سپهرغرب، گروه اجتماعی: یکی از رفتارهای آسیبزا در زندگیهای زناشویی سکوت کردن است. شاید خیلی از شما شنیده باشید که میگویند بحث و دعوا کنید اما ساکت نشوید چراکه گاهی سکوت نشانه بیتفاوتی نسبت به زندگی به شمار میآید و خطرش بیش از اختلاف و جنجال است.
از ابتدا که برایم تعریف میکند، میگوید که از اول زندگی مشترکشان دعوا و اختلاف زیاد داشتند اما بهمرور این اختلافها کم شد آنهم نه به علت اینکه حل شده باشد، بلکه دیگر خسته شدند و کمتر با هم حرف میزدند، خودش میگوید که اینطور راحتتر بودیم و بهظاهر هم مشکلی نداشتیم اما بهمرور فاصله بینمان زیاد شد بهطوریکه هر یک از آن دو منتظر بودند یکی از آنها پیشنهاد جدایی را بدهد. اینها صحبتهای خانمی است که پای درد دلهایش نشستم او تصور میکرد که سکوت و صحبت نکردن بهمرورزمان اختلافات بین او و همسرش را کم میکند اما نهتنها این اتفاق نیفتاد بلکه محبت و صمیمت بینشان نیز از بین رفت به نوعی انگار از زندگی و ذهن هم بیرون رفتند.
خیلی از مردم تصورشان این است که اگر اختلافاتشان را در زندگی مشترک بیان نکنند و سکوت پیشه کنند بهمرور همهچیز حل میشود درحالیکه همه میدانیم دیکته ننوشته همیشه 20 است و همه زندگیهای مشترک بالاخره یک اختلافات ریزودرشتی دارد که با گفتوگو تنها رفع میشود نه با سکوت که منجر به اختلافات بیشتر و سوءتفاهمهای زیاد میشود.
سکوت قاتل خاموش
در روابط زنوشوهری اینکه زوج بهدلیل اختلافنظر عصبانی شوند و حتی جروبحث کنند، طبیعی است، اما یک رفتار اشتباه آسیبزا بعدازاین مجادلات روی میدهد یعنی سکوت! درحالیکه گفتوگو در بهبود هر نوع رابطهای نقش مهمی ایفا میکند، در مقابل سکوت که از آن بهعنوان قاتل خاموش یاد میشود، هر رابطهای را تا حد خطرناکی آسیبپذیر میکند. چه شما این راهبرد را به کار گرفته باشید چه در برابرتان اعمال شده باشد، در هر دو صورت این موضوع نشانه یک رابطه ناسالم است بهویژه اگر مدت طولانی ادامه یابد.
اگر این سکوت به طول بینجامد فرد بهتدریج منزوی میشود، احساس گناه کرده و در نهایت فشار روحی و روانی ناشی از سردرگمی و رفتار گیجکننده همسری که سکوت اختیار کرده، او را وادار به واکنشی غیرمنطقی میکند.
اختلافات حل نشده و مبهم زن و شوهری، همسر را با احتمال بیشتری به انواع بیماریهای مزمن مثل فشار خون بالا یا حملات قلبی و... مبتلا میکند. ضمن اینکه فکر کردن مداوم درباره علت سکوتِ همسر بر روابط اجتماعی، تمرکز و شغل او هم تأثیر میگذارد.
بنابراین اگرچه از سکوت همسرتان آزرده شدهاید، منیت خود را کنار بگذارید و حفظ رابطهتان را در اولویت قرار دهید. مقابلهبهمثل کردن و صحبت نکردن چاره کار نیست و وضعیت را ازآنچه که هست بدتر میکند.
یک استاد روانشناسی میگوید: سکوت تعابیر و مفاهیم مختلفی دارد گاهی در جنس مذکر به منزله بازسازی دوباره ذهن برای خلاصی و رهایی از فشارها استرسهای مختلف ناشی از کار یا هر چیز دیگری است در اینطور مواقع خیلی از مردها در خود فرو میروند و سکوت میکنند تا مشکلشان را با خود حل کنند یا استرشان را تخفیف بدهند، این رفتار قدرت مردها را تشدید میکند.
اما سکوت در خیلی از زنان به معنای آزردگی و ناراحتی است به این معنی که به خواستههایشان نرسیدهاند در اینطور مواقع باید در نظر داشته باشید که سکوت طولانی جلوه خوبی ندارد و ابتدای یک طلاق عاطفی محسوب میشوند پس همسران باید اینجا مداخله کنند و سعی در گفتوگو و صحبت صمیمانه با همسرشان داشته باشند تا همسرشان آرامش روانی پیدا کند.
اما زنگ خطر مشکل در سکوت بین خیلی از زوجها این است که بعد از اختلافات پیش میآید، اینکه دیگر طلاق عاطفی یا رخ داده یا در حال رخ دادن است و به نوعی دو طرف، طرف مقابلشان را نادیده میگیرند و برایشان اهمیت ندارد که طرف مقابل به چه فکر میکند و چطور زندگی میکند در واقع هیچ حرفی با هم ندارند.
راهکار
برای اینکه همسران ارتباط بهتری با هم داشته باشند و به باتلاق سکوت قاتل گرفتار نشوند چند نکته ضرورت دارد که بدان پرداخته شود:
نخست تفاوت روانی زن و مرد را درک کنید. گاه مردان نیاز بهتنهایی دارند بهتر است اینطور مواقع مورد سؤال قرار نگیرند، گاه زنان آزرده هستند و سکوت میکنند اما نیاز به همسرشان دارند تا درباره مسائل ذهنی و ناراحتیهایشان صحبت کنند بنابراین اگر همسران تفاوتهای فردی را موردتوجه قرار دهند و همسرشان را همانطور که هست بپذیرند، خیلی مسائل حل میشود.
اگر احساس کردید مدتی بین شما و همسرتان فضای محبتآمیز کمرنگ شده و به نوعی سکوت جایگزین آن شده بهتر است مجدد این فضا را ایجاد کنید، از گفتوگوی مؤثر شروع کنید.
طبیعی است که اگر اختلافات بالا گرفته و روابط سرد شده، بازگرداندن آرامش و گفتوگوی مجدد سخت است، بنابراین بهتر است مدتی به خودتان و همسرتان زمان بدهید تا روحیه خود را به دست بیاورید. اگر همسرتان به سمت شما میآید و با شما گفتوگو میکند اما شما نمیتوانید به حالت گذشته بازگردید بهتر است بگویید که «احساسات من بهسرعت تو به حالت قبل برنمیگردد به من کمی فرصت بده تا حالم خوب شود تا بیشتر با هم صحبت کنیم».
اما بعد از بهبود حالتان قطعاً زمانی را برای گفتوگو تعیین کنید و فاصله زیادی نیندازید چراکه همسرتان ممکن است تصور کند میخواهید او را تنبیه کنید. حتی در گفتوگو بهتر است دقیقاً مشخص کنید که چه کلماتی همسرتان استفاده کرده و دقیقاً باعث آزار شما شده است، البته اگر همان موقع هم از آن کلمات عصبانی هستید بهتر است صحبتی دربارهاش نکنید و نفس تازه کنید تا دوباره وارد چرخه معیوب نشوید.
وقتی همسرتان از شما میخواهد تنهایش بگذارید یا اینکه خسته است و دوست دارد کار دیگری انجام دهد، فقط گفتن «معذرت میخواهم» برای التیام احساسات او کافی نیست. باید بگویید من به خاطر فلان حرف یا فلان مسئله، از تو معذرت میخواهم و در آینده سعی میکنم که مثلاً آن را تکرار کنم یا اتفاق نیفتد.
در نهایت اگر با همسرتان صحبت نکنید مشکلات حل نشده باقی میماند و ناراحتیها از بین نمیرود بنابراین بهتر است در موقع مناسب بدون دعوا و بهانه صحبت کنید اگر عصبانی یا خسته هستید میتوانید بگویید که روز بدی داشتهاید و سرتان درد میکند یا شب قبل خوب نخوابیدهاید یا از محل کارتان عصبانی هستید تا او بداند چه وضعیت روحی و جسمی دارید و شرایطتان عادی نیست سپس موقع گفتوگو منظور و مشکلاتتان را کامل بیان کنید.
شناسه خبر 39893