صداوسیما در پخش تبلیغات، زبان فارسی را رعایت کند؛
استفاده از واژه بیگانه در نامگذاری تولید داخل ممنوع است
سپهرغرب، گروه دُرهای دَری: حدود یک سال پیش محمود شالوئی حکم مشاور وزیر ارشاد در امور پاسداشت زبان فارسی را گرفت. شالوئی حالا از مصوباتی میگوید که دستگاهها باید در زمینه زبان فارسی و نامگذاریها به آنها توجه کنند؛ اینکه مهمترین مسئله با صداوسیما و پخش تبلیغات است.
در آستانه این صدور حکم که سال گذشته پس از دیدار شعرا در نیمه ماه مبارک رمضان با رهبر انقلاب برای یک مسئول صادر شد، سراغ «محمود شالوئی»، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور پاسداشت زبان فارسی رفتیم.
در سال 98 پس از انتقاد و تذکر رهبر انقلاب در توجه بیشتر به موضوع زبان فارسی، وی به این سمت منصوب شد و حدود یک سال است که در وزارت ارشاد مسئولیت دارد. قرار بود همزمان با پاسداشت زبان فارسی و روز بزرگداشت فردوسی، گفتوگویی با وی داشته باشیم که کرونا این ویروس منحوس، همه برنامههای ما را به شکلی دیگر رقم زد.
اوایل هفته کاری در دفتر کار او در طبقه چهارم وزارت ارشاد (حوزه وزارتی) حاضر شدیم. تأکید بر فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از اسپری ضدعفونیکننده را چندینبار شنیدیم، حتی زمانی که قرار بود برگهای را نشانمان دهد، دستانش را با الکل ضد عفونی کرد!
بعد از کمی صحبت درباره روزهای پیش رو، مصاحبه آغاز شد. گفتوگویی که حدود دو ساعت ادامه داشت و مخاطبان متن آن را اکنون میخوانند:
شنیدهایم که تحصیلات شما در حوزه ادبیات و زبان فارسی نیست، درست است؟
بله، تحصیلات من در حوزه ادیان و عرفان تطبیقی است.
پس در حوزه زبان و ادبیات فارسی چه میکنید؟
من به حوزه زبان و ادبیات فارسی علاقهمندم و از دیرباز هم به این عنوان بیشتر شناخته میشدم.
بر چه مبنایی؟
از دوره نوجوانی برای حوزه شعر و ادب فارسی ذوق وافر داشتم و از همین روی اشعار بسیاری از مثنوی معنوی را به حافظه سپردم و دراینباره به پژوهش پرداختم. من سالهای خیلی طولانی است که در حوزه ادبیات عرفانی کار میکنم و در این زمینه یکسری پژوهشهایی داشتم و بیشتر از همه روی «مثنوی معنوی» کار کردم. دو سالی است که از خارج کشور به ایران آمدهام و در رادیو فرهنگ هم همین بحث را در برنامهای با عنوان «شبهای روشن» پیگیری میکنم.
کتابی با عنوان «مولانا و وحدت ادیان» را نوشتم که از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شد. همچنین شرحی برگزیده از اشعار سهراب سپهری به دو زبان فارسی و انگلیسی از سوی «نشر انجمن مفاخر ملی ایران» با عنوان «من مسلمانم» منتشر شد. البته دو اثر دیگر هم هست؛ یکی ترجمه، توضیح و مقدمه دیوان حافظ همراه با 30 اثر استاد فرشچیان به زبان صربی و دیگری ترجمه و شرح گزیده مثنوی به زبان مقدونیهای است.
رشته من عرفان بوده و بخشی از عرفان هم مربوط به ادبیات عرفانی است و از طرفی ادبیات عرفانی مهمترین حوزه ادبیات فارسی امروز است. اگر آثار ادیبان برجسته را بررسی کنید، میبینید ازجمله عارفان هستند؛ مثلاً حافظ، سعدی، مولانا، سنایی و عطار، همه از سلسله عرفا هستند و به نظر میرسد زبان عرفان و ادبیات خیلی به هم نزدیک است.
حکم شما چندساله است؟
زمان در حکم قید نشده است.
چه شد این سمت را پذیرفتید؟
من پیشتر رایزن فرهنگی ایران در یوگسلاوی سابق بودم؛ یعنی صربستان و مقدونیه. بعد که به ایران آمدم مدیرکل ارشاد مازندران شدم، اما پس از منویات رهبر انقلاب در دیدار با شعرا همزمان با نیمه ماه مبارک رمضان، آقای صالحی وزیر ارشاد خواستند که من این حوزه را عهدهدار شوم.
به سمت کنونی شما برسیم که موضوع اصلی این گفتوگو است؛ در بد ورود شما موضوع طرحنامه زبان فارسی مطرح شد، درباره این طرحنامه بگویید که از کجا شروع شد و به امضای چه کسی رسید؟
موضوع مربوط به «پاسداشت زبان فارسی» در سالیان گذشته برمیگردد؛ یعنی به نخستین مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال 1375 که استفاده از واژههای بیگانه را ممنوع کرده بود. در این مصوبه توجه به زبان فارسی، گسترش و ترویج و توسعه آن مورد توصیه قرار گرفته بود؛ مصوبه مذکور همچنین دستگاههای مختلفی را موظف و مکلف و برای هریک وظایفی را مشخص کرد. این نخستین مصوبه در زمینه یادشده بود؛ آنهم با توضیحاتی که چه اقداماتی باید صورت گیرد.
یعنی نخستین مصوبات در زمینه زبان فارسی برای سال 75 است؟
بله، مربوط به سال 1375 است که آقای ناطق نوری، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی آن را ابلاغ کرد؛ یعنی 28 آذر 1375 ابلاغ شده است.
استفاده از واژه بیگانه روی کلیه تولیدات داخلی ممنوع است
بر این مبنا بهمنظور قوت زبان فارسی بهعنوان یکی از رکنهای هویت ملی ایران، زبان دوم جهان اسلام و معارف و فرهنگ اسلامی، دستگاههای قانونگذار اجرایی و قضائی کشور، سازمانها، شرکتها، مؤسسات دولتی و کلیه شرکتهایی که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر نام است و تمام شرکتها، سازمانها و نهادهای مذکور در بند «د» تبصره 22 قانون برنامه دوم توسعه موظف هستند از بهکار بردن کلمات و واژههای بیگانه در گزارشها، مکاتبات، سخنرانیها و مصاحبههای رسمی خودداری کنند و همچنین استفاده از این واژهها روی کلیه تولیدات داخلی اعم از بخشهای دولتی و غیر دولتی که در داخل کشور تولید میشوند، ممنوع است.
این مصوبه سال 75 مجلس است؛ در مصوبه مجلس هم برای هر دستگاهی مشخص شده که باید چه کاری انجام دهد. مثلاً فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی باید براساس اصول و ضوابط مصوب خود برای واژههای مورد نیاز با اولویت واژههایی که کاربرد عمومی دارند، رأساً یا با همکاری مراکز علمی، واژهگزینی یا واژهسازی کنند؛ این مصوبه 24 سال پیش مشخص شده است.
آنجا حتی آمده واژههایی که فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی معادلیابی برای آنها را ضروری نمیداند و نیز کلماتی که هنوز واژه فارسی معادل آنها به تصویب نرسیده، از شمول این قانون مستثنا هستند. فرهنگستان علوم پزشکی، دستگاه آموزشی و پژوهشی، دانشگاه و سایر سازمانهای علمی و فرهنگی، چاپخانهها، مراکز نشر، روزنامهها و مطبوعات مکلف به رعایت این قانون هستند و درصورت تخلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است مطابق تبصره هشت همین قانون با آنها رفتار کند.
صداوسیما و همه دستگاهها موظفاند واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی را بهکار برند
تبصرههایی که تکلیف دستگاهها را مشخص کردهاند، بسیارند؟
اتفاقاً خیر، زیاد نیستند؛ اما مثلاً در تبصره هفت صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران موظف شده از بهکارگیری واژههای نامأنوس بیگانه خودداری کند و ضوابط دستوری زبان فارسی معیار را که مقام معظم رهبری هم در سخنرانی اخیر ماه مبارک رمضان سال گذشته خیلی روی آن تأکید داشتند، رعایت کند؛ سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و کلیه دستگاههای مسئول در ماده واحده موظفاند واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادبیات اسلامی را بعد از ابلاغ در تمام موارد بهکار ببرند. تولید و توزیعکنندگان کالا و سایر مراکز کسب و پیشه درصورت تخلف از این قانون بهترتیب به مجازاتی از اخطار کتبی توسط وزارت ارشاد تا تعطیلی موقت محل کار، لغو برنامهها و غیره، محکوم خواهند شد.
با توجه به این سخنان، یعنی برای سایر دستگاهها هم تکلیف مشخصی ابلاغ شده است؟
بله، مثلاً نیروی انتظامی را نیز موظف کرده که از نصب علائم به زبان و خط بیگانه توسط مراکز تولید، توزیع و صنوف جلوگیری کند؛ درواقع سال 75 مشخص شده فرهنگستان، صداوسیما، وزارت ارشاد و نیروی انتظامی چه کاری باید انجام بدهند، نکتهای باقی نگذاشته و صریح و شفاف همه این موارد را بیان کرده است.
در این مقطع نیازمند آییننامه اجرایی بود که آنهم دو ماه پس از تصویب به پیشنهاد کمیسیون فرهنگی دولت به تصویب هیئت وزیران رسید. بعدها آییننامه اجرایی در جلسه هیئت وزیران در سال 1388 مشخص شد و در سال 1394 آییننامه اجرایی شورای پاسداشت زبان فارسی از دل آن بیرون آمد.
گویا بعد از آن اصلاح هم شده است.
بله، سال 1394 آن را اصلاح کردند. بلافاصله در ماده 17 اصلاحیه آمده بهمنظور انجام هماهنگی بین دستگاههای اجرایی ذیربط در انجام تکالیف مشخصشده در قانون و آییننامه و رفع مشکلات اجرایی، «شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی» به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگان تامالاختیار وزرای کشور، بهداشت و درمان آموزش پزشکی، آموزشوپرورش، صنایع دستی و گردشگری، ثبت اسناد و املاک شهر، صداوسیما، فرمانده نیروی انتظامی، شهردار تهران و رئیس فرهنگستان تشکیل شود و قرار شد تصمیمات شورا برای مراجع قانونی ذیربط ارسال شود.
یعنی سال 94 گفته شد که باید شورا تشکیل شود؛ بنابراین امور مربوط به شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی را باید از سال 94 مطالبه کرد.
بله، تا اینجا مشخص شد که طبق قانون وظیفه هر دستگاه چیست. اما اینکه دستگاهی در ایفای وظایفش کمکاری داشته (بنا به هر دلیلی) باید پاسخگو باشد؛ در همین مسیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار خوبی انجام داد و از سال 94 یک شورای پاسداشت زبان فارسی در وزارتخانه تشکیل شد.
چه جالب! البته گویا در وزارت ارشاد این شورا وجود داشت، اما فعال نبود؟!
بله تشکیل شده بود، اما در «معاونت مطبوعاتی» دایر شد و دبیرخانهاش زیر نظر مستقیم وزیر ارشاد نبود، بلکه زیر نظر معاونت مطبوعاتی فعالیت داشت. رئیس شورا وزیر بود، اما دبیرخانهاش در معاونت مطبوعاتی قرار داشت و دبیری هم برای آن مشخص شده بود.
منظور شما آقای احسانالله حجتی است؟
بله آن زمان آقای حجتی مشاور معاون مطبوعاتی وزیر و دبیر شورای پاسداشت زبان فارسی بود.
مصوبه قوی قابل اجرا هم داشتند؟
خوشبختانه در سال 1397 شرایط نوشتار و طرح تابلوهای معرف کاربری که مصوب مجلس بوده نیز در آنجا تدوین میشود که خیلی کار خوبی بود؛ یعنی وظایف هرکدام از دستگاهها را مشخص کرد و این مسئله ابلاغ شد.
این را آقای حجتی تصویب کرده است؟
بله، آقای حجتی آن زمان دبیر بود. شورای پاسداشت آن را تصویب کرد و رئیس آنهم آقای وزیر بود و با امضای وزیر ارشاد ابلاغ شد. وی بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی به همه دستگاهها ابلاغ و وظیفه هر دستگاهی را نیز مشخص کرد. اینکه مثلاً مرجع صدور مجوز «اتحادیههای صنفی» است و سازمان ثبت اسناد، مرجعی بوده که هر واحد و مجموعهای باید آنجا ثبت شود.
اندازه تابلوها باید چقدر باشد؟
رعایت نسبت 70 درصد خط فارسی به 30 درصد خط بیگانه در تمام تابلوهایی که کاربرد دوزبانه دارند، الزامی است. اینها را مشخص و ابلاغ کردند و ما تمام آنها را به استانها ابلاغ کردیم و دائم هم پیگیری میکنیم و استانها هم مکرر گزارشهای خودشان را ارسال میکنند.
به دوره شما هم برسیم، در دوره مسئولیت جنابعالی هم این موضوع رصد میشود؟
در دوره ما علاوهبر اینکه شروع به پیگیری مسائل کردیم، از استانها نیز خواستیم گزارش خود را در این راستا بفرستند. نکته مد نظر آن بود که شوراهای خُرد و جزئیتری در قالب «کمیسیون» در تهران شکل بگیرند که آنها مرتباً این موارد را رصد و نظارت کنند. ازاینرو به پیشنهاد شورای پاسداشت زبان فارسی و دستور آقای صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی «کمیسیون داخلی شورای پاسداشت زبان فارسی» در وزارتخانه شکل گرفت؛ کمیسیون دائمی شورای پاسداشت زبان فارسی برای همه دستگاههای عضو تشکیل شد. مثلاً در شورای پاسداشت زبان فارسی شهرداری در سطح معاون فرهنگی و اجتماعی در شورای پاسداشت شرکت میکند، وزارت بهداشت هم در سطح معاون وزیر بهداشت و معاون پرستاری، از سوی صداوسیما هم معاون پژوهشی سازمان حاضر میشود.
این شورا چند عضو دارد؟
12 عضو، اما بهواسطه کرونا و شرایط بهداشتی مجبور شدیم این جلسات را بهصورت مجازی برگزار کنیم که مصوباتی را که لازم است تصویب و به «شورای پاسداشت زبان فارسی» بیاوریم؛ برگزاری جلسات بهصورت فصلی هم کفایت میکند، مهم این است که کار جنبه کاربردی داشته باشد.
به نظر میرسد تشکیلات پیچیدهای دارید! مصوباتی هم داشته است؟
بله، مصوباتی در چند جلسه از زمان تشکیل داشته؛ نکته این است که پس از دغدغهمندی مقام معظم رهبری در دیداری که با شاعران در موضوع زبان فارسی داشتند، امور سرعت بیشتری به خود گرفت و همه مسائل طی یک مدار پیگیری شد و بلافاصله وزیر ارشاد مشاوری برای خود در این حوزه معرفی کرد.
سازمان ثبت احوال به فارسی بودن نام توجه دارد
نکته مهم این است که دستگاههای مختلفی در این شورا حضور دارند. حتی اگر شورای پاسداشت هم نبود، همان مصوبه سال 1375 مجلس شورای اسلامی برای اینکه هر دستگاهی تکلیف خودش را بداند، کافی بود. موضوع اهمیت زبان فارسی نشان میدهد وظیفه و رسالت از هیچ دستگاهی ساقط نمیشود، حتی اگر عضو شورای پاسداشت نباشد مانند «سازمان ثبت احوال». درحال حاضر این سازمان عضو شورای پاسداشت نیست، اما کسی که میخواهد به سازمان ثبت احوال مراجعه کند و شناسنامه بگیرد و نامی را آنجا ثبت کند، این سازمان به فارسی بودن نام توجه دارد.
استعلامهایی که روزانه از فرهنگستان برای اسامی خاص میآید
پس سازمان ثبت احوال هم برای ثبت یک «نام» از شما استعلام میگیرد؟
هرجایی که ابهام باشد، مثلاً هرکسی از فرهنگستان زبان فارسی استعلام بگیرد، فرهنگستان هم به ما اطلاع میدهد. روزانه از فرهنگستان استعلامهایی میشود و فرهنگستان هم پاسخ میدهد و در سیستم سامانه به این شکل با یک جدیت کار دنبال میشود. متقاضی از طریق سامانه تقاضا میکند و میگوید من میخواهم فلان اسم را برای فلان مجموعه انتخاب کنم، سیستم ما آن را به فرهنگستان منتقل میکند و خوشبختانه فرهنگستان و شخص آقای دکتر حداد عادل نسبت به موضوع بسیار حساس هستند و با جدیت آن را بررسی میکنند.
واحدهای ما یعنی افرادی که در «ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در استانها» مدیریت میکنند، با موضوع زبان فارسی بهاندازهای آشنا هستند که اگر یک واژه بیگانه را به آنها معرفی کنند، همانجا بتوانند پاسخ آنها را بدهند و بگویند این واژه بیگانه است؛ اما برای اطمینان خاطر حتماً آن را وارد سامانه میکنند و از فرهنگستان استعلام میگیرند و فرهنگستان هم پاسخ آنها را میدهد. خوشبختانه رابطه بسیار خوبی بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در این زمینه وجود دارد، این دو دستگاه کار خودشان را خیلی خوب و منظم انجام میدهند.
موازیکاری نیست؟
خیر، استعلام میشود؛ چون فرهنگستان مرجع تخصصی، علمی، تشخیصی و تطبیقی است. بالاخره واژهگزینیها هم برعهده فرهنگستان بوده، فرهنگستان باید اینجا نقش علمی خودش را ایفا کند که بهخوبی این وظیفه را انجام میدهد.
جالب است بدانید گاهی فردی اسم بیگانه یا غیر فارسی را در شناسنامهاش ثبت کرده، حالا میخواهد به نام خودش شرکتی را ثبت کند، میگوید اسم خودم است و اسم در شناسنامه درج شده، چطور شما به اسم من مجوز نمیدهید؟
ادامه دارد...
* نفیسه اسماعیلی
شناسه خبر 23328