سپهرغرب، گروه اجتماعی: روانشناس اجتماعی و مشاور خانواده معتقد است در این روزها که والدین بیشترین بار آموزشی و تربیتی فرزندان را به عهده دارند باید بیشتر راه حل برونرفت از چالشهای خود و فرزندانشان را بیاموزند.
این روزها والدین نقشی بیش از والد بودن دارند. کرونا آنها را مسئول مستقیم آموزش و پرورش فرزندانشان هم کرده است. هر چقدر معلمان در دسترس باشند و پیگیر وضعیت آموزشی دانشآموزان (که متاسفانه در همه سطوح اینگونه نیست) باز هم کسانی که ارتباط موثر چهره به چهره با دانشآموزان دارند والدین هستند. از سوی دیگر عملاً مشاوره و بحثهای تربیتی که بیش از آموزش به حضور وابسته است نیز تعطیل شده و آنچه در فضای مجازی در این حوزهها انجام میشود کمتر مورد استقبال خانوادهها و دانشآموزان است. شاید تاکید زیاد بر آموزش این روزها چالشهایش را به رخ میکشد؛ سرمایهگذاری کمی که در حوزههای پرورشی و تقویت مهارتهای شخصی دانشآموزان مثل تابآوری و اعتماد به نفس و حل مساله و… شده است این روزها ما را با کودکان و نوجوانان در معرض آسیب فراوان قرار داده است.
از سوی دیگر چالشهای والدین و دانشآموزان نیز قابل کتمان نیست. عدهای از والدین با سختگیری بیش از حد و عدهای دیگر با رها کردن بحثهای آموزشی و تربیتی فرزندان دو روی سکه هستند و شاید کمتر والدینی را بتوان سراغ داشت که این میزان آموزش را دیده باشد که نشانههای مشکلات فرزندانش را ببیند و به درک درستی از آن برسد و راهکاری برای کمک به فرزندش بنا به سن و موثر بودن راهکار داشته باشد جدا از اینکه خود والدین مصون از آسیبهای روانی دوران کرونا نیستند.
دکتر محمدرضا ایمانی درخصوص چالشهایی که این روزها والدین با فرزندانشان به دلیل آموزشهای غیرحضوری دارند، گفت: موضوع اصلی این است که هیچ پدر و مادری مگر کسانی که معلم بودند، در این شرایط تجربه قبلی از این میزان مداخله در آموزش فرزندانشان را نداشتند و به آن وارد نیستند. به هر حال چالش اصلی این است که پدر و مادر این روزها بیشترین بار آموزشی فرزندان را به عهده گرفتهاند و سختگیریها و سهلگیریهای آنها ممکن است چالش یا فشار روانی درون خانوادگی ایجاد کند.
وی افزود: از سوی دیگر فرزندان به دلیل غیر حضوری شدن آموزشها دچار استرس و نوعی اندوه هستند و ممکن است خشم یا تنبیه فیزیکی و روانی والدین آن را تشدید کند. بهسازی محیط خانه و افزایش روابط مطلوب درون خانوادگی اولین توصیه ما به والدین است که با تمهیداتی قابل اجرا است. رفتن به سمت استفاده از موسیقی، بازی و زمانبندی کردن فعالیت بچهها میتواند بخشی از این پیشنهادات باشد و تعامل را به سمت مطلوبی سوق دهد. پیادهروی و ورزش هم بچهها و هم والدین را از استرس و فشار رها میکند.
وی بیان کرد: پیش از همه اینها باید بگویم ما یک اصل در روانشناسی داریم به اسم پذیرش. یعنی اینکه بپذیریم در چه شرایطی زندگی میکنیم، از کجا باید شروع کنیم و به کجا باید برویم. چه بگوییم و چگونه رفتار کنیم و در این چارچوب هدایت شده که کرونا بر ما تحمل کرده است، مسائل را بپذیریم. این یک واقعیت است که تعامل اجتماعی با کرونا محدود است. باید براساس این پذیرش برنامهریزی و عمل کنیم. حال در این پروسه آموزش و پرورش فرایند یادگیری است و غیر حضوری است و معلمها ناچارند به همین شکل آموزش دهند. قطعاً مشکلاتی وجود دارد اما ناظر به آن فرآیندی که گفتم مردم میتواند آگاهانه و با انعطاف پذیری بیشتر واکنش نشان دهد. حال چه در مقام والد و چه در مقام دانشآموز.
وی گفت: باید والدین بدانند چه واکنشی را چه زمانی داشته باشند و این واقعیت را ببینند که بچهها در محرومیت از همکلاسی و معلم مشغول یادگیری هستند و نکته اینجاست که فقط یادگیری موثر نیست بچهها وقتی با گروه همسالان ارتباط داشتند، بخشی از نیازهای رفتاری و شناختیشان پوشش پیدا میکرد و در حال حاضر خلاء آن وجود دارد. اتفاقی که الان میفتد این است که پدر و مادر بنا به تمام این شرایط میتوانند قوانینی را وضع کنند و مراقبت کنند فرزندشان چه ساعتی سر کلاس باشد، چه ساعتی فیلم ببیند و یا برای پیاده روی و… برنامهریزی کند. باید والدین راهحلهای برونرفت از چالش با فرزندانشان را بیاموزند و برای آن وقت بگذارند.
وی افزود: باید دغدغه فرزندان را درک کنیم و سختگیری، سرزنش، تهدید، تحقیر و تنبیه در این شرایط بازخورد منفی خواهد داشت.
وی درباره اینکه نظام تعلیم و تربیت چگونه میتواند چالشهای یادگیری و روحی فرزندان را پوشش دهد، اظهار کرد: ما به شدت در آموزشوپرورش به سمت آموزش و موفقیت در کنکور رفته ایم و آن را سرآغاز خوشبختی و موفقیت قرار داده ایم در صورتی که حقیقتاً اینگونه نیست. متأسفانه نتوانستهایم نیازهای امروز فرزندانمان را شناسایی کنیم و براساس مدل استعدادیابی حقیقی آنها را هدایت کنیم. برای همین است که چه آموزش و پرورش و چه والدین برای یک دانشآموز با خصوصیات ویژه هزینه میکنند و در نهایت راه تحصیلی و استعداد او همخوانی ندارد و پس از آنکه در دانشگاه قبول شد، مشکلات آغاز میشود. از سوی دیگر ما فرزندانمان را برای کار و زندگی آماده نمیکنیم. برای همین شما میبینید عموماً بچهها توانایی لازم برای ارتباطگیری ندارند. مسئولیتپذیری در آنها ضعیف است، شادابی کمتر پیدا میشود و نگاه منفعتطلبانه به آنها آموزش داده میشود. اینکه در رسیدن به خواستههایمان، نگاه ابزاری داشته باشیم و وقتی بچهها میبینند والدین دست به هر کاری برای موفقیت میزنند در واقع یاد میگیرند در رقابتها پرخاشگر باشند و گاهی از اخلاق خارج شوند.
وی بیان کرد: به نظرم بیش از همه خانوادهها هستند که به مشاوره نیاز دارند. خصوصاً الان که کرونا مانند یک جنگ اتفاق افتاده است. جنگی خاموش که یک عده در آن فوت میشوند و در سوی دیگر تلفات روحی و روانی داریم. شاید بعد از کرونا بیش از همه با نوعی افسردگی و تضاد و تعارضات و نوعی هیجانات در جوامع روبرو شویم که خروجی این است که رفتار براساس اصولی که انتظار داریم رخ نداده و متأسفانه با افرادی مواجه هستیم که چالشهای فکری دارند و اگر این گرهها الان حل نشود، در آینده تشدید میشود.
شناسه خبر 37187