در گفتوگو با استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان عنوان شد:
مسعود سعد سلمان؛ شاعر حبسیهسرا
سپهرغرب، گروه درهای دَری، فاطمه فراقیان: در صفحه «دُرهای دری» سپهرغرب بر آن هستیم تا مفاخر ادبی زبان پارسی و ایران شکوهمند را هرچند اندک، به مخاطبان خود بشناسانیم. تاکنون طی شمارگان قبل با شما از فردوسی، مولانا، خاقانی، نظامی، صائب، حافظ، سنایی و عطار گفتهایم و اینک میخواهیم از شاعر حبسیهسرایی بهنام «مسعود سعد سلمان» بگوییم.
بنا داشتیم طبق رسم معهود مقدمهای در معرفی مسعود سعد سلمان در ابتدای این گزارش بگنجانیم، اما توضیحات و شرح استاد مصاحبهکننده با ما (استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان) به حدی کامل و وافی بود که بهکل سکان مطلب این شاعر بزرگ را به دست «مهدی نوریان» دادیم، با ما همراه باشید:
* لطفاً بهعنوان نخستین پرسش بفرمایید که مسعود سعد سلمان اهل کجاست؟
بهتر است نخست از نام شاعر بگوییم که درواقع سه اسم به یکدیگر اضافه شده و اضافه بنوت است؛ یعنی مسعود پسر سعد و نوه سلمان.
تبار مسعود سعد سلمان به همدان برمیگردد و در شعرش به آن اشاره کرده؛ همدان شهری قدیمی و تاریخی است و در فرهنگ ایران اهمیت زیادی دارد. ازجمله افتخارات بسیار همدان، انتساب مسعود سعد سلمان به این شهر است.
* چرا برخی این شاعر را لاهوری میدانند؟
در طول تاریخ هرکس فضل، هنر و استعدادی داشته، سعی کرده خود را به مرکز قدرت برای عرضه آن برساند تا حمایت شود؛ مثل شهر بخارا در زمان سامانیان، شهر هرات در زمان تیموریان، شهر مرو در زمان سلجوقیان، شهر اصفهان در زمان صفویه و غیره. در نیمه دوم قرن پنجم هجری نیز شهر غزنین در زمان حکومت غزنویان مرکزیت داشته است که اجداد مسعود به آنجا مهاجرت کرده و بهاصطلاح کارمند دولت غزنوی شدهاند.
پدر مسعود یعنی سعد در دستگاه سلطان ابراهیم ابن مسعود غزنوی خدمت میکرد؛ سلطان ابراهیم پسرش مجدود را برای حکومت بر متصرفات غزنویان در هند به لاهور فرستاد، سعد سلمان نیز به همراه او برای تصدی منصب «استیفا» (معادل ریاست دارایی امروز) به لاهور فرستاده شد و در آن شهر اقامت یافت؛ به همین دلیل شاعر در حدود سال 440 هجری قمری در لاهور به دنیا آمد و همانجا رشد کرد و به فراگیری علوم ادبی و رزمی پرداخت. بنابراین برخی گمان بردهاند که مسعود سعد سلمان لاهوری است، اما این شاعر درواقع فقط در لاهور زاده شده و رشد کرده، اما تبارش به همدان میرسد و همانطور از اشعارش میتوان به این موضوع پی برد، ایرانی و فارسیزبان است.
* مسعود سعد سلمان چطور پایش به زندان برای مدت طولانی باز میشود؟
در حکومت غزنویان هنگامی که پادشاهی به سلطان ابراهیم ابن مسعود غزنوی (450-492 هجری قمری) میرسد، او پسرش سیفالدوله محمود را به حکومت لاهور میفرستد. در این زمان مسعود سعد سلمان که فنونی همچون فضل، ادب، جنگاوری و پهلوانی آموخته، به این دستگاه میپیوندد و جزء ندیمان و کارگزاران میشود که احتمالاً بهترین دوران زندگیاش بوده؛ زیرا هم در مجالس بزم شرکت میکرده و شعر میسروده و هم در جنگ و شکار با سیفالدوله همراه بوده است.
اما گویا در 40 سالگی مسعود سعد سلمان مورد ظن و غضب سلطان ابراهیم (بهدلیل نزدیکی به پسر سلطان و مورد اتهام بودن سیفالدوله جهت داعیه قیام علیه پدر داشتن) قرار میگیرد و به زندان میافتد که در چهارمقاله نظامی عروضی به آن اشاره شده است و دیگران نیز علت زندانی شدنش را همین گفتهاند؛ اما بنده بعد از 900 سال وقتی دیوان شاعر را تصحیح میکردم، متوجه شدم این موضوع با گفتههای خود مسعود سعد سلمان مغایرت دارد؛ درواقع مشکل شاعر با خود سیفالدوله محمود آغاز شده که شکایت به سلطان ابراهیم پدر میبرد، اما نهتنها به شکایتش ترتیب اثر نمیدهند، زندانی نیز میشود!
در این دوره نخست، او 10 سال را در قلعههای دهک، سو و نای در حبس بهسر میبرد. معروفترین و مؤثرترین حبسیات مسعود سعد در زندان نای سروده میشود؛ چنان که غالباً او را زندانی حصار نای میشناسند.
بعدها برخی نزدیکان سلطان شفاعت شاعر را میکنند و او آزاد میشود و به لاهور بازمیگردد. زمانی که پسر دیگر ابراهیم بهنام علاءالدوله مسعود ابن ابراهیم به پادشاهی میرسد، او نیز پسرش شیرزاد را به حکومت لاهور میفرستد؛ در این دوره شاعر باز به امور دیوانی میپردازد و حتی برای مدتی حاکم یکی از شهرهای هند میشود، اما اینبار هم سلطان علاءالدوله مسعود دستور زندانی شدن شاعر را میدهد و او به مدت سه یا هشت سال برای بار دوم در دوران پیری و ضعف، به زندان «مرنج» میافتد.
* جناب استاد چگونه است که مسعود سعد سلمان در میان شاعران فارسیزبان و ایرانی به شاعر «حبسیهسرا» معروف است و این نوع شعر چه ویژگیهایی دارد؟
شاعر حبسیهسرا نامیده شدن مسعود سعد سلمان به مدد همین زندانی شدنهای او است و ویژگی خاص حبسیههای شاعر یکی سوزناکی اشعار او و دیگری تأثیر آنها بر قلب و عواطف آدمی است که نظامی عروضی در مورد این سوزناکی و تحت تأثیر قرار دادن احساسات آدمی میگوید: «وقت باشد که من از اشعار او همی خوانم، موی بر اندام من برپای خیزد و جای آن بود که آب از چشم من برود».
* جایگاه ادبی مسعود سعد سلمان در زبان و ادب پارسی چگونه است؟
وی جزء 10 شاعر برتر تراز اول شعر فارسی است؛ برخی نظریهپردازان هنر را زاییده درد میدانند که با این معیار بهحق مسعود سعد سلمان اشعارش مصداق موضوع مذکور است.
* آیا در آثار مسعود سعد سلمان همچون دیگر شعرا استفاده از آیات و روایات دیده میشود؟
بله، چون در قدیم کسانی همچون شاعر منظور و اجداد وی که میخواستند کار دیوانی انجام دهند، باید ادیب و فاضل میبودند که قسمت اعظم فضل و ادب قدیم مربوط به قرآن کریم، حدیث، روایات اسلامی و غیره بوده است.
* جناب دکتر چه کسانی بر مسعود سعد سلمان اثر گذاشته و وی چه شاعرانی را تحت تأثیر قرار داده است؟
مسعود سرودن را با مدیحهسرایی آغاز میکند که سرمشق وی در این کار عنصری، فرخی، منوچهری و غیره بودهاند؛ اما در رابطه با سرودن حبسیات خودش صاحب سبک است و شعرایی همچون خاقانی از وی تأثیر پذیرفتهاند.
بنده مقالهای نوشتهام که در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی چاپ شد و سیر زنداننامهسرایی را در آن گفتهام که درنهایت به حبسیات زیبای ملکالشعرای بهار میرسد و به نظر بنده این اشعار ازنظر لفظ، معنی و روانی حتی بر سرودههای خاقانی نیز پیشی میگیرند.
* آیا سختی و تصنعی که در اشعار برخی از شاعران وجود دارد، در شعر مسعود سعد سلمان نیز هست؟
خیر، مسعود سعد سلمان شاعر دشوارگویی نیست و میتوان گفت شعر او سهل ممتنع است؛ البته دیرینگی زبان بعد از 900 سال و برخی تعبیرات علمی و لغات ناآشنا، ممکن است دشوار به نظر بیاید، اما با رجوع به فرهنگ لغت این مسئله حل میشود. همچنین اشعار شاعر بار احساسی فوقالعادهای دارد و آدمی با خواندن آنها بهراحتی با شعر او ارتباط برقرار میکند، تحت تأثیر قرار میگیرد، از اشعار او لذت بسیار میبرد و با شاعر احساس همدلی و همدردی میکند.
* آیا مردم ما با مفاخر خود همچون مسعود سعد سلمان آشنا هستند؟ اگر خیر در این زمینه چه کارهایی میتوان انجام داد؟
متأسفانه خیر، وسایل ارتباطی جدید مجال مراجعه به کتب را به مردم نمیدهد که خیلی حیف است مردم ما با داشتههای خود انقطاع پیدا کنند؛ چراکه هرکس گذشته و مفاخر خود را فراموش کند، مانند کسی خواهد بود که تصادف کرده و حافظه خود را از دست داده و امکان دارد حتی راه خانه خود را هم گم کند.
از طرفی درست سخن گفتن و نوشتن، لازمهاش رجوع به کتب اصیل و مفاخر گذشته است، باید همه با این آثار مأنوس باشند. اکنون فرصتها کمتر شده و اقتضای دنیای جدید که فرصت و حوصله ندارد، این است که گزیدهها و منتخبها تهیه و در اختیار مردم قرار داده شود و در رادیو، تلویزیون و روزنامهها به مباحث ادبی و فرهنگی بپردازند؛ مخصوصاً توسط کسانی که در این رشته تخصص یافتهاند، به جهت انتقال آثار ارزشمند نیاکانمان به دیگران.
* گویا جنابعالی دیوان اشعار این شاعر را تصحیح کردهاید، لطفاً آن را معرفی کنید.
بنده سال 1355 که میخواستم رساله دکتری بنویسم، تصحیح دیوان شاعر را مدنظر داشتم؛ زیرا مرحوم استاد رشید یاسمی تصحیح دیوان را انجام داده و چاپ کرده بود، اما خیلی اصولی نبود و مشکلاتی داشت که اساتید ما میگفتند این دیوان به تصحیح مجدد نیاز دارد، بنابراین بنده این تصحیح را انتخاب کردم.
شاعر حدود 16 هزار بیت شعر دارد که با نسخههای متعدد تطبیق دادم و سال 1365 آن را چاپ کردم؛ اما اکنون سالها میگذرد که نایاب است، برخی ناشرها هم خواستند تجدید چاپ بشود، اما خودم راضی نشدم، زیرا به نظرم ایراداتی دارد که باید اصلاح شود.
کتابی هم دارم که منتخباتی است از دیوان مسعود سعد سلمان بهنام «از کوهسار بیفریاد» به جهت آن که زندان شاعر بر فراز کوه بلندی بوده و فریادش به هیچکس نمیرسیده است.
* بهعنوان مطلب پایانی اگر موضوعی مدنظرتان هست، بفرمایید.
در آخر باید گفت که وفات شاعر طبق قرائن و محاسبات، 515 هجری قمری است. بنده سخنم را با این اشعار دلانگیز از مسعود سعد سلمان به پایان میبرم:
«پنجاهوهفت رفت ز تاریخ عمر من
شد سودمند مدت و، ناسودمند ماند
امروز بریقین و گمانم ز عمر خویش
دانم که چند رفت و ندانم که چند ماند
فهرست حال من همه با رنج و بند بود
از حبس ماند عبرت و از بند، پند ماند
لیکن به شکر کوشم کز طبع پاک من
چندین هزار بیت بدیع بلند ماند».
شناسه خبر 28556