سپهرغرب، گروه فرهنگی: یک روانشناس گفت: کتابهای زرد کتابهایی هستند که حتی ممکن است نویسنده شان از علم روانشناسی هیچ اطلاعی نداشته باشد.
سیما فردوسی جواب علم روانشناسی را این گونه تعریف کرد: روانشناسی علمی است که به رفتارها و علل آن میپردازد و به بیان دیگر، روانشناسی نوعی رفتارشناسی است که بر اساس مستندات علمی به تعیین و تفسیر آسیبها و علل رفتارها پی میبرد. این علم یک رشته دانشگاهی را به خود اختصاص داده که از سطح کارشناسی آغاز و تا دکترا و فوق دکترا ادامه پیدا میکند. روانشناسی شاخهها و گرایشهای مختلفی مثل روانشناسی عمومی، بالینی، شخصیت، کودک، نوجوان، ارتش و جنایی و... دیگر دارد.
وی با بیان عدم استواری روانشناسی زرد بر پایه مسائل علمی ادامه داد: هنگامی که میگوییم موضوع کتابی روانشناسی زرد است یعنی بر اساس توصیفها و تجربههای شخصی افراد نوشته شده در حالی که کتاب باید یک یا حتی چندین منبع علمی داشته باشد.
این روانشناس با اشاره به انواع کتابهای روانشناسی گفت: کتابهای روانشناسی به چند دسته دانشگاهی که به علت استفاده توسط دانشجویان، باید پشتوانه علمی داشته باشد؛ کتابهایی در سطح علمی بالا که هم اساتید و هم افراد تحصیل کرده رده بالا از آن استفاده میکنند و کتابهای روانشناسی به زبان ساده که برای عام نوشته میشود.
فردوسی درباره کتابهای زرد روانشناسی اظهار کرد: کتابهای زرد کتابهایی است که نویسنده حتی ممکن است از علم روانشناسی هیچ اطلاعی نداشته باشد، چراکه نویسنده این کتب در خیلی از موارد روانشناس نیستند بلکه بر اساس تجربههای شخصی و یا حتی آن جیزی که فکر میکند مخاطبان دوست دارند را به قلم در میآورد. پس روانشناسی زرد، جزو علم روانشناسی نیست و بر پایه مسائل علمی استوار نیست.
وی با اشاره به افرادی که میخواهند یک شبه راه صد ساله را طی کنند بیان کرد: این افراد به نوعی درماندهاند و طالب حل سریع مشکل هستند. از قدیم گفتهاند شنونده باید عاقل باشد؛ انتخاب گر هم باید عاقل باشد. مردم باید با تفکر خود به سؤالاتی همچون آیا میتوانم در یک شب ثروتمند شوم، آیا کسانی که ثروتمند شدند در مدت زمان کمی به این مقام رسیدند و آیا موفقیت این اشخاص معلول خواندن یک نوع کتابهاست؛ اگر به این گونه بوده است پس چطور شاعر میگوید نابرده رنج گنج میسر نمیشود، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد، اما کسی که اطلاعات علمی خوبی داشته باشد و از معقوله عقل استفاده کند، هیچ وقت اسیر باور این مسائل نمیشود.
فردوسی اثرات این کتابها را کوتاه مدت دانست و گفت: افراد تلقینپذیر، خیلی زود تحت تأثیر این کتابها قرار میگیرند. بیان مسائلی همچون تعیین اهداف برای رسیدن به موفقیت یا مواردی در جهت بهبود حال افراد مثل زمان افسردگی برای افراد با تلقینپذیری بالا به صورت موقت مناسب باشد. خیلیها به این شیوهها علاقه دارند و نزد خود فکر میکنند با این ترفند میتوانند سریعا به نتیجه برسند.
اشخاص کمحوصله که حوصله برنامهریزی و تلاش ندارند
این روانشناس با اشاره به اعتماد مردم به چنین کتابهای گفت: مردم به کتاب حساب میکنند در حالی که کتابهای منتشر شده از کانال علمی نگذرد ما نمیتوانیم به کتاب استناد کنیم. وقتی فروش کتابی خوب باشد، انتشارات برای فروش بیشتر و به دست آوردن درآمد بیشتر به سمت آن کتابها میرود.
وی افزود: باید ما سازمان نشر کتاب داشته باشیم و کسانی که خواهان انتشار کتاب هستند، باید حتما کتاب را به کمیته علمی که از افراد زبده تشکیل شده است، بفرستند تا این افراد نظر بدهند و با تأیید و تکذیب این فرآیند گذر کنند.
فردوسی درباره آثار کتاهای زرد روانشناسی گفت: هنگامی که انسان به راهکاری دل ببندد و بعد ناامید شود. ناامیدی، ناکامی و افسردگی به علت عدم توانایی در طی مسیر این راهکار، خود را مقصر و ناتوان میدانند. اگر کسی به دنبال حل مشکل اساسی در زندگی خود باشد، نمیتواند از این راهکار استفاده کند. اگر با استفاده از این کتابها افراد میتوانستند مشکلات خود را حل کنند دیگر مکاتب علمی در علم روانشناسی، آسیبشناسی و درمان به وجود نمیآمد.
این روانشناس کلید دستیابی به موفقیت را تلاش و کوشش و استفاده از مسیر مناسب دانست و ادامه داد: برای مثال یک دانشجو که قصد رسیدن به موفقیت را دارد، باید درس بخواند، دانشگاهی را انتخاب کند، امتحان دهد و قبول شود، نمرات ممتاز را کسب کند و از آن علمی که فرا میگیرد آن چنان بهره ببرد که هنگامی که قصد کار و اشتغال دارد، علم را تبدیل به عمل کند.
فردوسی در پایان بیان کرد: با حوصله و تکنیکهایی که حال آدمی را بهبود میبخشد مثل ورزش کردن، خواب به اندازه و به موقع، عدم گردش در فضای مجازی به صورت تمام وقت و عدم صرف انرژی بیهوده میتوان آدم برحوصلهای شد. هرچه افراد بیشتر از درون شاد، خوشحال و راضی از عملکرد خود باشند، میتوانند پلکان موفقیت را راحت تر طی کنند.
شناسه خبر 43660