سپهرغرب، گروه فرهنگی: این روزها یک روحانی برای تبلیغ و ارتباط با مردم دیگر نمیتواند در مسجد و حجره بنشیند، بلکه باید هرجایی که مردم هستند، حاضر شود و با آنان ارتباط بگیرد؛ مانند کارهایی که حجتالاسلام محمدزاده در روستای قرهتپه مازندران میکند.
در دوره حاضر که مملو از پیشرفتها و اتفاقات مختلف است، یک روحانی شاید نتواند به شیوههای سنتی گذشته در حجره خود بنشیند و با مردم ارتباط بگیرد، بلکه باید به میان آنها برود و راه و رسمشان را بشناسد تا بتواند آنان را جذب کند؛ بعد نکتهای به آنها بیاموزد؛ کاری که چند سالی است، حجتالاسلام مصطفی محمدزاده در روستایی در شمال کشور در حال انجام است.
حجتالاسلام محمدزاده، متولد سال 1362 است و 20 سال است که لباس طلبگی بر تن خود کرده است. او ابتدا در مسجد امام هادی (ع) شهرستان بهشهر مازندران مستقر میشود و زمانی که مسئولین و مردم خدمات و آثار او را میبینند به روستای قرهتپه دعوتش میکنند. روستایی که 2300 نفر جمعیت دارد و 65 درصد آنها اهل تسنن و 35 درصد شیعه هستند. او میگوید: «در این روستا دو مسجد فعال داریم که یکی برای اهل تسنن و دیگری برای شیعیان است و من امام جماعت مسجد حضرت ولیعصر (عج) هستم. در این روستا مردم به دلیل شرایط خاک و آبشور موجود، کشاورزی تکمحصولی گندم، جو و کلزا دارند؛ اما به همین دلیل میتوان گفت عمده مردم سطح معیشتی رو به پایینی دارند.»
مردم مازندران به منبر علاقهمند هستند
این طلبه زمانی که وارد روستا میشود، شرایط خاص آن را ارزیابی میکند و تصمیم میگیرد با مردم و جوانان به شیوههای مختلف ارتباط برقرار کند. او با اشاره به روستاها و شهرستانهایی مثل «کوهستان» و «رستمکلا» در اطراف بهشهر و رشد و پرورش افرادی مانند آیتالله کوهستانی میگوید: «مازندران، منطقه عالمپروری است و نسبت به منبر و سخنرانی اهمیت قائل هستند. من به نوحهخوانی هم تسلط کمی داشتم؛ بنابراین با منبر و مداحی توانستم قشر بزرگسال را جذب کنم.»
طلبه مگر این مُدلی هم میشود؟!
حجتالاسلام محمدزاده البته خلقوخوی خاکی و گرمی هم دارد، روشی که ابتدا موجب تعجب و حتی اعتراض مردم روستا هم شده بود. او با موتورسیکلت خود در روستا رفتوآمد میکرد که برای مردم عجیب بود. آنها میگفتند مگر روحانی این مُدلی هم میشود؟ او میگوید: «من معتقدم برای ارتباط گرفتن با مردم باید جایی بود که هستند؛ یعنی یک روحانی فقط زمان اقامه نماز باید در مسجد باشد و در باقی ساعات روز باید کنار مردم و در جاهای مختلفی باشد که آنها حاضرند. من گاهی با موتور در روستا اینطرف و آنطرف میروم و بهیکباره سَرِ زمین کشاورزی یکی از اهالی حضور پیدا میکنم و با او چای میخورم. این رفتوآمد شاید به مذاق برخی از روستاییان در ابتدا خوش نیامد، اما بعد از مدتی جذب همین صفا و صمیمیت میان ما شدند. گاهی میشود در جمع اهالی، حتی اهل تسنن که در گوشهای از روستا گعده کردهاند، حاضر میشوم و با آنها صحبت میکنم.»
طلبهای که زود با دیگران گرم میگیرد
در این گفتوگوی یکساعته هم مشهود بود که حجتالاسلام محمدزاده فردی خوش سر و زبان است که زود با طرف مقابل خود گرم میگیرد. او میگوید: «من تمرکزم را برای ارتباطگیری روی روابط عمومی گذاشتم و با افراد با شیوههای مختلف کلامی گرم میگیرم. با این کار آنها پای صحبت من مینشینند و در جا و زمان مناسب نکته موردنظر خودم را به آنان ارائه میکنم. این روش ابتدا برای آنها قابلهضم نبود، اما بعد از چند سال آثارش را دیدهاند.»
توجه به ورزش و هنر برای جذب جوانها
اما این طلبه برای جوانترها و کودکان برنامه دیگری دارد. او اهل فوتبال و ورزشهای رزمی است و به قول خودش، دستی هم بر آتش در زمینه تئاتر دارد؛ بنابراین با همان امکانات کم روستا در این سه رشته وارد عمل شده و جوانترها را دور خود جمع کرده است. او میگوید: «با بودجه محدودی که داشتیم در شهر و روستاهای اطراف، سالن ورزشی کرایه میکردیم و با کمک اهالی روستا یک تیم فوتبال راه انداختیم. در کنار آنهم کلاس آموزش رزمی راه انداختیم و بهاینترتیب روی نوجوانان و جوانان برنامهریزی کردیم. در زمینه تئاتر هم با توجه به تجربه دوران تحصیل، تصمیم گرفتم کلاس راه بیندازم. به اداره ارشاد شهرستان رفتم و کتاب فیلمنامه تهیه کردم و بر اساس یکی از متنهای آن بچهها را آموزش دادم و شروع به کار کردیم.»
فعالیتهایی که اهالی روستا را هم راه انداخت
اهالی این روستا وقتی آثار این تلاشهای امام محله خود را دیدند که با وجود کمبود امکانات، جوانان را دور خود جمع کرده و مانع از آن میشود که به سمت خلاف و فساد روند، دست در دست او گذاشتند تا سالن ورزشی برای روستا ساخته شود. محمدزاده میگوید: «با کمک یکی از اهالی، زمینی برای سالن هدیه شد و با جمعآوری پول از باقی اهالی، این زمین را گسترش دادیم و برای ساخت سالن ورزشی اقدام کردیم. هماکنون ستونهای این زمین زده شده و بناست بهزودی دیوارچینی انجام شود.»
حجتالاسلام محمدزاده در زمینه فوتبال و هنرهای رزمی هم فعال است و پا بهپای جوانان ورزش میکند.
کمک به 500 خانواده نیازمند در دوران کرونا
وی این روزها جا در دل مردم روستا باز کرده است؛ روستایی که به دلیل شرایط خاصش، روحانیون بهعنوان امام جماعت، مدت کوتاهی در آن دوام میآوردند و تغییر میکردند، اما چهار سال است که از خدمات امام محله جوان خود بهره میبرد و روزگار میگذراند. بعد از شیوع ویروس کرونا هم اهالی این روستا پشت امام محله خود ایستادند و با هدایت و راهبری او پیش رفتند. این طلبه جوان میگوید: «کرونا مشکلات معیشتی بسیاری برای مردم ایجاد کرد که ابتدا تلاش کردیم با کمک مردم برای نیازمندان بستههای معیشتی تهیه کنیم. در گام دوم به مردم توصیه کردیم هزینه ترحیم اموات کرونایی خود را هم به این کار اختصاص دهند که الحمدلله استقبال شد و درمجموع، توانستیم برای 500 خانواده نیازمند بسته معیشتی خوبی تهیه کنیم.»
تلاشها و کوششهای اینچنین اثرگذار طلبهها و روحانیون در روستاها و محلات مختلف کشور موجب دلبستگی مردم به دین و نظام میشود. لازمه این کار آن است که روحانیون در همانجایی باشند که مردم حضور دارند؛ نه آنکه در مسجد و حجرههای خود باشند، از دور مردم را نظاره کنند و فقط برایشان منبر بروند.
امیرحسین کسائی
شناسه خبر 35110