروندان نسبت به مدیریت شهر میگردد.
البته حوزه فعالیت مدیریت شهری طیف بسیار گستردهای از کارها را شامل میشوند، اما در نهایت هدف نهایی همه این عملکردها ارتباط بین سازمان و رضایتمندی شهروندی و متعقبا توسعه و جذابسازی شهر برای شهروندان و متعاقبا گردشگران و میهمانان است و علیالقاعده زمانی که عملکردهای مدیریت شهری بتواند نیازهای شهروندان را برآورده سازد رضایتمندی و اعتماد به عملکردها محقق خواهد شد.
اما با این حال کارشناسان براین باورند که به رغم لزوم توسعه شتابان مدیریت شهری در عصر رقابتها اما مدیریت شهری همدان طی چند دهه گذشته ظاهرا تابع هیچ نوع راهبرد، سیاست، برنامه و طرح مشخص و مدونی برای هدایت توسعه هماهنگ مجموعه نبوده و عمدتاً دستاوردهای آن نیز حاصل تصمیمات لحظهای و سلیقهای بدون جامعنگری و توجه به تبعات بعدی و پیش نیازها و در مجموع نارسایی نظام مدیریت بوده است.
به دیگر سخن، وظایف کنونی مدیریت شهری در همدان تنها و صرفا محدود به مواردی از قبیل برنامهریزی کوتاهمدت، خدماترسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژههای عمرانی معمول و مرسوم و مانند آنها بوده، درحالیکه به رغم داشتن پتانسیلها و فرصتهای بسیار قابل تامل و توجه، جهت دستیابی به توسعه پایدار و حرکت به سوی هدفهای بلند مدت هنوز نه فقط تحرک قابل قبولی را در مقایسه با شهرهای هم طرازخود نشان نداده بلکه گاهی اوقات با برخی سوءمدیریتها در حال از دست دادن همان فرصتها نیز هست.
بدین معنا که آنچه طی چند دهه گذشته در شهر همدان و در حوزه مدیریت شهری آن رخ داده عموما مبین بیتوجهی و تساهل و تسامح و یا حتی انحراف شدید از طرحهای فرادست و جامع و تفصیلی آن است و یا به عبارت بهتر رویههای کاری عموما غیر تخصصی و سلیقهای در حوزه اجراییات آن شکل گرفته و گروههای ذینفع و ذینفوذ بسیاری، مجاری اجرایی و ارتباطی با مردم را در اختیار گرفته و باعث شدهاند تا پروژها و طرحها عموما با اعمال نفوذ و سلیقه گروهی خاص به انجام برسد و نه الزاما با مشارکت فکری مردم و یا منطبق با نیازهای حداکثری و خواست مردم و یا معیارهای توسعه پایدارشهر.
در واقع، شهری مثل همدان که با انواع معضلات و بحرانها در حوزههای مختلف نظیر حملونقل، محیط زیست، اجتماع، فرهنگ، ساختوسازهای بیرویه و غیرمجاز و مانند آن دستبهگریبان است، لذا نیازمند مدیریتی است که با درک واقعی این مشکلات و بایستگیهای پیشرفت ضمن اشراف کافی به مجموعه حاکمتی خود با درک نیازها و خواستههای واقعی مردم و شهر (چه از منظر داخلی و چه فرا ملی )و نیز تعامل با قوای حکومتی به تحقق این خواستهها کمک نموده و با دوری از برخورد سلیقهای و تصمیمات لحظهای کوتاه مدت موجبات هدر رفت سرمایه و پریشانی شهری و در نهایت از دست دادن اعتبار و اعتماد به عملکرد خود را در بین اذهان عمومی فراهم نکند اما...!
موضوع اینجاست درشهری که داعیه کلانشهر شدن را دارد، به لحاظ تاریخی و فرهنگی چشم جهانیان به سوی آن است و پتانسیل بالای کاندیدا شدن جهت پایتخت فرهنگی تاریخی و یا هنری و...را دارد مدیریت شهری آن نمیتواند و نباید که بهعنوان یک فعال بلامنازع و خودمختار آنگونه که دوست دارد و صلاح میداند و یا میپسندد عمل نماید زیرا پیش نیاز هر گونه توسعه و پویایی برنامهریزی مشارکتی، فرایند همکاری جمعی در تعریف و تبیین اهداف و عملکردهای مبتنی بر خرد جمعی است.
البته تحقق این ایده علاوه بر تدوین چشماندازی با مشارکت آحاد ذینفعان به مدیران متعهد، متخصص، تصمیمگیر و پاسخگو هم نیاز دارد که همواره در آگاهسازی، آموزش عمومی و بازیافت سرمایه اجتماعی تلاش کنند ولیکن متاسفانه آنچه که امروز دیده میشود چیزی بهجز این اهداف و ایدهآلها است.
افتخار به طرحهای شکستخورده
و اما در مجموعه طرحهای توسعه شهری درسالهای اخیر پیادهراهها ابزاری مهم برای فعالیتهای جمعی بخصوص در ارتباط با اقتصاد شهری، کیفیت محیطی و سلامت اجتماعی هستند، این تعریفی است که کارشناسان مسائل شهری در توضیح پیادهراه ارائه میکنند. تعریفی که نشان میدهد ارتقای کیفیت زندگی نخستین بهانه ایجاد هرنوع تغییر در ساختار و فضای شهرهاست.
البته قرار بود که این ارتقای کیفیت در زندگی ساکنان شهر همدان نیز با پیادهراه شدن خیابان بوعلی و اکباتان و متعاقبا میدان و چهار خیابان بعدی منتهی به مرکز شهر همدان برآورده شود. گو اینکه در ابتدای اجرای این طرح از سوی کارشناسان و مدیریت شهری به کررات و شفافیت عنوان شده بود که این پروژه پشتوانه چندین سال کار مطالعاتی براساس نظرات متخصصان و کارشناسان و یا شبیه سازی و.... را داشته و اصطلاحا اما و اگر خاصی درباره آن وجود ندارد اما.....!
اکنون با گذشت کمتر از یکی دو سال از اجرا و بهکارگیری آن با ایجاد ناامنی، متضرر شدن کسبه، افزایش ترافیک خیابانهای جانبی، نارضایتی شهروندان، اختلال در سیستم دستگاههای خدمترسان مانند پلیس و اورژانس و... حرف و حدیثهای زیادی در خصوص صحت پیشبینیها و نتایج مطالعاتی خود بروز داده که در تناقض و تضاد بالایی با اهداف و تعاریف اولیه آن قرار دارد بدین معنا که پروژهای قرار بود با آرامسازی منطقه و اجرای برنامههای فرهنگی و اجتماعی مختلف به مرکز شهر جان ببخشد اما در عمل نه فقط موفقیت چندانی را کسب نکرد بلکه حالا شاهد یک حرکت معکوس و قهقرایی و بازگشت همان وضعیت و مشکلات قبل خود شده است.
روایت تلخی که قطعا بسیاری از شهروندان ما در طی روزهای اخیر شاهد آن بودهاند یعنی بازگشت خودروها به پیادهراهی که با صرف دهها میلیارد تومان از سرمایه استانی و بیتالمال ساخته و قرار بود فقط پیادهراه امن عابران باشد و نه خیابانی برای ویراژ دادن ماشینها.
در این خصوص یکی از کارشناسان مسائل شهری ضمن گفتگو با خبرنگار سپهرغرب با عنوان اینکه وقتی مدیریت شهری میآید یک راه و یک گذر را به پیادهراه تبدیل میکند، باید این مسئله و تبعاتش را قبلا در بُعد کلان دیده باشد،عنوان کرد: باید بررسی کرده باشیم عبور و مرور ماشینها و تردد پیادهها و در مجموع جریان زندگی شهری در این منطقه بعد از اجرای این تصمیم چه شکلی خواهد یافت همچنین باید توجه شود آیا اساسا اصل پیادهراهسازی در این منطقه ضرورت داشت یا نه؟ و اگربراساس طرح و برنامه قبلی و با صرف هزینههای کلان انجام شده پس چرا حالا و در نیمه راه مسئولان از حرف خود باز گشتند؟ شاید بهترین جواب این است که بگوئیم متاسفانه به نظر میرسد در این پروژه هیچکدام از موارد پیش گفته عملا مد نظر قرار نگرفته و مدیریت شهری همدان هنوز نگاهی جامع و کلان و تخصصی نسبت به شهر و طرحهای در حال اجرا در آن ندارد.
در این خصوص و از منظر یکی دیگر از کارشناسان شهری؛ برنامه ریزی و توسعه فضاهای پیاده اثرات چندجانبهای بر کاهش مشکلات ترافیکی دارد که از جمله میتوان به؛ تحرک رفت و آمد در مرکز شهر، تشویق استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، بهبود دسترسی به مراکز عمده شهری، توسعه پارکینگهای عمومی، بهبود مدیریت ترافیک اشاره نمود.
در عین حال این کارشناس معتقداست که ساماندهی پیادهراهها و فضاهای پیاده یکی از ابزارهای مؤثر است که میتواند به طرق مختلفی مانند؛ احیای بافتهای تاریخی، حفظ ارزشهای معماری و فرهنگی، زیباسازی منظر شهری، ساماندهی تجهیزات خیابانی، بهبود روشنایی، بهبود دسترسیها و... به بهسازی و حفظ سیمای شهر کمک کند اما متاسفانه با اقدام بسیار سوالبرانگیز اخیر مدیریت شهری همدان درخصوص صدور مجوز تردد خودروها در پیادهراه اکباتان باید قبول کرد این طرح در همه ابعاد آن عملا شکستخورده محسوب میشود صرفا به دلیل آنکه مسئولان و مدیران شهری ما هنوز نمیدانند و یا شاید هم نمیخواهند بدانند که ما در شهر همدان و در ادامه این طرحها به دنبال چه چیز هستیم..
البته یکی از صاحبنظران حوزه گردشگری نیز با اشاره به اینکه باید از ابتدا تمام تبعات اجرای این طرح سنجیده و برای آنها راهکار ارائه میشد در این خصوص عنوان کرد: اگر هماکنون جلوی این وضعیت را نگیرند هیچ تضمینی نیست که در آینده نیز شاهد چنین تصمیماتی که با آینده شهر بازی میکند، فرهنگ را لگدمال میکنند و بیتالمال را هدر میدهد نباشیم گو اینکه بهنظر میرسد با توجه به تصمیمات دم به دقیقه و غیر مسئولانه مدیریت شهری و با این روند تصمیمات سلیقهای و بیفکر و منطق اگر ادامه این طرح در خیابانهای بعدی اجرا نشود هم برای مردم بهتر است و هم خود مسئولان و مدیران.
یکی از کارشناسان معماری با اشاره به اینکه در واقع در این طرح نیز به جای تمرکز بر نیازهای فرهنگی، واقعیات اجتماعی و کیفیت رویکردها و عملکردهای فرهنگی آمارگیری، فقط یک عملیات ساختمانی صرف صورت گرفته به خبرنگار سپهرغرب عنوان کرد: چنین طرحی تیر خلاص بر فرهنگ و باورهای ساکنان شهر و به دنبال آن دیدگاه جهانیان به شهر تاریخ و تمدن خواهد زد چرا که به جای توجه ژرف به موضوع فرهنگ، اعتقادات مذهبی و نهاد انسانی با بتن و شیشه و آلومینیوم پنل موجب ایجاد فضایی بی روح را در یک بافت قدیمی شدیم و دوباره به همان جایی برگشتیم که قبلا بودیم
از منظر یکی از فعالان حوزه گردشگری نیز اجرای این طرح ( پیادهراه سازی خیابانها ومیدان )بهترین حرکت و پتانسیل و فرصت برای جذب گردشگر اعم از خارجی و داخلی به شهر همدان بود که با صرف هزینهای بسیار کلان به نتیجه میرسید حالا اما با بازگشت خودروها به خیابان اکباتان این امتیاز عملا از دست رفته و نمای این پیادهراه به همان مسیر نا امن تردد خودروها تغییر حالت داد.
در این خصوص باید مسئولان پاسخگو باشند که اگر بهواسطه این تصمیم (ولو بهصورت موقتی) لطمهای به صنعتگردشگری همدان و یا دیدگاه سازمانهای جهانی به جایگاه همدان بهعنوان پاتخت تمدن ایران بیفتد چه کسی مسئول است البته متولیان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی نیز بهصورت ویژه پاسخگوی چرایی صدور چنین مجوزی (تردد خودرها در مسیری)باید باشند چرا که طی چندین سال همه تلاشها معطوف کسب مجوز برای پیادهراه سازی این خیابانها کردند ولی حالا دارند برخلاف آن روند مجوز صادر میکنند.آیا این تضاد و دوگانگی در گفتار و رفتار نیست؟ ضربه آنرا چه کسی خواهد خورد؟ چیزی بهجز نظام گردشگری و یا متضرر نهایی این تصمیم غلط چه کسی است؟ قطعا هیچ کس به جز مردم.
شناسه خبر 17003