شناسه خبر:39094
1400/1/23 09:42:30

سپهرغرب، گروه فرهنگی: شاعر و نامزد چهره هنر انقلاب نوشت: در کشور ما تنها مسؤول تیزبین که فرهنگ را به دقت رصد می‌کند، شخص رهبری است و این هم جای خوشحالی دارد و هم جای تاسف که رهبری با آن مشغله زیاد باید در برخی امور فرهنگی شخصا وارد عمل شوند.

 افشین علاء شاعر و نامزد چهره هنر انقلاب طی یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت:

انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب فرهنگی بود و از همین منظر به طور طبیعی از همان ابتدا با مفاهیم فرهنگی گره‌خورد چرا که ریشه این انقلاب از همان آغاز معلوم و مشخص بود. به مرور زمان روند انقلاب از شعارهایی که در ابتدای آن مطرح شده‌بود، به سمت شعور و نگاه حرکت کرد و هنرمندان به طور خودجوش به تبیین ارزش‌ها، آرمان‌ها و ارائه آثاری در این زمینه‌ها پرداختند.

البته در تمام این سال‌ها، آفرینش‌های هنری توسط هنرمندان در مفاهیم انقلابی، با افت و خیزهای فراوان همراه بود. به مرور زمان و هرچه از آغاز انقلاب فاصله گرفتیم، از میزان جوش و خروش سال‌های ابتدایی حتی در عالم هنر کاسته شد.

البته این کمرنگ شدن لزوما به معنای ضعیف‌تر شدن نیست. اتفاقا از حیث کمی در دهه‌های پس از وقوع انقلاب شاهد پیشرفت بوده‌ایم و تعداد آثار تولیدشده با محتوای انقلابی به مراتب از سال‌های ابتدای انقلاب افزایش یافته‌است. اما از حیث کیفی جای بحث بسیاری وجود دارد و محتوای به تصویر کشیده‌شده در عالم هنر انقلاب، به مرور زمان دستخوش تغییراتی شده‌است.

به عقیده من انقلاب تمام نشده چراکه انقلاب یک پدیده سیال است که با شکل‌گیری حاکمیت اسلامی، فصل جدیدی از فعالیت آن آغاز می‌شود. با این نگاه و از این منظر، مفاهیمی که در دوره‌های پس از وقوع انقلاب خلق می‌شوند نسبت به آغاز انقلاب متفاوت هستند. باید دانست آثار انقلابی، صرفا بیان‌کننده نظر حاکمیت نیست و هنرمندان اساسا با زوایای دید مختلف و متفاوت به وقایع جامعه می‌نگرند و هنرمند انقلابی نیز از این قاعده مستثنا نیست.

از آفت‌هایی که تحت تاثیر آنها تولیدات هنری در حیطه انقلاب اسلامی دستخوش تغییراتی شد، شکل‌گیری نهادهای رسمی با سلایق خاص و ورود این نهادها حیطه‌های مختلف هنری بود. هنرمند اساسا نمی‌تواند در یک دایره مشخص که ساخته‌شده از سلیقه یک شخص یا نهاد است، بگنجد. این شد که بسیاری از هنرمندان با شکل‌گیری این نهادها و اعمال سلایق شخصی مسؤولان منزوی شدند و از میادین هنری به دور ماندند.

راه برون‌رفت از این فضا، این است که مسؤولان در اسرع وقت نگاه خود را تغییر دهند. من بارها گفته‌ام در کشور ما تنها مسؤول تیزبین که فرهنگ را به دقت رصد می‌کند، شخص رهبری است و این هم جای خوشحالی دارد و هم جای تاسف که رهبری با آن مشغله زیاد باید در برخی امور فرهنگی شخصا وارد عمل شوند. مسؤول فرهنگی ما حکم دیده‌بان را دارد که باید نقاط قوت و ضعف را ببیند و برای افزایش نقاط قوت به هنرمند کمک و او را حمایت کند.

نهادهای فرهنگی ما امروز جزیره‌هایی هستند که با سلایق خاص و به دور از یکدیگر عمل می‌کنند. برای رسیدن به اتفاق نظر و تحقق اهداف انقلاب در حیطه هنر، باید از خود هنرمندان راهنمایی بخواهند و اجازه دهند آنها در حوزه تصمیم‌گیری برای هنر وارد میدان شوند.

خود من در سالی که گذشت منظومه‌ای برای سردار شهیدسلیمانی نوشتم که مورد اقبال رهبری واقع و توسط بنیاد مکتب حاج قاسم منتشر شد. اما تا این لحظه ندیده‌ام هیچ نهاد یا مسؤولی برای انتشار این اثر انگیزه داشته‌باشد. توقع من این بود که در سالگرد این سردار شهید، این منظومه به دست تمامی ایرانیان که دلداده شهیدسلیمانی هستند، برسد اما انگار در نهادهای فرهنگی این دغدغه وجود ندارد!

شناسه خبر 39094