استاد دانشگاه که روش متفاوتی در تدریس دارد
دانشـــگاه با دانشــجو قهر است
سپهرغرب، گروه اجتماعی: شبکههای اجتماعی این خاصیت را دارند برخی پستهایی را که تاریخ انتشارشان برای چند سال قبل است، دوباره بهروز کرده و حتی پربیننده و پر واکنش کند.
کافی است یک نفر پستی مثلا متعلق به دو سال قبل را در توییتر لایک کند و این پست بهاصطلاح بالا میآید و بنا به شرایط و فضای جامعه دیگران نیز آن را بپسندند و لایک کنند.
اینجوری میشود که یک پست قدیمی پربازدید و وایرال شده و تبدیل میشود به سوژه روز شبکههای اجتماعی.
همین چند روز قبل هم یک ویدئو از یک استاد دانشگاه وایرال شد که متعلق به دو سال پیش بود اما بسیار موردتوجه قرار گرفت.
ماجرا از این قرار بود که استاد دانشگاهی که گویا از دیر آمدن دانشجویانش به کلاس درس خسته شده، تصمیم میگیرد یکی از دانشجویان را جلوی در کلاس بنشاند تا او از ورود دانشجویانی که دیرمیرسند، جلوگیری کند.
فضای شوخی و طنزی پیش میآید اما ویدئو پیام خود را به مخاطبش منتقل میکند. دانشجو نباید دیر سرکلاس بیاید و استاد هم میتواند از روشی متفاوت استفاده کند تا دانشجو ترغیب شود سرکلاس حاضر شود. دکتر مرتضی قمی، استاد این کلاس بود.
ویدئو که وایرال شد به صفحه اینستاگرام آقای قمی سر زدم و ویدئویی دیگر هم از او دیدم که موضوع همان دو سه سال قبل بسیار موردتوجه قرارگرفته بود؛ استادی که بچه به بغل پای تخته است و درس میدهد. استاد قمی، وقتی میبیند دانشجویش بچهاش را سرکلاس آورده بهجای برخورد قهری با او، کودک را بغل کرده و پای تخته میرود. همه اینها سبب شد تا با استاد قمی همصحبت شوم و نظر او را درباره تدریس و نحوه برخورد با دانشجو بپرسم.
نگاه قهری به دانشجو
استاد قمی که دکترای مهندسی صنایع دارد و در دانشگاه آزاد تدریس میکند درباره ویدئوی شوخی با دانشجویانی که دیر به کلاس درس میرسند، میگوید: اول بگویم که یکسری قوانین نانوشته در محیط دانشگاهی ما رایج است که به نظرم باید درباره آنها تجدید نظر شود. اینکه استاد باید کاملا رسمی باشد؛ مثلا نباید تیشرت بپوشد و ارتباطش با دانشجویان باید از بالا به پایین و دستوری و قهری باشد. باید فاصلهاش را با دانشجویان حفظ کند و به آنها نزدیک نشود و از حال و روز آنها خارج از دانشگاه باخبر نباشد و نداند که اصلا حال و روحیه او خوب است یا نه. همه اینها دانشگاه را به محیطی خشک و اداری تبدیل کرده و دانشجو را از دانشگاه و محیطش بیزار. فضای دانشگاهها طوری است که دانشجو مدام باید دنبال استاد بدود و به اصرار از او وقت بگیرد که کارهایش پیش برود. این ویدئو وایرال و در مقاطع مختلف بسیار دیده شد، چون نشان میدهد جور دیگر هم میتوان دانشگاهها و کلاسها را اداره کرد و استاد و دانشجو میتوانند در فضای دوستانهتری با هم کلاس را اداره کنند. آن روز همه دانشجویان میدانستند این روش ممانعت از ورود به کلاس شوخی است و بالاخره آنها وارد کلاس میشوند اما همین شوخی سبب شد تا آنها دقایقی بخندند و متوجه شوند دانشگاه و کلاس درس آنقدرها هم خشک و رسمی نیست و میتواند طور دیگر هم باشد. همین تجربه باعث شد تا آنها به کلاس علاقهمند شوند اما راستش را بخواهید، دانشگاههای اسم و رسمدار، استادانی مثل مرا نمیخواهند. آنها ترجیح میدهند با یک استاد بد اخم و سختگیر کار کنند و ارتباطشان با دانشجو قهری و از بالا به پایین باشد. تجربه ثابت کرده دانشگاهها و استادان تمایل ندارند یا ریسک نمیکنند که فضای دوستانهتری را با دانشجویان تجربه کنند. برایشان هم مهم نیست که دانشجو در این فضای خشک چقدر اذیت میشود و دقیقهشماری میکند که کلاس و درسش تمام شود و مدرک را بگیرد و از دانشگاه بیرون بزند و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند و یادش هم نیاید که روزی روزگاری مثلا با فلان استاد، کلاس داشته است.
حاکمیت نگاه قهری
از استاد قمی میپرسم آیا دانشگاهی که شما توصیفش را کردید، روی رشد شخصی دانشجو تأثیرگذار است و باعث میشود او دیدگاه وسیعتری نسبت به زندگی و جامعه پیدا کند؟ میگوید: در این زمینه خیلی مشکل داریم. ما از دانشجو میخواهیم برای دریافت مدرک لیسانس 140واحد پاس کند. ارتباط دانشگاه با دانشجو راه یکطرفهای است. دانشجو باید واحد بگیرد. سرکلاس بنشیند به استاد گوش کند، امتحان بدهد و نمره قابل قبولی بگیرد اما راستش را بخواهید در ازای همه اینهایی که دانشجو به استاد میدهد از آنطرف چیزی دریافت نمیکند جز مقداری مطلب آموزشی. اتفاقی که کاملا در مدرسه هم رخ میدهد. دانشگاههای ما با مدرسه تفاوتی ندارد. در حالی که دانشجو به دانشگاه میآید تا در معرض اتفاقات و تجربیات جدیدی قرار گیرد ولی ما دانشجو و نیازهای او را رصد نمیکنیم تا بتوانیم با او و نیازهایش تعامل درستی برقرار کنیم. رفتار قهری دانشگاه، دانشجویان را از همه چیز دلزده میکند. دانشآموزی که در مدرسه با جنس مخالف در ارتباط نبوده در دانشگاه با او مواجه میشود ولی ما بهجای آموزش درست نحوه تعامل و ارتباط به او برایش کمیته انضباطی تبیین میکنیم و با گفتمانی قهری میگوییم اگر چنین کنی، چنانت میکنیم! معاونت فرهنگی دانشگاهها برای تعامل و رابطه دوطرفه دانشجو و دانشگاه تعریف شدهاند اما این معاونت در واقع برای این گفتمان و ارتباط دوسویه هیچ کاری نمیکند. دانشجو نیاز دارد احساس کند دانشگاه بعد از خانواده، تکیهگاه اوست و مدیران، استادان و دیگر دانشجویان هوای او را دارند و اگر لازم باشد کمکش میکنند اما چنین حس و اعتمادی در او به وجود نمیآید. هر فردی تا به بلوغ برسد و مراحل تحصیل را طی کند باید مسیر مهدکودک، دبستان، راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه را بپیماید. در هر مرحله پیوند بین فرد و مرکز آموزشی ضعیفتر میشود و به دانشگاه که میرسد دیگر نزدیک صفر است. درسی میخواند تا مدرکی بگیرد و برود دنبال سرنوشتش.
همان بهتر که کلاسها آنلاین باشد
در ایران، مدرکگرایی باب شده به این دلیل که افراد متوجه میشوند اگر مدرک بالاتری داشته باشند، میتوانند شغل و حقوق بالاتری را تصاحب کنند.
مهم نیست چقدر مهارت بلدند یا از نظر شخصیتی چقدر فرد خاص و توانمندی هستند. فقط مدرک است که میتواند آنها را از نظر اجتماعی و خانوادگی ارتقا دهد.
مثلا فردی که مدرک دکترا دارد برای ازدواج میتواند سمت آدمهای مهمتری از طبقه بالاتری برود یا حتی در دوران سربازی جایگاه خدمتش بنا به مدرک بهتر یا بدتر میشود، نه توانمندیهایش.
کرونا تحصیل در دانشگاهها را آنلاین کرده که به نظرم اتفاق خوبی است و کیفیت تدریس در بیشتر مواقع خیلی خوب است.
به باور من تا زمانی که دانشگاهها چیزی فراتر از کتابهای درسی ندارند که به دانشجو بدهند و شرایطی را به وجود نمیآورند که دانشجو از نظر شخصیتی رشد کرده و تجربیات تازهای را به زندگی خود اضافه کند، همان بهتر که کلاسها آنلاین برگزار شود.
حداقل در این روش او در خانه خودش در محیطی آرام و بدون سختگیریهای بیدلیل و در آرامش درسش را میخواند.
شناسه خبر 49271