اگر فرزند نوجوانی در خانه داشته باشید احتمالاً در این دوران چالشهای بسیاری را تجربه خواهید کرد. کودکی که تا دیروز دائماً به حرفهای شما گوش میکرد و تابع دستورات شما بود اکنون استقلال بیشتری از خود نشان میدهد و خواستههای متفاوتی پیدا میکند. کنار آمدن با این تغییرات رفتاری اغلب برای والدین دشوار است. برخی از آنها ناخودآگاه در برابر استقلال خواهی و سایر تغییرات نوجوان مقاومت میکنند و گویی دنبال همان کودک قبلی میگردند.
با این حال نوجوان به رشد خود ادامه میدهد و همان طور که ظاهرش رفته رفته به یک بزرگسال تبدیل میشود، از لحاظ رفتاری نیز از کودکی فاصله گرفته و تلاش میکند تا به هویت یک بزرگسال دست پیدا کند. او برای رسیدن به این مقصود ممکن است راههای مختلفی را امتحان کند تا در نهایت بتواند خود مورد علاقهاش را بیابد. اگر شما به عنوان والدین از نیازهای اساسی فرزندتان در این دوران آگاهی کافی داشته باشید میتوانید به او کمک کنید تا بتواند با سهولت بیشتری این مسیر را طی کند. ما در ادامه به مهمترین نیازهای اساسی یک نوجوان اشاره کردهایم.
*داشتن تعلق از نیازهای اساسی یک نوجوان
افراد در سنین نوجوانی معمولاً وقت بیشتری را با دوستان خود میگذرانند و کمتر تمایل به بودن در کنار خانواده دارند. این مسئله در بسیاری از موارد منجر به نگرانی والدین میشود. برای مثال گاهی اوقات مادران با احساس از دست دادن فرزندشان به مشاوره مراجعه میکنند و از اینکه فرزندشان بیشتر اوقات به فکر بودن در کنار دوستان است احساس پریشانی زیادی را گزارش میدهند. اگر شما نیز نگرانیهای مشابهی در این زمینه دارید لازم است بدانید که تمایل به بودن در کنار دوستان امری طبیعی در دوران نوجوانی است و از احساس نیاز به تعلق نشات میگیرد.
این احساس به آنها کمک میکند تا بتوانند با افراد بیشتری آشنا شوند و در مسیر هویتیابی تجارب غنیتری به دست بیاورند. البته این مسئله به این معنا نیست که بخواهید فرزندتان را به طور کل رها کنید. بلکه اتفاقاً در دوران نوجوانی بیش از هر زمان دیگری نظارت و حمایت والدین اهمیت پیدا میکند. در نتیجه باید تلاش کنید تا بتوانید غیرمستقیم اوضاع را در کنترل داشته باشید و در عین حال که به فرزندتان اجازه استقلال و معاشرت بیشتر با دوستان را میدهید بر این روابط نظارت داشته باشید.
هرچقدر ارتباط صمیمانه بین شما و فرزندتان از کیفیت بالاتری برخوردار باشد نظارت شما مؤثرتر خواهد بود. برای آنکه نوجوان در این دوران بتواند موفقتر باشد باید آزاد گذاشتن او را همانند پرواز یک بادبادک تصور کنید. اگر ریسمان بادبادک در دست فرد مطمئنی نباشد و کاملا رها شود هرگز پرواز موفقیتآمیز نخواهد بود!
*لذت بردن
نوجوانان در این سنین هیجانات بیشتری را تجربه میکنند. آنها به دنبال این هستند که کارهای مهیجتری انجام بدهند و در نتیجه لذت بالاتری از زندگی خود ببرند. آنها دراین دوران توانایی کمتری برای آیندهنگری دارند. همین مسئله باعث میشود که در بسیاری از موارد هیجان خواهی آنها به انجام فعالیتهای پرخطری بیانجامد.
برای آنکه نیاز به کسب لذت بیشتر در نوجوان به شیوه سالمی ارضا شود، در این دوران تلاش کنید تا برنامههای مفرح بیشتری را برای خانواده در نظر بگیرید. از فرزندتان برای تصمیمگیری در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت سؤال بپرسید و اجازه دهید گاهی اوقات او برای این مسائل تصمیم بگیرد.
*داشتن قدرت
قدرت داشتن از نیازهای اساسی یک نوجوان محسوب میشود. افراد در سنین نوجوانی نیاز دارند تا بتوانند هویت خود را از یک کودک وابسته به خانواده متمایز کنند. این کار در حقیقت نیاز به قدرت را در آنها ارضا میکند. در نتیجه اگر دائماً در مقابل او بایستید و اجازه تصمیمگیری به او ندهید در واقع به او این پیغام را میرسانید که هنوز مانند یک بزرگسال به او اعتماد ندارید و او توانایی انجام کارها را ندارد. این رفتارها منجر به تخریب اعتماد به نفس نوجوان شده و به او احساس ضعف میدهد.
در نتیجه لازم است که در فرایند استقلال یابی همراه فرزندتان باشید. به او کمک کنید تا به مرور بتواند بدون نیاز به شما کارهایش را انجام دهد و تصمیمات مستقلانهای در زندگی اتخاذ کند. این سبک رفتاری احساس رضایت زیادی به فرزندتان میدهد و نیاز او را به قدرت ارضا میکند.
*داشتن استقلال از نیازهای اساسی یک نوجوان
تمام نیازهایی که تاکنون در مورد آنها صحبت کردیم تلویحاً به نیاز به استقلال نیز اشاره دارند. در حقیقت استقلال اصلیترین نیاز نوجوانان است و اساسیترین ابزار برای کسب هویت دلخواه محسوب میشود. فرایند مستقل شدن فرزندان برای والدین بسیار دشوار است. آنها در این زمان نگرانی زیادی را تجربه میکنند و از اینکه دیگر کنترل اوضاع را به دست ندارند مضطرب میشوند. اگر والدین بتوانند روشهای برخورد صحیح با نوجوان را بدانند احتمال بروز مشکلات بسیار کاهش خواهد یافت و خودشان نیز به آرامش بیشتری خواهند رسید.
برای مثال بسیاری از والدین با نظارتهای افراطی و کنترل گری زیاد دائماً تلاش میکنند فرزندشان را محدود کنند. این کار باعث میشود که نوعی جنگ قدرت در خانه راه بیفتد و فرزندتان با قرار گرفتن در جبهه مخالفت با تمام حرفهای شما مخالفت کند. در مقابل برخی از والدین فکر میکنند که فرزندشان برای مستقل شدن به آزادی بیحد و مرزی نیاز دارد و در نتیجه نباید هیچگونه نظارتی روی رفتارهای او داشته باشد. نکته مهم این است که بتوانید بین دو موضع قرار بگیرید و در عین حال که به فرزندتان آزادی میدهید یکسری خط قرمزها را نیز مشخص کنید.
منبع: هنر زندگی
شناسه خبر 28267