در داخل آمریکا همه به دنبال پدیدهای به نام «سورپرایز اکتبر» هستند؛ شگفتیای که نامزدهای انتخاباتی قرار است در ماه پایانی کمپین انتخاباتی خود رو کنند و گوی سبقت را از رقیب خود بربایند. تا پیش از این عقیده بر این بود که سورپرایز اکتبر دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان، رونمایی از واکسن آمریکایی کرونا باشد اما حملات رسانهها به ترامپ در این باره و ایجاد ابهام در میزان تاثیرگذاری این واکسن در صورت عرضه شدن به صورت عمومی، باعث شد کمپین جمهوریخواهان تا حدی از این مساله کوتاه بیاید. ترامپ اما این روزها شگفتیهای بیشتری نیز در آستین دارد که برای فضای انتخاباتی و تبلیغاتی آمریکا به نمایش بگذارد. یکی از این شگفتیها عادیسازی روابط کشورهای عرب حوزه خلیجفارس با رژیم صهیونیستی است؛ تا دیروز، امارات نخستین کشور بود که روابط خود را با صهیونیستها آغاز کرد و حالا نوبت به بحرین رسیده است و احتمالا تا زمان برگزاری انتخابات، کشورهای به ظاهر اسلامی دیگری نیز به صف حمایت از صهیونیستها و رد کردن حقوق فلسطینیان بپیوندند.
آنطور که مسؤولان آمریکایی دخیل در گفتوگوها بین امارات و اسرائیل عنوان کردهاند، تنها چند ساعت پس از اعلام توافق امارات و اسرائیل برای عادیسازی روابطشان در روز 13 آگوست سال جاری، مسؤولان حکومت بحرین در تماس تلفنی با «جرد کوشنر» و مسؤول ویژه این پرونده «آوی برکوویتز» اعلام کردند میخواهند کشور بعدی باشند که اسرائیل را به رسمیت میشناسند.1 اگر چه در زمان اعلام عادی شدن روابط امارات و رژیم صهیونیستی، کشورهای دیگری از جمله سومالی و سودان نیز اعلام کرده بودند این اقدام را انجام خواهند داد اما در اولویت قرار گرفتن بحرین در این باره دارای اهمیت بیشتری است. بحرین، نزدیکترین کشور به عربستان سعودی در منطقه است. از زمانی که اعتراضات مردم بحرین در سال 2011 با دخالت نیروهای عربستانی به طرز وحشیانهای و تا حدودی سرکوب شد، جامعه جهانی و تحلیلگران حوزه روابط بینالملل دیگر حاکمیت بحرین را جدا از عربستان نمیدانند و به همین دلیل نیز معتقدند این اقدام بدون هماهنگی و «گرفتن اجازه» از عربستان نبوده است. با این حال عربستان سعودی به نظر میرسد در انتظار است تا بعد از پیوستن تمام متحدانش به موج عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس، در نهایت این اقدام یعنی روابط رسمی با رژیم صهیونیستی را با آرامش بیشتر و در فضای کمهزینهتری انجام دهد.
* ریاض در صف ارتباط با صهیونیستها؟
حالا که 4 کشور عربی اعلام کردهاند روابط خود با صهیونیستها را عادیسازی میکنند، برای بسیاری از تحلیلگران مسلم شده است ریاض پایتخت بعدی در این زمینه خواهد بود اما همانطور که تحلیلگر روزنامه نیویورکتایمز2 بیان کرده است، باید عربستان را با ابعاد زمانی خود در این صف دید. پیوستن سریع بحرین به حرکت سایر کشورهای عربی در به رسمیت شناختن اسرائیل، نشانهای از جانب عربستان سعودی و پالسی است که بیان میکند باید منتظر تغییرات جدی در سیاست کشورهای عرب منطقه درباره اشغالگران قدس باشیم.
البته عربستان پالسهای دیگری را نیز به کشورهای منطقه داده و ادعا کرده است تا زمانی که کشور مستقل فلسطینی به رسمیت شناخته نشود، این کشور روابط خود را با اسرائیل عادی نمیکند. با این حال این رفتار متناقض نشانه دیگری برای صهیونیستها بوده که پروژه صلح با تشکیل کشور فلسطین دیگر از روی میز کنار رفته و میتوان بدون دادن هیچگونه امتیازی به مسلمانان، همچنان دست به اشغالگری در کرانه باختری زد. به نظر میرسد علت این رفتار متناقض، وجود یک تقسیم کار بین ملک سلمان، پادشاه این کشور و ولیعهدش محمد بنسلمان باشد. در حالی که ملک سلمان در بیانیه خود به صورت رسمی اعلام میکند به رسمیت شناختن اسرائیل منوط به تشکیل کشور مستقل فلسطینی است، محمد بنسلمان در گفتوگو با آتلانتیک3 بیان میکند «اسرائیلیها در سرزمینهای خود حق حاکمیت دارند». ظاهرا چراغ سبز عربستان به حاکم بحرین، بعد از 25 سال تلاش برای به رسمیت شناختن اسرائیل بوده است. ارتباطات بحرین و رژیم صهیونیستی سابقهای 20 ساله دارد. سیگنالهای برقراری رابطه از سال 1994 و زمانی که یکی از اعضای کابینه رژیم صهیونیستی سفری به بحرین داشت، صادر شد و بعد از آن در سال 2017 میلادی نیز بحرین هیأتی را به سرزمینهای اشغالی فرستاد. سال گذشته میلادی زمانی که بحرین میزبان کنفرانسی درباره فلسطین شد و قرار بود گامهای ابتدایی را برای اجرای معامله قرن بردارد، گمانهزنیها درباره اینکه آلخلیفه سعی دارد زودتر از سایر کشورهای عربی روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی کند، بیش از پیش شد.
* دلالان رابطه با اسرائیل در آمریکا چه کسانی بودند؟
آنطور که رسانههای آمریکایی4 گزارش دادهاند، افراد واسطه در دولت آمریکا که کار فراهم کردن شرایط و مذاکره بین طرف بحرینی و اسرائیلی را فراهم میکردند، غیر از برکوویتز و جرد کوشنر، «رابرت اوبراین» مشاور امنیت ملی ترامپ، «برایان هوک» مسؤول ویژه (سابق) آمریکا در امور ایران، ژنرال «میگل کوررا» مدیر بخش خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا، «آدام بوهلر» از مسؤولان کاخ سفید و «دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در اسرائیل بودهاند. این گفتوگوها بدین طریق شکلگرفته است که در ابتدای امر کوشنر و برکوویتز به همراه تعداد زیادی از مشاورانشان در امور خاورمیانه و همچنین سفیر بحرین در آمریکا، با سلمان بنحمد آلخلیفه دیدار میکنند. بعد از این دیدار، گفتوگوها با طرف اسرائیلی به رهبری «ران درمر» سفیر اسرائیل در واشنگتن آغاز میشود و بنیامین نتانیاهو نیز از نزدیک این گفتوگوها را دنبال میکند و برخلاف گفتوگوهای انجام شده بین طرفهای اماراتی و اسرائیلی، این بار سعی میشود رسانهها در جریان این مذاکرات قرار بگیرند. بعد از این در سفر کوشنر و برکوویتز به سرزمینهای اشغالی، آنها با بنی گانتس، وزیر جنگ و گابی اشکنازی، وزیر خارجه نیز درباره مذاکرات با بحرین صحبت میکنند. بعد از این سفر، کوشنر و برکوویتز با هم به بحرین میروند و همانطور که یکی از مشاوران کوشنر خبر داده، او در راه با پول خود یک جلد تورات میخرد و به پادشاه بحرین هدیه میدهد. این دیدار به حدی خوب پیش میرود که کوشنر به این نتیجه میرسد میتواند بسیار زودتر از مدت زمان مورد انتظارش و در همین جلسه توافق نهایی را به دست آورد اما کاخ سفید خبر میدهد منتظر چراغ سبز عربستان به مسؤولان بحرینی باقی میماند. با این حال کاخ سفید به کوشنر میگوید نباید کار زیاد هم طول بکشد و بهتر است در روز 15 سپتامبر که قرارداد امارات و رژیم صهیونیستی به صورت رسمی امضا میشود، بحرین نیز توافق خود را اعلام کند. بر این اساس کاخ سفید فکر میکرده است اگر 2 کشور عربی منطقه، هر 2 به صورت همزمان رسیدن به توافق با اسرائیل را اعلام کنند، پیام قدرتمندتری را برای منطقه ارسال خواهند کرد. به همین دلیل روز جمعه نیز تماس تلفنیای بین ترامپ، پادشاه بحرین و نتانیاهو شکل گرفت تا نشان داده شود این قرارداد بزودی در مسیر اجرایی شدن قرار میگیرد.
* نقش انتخابات آمریکا و لابی صهیونیستی
در عین حال نباید از نقش انتخابات آمریکا در شکل گرفتن سریع این نوع توافقها نیز گذشت. مردم آمریکا که به دنبال سورپرایز اکتبر بودند، حالا با شگفتیهای ماه سپتامبر روبهرو شدهاند و در عین حال ترامپ نیز که این روزها در حال کم کردن فاصلهاش با نامزد دموکراتها در نظرسنجیهای انتخاباتی است و در چند ایالت باقیمانده نیز باید هزینه زیادی انجام دهد تا پیروز میدان شود، سعی دارد از این اقدام خود در 2 جهت بهره ببرد؛ اول اینکه با این کار میتواند منابع مالی بیشتری از سوی حامیان مالی صهیونیستش به دست آورد و از سوی دیگر میتواند با به دست آوردن بسته جامع همکاریهای سیاسی- امنیتی اعراب و رژیم صهیونیستی با اعتماد به نفس بیشتری به دنبال ثابت کردن خود برای گرفتن جایزه صلح نوبل برود.
* رابطه با صهیونیستها و افکار عمومی جهان اسلام
این اقدامات اما در حالی توسط حاکمان خودکامه منطقه انجام میشود که نظرسنجیها در بین افکار عمومی جهان عرب نشان میدهد مردم عرب در کشورهای منطقه مخالف این اقدامات هستند و همچنان بر حق فلسطین در دفاع از خود و بازپس گرفتن سرزمینهای خود تأکید میورزند. یکی دیگر از دلایلی که گمان میرود علت اصلی احتیاط حاکمان سعودی در اعلام برقراری رابطهشان با رژیم صهیونیستی باشد، وجود تنوع افکار و عقاید سیاسی در این کشور درباره مسأله فلسطین به نسبت کشورهای دیگر حوزه خلیجفارس و جایگاه متزلزل آنها در فضای سیاسی داخلی کشورشان باشد که باعث ترس از رویارویی با افکار عمومی در این کشور میشود. به همین دلیل است که تغییرات سیاسی در این باره با سرعت بسیار کمی انجام میشود و قبل از انجام تغییرات سیاسی، کار روی افکار عمومی مخالفان عادیسازی رسمی روابط با صهیونیستها در اولویت قرار گرفته است. نکته جالب در این باره شکل گرفتن کمپینهایی در فضای مجازی عربستان است که خواهان حق برابر برای یهودیان و مسیحیان در قوانین این کشور نسبت به مسلمانان هستند. این کمپینها البته آنطور که رسانههای آمریکایی میگویند، نمیتواند بدون اجازه محمد بنسلمان شکل بگیرد و نشانهای از تدارک دیدن فضای تبلیغاتی و درگیر کردن افکار عمومی با مساله عادیسازی روابط با صهیونیستهاست.
شناسه خبر 28437