سپهرغرب، گروه اجتماعی: به گفته یک جامعهشناس زنان، در حال حاضر برخی زنان برای جبران محرومیت از برخی حقوق در ازدواج، سعی دارند مهریه را به میزان سنگین تعیین کنند تا برای مردان عامل بازدارنده از ازدواج مجدد یا استفاده از حق طلاق باشد و یا اینکه اگر مرد با تقاضای طلاق زن موافق نباشد، زن بتواند از مهریه بهعنوان وسیلهای برای رسیدن بهحق طلاق استفاده کند؛ به عبارتی مهریه برای زنان مکانیسمی جبرانی است که قرار است محرومیت آنها از برخی حقوق را جبران کند، این در حالی است که محرومیتهای اقتصادی زنان نیز میتواند یکی از عوامل تشویق آنها برای مطالبه مهریه باشد.
سیمین کاظمی با بیان اینکه ازجمله خواستههای زنان برابری حقوقی در خانواده است، اظهار کرد: درواقع ساختار اجتماعی و اقتصادی حقوق زن را سلب میکند و در عوض بار زندگی را به دوش مرد میگذارد. با چنین وضعیتی طبیعی است که زن بخواهد از تنها روزنهای که قانون برایش باز گذاشته استفاده کند. اگر در یک جامعه زن و مرد از حقوق و منابع مساوی برخوردار باشند، مهریه یک ثروت بادآورده و نامشروع و غیرقابلدفاع است، اما در شرایط فعلی که زنان در محرومیت هستند، مهریه اهمیت پیداکرده و تنها راهحل زنان به شمار میرود.
القای عدم ضرورت اشتغال زن و روی آوردن زنان به مهریه بهعنوان پشتوانه پس از طلاق
به گفته وی، ازجمله دلایل طلب مهریه از سوی زنان وضعیت اشتغال آنها است. در جامعه ما به زنان اینطور القاء میشود که اشتغال برای زن غیرضروری است و بر همین اساس زنان فرصتهای اندکی برای اشتغال دارند. فقط حدود 18 درصد شاغلان زن هستند. بهاینترتیب راهی که برای امرارمعاش پیش پای زنان گذاشته میشود، این است که ازدواج کنند و به عبارت دقیقتر خرج زندگیشان را یک مرد در نقش شوهر بدهد و مهریه را هم بهعنوان پشتوانه آینده بعد از طلاق تعیین کنند.
این جامعهشناس زنان، همچنین گفت که زنان خواستار برخورداری از حقوق یکسان با مردان در طلاق، خروج از کشور، حضانت فرزند، ادامه تحصیل و اشتغال هستند. قانون چنین حقوقی را بهطور یکطرفه به مرد داده است و بهنوعی مرد را کاملاً بر زن مسلط کرده که هرگاه خواست برای زن و آینده او تصمیم گیرد.
کاستیهای حقوقی و محرومیتهای اجتماعی دو عامل روی آوردن به مهریه
کاظمی معتقد است که هم کاستیهای حقوقی در زندگی مشترک و هم محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی زنان هر دو موجب اهمیت یافتن مهریه بهعنوان یک راهحل برای زنان شدهاند. اگر زنان مثل مردان حق اشتغال و درآمد داشته باشند، از ارث برابر برخوردار باشند و در قرار داد ازدواج از حقوق مساوی بهرهمند باشند، دیگر تعیین مهریه موضوعیت ندارد و در آن صورت است که بیدرنگ باید از قانون حذف شود.
وی ادامه داد: مرد میتواند زن را طلاق بدهد، میتواند هرگاه اراده کرد همسر دیگری اختیار کند، زن را از زندگی با فرزندانش محروم کند، اجازه ندهد زن از کشور یا حتی از خانه خارج شود، میتواند زن را از اشتغال بازدارد و به او اجازه تحصیل ندهد. در مقابل در قرارداد ازدواج موضوع مهریه هم بهعنوان یک امکان برای زن مطرح شده است که مرد و زن بر سر آن به توافق میرسند و مرد میپذیرد که مهریه را در قالبهای گوناگون که یکی از آنها سکه است، به زن بدهد.
ضعف نظام اجتماعی و حقوقی، عامل سوءاستفاده برخی زنان از مهریه
این فعال حوزه زنان درباره سوءاستفادههایی که برخی زنان از تعیین مهریههای سنگین انجام میدهند، تصریح کرد: ابتدا باید توجه داشت که چنین روشی تا چه اندازه عمومیت دارد و چند درصد از زنان بدون اینکه هدفشان زندگی مشترک باشد، صرفاً برای مطالبه مهریه ازدواج میکنند. درواقع ما نمیتوانیم بر اساس استثناها در مورد یک قاعده کلی قضاوت کنیم. مهریه در نظام حقوقی پیشامدرن و در یک جامعه سنتی با تفوق احساسات، طراحی شده است و کارکردهایی متناسب با چنین جامعهای را داشته است اما اکنون با گذار به یک جامعه نیمهمدرن که در آن عقلانیت و محاسبه عقلانی در حال ظهور است، قابلانتظار است که کارکردهای آن تغییر کند یا کژکارکردهای آن ظهور کند.
به گفته کاظمی، اینکه زنها بخواهند از این تنها اختیاری که قانون به آنها داده است _مهریه_ استفاده غیرمعمول کنند، به ضعف نظام اجتماعی و حقوقی بازمیگردد که نتوانسته قوانین و حقوق زن و مرد را بر اساس واقعیتها و نیازهای جامعه معاصر تدوین کند.
زندانی کردن مردان بدهکار مهریه گشایشی در زندگی زنان ایجاد نمیکند
وی در بخش دیگر سخنان خود درباره زندانی کردن مردان به جرم مهریه، گفت: اینکه مردان از پس تعهدی که در وهله اول جامعه به آنها تحمیل کرده و خودشان در هنگام ازدواج آن را پذیرفتهاند، نمیتوانند برآیند و متعاقب آن زندانی میشوند، اساساً خوشایند نیست و خود تبعاتی دارد. از طرف دیگر صرفاً با زندانی شدن مرد، گشایشی در زندگی زن حاصل نمیشود. در رویکرد به مسئله مهریه هم نمیتوان از زندانی شدن مرد دفاع کرد و هم چشم بر بی حقوقی زن بست. ازاینرو لازم است به ریشههای این مسئله توجه شود و مشکل بهصورت ریشهای حل شود. مردان نباید زندان بروند و زنان هم نباید بی هیچ حقوحقوق و منبع مالی به حال خود گذاشته شوند، هر دو سوی قضیه باید دیده شوند.
تقسیمکار جنسیتی و محدودیت زنان
این جامعهشناس زنان همچنین گفت: وضعیت تساوی حقوقی در کشورهای مختلف متفاوت است، تقریباً در تمام جوامع، تقسیمکار جنسیتی وجود داشته و به درجاتی بر وضعیت زنان تأثیر گذاشته و موجب محدود شدن زنان به خانواده و محرومیت آنها از برخی حقوق شده است. در تقسیمکار جنسیتی نقش نانآور به مرد تعلقگرفته و نقش خانگی نصیب زنان میشود، همین تقسیمکار زمینه وابسته اقتصادی زن به مرد را ایجاد میکند. چنین تقسیمکاری خود تسهیلکننده نابرابری جنسیتی است. با اینوجود پس از مبارزات فمینیستها و فعالان حقوق زنان و مطالبه گری تودههای زنان در کشورهای مختلف سعی شده، دستکم قوانین را بهگونهای تدوین کنند که در آن حقوق زنان تضمین شود یا شرایط را برای دستیابی زنان به برخی حقوق فراهم کنند.
وضعیت نامطلوب مهریه و لزوم پرداختن به آن برای جلوگیری از تبعات سنگینش
کاظمی در گفتگو با ایسنا تصریح کرد: مسئله مهریه در حال حاضر وضعیت نامطلوبی است، چراکه با گسترش گرانی و فقر تعداد مردانی که توانایی پرداخت مهریه را ندارند، افزایشیافته و همین امر آنها را در معرض مجازات زندان قرار میدهد. از طرفی در مواردی کل حیات اقتصادی زنان در آستانه طلاق به مهریه بستگی دارد. چنین وضعیتی نیاز به مداخله و چارهاندیشی دارد و بدیهی است مداخله در این خصوص وقتی به نتایج مثبت منتهی میشود که هر دو طرف قرارداد ازدواج در پناه قانون قرار گیرند و از آنها حمایت شود.
وی در پایان افزود: در بیانیه فعالان حقوق زنان درباره مهریه، امضاکنندگان راهحلهایی را پیشنهاد کردهاند که توجه به آنها میتواند در حل عادلانه موضوع کمککننده باشد، اینکه بهجای مهریه راهحل تنصیف اموال جایگزین شود و زن هم از حقوق مساوی با مرد بهرهمند شود، اگر مرد قادر به پرداخت مهریه نیست و زن هم شرایط مالی قابل قبولی ندارد، از محل بیتالمال مهریه به او پرداخت شود، زن بعد از طلاق از مسکن، فرصت اشتغال، مستمری و بیمه برخوردار شود و... که ازجمله این راهکارها است. بیتوجهی به حقوق زنانی که طلاق میگیرند، ممکن است تبعات سنگینی بهدنبال داشته باشد که لازم است در هر تصمیمگیری در خصوص مهریه موردتوجه قرار گیرد.
شناسه خبر 35765