سپهرغرب، گروه اندیشه: مشکلات و تلخیها را باید به عنوان یک واقعیت قبول کرد، وگرنه دچار فکر و خیال و نیز آشفتگی روانی میشویم.
انسان بهطور فطری همواره بهدنبال آرامش و احساس خوب است، زیرا یک حس مثبت و خوب، آرامش را در زندگی تقویت میکند و از طرفی حس منفی و بد، تأثیر مستقیمی در زدودن آرامش در زندگی داشته و سبب اضطراب و افسردگی میشود. همانطور که حس خوب عوامل و زمینههایی دارد، طبعاً موانعی هم دارد؛ این موانع میتواند از جانب خود فرد ایجاد شود یا از جانب دیگران؛ ازجمله موانع و چالشهای زندگی رضایتمند شامل موارد زیر است:
1- نگاه به اموال مردم و انتظار کمک
نگاه منفی و غیر سازنده به مال و دارایی دیگران، مانع پیشرفت و تلاش است، کما اینکه این رویه میتواند تأثیر مستقیمی در تشدید ناامیدی و افزایش غصه و سرخوردگی در زندگی داشته باشد. دراینباره از رسولالله صلیالله علیه و آله اینچنین نقل شده است «کسی که پیدرپی چشمش به دست مردم باشد، به اندوه و افسردگی درازمدت مبتلا و افسوسش پایدار میشود؛ مَن نَظرَ إلى ما فی أیْدی النّاسِ طالَ حُزنُهُ، ودامَ أسَفُهُ» و همچنین از آن حضرت نقل شده است «کسی که چشمش به داراییهای دیگران باشد، اندوهش بسیار شود و ناراحتیاش بهبود نیابد؛ و مَن رَمِى بِبَصَرِه إلى مافی یَدی غَیره کَثُرَ هَمُّه، ولَم یَشفَ غَیظُه...» (البرهان فی تفسیرالقرآن، ج3، ص387) با این حساب چنین شخصی هیچوقت حس خوبی ندارد و این اخلاق مانع حس رضایتمندی در زندگی میشود، زیرا بهجای توکل بر خدا، به دست و اموال مردم دلبسته است و همیشه با نگاه حسرتآمیز زندگی میکند.
2- تأسف و غصه از کمبودها
ماهیت و ساختار زندگی دنیوی آمیخته با مشکلات، مصیبتها و گرفتاریهای مختلف مادی و معنوی است؛ از طرفی کسانی که مهارت مواجه شدن با این مشکلات و گرفتاریها را ندارند و پابست تأسف، غصه و اندوه شدهاند، بهطور مستقیم زمینهساز نابودی حس رضایتمندی خود میشوند. روایاتی وجود دارد که بهنوعی گویای تأثیر مخرب غم و اندوه در زندگی است، کما اینکه از امیرالمؤمنین علیهالسلام اینچنین نقل شده است «الهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ؛ غم و اندوه نیمى از پیرى است.»
تمام حوادث تلخ و شیرین، همچون پلّههایى متشکل از سنگهای سیاه و سفید، براى بالا رفتن و به کمال رسیدن است، ازاینرو برای سعود کردن باید بدون توجّه به رنگِ پلهها، بهسرعت از آن گذشت. چه زیبا امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود «از بیتابی کردن بپرهیز که آن امید را قطع مىکند و کار را به ضعف مىکشاند و اندوه به بار مىآورد. بدان که دو راه نجات بیشتر نیست: یا مشکلى چاره دارد که باید چارهاندیشى کرد و یا چاره ندارد که در آن صورت باید شکیبایى ورزید؛ إیّاکَ و الجَزَعَ؛ فإنّهُ یَقْطَعُ الأملَ و یُضْعِفُ العملَ، و یُورِثُ الهَمَّ. و اعلَمْ أنَّ المَخْرَجَ فی أمرَینِ: ما کانتْ فیهِ حِیلَةٌ فالاحْتِیالُ، و ما لَم تکُنْ فیهِ حِیلةٌ فالاصْطِبارُ».
بنابراین مشکلات و تلخیها را باید بهعنوان یک واقعیت قبول کرد، وگرنه دچار فکر و خیال و نیز آشفتگی روانی میشویم. به همین دلیل خداوند متعال از تأسف خوردن نهی کرده است «ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیرٌ؛ هیچ آسیبى در زمین [چون زلزله، سیل، توفان و قحطى] و در وجود خودتان [چون بیمارى، رنج، تعب و از دست رفتن مال و ثروت،] روى نمىدهد مگر پیش از آنکه آن را به وجود آوریم در کتابى [چون لوح محفوظ] ثبت است، بىتردید این [تقدیر حوادث و فرمان قطعى به پدید آمدنش] بر خدا آسان است»، «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ؛ تا بر آنچه از دست دادید، تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شد، (سرمستانه) شادمانى نکنید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد» (حدید22 و 23)
حجتالاسلام مصطفی پورصدوقی، کارشناس تبلیغ سطح عالی حوزه علمیه
شناسه خبر 43132